«اگر در عشق صادق باشی، خود عشق گوید که چه کنی تا به محبوب برسی»
بهار،
در خانه ای کوچک،
در کوچهٔ بن بست سوسن بود،
عطرِ اقاقیا
دیوارهای خاطره را میشکافد،
حیاطِ ممنوعه، لبخند میزند!
پشت پنجره،
آغوشِ ماه، هنوز گرم است.
و من –
میهمان پنهان شبهای این خانه –
با هر صبح،
با نغمههای بلبلان،
چشم میگشایم
به رویشِ دوبارهٔ جهان،
در پیچ وتاب گیسوان تاک
افسوس!
زنگِ ساعتِ پیشگامانِ جعل و تزویر،
شاخه های در هم تنیده را میدرد:
«وقتِ رفتن است.»
ماهِ من...
ای آینهٔ بیزمانِ این شبها،
من
– مسافرِ همیشگیِ این کوچِ اجباری –
مثل پرندهای مهاجر که میرود تا برگردد،
میروم
تا رفتنت را فراموش کنم.
🍁جاهِ عشق...
@Jahe_Eshgh
☘☘☘...
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را
زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را
زینگونه ضعیف ار من در زلف تو آویزم
مشاطه به جای مو در شانه کند ما را
من می زده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را
چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را
☘ امیرخسرو دهلوی
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
#بیکلام
صَبراً عَلی قَضائِکَ یا رَبِّ، لا إلهَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثین، ما لی رَبُّ سِواکَ وَ لا مَعبُودُ غَیرَکَ، صَبراً عَلی حِلمِکَ، یا غیاثَ مَن لا غیاثَ لَهُ، یا دائماً لا نَفادَ لَهُ، یا مُحیِیَ المُوتی، یا قائماً عَلی کُل نَفسِ بِما کَسَبَت، اُحکَم بَینی وَ بَینَهُم وَ اَنتَ خَیرُ الحاکمین؛
در برابر قضای تو صبر می کنم، ای پروردگار من! معبودی جز تو نیست، ای پناه بی پناهان! ای خدایی که ابدی و دائمی هستی و مردگان را زنده می کنی، ای آگاه و شاهد و ناظر بر تمام کردار و افعال مخلوقات! تو خود میان من و این گروه حکم کن که تو بهترین حکم کنندگانی.
☀️آخرین دعای امام حسین علیه السلام
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
«حوض کوثر»
حوض کوثر عبارت است از مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت، حوض کوثر علم توحید تفصیلی است، وحدتی که به کثرت پوشیده نمی شود و کثرتی که به وحدت پنهان نمی گردد، و آن جامع بین علم ظاهر و علم باطن( لَدنی) است.
سرچشمه اش ازلی و نهرهایش ابدی و آن جامع علم اول و علم آخر است، حال ای دوست گمانت به ساقی کوثر،پدر خاک،چیست !؟
🍁...
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
بی تو ای سروِ روان، با گل و گلشن چه کنم؟
زلفِ سنبل چه کشَم عارضِ سوسن چه کنم؟
آه کز طعنهٔ بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آینهام روی ز آهن، چه کنم؟
برو ای ناصِح و بر دردکشان خرده مگیر
کارفرمایِ قَدَر میکند این، من چه کنم؟
برقِ غیرت چو چُنین میجَهَد از مَکمَنِ غیب
تو بفرما که منِ سوخته خرمن چه کنم؟
شاهِ تُرکان چو پسندید و به چاهم انداخت
دستگیر ار نشود لطفِ تَهَمتَن چه کنم؟
مددی گر به چراغی نکند آتشِ طور
چارهٔ تیرهشبِ وادی ایمن چه کنم؟
حافظا خُلدِبَرین خانهٔ موروثِ من است
اندر این منزلِ ویرانه نشیمن چه کنم؟
☘ جناب حافظ
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
« مقام جلال»
فرمودۀ الهی و ما قدروا الله حق قدره - خدای را چنانکه سزاوار شناختن اوست نشناختند - (۹۱ / انعام) این از مرتبۀ جلال نازل شده است، پس هر کس او را وصف کند، خودش را وصف کرده و از او جز خویش را نمی شناسد، زیرا پروردگار باعزت و قدرت را وصفی یاری نمیکند و نعتی مقیدش نمی سازد و بر حقیقتش اسمی خاص دلالت نمی نماید و اگر حکم آنگونه که بیان داشتیم نباشد، او پروردگار عزت و قدرت نخواهد بود زیرا ،عزیز سرا پرده اش بلند است و هر کس که به گونه ای از وصف و یا نعت و یا علم و یا معرفت بدو برسد، او منیع الحمی - دژ تسخیر ناپذیر نمیباشد از این روی این فرموده اش همه را فرا گرفته که «سبحان ربک رب العزة عما يصفون - پروردگار قدرتمند از آنچه وصف میکنند برتر است . ۱۸۰ / صافات.
فتوحات مکیه باب ۲۴۱
☘ جناب محیی الدین ابن عربی
☘☘☘
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺑﺎران ﻛﺠﺎ
ﺑﺎران ﻛﺠﺎ و راه ﺑﻰ ﭘﺎﻳﺎن ﻛﺠﺎ
آه اﻳﻦ دل دل زدن
ﺗﺎ ﻣﻨﺰل ﺟﺎﻧﺎن ﻛﺠﺎ
ﻫﺮﭼﻪ ﻛﻮﻳﺖ دورﺗﺮ
دل ﺗﻨﮓ ﺗﺮ ﻣﺸﺘﺎق ﺗﺮ
در ﻃﺮﻳﻖ ﻋﺸﻖ ﺑﺎزان
ﻣﺸﻜﻞ آﺳﺎن ﻛﺠﺎ
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
حضرت علی(ع) فرمود: « خدایی را که نبینم عبادت نمی کنم.»
☘
از انواع قرب، قرب به علم است:
قرب علم بالاترینش توحید خدا در الوهتش است، چون او « لا اله الا هو» است پس اگر از روی شهود باشد - نه از روی نظر و فکر - او از صاحبان علم است که خداوند در این فرموده اش آنان را بیان فرموده: «شهد الله انه لا اله الا هو و ملائكته و اولوا العلم - خداوند و فرشتگانش و دانشوران، گواهی میدهند که پرورگاری جز او نیست - ۱۸ / آل عمران » زیرا شهادت اگر از روی شهود نباشد فایده ای ندارد، زیرا در شهود شک و شبهه راه ندارد و اگر او را از راه دلیلی که آن را از راه نظر به دست آورده به یکتایی بستاید او از این طایفه ای که نام بردیم نمیباشد، زیرا هیچ صاحب فکری نیست که از راه فکر به علمی رسیده باشد جز آنکه در دلیلش اشکالی و در برهانش شبهه ای داخل میشود و آن وی را به سرگشتگی و حیرت، و نظر در رد آن شبهه می اندازد از این روی صاحب نظر در علم، یعنی آنچه را که نظر میبخشد، قدرت صاحب شهود را ندارد.
فتوحات مکیه باب ۲۶۰
☘ جناب محیی الدین ابن عربی
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه
بی یاد تو هر جا که نشستم توبه ( تو...به)
در حضرت تو توبه شکستم صدبار
زین توبه که صد بار شکستم توبه(تو...به)
☘ ابو سعید ابوالخیر
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
میترسم از خرابیِ ایمان که میبرد
مِحْرابِ ابرویِ تو، حُضورِ نمازِ من
☘جناب حافظ
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
بشنو آهنگمو تا قصه رو تعریف کنم
من نمیرفتم اگه رفتنم اجبار نبود
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
ای بنده! آن وقت که در میانه دو ضد ، مرا با یک نظر ، رؤیت کنی حقا که برای خویش برگزینمت.
مخاطبات
☘ محمد نِفَّری عارف قرن چهارم
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
الهی دستم گیر که دست آویز ندارم، و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.
☘ مناجات نامه
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
محال است مؤمنی معصیتی را که خداوند بر آن وعید داده و وی از کیفر آن بیمناک است انجام دهد و در نفسش بر آنچه از وی واقع شده پشیمان نباشد، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:« الندم توبه» پشیمانی توبه است و چون پشیمان است، توبه کننده است ، بنابراین حکم وعید ساقط می شود،چون مؤمن ناگزیر، مخالفت را ناخوش دارد و در حال انجام آن خشنود نمی باشد، پس او از آن جهت که آنرا ناخوش داردو ایمان دارد که آن کار معصیت است، دارای عمل صالح است، و از آن جهت که فاعل آن است، دارای عمل زشت است، پس پشیمانی توبه است، و چون پشیمان شدند، توبه خداوند بر آنان حاصل (روزی) می گردد، پس او دارای عمل صالح می باشد- از سه وجه- ایمان به اینکه آن معصیت است. ناخوش داشتنش به جهت وقوع آن از جانب وی , و پشیمانی و توبه بر آن.
فتوحات مکیه باب ۲۳۴
☘ جناب محیی الدین ابن عربی
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
دوباره بغضمو می شکنه،
نم نمِ بارون
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
سفيران الهی قلب
بدان ! خدای را به سوی قلب بنده اش سفیران و فرستادگانی است که خواطر نامیده میشوند,[خواطر عبارت از آن چیزی است که بر قلب وارد می شود] و آنها را در قلب بنده - جز زمان مرورشان بر او - اقامتی نیست و بدون اینکه اقامت کنند آنچه را که بدان فرستاده شدند ادا میکنند، زیرا خداوند آنها را بر صورت رسالت آنچه که بدان فرستاده میشوند آفریده است، پس عین هر خاطری عین رسالتش میباشد و خداوند بین آنها و بین این قلب راه های پنجگانه ای قرار داده که این خواطر بر آن راهها به قلب گذر میکنند و این راه ها را هنگامی که خداوند شرایع را پدید کرد ایجاد نمود، و اگر شرایع نبود، آنها را پدید نمی کرد و آنها را مانند هاله ماه قرار داد و محیط به آن کرد راه اول را وجوب و فرض نامید و راه دوم را ندب و مستحب و سوم را حرام و چهارم را کراهت و پنجم را اباحت و فرشته ای آفرید و وی را موکل به قلب کرد که از امر الهی بدان حفظش دارد و از راه ها برایش راه وجوب و استحباب را معین کرد.
فتوحات مکیه باب ۲۶۴
☘ جناب محیی الدین ابن عربی
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
طواف دل:
قلب مؤمن هم مونس اوست و هم محب اوست و هم موضع اسرار اوست «قلبُ المؤمن عَرْشُ اللّه». هر که طواف قلب کند مقصود یافت، و هر که راه دل غلط و گم کند چنان دور افتاد که هرگز خود را بازنیابد!
گفتم مَلِکا ترا کجا جویم من ؟
وز خلعت تو وصف کجا گویم من
گفتا که مرا مجو بعرش و به بهشت
نزد دل خود که نزد دل پویم من
☘ تمهیدات _ عین القضات همدانی
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
بی گاه شد بیگاه شد خورشید اندر چاه شد
خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو
ای جان بیآرام رو کان یار خلوت خواه شد
اشکی که چشم افروختی صبری که خرمن سوختی
عقلی که راه آموختی در نیم شب گمراه شد
جانهای باطن روشنان شب را به دل روشن کنان
هندوی شب نعره زنان کان ترک در خرگاه شد
باشد ز بازیهای خوش بیذق رود فرزین شود
در سایه فرخ رخی بیدق برفت و شاه شد
شب روحها واصل شود مقصودها حاصل شود
چون روز روشن دل شود هر کو ز شب آگاه شد
ای روز چون حشری مگر وی شب شب قدری مگر
یا چون درخت موسیی کو مظهر الله شد
شب ماه خرمن میکند ای روز زین بر گاو نه
بنگر که راه کهکشان از سنبله پرکاه شد
در چاه شب غافل مشو در دلو گردون دست زن
یوسف گرفت آن دلو را از چاه سوی جاه شد
در تیره شب چون مصطفی میرو طلب میکن صفا
کان شه ز معراج شبی بیمثل و بیاشباه شد
خاموش شد عالم به شب تا چست باشی در طلب
زیرا که بانگ و عربده تشویش خلوتگاه شد
ای شمس تبریزی که تو از پرده شب فارغی
لاشرقی و لاغربیی اکنون سخن کوتاه شد
☘ جناب مولانا
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
هشتم ذی الحجه روز ترویه است، و این روزی است که حاجی ها که قربانی خود را آماده دارند نیت حج تمتع می کنند، محرم می شوند و از مکه به سمت منی حرکت می کنند، شب را در آنجا بیتوته می کنند و صبح عرفه به جانب صحرای عرفات، رکنی از ارکان حج اکبر رهسپار می گردند که اگر تا قبل از ظهر روز عرفه به صحرای عرفات نرسند حج شان باطل و سال بعد دوباره باید بازگردند.
حسین جان...
در این روز کاروان تو از مکه راهی صحرای کربلا شد. تا همگان بدانند احرام عشق بستن طریقی دیگر است و کربلای دل، تمام ارکان عشق است...
حسین جان ...
در دعای عاشقانه عرفه گفتی: « اى مولای من با چه وسیله اى با تو روبرو شوم؟ ، آیا با گوشم، یا با دیده ام، یا با زبانم، یا با دستم، یا با پایم، آیا این همه نعمت هاى تو نزد من نیست؟»
و «اى گیرنده دستهاى ابراهیم از بریدن سر فرزندش»
حسین جان...
ای به قربان همه قربان هایت ما ساکنان « فى ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ» به عرفه نرسیده ایم، احرام بسته به عشق تو، دوباره سعی می کنیم،«خاضِعٌ ذَلیلٌ حَصیرٌ حَقیرٌ...»
🍁جاهِ عشق...
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی
بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی
سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول
که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی
ز تو خواهش غرامت نکند تنی که کشتی
ز تو آرزوی مرهم نکند دلی که خستی
کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج هرگز
تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی
به قلمروی محبت در خانهای نرفتی
که به پاکیاش نرُفتی و به سختیاش نبستی
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم
ز غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی
ز طواف کعبه بگذر، تو که حق نمیشناسی
به در کنشت منشین تو که بت نمیپرستی
تو که ترک سر نگفتی ز پیاش چگونه رفتی
تو که نقد جان ندادی ز غمش چگونه رستی
اگرت هوای تاج است ببوس خاک پایش
که بدین مقام عالی نرسی مگر ز پستی
مگر از دهان ساقی مددی رسد وگرنه
کس از این شراب باقی نرسد به هیچ مستی
مگر از عذار سر زد خط آن پسر فروغی
که به صد هزار تندی ز کمند شوق جستی
☘ فروغی بسطامی
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
ای بنده! دوست به تمامی روی می کند و به تمامی روی می گیرد.
☘ مخاطبات _ محمد نِفَّری عارف قرن چهارم
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
«از دوست داشتن»
همایون شجریان و بهاره بهاری
من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
ای ماهم به چشم من نگاهی تا باران به جان من ببارد
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
خداوند عالم را بر صورت خودش آفرید و او زیباست،
پس عالم تمامش زیباست:
بدان جمال الهی چیزی است که خداوند بدان «جمیل» نامیده میشود و خودش را به زبان رسولش توصیف کرده که او در تمام اشیا جمال را دوست میدارد، و آنجا جز جمال نیست زیرا خداوند عالم را جز بر صورت خودش نیافرید، و او جمیل و زیباست پس عالم تمامش زیباست و او سبحانه و تعالی جمال را دوست می دارد و هر کس که جمال و زیبایی را دوست داشته باشد، جمیل و زیبا را هم دوست می دارد.
فتوحات مکیه باب ۲۴۲
☘جناب محیی الدین ابن عربی
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
ای آنکه چشمانش غمی چون شاعران داشت
چون سایه در ماوای جانش ارغوان داشت
برگرد، اگر بی خبر از درد تو خوابم ببرد چه
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم
وگر از من طلبی جان نستیزم نستیزم
قدحی دارم بر کف به خدا تا تو نیایی
هله تا روز قیامت نه بنوشم نه بریزم
سحرم روی چو ماهت شب من زلف سیاهت
به خدا بیرخ و زلفت نه بخسبم نه بخیزم
ز جلال تو جلیلم ز دلال تو دلیلم
که من از نسل خلیلم که در این آتش تیزم
بده آن آب ز کوزه که نه عشقی است دوروزه
چو نماز است و چو روزه غم تو واجب و ملزم
به خدا شاخ درختی که ندارد ز تو بختی
اگرش آب دهد یم شود او کنده هیزم
بپر ای دل سوی بالا به پر و قوت مولا
که در آن صدر معلا چو توی نیست ملازم
همگان وقت بلاها بستایند خدا را
تو شب و روز مهیا چو فلک جازم و حازم
صفت مفخر تبریز نگویم به تمامت
چه کنم رشک نخواهد که من آن غالیه بیزم
☘جناب مولانا
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
ز دل ره برده اند ایشان به دلبر
ز دل ما هم ره دلبر بگیریم
مسلمانی بیاموزیم از وی
اگر آن طرۀ کافر بگیریم
☘ جناب مولانا
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
#بیکلام
ای بنده! نیازمندت نکردم که خوار گردی ، بلکه به گاهِ نیاز،تنها از من طلب کنی.
☘جناب محمد نِفَّری- عارف قرن چهارم
@Jahe_Eshgh
☘☘☘
مطلوب عارفان از غربت و دوری از وطن، وجود قلب است با خدا، پس هرکجا که او را یافتید، در آن موضع اقامت کنید.
یکی مراحکایت کرد: یه شهر مکه در گذر بودم که در راه جوانی را دیدم که در زیر درختی در بیابان تنها مشغول نماز گزاردن است بدو گفتم: آیا به مکه نمی روی؟ گفت: من سال اول به سوی مکه راه افتادم و چون به این درخت رسیدم، دلم را اینجا یافتم، اکنون یک سال است که از این موضع حرکت نکردم، مگر آنکه قلبم را از دست بدهم. بدو گفتم: غذا و نوشیدنت از کجا می آید؟ گفت: از نزد او
فتوحات مکیه باب ۲۳۰
☘ جناب محیی الدین ابن عربی
@Jahe_Eshgh