libraryinternational | Неотсортированное

Telegram-канал libraryinternational - کتابخانه بین المللی

-

اینجا محلی برای طلا کردن زمان های از دست رفته!!! ▫️ادمین تبادلات و انتقادات 👇👇 @Pv_Virtual ▫️گروه درخواست کتاب (فقط داخل گروه) 👇👇 @Library_International ▫️ادمین سفارشات کتابخانه بین المللی @EnGhelab_MaGhz

Подписаться на канал

کتابخانه بین المللی

همه آدمها با هم برابرند
اما پولدارها محترمترند!
اما دخترها پر طرف دارترند،
اما بچه ها واجب ترند،
اما خانمها مقدم ترند!
اما سفیدها برترند و سیاها بدبخت ترند،
البته تبعیضی در کار نیست؛
در کل همه آدمها با هم برابرند،
اما بعضی ها برابرترند...!

#جورج_اورول

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

نذار اُبهتِ هیچ آدمِ خبره‌ای تو رو بگیره!
اون بهت میگه:
«دوست عزیز! من بیست ساله کارم اینه...»

آدم ممکنه کاری رو بیست سالِ تموم غلط انجام بده.

#کورت_توخولسکی

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

من را همین‌طور که هستم بپذیر!

(آیا آدم‌ها می‌توانند تغییر کنند؟)
📽️از ویدئوهای مدرسهٔ زندگی دوباتن

🎙️ترجمه و گوینده: دکتر ایمان فانی
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

در باب کوتاهی عمر
اثر لوکیوس سنکا
فیلسوفان بزرگ رواقی

╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

•کتاب
هیچ‌چیزی ، هیچ وسیله‌ای و هیچ ابزاری، در هیچ زمانه‌ای و در هیچ زمینه‌‌ای هرگز نمی‌‌تواند جایگزین کتاب شود
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

فرانتس کافکا و شاهکار مسخ:
چرا باید مسخ را بخوانیم؟


مسخ، شاهکار فرانتس کافکا، داستانی است که هرگز کهنه نمی‌شود. در این اپیزود، سفری خواهیم داشت به دنیای تاریک و سوررئال این نویسنده بزرگ. داستان گره گوار سامسا، نان‌آور خانواده‌ای که یک روز صبح به یک حشره غول‌پیکر تبدیل می‌شود، فراتر از یک روایت ساده است؛ این داستان نمایشی از بیگانگی، ارزش انسان، و بحران هویت در دنیای مدرن است.
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

آلبر کامو
افسانهٔ سیزیف

• چگونه آلبر کامو توانست با درک بی معنایی زندگی، از زندگی لذت ببرد و ناامید نشود؟
• آیا درک پوچی پایان است؟
• آیا آغاز زندگی متفاوتی ست؟

⁉️ نظر شما درباره فلسفه آلبر کامو چیست؟

╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

چرا دسته‌‌های پرندگان هنگام پرواز
شکل( وی )می گیرند.
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

┃#فیلم_کوتاه

💢فیلم کوتاه پیاده روی صبحگاهی از گرانت اوچارد

در سه دوره تاریخی مشخص، مردی که در خیابان راه می‌رود، برخوردی غیرمنتظره با یک مرغ دارد.

🏆نامزد اسکار بهترین فیلم کوتاه ۲۰۱۲
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

گویند، مردی دو دختر داشت؛ یکی را به کشاورز و دیگری را به یک کوزه‌گر شوهر داد... چندی بعد همسرش به او گفت: ای مرد به خانه دخترانت برو و احوال آن‌ها را جویا شو! مرد نیز اول به خانه کشاورز رفت و جویای احوال دخترش شد؛ دخترک گفت که زمین را شخم زده و بذر پاشیده‌ایم اگر باران ببارد خیلی خوب است اما اگر نبارد بدبخت می‌شویم .
سپس مرد به خانه کوزه‌گر رفت، دخترک گفت کوزه‌ها را ساخته‌ایم و در آفتاب چیده‌ایم اگر باران ببارد بدبخت میشویم و اگر نبارد خوب است.
مرد به خانه خود برگشت، همسرش از اوضاع پرسید، مرد گفت: چه باران بیاید و چه باران نیاید ما بدبختیم!!

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

هر کسی در این دنیا نابغه است ؛
اما اگر شما نبوغ یک ماهی را بر اساس توانایی
او در بالا رفتن از یک درخت مورد قضاوت قرار دهید ،
او برای همیشه حس میکند که یک احمق است !

#آلبرت_انیشتن

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

گر به دولت برسی ؛ مست نگردی ؛ مردی
گر به ذلت برسی ؛ پست نگردی ؛ مردی
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند
گر تو بازیچه این دست نگردی ، مردی...!

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

کشاورزى ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جستجو کرد، آن را نيافت.

از چند کودک کمک خواست و گفت هرکس آنرا پيدا کند جايزه می‌گيرد. کودکان گشتند اما ساعت پيدا نشد. تا اینکه پسرکى به تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى بهمراه ساعت از انبار خارج شد.

کشاورز متحير از او پرسيد چگونه موفق شدى؟ کودک گفت: من کار زيادى نکردم، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک تاک ساعت را شنيدم. به سمتش حرکت کردم و آنرا يافتم.

حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است...

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد،
برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد

پیشاپیش سال نو مبارک

باامید روزهای خوب برای ایران و ایرانی

#ایران 💚

#ایرانی🤍

#نوروز ❤️

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

ده فضیلت ضروری در دنیای کنونی

🎙️ترجمه و گوینده: دکتر ایمان فانی
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

💢فریب نزولی و تاثیر اون بر روان انسانها

چرا خودمان را شبیه دیگران می کنیم!؟
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

مغازه دار‌ محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه
ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لوله ها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب
میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است.
کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج
از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد!
استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را بنام خودش چاپ میکند.
دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود.
پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود.

همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند.
همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند.

•جامعه با من و تو، ما میشود،  قبل از دیگران به خودمان برسیم.

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

ﻫﺮ ﮐﻼﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ، ﺑﺎﻭﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ.
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﮔﻮﯾﯽ : ‏« ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺯﺭﻧﮕﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ‏» ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺣﮑﻢ ﻣﺤﮑﻮﻣﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯾﺖ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﮐﻨﺪ؛ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮﯼ ﺫﻫﻨﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﺍﺭﯼ، ﮐﻼﻡ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻊ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽﮔﻮﯾﯽ، ﭼﻨﺪﺑﺮﺍﺑﺮﺵ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ. ﺍﻭﻝ ﺫﻫﻨﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻦ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮﺍﻭﻗﺎﺕ ﺧﻮﺩﮔﻮﯾﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﻣﺜﺒﺖ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﻨﻔﯽ؛ ﭼﻮﻥﺯﯾﺮﺑﻨﺎﯼ ﻫﺴﺘﯽ، ﺗﻔﮑﺮ ﺍﺳﺖ . ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﻋﺎﻟﯽ ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﭘﯿﺶﺑﯿﺎﯾﺪ. ﻧﮕﺮﺵ ﻭ ﺫﻫﻨﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﺪﻩ ﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﻮﺩ ﺩﺭﺻﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﺕﺑﻪ ﻧﻮﻉ ﻧﮕﺮﺵ ﺗﻮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﻩ ﺩﺭﺻﺪ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

قاضی از قاتل انور السادت میپرسد چرا او را کشتی؟
قاتل جواب میدهد: ایشان یک سکولار است.
قاضی میگوید: آيا معنی سکولار را میدانید؟
قاتل میگوید: نه نمیدانم!

در ترور نافرجام نجیب محفوظ(برنده جایزه نوبل نویسنده مصری)
قاضی از تروریست میپرسد: چرا نجیب را با خنجر زدید؟
جانی میگوید: بدلیل نوشته های آن،خصوصا کتاب بچه های کوی ما.
قاضی میگوید: کتاب را خوانده ای؟
قاتل میگوید: خیر!

قاضی از قاتل فرج فوده، شاعر و نویسنده مصری میپرسد چرا او را کشتی؟
قاتل میگوید:او کافراست.
قاضی به قاتل میگوید: چطور به این نتیجه رسیدی؟
قاتل: از کتاب هایش.
قاضی میگوید: آیا کتابهایش را خوانده ای؟
قاتل جواب میدهد: خیر من اصلا سواد ندارم!

اینگونه جامعه ی بشری ما تاوان جهل عده ای را داد و هنوز هم می دهد ...

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

می‌دونید حکایت ضرب‌المثل «همین آش است و همین کاسه» چیه؟

در زمان "نادرشاه" یکی از استانداران او به مردم خیلی ظلم می‌کرد و مالیات‌های فراوان از آن ها می‌گرفت، مردم به تنگ آمده و شکایت او را نزد نادر بردند ! نادر پیغامی برای استاندار فرستاد ولی او همچنان به ظلم خود ادامه می‌داد، وقتی خبر به نادر رسید، چون دوست نداشت کسی از فرمانش سرپیچی کند، همه‌ی استانداران را به مرکز خواند، دستور داد استاندار ظالم را قطعه قطعه کنند و از او آشی تهیه کنند، بعد آش را در کاسه ریختند و به هر استاندار یک کاسه دادند و نادر به آنها گفت : "هر کس به مردم ظلم و تعدی کند، همین آش است و همین کاسه"

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می کنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.فکر می کنند می توانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص! اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم،اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم، اگر آدمِ ساختن بودیم،از همین جای زندگیمان به بعد را مى ساختيم.

#آنتوان_دوسنت_اکزوپری

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

دلش خوش است که این شهر، شهر قرآنیست
و دین مردم این منطقه، مسلمانیست

توریست خیز ترین جای زمين، خاك ایران است
که میزبان پناهندگان افغانیست

نمازخانه فراوان، نماز خوان اندک
تعجب من از این داغهای پیشانی است

سرایدار اداره لیسانس تاریخ است
رئیس، دیپلمه از رشته های غیر انسانیست

برای اینکه به یک پست خوبتر برسی
ملاک ، حفظ دو تا سوره با روانخوانیست

و طرحهای زمین خورده علتش این است
که کار اکثر مسئول ها سخنرانیست

دوباره حاج فلانی به مکه خواهد رفت
علاج پول اضافیش ، مکه درمانیست

همیشه مثل گداها لباس می پوشد
برای اینکه بگوید که وضع بحرانیست

اگرچه خانه اش از بافتهای فرسودست
ولی برای حسینیه ساختن، بانیست

برای سنگ به شیطان زدن به مکه نرو
بزن به آینه با سنگ، سنگ مجانيست….

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

زندگی ما با "تولد"
شروع نمی شود
با "تحول" آغاز می‌شود
لازم نیست بزرگ باشی
تا شروع کنی
شروع کن تا بزرگ شوی
باد با چراغ خاموش
کاری ندارد

"اگردرسختی هستی،بدان که روشنی"

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

"سینوهه" شبی را به مستی کنار نیل به خواب می‌رود و صبح روز بعد یکی از برده‌های مصر که گوش‌ها و بینی‌اش به نشانه بردگی بریده بودند را بالای سر خود می‌بیند، در ابتدا می‌ترسد، اما وقتی به بی‌آزار بودن آن برده پی می‌برد، با او هم کلام می‌شود...
برده از سینوهه خواهش می‌کند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه باسواد بود، جملاتی را که خدایان روی قبر آن شخص ظالم نوشته‌اند برای او بخواند. سینوهه از برده سوال می‌کند که چرا می‌خواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟
برده می‌گوید: سال‌ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم ، مزرعه پربرکت اما کوچک من در کنار زمین‌های بیکران یکی از اشراف بود. روزی صاحب این قبر با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین‌های مرا به‌نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش‌های مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد...
سال‌های سال از دختر و همسرم بهره‌برداری کرد و آنها را به‌عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم، اکنون از کار معدن رها شده‌ام، شنیده‌ام آن شخص مرده است و برای همین آمده‌ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته‌اند...
سینوهه با برده به قبرستان می‌رود و قبر نوشته آن مرد را اینگونه می‌خواند: " او انسان درستکاری بود و در زندگی‌اش به مستمندان کمک می‌کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت.او زمین‌های خود را به فقرا می‌بخشید و هرگاه کسی مالی را مفقود می‌نمود، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می‌کرد و او اکنون نزد خدای بزرگ مصر(آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است...
در این هنگام، برده شروع به گریه می‌کند و می‌گوید:" آیا او آنقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی‌دانستم؟ درود خدایان بر او باد ای خدای بزرگ ای آمون مرا به‌خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش...
سینوهه با تعجب از برده می‌پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده، باز هم فکر می‌کنی که او انسان خوب و درستکاری بوده است؟ و برده این جمله تاریخی را می‌گوید که : " وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته‌اند، من حقیر چگونه می‌توانم خلاف این را بگویم؟"
و سینوهه بعدها در یادداشت‌هایش وقتی به این داستان اشاره می‌کند ، می‌نویسد: " آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد و در هر دوره می‌توان از نادانی و خرافه پرستی مردم استفاده کرد."

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

💢مفهوم زمان از نظر البرت اینشتین

آلبرت اینشتین با نظریه‌ی نسبیت خود، مفهوم سنتی زمان را به چالش کشید و دیدگاه تازه‌ای را درباره‌ی طبیعت آن ارائه داد. به گفته‌ی وی زمان، به شکلی که ما آن را به عنوان یک جریان پیوسته و خطی تجربه می‌کنیم، شاید چیزی جز یک توهم نباشد. از نظر او، گذشته، حال و آینده، همان‌طور که ما آن‌ها را درک می‌کنیم، همه در واقع همزمان وجود دارند. در این دیدگاه، زمان به شکلی ثابت و از پیش تعیین شده، همانند مکان، وجود دارد و جریان یافتن آن نتیجه‌ای از درک ذهنی ماست، نه یک واقعیت فیزیکی.

بنابراین، از دیدگاه اینشتین، زمان مطلق و واقعی نیست، بلکه درک ما از آن نتیجه‌ی محدودیت‌های حسی و ذهنی ماست. نظریات او درباره‌ی زمان نه تنها در فیزیک، بلکه در فلسفه و فهم ما از واقعیت نیز تأثیر عمیقی بر جای گذاشته است.
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

کُودَن کیست؟

فرد ابله، احمق، پلید، بیشعور، بی‌عقل، پخمه، خرفت، دنگل، ساده لوح، کم هوش، کندذهن، نادان، خر، یابو را کُودَن گویند.

حال عمیقا توصیه می‌کنم که این ویدیوی چند دقیقه‌ای را که مربوط به جامعه‌شناسی سیاسیِ زمان آدولف هیتلر است، تماشا کنید.

╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

آیا آدم‌ها می‌توانند تغییر کنند؟

رویکرد ما با افرادی که تغییر می کنند یا نمی کنند چیست ؟

╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

افسانهٔ ققنوس

🎙️جردن پیترسون

• ققنوس پرنده‌ای افسانه‌ای در اساطیر ایران، یونان و چین باستان است که تنها ست و جفت یا زایشی ندارد.
این پرنده هر هزار سال یک بار بر توده‌ای بزرگ بر هیزم آواز می‌خواند و پرواز می‌کند و درنهایت خود را در این آتش می‌سوزاند و از دلِ خاکستر این آتش ، ققنوس دیگری متولد می‌شود.

• جردن پیترسون در سخنان خود از افسانه ققنوس استفاده می‌کند و به ما یادآوری میکند که هریک از ما هر از چند گاهی باید بخش‌های از وجودمان را که دیگر کارایی خود را از دست داده‌اند (مُرده‌اند) بسوزانیم تا از دلِ خاکستر این آتش خودِ جدیدی متولد شود.
╭─►⏳⨗@Libraryinternational
╰───────────

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

وقتی یک نفر پولش را خرج می کند تا برای خود چیزی بخرد ، بسیار مراقب است که چه مقدار خرج می کند و چه چیزی می خرد.

وقتی یک نفر پولش را خرج می کند تا برای فرد دیگری چیزی بخرد ، بسیار مراقب است که چه مقدار خرج می کند ، اما درباره اینکه پولش را صرف خرید چه چیزی کرده است کمتر دقت می کند.

وقتی یک نفر پول فرد دیگری را خرج می کند تا برای خودش چیزی بخرد ، بسیار مراقب است که چه چیزی می خرد ، اما درباره اینکه چه مقدار خرج می کند ، چندان مراقب نیست.

و وقتی یک نفر پول فرد دیگری را خرج می کند تا برای فرد دیگری چیزی بخرد ، نه به مقدار پولی که خرج می کند و نه به آن چیزی که برایش پول خرج کرده است توجهی نمی کند.
و این کار  دولت است برای شما !

#میلتون_فریدمن

Читать полностью…

کتابخانه بین المللی

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ... ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ؛ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ميشود ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...! ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ؛ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ..! ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ..! ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...! هه... ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ... ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ...!!

ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻣﻦ ميمانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ ميماند!!

#حسین_پناهی

Читать полностью…
Подписаться на канал