kolbe_ee | Неотсортированное

Telegram-канал kolbe_ee - کُلبه

360

علاقه به موسیقی بی کلام از جایی شروع میشه که دیگه هیچ کلمه ای نه ذهنتو آروم میکنه نه درکِ حالته . . دوست خوبم! آرامشی که گم گردی و اینجا پیدا میکنی🌑🏡

Подписаться на канал

کُلبه

پس از تحمل آن درد،
کسی که به مقصد میرسد
دیگر همانی نیست که به راه افتاده بود ..

Читать полностью…

کُلبه

وحشت من از همینجاست
که همه چیز رو میفهمم..

Читать полностью…

کُلبه

«وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلً»
«بر خدا توکل کن،همین که کار تو به خدا سپرده شود کافیست»

🪽 14:14

Читать полностью…

کُلبه

01:01

@kolbe_ee

Читать полностью…

کُلبه

« با شریف ترین افرادی که می‌شناسی همنشینی کن، بهترین کتاب‌هارا بخوان، با قدرت زندگی‌کن، اما یاد بگیر که به تنهایی خوشحال بشی. »

Читать полностью…

کُلبه

مگه ادم از زندگی چی میخواد جز یک دل و ذهن اروم..

Читать полностью…

کُلبه

شاید سخت ولی امید است به پایانی زیبا..

Читать полностью…

کُلبه

و اما در نهایت مردی که دخترا از زندگی میخوان و با تمام وجود عاشقش میشن:

Читать полностью…

کُلبه

MOOD

@kolbe_ee

Читать полностью…

کُلبه

آرزو می‌کنم در ناباورانه‌ترین حالت زندگیتون، اون اتفاق قشنگی که فکرش هم نمی‌کنید بیفته:)

شبتون بخیر

Читать полностью…

کُلبه

این درحالی بود ک قبلش قلب و مغزم فقط نیاز به بارون داشت..
از ته دل خواهان لمس بارون روی صورتم بودم و بوی خاک نم خورده و سکوتی مطلق که جز صدای قطره های بارون و رعد برق هیچ چیز شنیده نشه!
بارون شروع به باریدن کرد و به محضی که قلبم آروم شد تموم شد!
جوری ک اگر زمینِ خیس و بوی بارون نبود ممکن بود فک کنم توهم زدم و بارونی درکار نبوده:))
حالا با آرامش بیشتری میخوابم اخه دلم عجیب گرمه!..
شبتون بخیر

Читать полностью…

کُلبه

روزای عجیبی رو دارم سپری میکنم
خود خوری و معده درد شدید
کابوس و خسته و کلافه و عصبی و منزوی تر از روز قبل
هر روز ساکت تر از روز قبل، بیشتر تو لاک خودم فرو میرم..
حتی تنها تر از روز قبل..
شاید قبلا که ادم شادتری بودم دوستای بیشتری داشتم
الان یکی یکی ازم دور و دورتر شدن
شایدم من قدم قدم دور و دور تر شدم ازشون

Читать полностью…

کُلبه

آروم، نم‌زده، شاید یه کلبه‌ی ذهنی وسط سکوت، با بخار چای و صدای بارون که روی سقف می‌کوبه. یه نقطه‌ی آبی خاکستری که انگار زمان توش ایستاده… جایی که زندگی زخمی‌ات رو پانسمان می‌کنی، بی اینکه کسی ببینه.

Читать полностью…

کُلبه

گاهی هیچ کلمه‌ای نمی‌تونه دردی که در درونت می‌گذره رو تسکین بده. ولی هیچ‌چیز هم نمی‌تونه از تو قدرت بگیره. تو هنوز هم مقاومت می‌کنی، حتی وقتی که نمی‌دونی برای چی داری مقاومت می‌کنی.

Читать полностью…

کُلبه

بارون شدی بند اومدی غمگین شدی لاغر شدی!..

چاووشیِ عزیزم موزیک جدید داد و بریم برای غرق شدن در افسردگی
@kolbe_ee

Читать полностью…

کُلبه

نخستین سفرم با اسبی اغاز شد
که در جیبم جا میگرفت
از اتاق تا بالکن
سفر کوتاهی بود
اما من دریاهارو پشت سرگذاشتم
شهرهای پرستاره رو
از ابتدای جهان تا انتهای جهان رفتم
واین سفر تنها سفر بی خطر من بود…

Читать полностью…

کُلبه

کاش پرنده ای بودم و فضای بین شاخ و برگ ها مال من بود و آبی آسمان در ته چشم هایم می رقصید و باد از سنگینی تن من می کاست. کاش پرنده ای بودم و شاخ و برگ درختان، مرا از زمین جدا می کرد...

-بیژن جلالی

Читать полностью…

کُلبه

إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ(انعام۱۰۹)
كه همه‌ی معجزات نزدِ خداست.
🪽13: 13

Читать полностью…

کُلبه

و آخ به آدمِ گرفتارِ عادت.. آدمِ وهم‌زده‌ای که گمان می‌کند همه‌چیز، همیشه، همان‌جا و همان‌طور می‌ماند..

Читать полностью…

کُلبه

شیطان بیخ گوش ما بود
و ما میگفتیم چقد فرشته ست ..

Читать полностью…

کُلبه

چاووشی گوش دادن پز نیست سبک زندگیمه

Читать полностью…

کُلبه

زیادی مهم نیست
این یه اتفاقه
خب واسه هرکی میفتا
انتخاب اشتباه!

تا ابد و یکروز آریانفر >>>🤍!
@kolbe_ee

Читать полностью…

کُلبه

احتیاج دارم به یه خبر خوب، به هدیه ی بی مناسبت، به دیدن اتفاقی و غیر منتظره ی کسی که سال هاست ندیدمش، یه تکست یهویی نصف شب از کسی که قایمکی بهش فکر می‌کنم، به شنیدن یه تعریف از کسی که فکر می‌کردم به چشمش آدم مهمی نیستم، به چندتا شاخه گل، به برگشتن عادت های خوب قدیمی که خیلی وقته کنار گذاشته شدن، به سفر شمال، به انگیزه، به امید، به پول، به عشق.

Читать полностью…

کُلبه

نه آنچنان ناامید که بمیرم، نه آنچنان امیدوار که زندگی کنم، ایستاده‌ام در میانه، ادامه دهنده.

Читать полностью…

کُلبه

این بی‌کلام آرامش و انرژی قشنگی رو سرِصبحی بهت وارد میکنه..

صبحتون بخیر 🫂

@kolbe_ee

Читать полностью…

کُلبه

امشب شب عجیبی بود درحالی ک خسته و کلافه تر از هر شبی بودم عاجزانه ته دلم اینطور بودم که:
خدایا!! چرا؟ تا کِی؟
قربونِ بودن و مرامت ولی توانم تا حدیه
رو کردم ب کوچولوی درونم ک اینده رو همون ادم شاد وسرحال وشیطون سابق میدید که رو به جلو ب سرعت حرکت میکنه و گفتم" ببخشید ولی من خستم جدی! نمیخوام این حس داشته باشم
باور کن دارم خیلی تلاش میکنم ازین وضع دربیام، اهمیت ندم ولی خب.. درموندم.. "
همون لحظه ک با خدا و کوچولوی خوش خیال درونم درگیر بودم و مینالیدم که اخه اگه هستی یه کاری کن..
بارون شروع به باریدن کرد
با شدت و خشم زیاد
زدم بیرون که بارون رو با پوست و جون لمس کنم
قطره های بارون با شدت زیاد به صورتم میخورد
همراه با رعدو برق..
انگار واقعا خدا از دستم عصبی بود
انگار داشت میگفت نشونه ازین پر رنگ تر
من اینجام، مراقبتم..
انگار داشت میگفت نمیشناسم این آدمو جمع و جور کن خودتو!..

Читать полностью…

کُلبه

خدا نشونه حضورشو فرستاد:))
@kolbe_ee

Читать полностью…

کُلبه

صدای چاوشی مثل یه همدمه که در سکوت شب میاد و تمام اون چیزهایی رو که هیچ‌وقت نمی‌تونیم به زبون بیاریم، با یه آهنگ می‌گه. هر کلمه‌ای که می‌خونه انگار یه درد مشترک از دلمو پیدا کرده..

Читать полностью…

کُلبه

طفلی چشای خوشگلت با گریه خوشگلتر شدن..

Читать полностью…

کُلبه

همیشه دنبال یه نقطه‌ی امن می‌گشتم،
یه جا که لازم نباشه خودمو توضیح بدم،
لازم نباشه قوی باشم.
حالا فهمیدم...
اون نقطه‌ی امن، یه آدم نیست، یه آغوش نیست...
یه گوشه‌ی دله...
واسه وقتایی که خودتو بغل می‌کنی و میگی: "باشه، هنوزم میشه ادامه داد."

Читать полностью…
Подписаться на канал