❇️ تحلیل سیاست خارجی توسط شبکه متفکران نسل سوم انقلاب اسلامی را با عضویت در کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین دنبال کنید. ▪️شامل: 💢جدیدترین اخبار راهبردی 👌تحلیل های کوتاه و اختصاصی 📝گزارش های رصدی و تحلیلی ارتباط با ما: @Tabyinadmin
🔹فاکتور سنگین برای مالیاتدهندگان آمریکایی
🔹بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، ارتش آمریکا در جریان جنگ تحمیلی اسرائیل علیه کشورمان، بیش از ۱۵۰ موشک رهگیر سامانه دفاع موشکی THAAD را برای مقابله با حملات موشکی بالستیک ایران شلیک کرده است. این تعداد، حدود ۲۵٪ از کل موجودی رهگیرهای THAAD پنتاگون را تشکیل میدهد که نشاندهنده مصرف بالای این سامانه گرانقیمت (هر رهگیر حدود ۱۲-۱۵ میلیون دلار) است.
🔹علاوه بر THAAD، نیروی دریایی آمریکا حدود ۸۰ موشک رهگیر SM-3 (با هزینه تقریبی ۱۲.۵ تا ۳۷ میلیون دلار برای هر واحد) را نیز شلیک کرد که نگرانیهایی درباره کاهش ذخایر موشکی و توانایی تولید صنعتی آمریکا برای جایگزینی سریع این مهمات را به دنبال داشته است. پنتاگون تخمین زده که جایگزینی این تعداد رهگیر THAAD ممکن است تا چهار سال طول بکشد.
🔹این سطح از مصرف مهمات، بهویژه با توجه به تعهدات آمریکا در خاورمیانه و حمایت از اوکراین، زنگ خطری برای محدودیتهای موجودی تسلیحات پیشرفته و توان تولید صنعتی این کشور است، بهخصوص در برابر تهدیدات بالقوه چین در اقیانوس آرام.
#THAAD #SM3
PLEIADES
@Partisan2015
🌐بریکس و توازن قدرت؛ جنوب شرق آسیا حیاط خلوت هیچکس نیست
◾️سی آسیا
📝آخیاری هانانتو
#جهان_شرقی
#بریکس
#شرق_آسیا
🔸در روابط بینالملل، گاه تحولات پنهان و تدریجی تأثیری عمیقتر از رویدادهای پرزرقوبرق دارند؛ اما نشست بریکس ۲۰۲۵ در ریو دوژانیرو همزمان نمایش قدرتی برنامهریزیشده و رویدادی ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بود. در حالی که بسیاری از تحلیلگران غربی هنوز با نگاه گرفتار در ذهنیت جنگ سرد به آن مینگرند، کشورهای دیگر جهان این نشست را بازتابی از خیزش جنوب جهانی میدانند.
🔹جنوبی که اینبار نه بهعنوان ناظری منفعل، بلکه بهعنوان مشارکتکنندهای برابر در بازطراحی نظم جهانی آینده وارد صحنه شده است. چرا که راه یافتن اندونزی بهعنوان عضو رسمی بریکس، فقط نقطه عطفی دیپلماتیک نیست بلکه بازتعریفی از ماهیت نقش منطقه جنوب شرقی آسیا است.
💢بازنگری در میراث بانگدونگ: احیای اصول جنبش عدم تعهد در نظم نوین جهانی
🔹وقتی رهبران ده کشور عضو بریکس پلاس در ریو برای عکس دستهجمعی ایستادند، صحنه بهطرزی چشمگیر یادآورکنفرانس تاریخی باندونگ در سال ۱۹۵۵ بود، زمانی که کشورهای تازه استقلالیافته گردهم آمدند تا سلطه ایدئولوژیهای تحمیلی را به چالش بکشند و خواستار فضایی برای تحقق اهداف و آرمانهای خود شوند. آن روزها، معنای این گردهمایی امتناع از قرار گرفتن دریکی از دو بلوک شرق یا غرب بود؛ امروز، نشانهی عبور از دوگانهی نادرست وابستگی کامل یا انزوای مطلق است.
🔹احتمالاً سوکارنو و محمدحتا، بنیانگذاران اندونزی، این لحظه را نه بهعنوان تکرار گذشته، بلکه بهعنوان تحقق آن رؤیای دیرین تشخیص میدادند: اینکه کشورها بتوانند نه فقط در مخالفت بانظم موجود، بلکه در شکلدهی فعالانه به سیاستها و راهبردهای جهانی، با هم همکاری کنند.
💢جهانی در حال دگرگونی: چندقطبیشدن بهمثابه واقعیت، نه صرفاً شعار
🔹در دهههای گذشته، نهادهای بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل و مؤسسات مالی برتونوودز ظاهری از اجماع جهانی ارائه دادهاند، در حالی که نابرابریهای ساختاری را حفظ کردهاند.
🔹گزارش سال ۲۰۲۴ صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که کشورهای دارای بیش از ۶۰٪ جمعیت جهان، کمتر از ۲۰٪ حق رأی دارند. در این چارچوب، بریکس پاسخی جدی، هرچند نه کامل، به این بیعدالتی است. بیانیه اجلاس ۲۰۲۵ بریکس تنها به بیان ارزشهای مشترک بسنده نکرد، بلکه خواهان اصلاح نهادهای جهانی، افزایش نقش کشورهای در حال توسعه و بازتعریف توسعه بر پایه معیارهای جهان جنوب شد.
🔹رویکرد جنوب شرق آسیا به این تحولات، بیش از آنکه ایدئولوژیک باشد، مبتنی بر محاسبههای عملگرایانه است. این کشورها قصد گسست از غرب را ندارند؛ زیرا همچنان روابط اقتصادی عمیقی با آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن و استرالیا دارند.
🔹با این حال، منطقه بهطور فزایندهای در برابر پذیرش منطق بازیهای دوگانه مقاومت نشان میدهد. کشورهایی چون ویتنام، مالزی و تایلند که بهعنوان اعضای بالقوه جدید بریکس مطرح شدهاند به دنبال تنوعبخشی به روابط بینالمللی خود هستند، بدون آنکه در مدار قدرت خاصی جذب شوند.
💢فلسطین، اوکراین و سیاست اصولی
🔹حمایت بیپرده بریکس از تشکیل دولت فلسطین بهطور مستقیم و جدی در تقابل با پیچوخم بیانیههای چندجانبه غرب قرار دارد. اجلاس ۲۰۲۵ فقط «نگرانی» درباره نوار غزه بیان نکرد؛ بلکه خواستار آتشبس فوری، خروج نیروهای اسرائیلی و دسترسی کامل بشردوستانه شد. این تنها سیاست نیست بلکه آزمایشی برای سنجش اصالت اخلاقی در روابط بینالملل است.
🔹وقتی در قیاس با واکنش سریع غرب به اوکراین قرار میگیرد، این دوگانگی آزاردهنده نمایان میشود. در حالیکه غرب در دفاع از کیف تسلیحات و تحریم ارسال کرد، واکنشش نسبت به غزه بارها مبهم یا غایب بوده است.
🔹موضع روشن بریکس، آنچه را بسیاری در جنوب جهانی مدتها حس کردهاند اما کمتر آن را علنی کردهاند قوت میبخشید؛ ارزشهای جهانی نباید انتخابی جغرافیایی باشند. بنابراین این اجماع رو به رشد ضدغربگرا نیست بلکه ضد رفتار دوگانه است.
🔹بریکس در پی ایجاد نظم اقتصادی جایگزین و کاهش وابستگی به دلار و نهادهای مالی غربی است. با ابزارهایی چون بانک توسعه نوین، مسیر تازهای برای تأمین مالی ارائه میدهد که میتواند قدرت چانهزنی کشورهای جنوب جهانی، بهویژه در جنوبشرق آسیا، را افزایش دهد.
✅گرچه اختلافات درونی (مثل تنش چین و هند) چالشبرانگیزند، اما بریکس برای پیشرفت به وحدت کامل نیاز ندارد، بلکه به ارادهای مشترک متکی است. اجلاس ۲۰۲۶ در هند تعیینکننده آینده این مسیر خواهد بود، اما نشانهها حاکی از پایان دوران سلطه بیچونوچرای غرب بر جنوب جهانی است.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/544
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐مدل آمریکایی مدیریت دالان زنگزور
#مقاله_تحلیلی
#زنگزور
#قفقاز
📝احسان فلاحی
🔹تحولات دو سال اخیر در قفقاز جنوبی نشان میدهد که راهاندازی دالان زنگزور تبدیل به گزینهای قطعی برای تمامی طرفهای ذی نفع در منطقه شده است. لذا آنچه که در حال حاضر محل نزاع است راهاندازی دالان زنگزور نیست؛ بلکه الگوی مدیریت آن است. در همین راستا، «تام باراک» سفیر آمریکا در ترکیه، طی یک نشست خبری با خبرنگاران از الگوی مطلوب واشنگتن برای مدیریت دالان زنگزور پردهبرداری کرده است.
🔸باراک با اشاره به اختلافنظر جمهوری آذربایجان و ارمنستان، منازعه میان باکو- ایروان را فراتر از کنترل یک مسیر ۳۲ کیلومتر توصیف کرده و برای حل این معضل پیشنهاد واگذاری مدیریت این قطعه ۳۲ کیلومتری به یک شرکت خصوصی آمریکایی به مدت صد سال را ارائه داده است.
💢اختلاف نظر بر سر مدیریت
🔸با پایان منازعه قرهباغ در سال ۲۰۲۳ اکنون دالان زنگزور تبدیل به جدیترین موضوع اختلافی در قفقاز جنوبی شده است. هر دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان موافق راهاندازی این کریدور هستند اما الگوی مدیریت دالان همچنان محل اختلاف است.
🔸باکو مدعی ترانزیت آزاد و بدون مانع از باریکه جنوبی ارمنستان (استان سیونیک) است و اعمال حق حاکمیتی ارمنستان بر مسیر عبوری از خاک این کشور را به مثابه محدودیت ترانزیتی در نظر میگیرد. به گونهای که الهام علیاف اخیراً بیان داشته بود که باکو به هیچ وجه نخواهد پذیرفت که شهروندان آذربای هنگام عبور از باریکه جنوبی ارمنستان با ماموران مرزی ارمنستان مواجه شود.
🔸ایروان اما اصرار دارد این مسیر کاملاً تحت حاکمیت ارمنستان قرار داشته باشد. به این معنا که چکپستهایی را در طول مسیر دایر نموده، قوانین گمرکی را اعمال نموده، حق ترانزیت دریافت کرده و در هرجا که لازم بداند بازرسیهای امنیتی از محمولههای عبوری داشته باشد.
در این میان هرکدام از قدرتهای ذینفع نیز مدل مدنظر خورد را برای کنترل دالان عبوری از ارمنستان مد نظر دارند. مسکو خواهان کنترل دالان توسط نیروهای امنیت مرزی روسیه است. آنکارا در حالت حداکثری خواهان کنترل ترکی- آذری و در حالت حداقلی «مدل فراسرزمینی» است. در این میان به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران هنوز با اصل راهاندازی دالان زنگزور به طور کامل کنار نیامده است.
💢مدل آمریکایی کنترل
🔸بعد از جمهوری آذربایجان و ارمنستان، آنکار اصلیترین بازیگر کریدور زنگزور به حساب میآید زیرا یک سر دالان زنگزور به درون این کشور ختم میشود. این در حالی است که ترکیه یکی از بازوهای مهم ناتو در منطقه محسوب میشود که نه تنها در چارچوب راهبرد ایالات متحده امریکا ایفای نقش میکند، بلکه در موارد خاص نیز به دنبال جهت دادن به سیاست خارجی آمریکا در راستای منافع ملی خویش است. بر همین اساس به نظر میرسد که ترکیه در حال حاضر یک قدم از مدل ایدهآل «ترکی- آذری» برای کنترل دالان زنگزور کوتاه آمده و به مدل فراسررزمینی کنترل دالان توسط یک نهاد بینالمللی یا اپراتور خارجی روی آورده است.
🔸 بر اساس گمانههای تائید نشده، پیشنهاد واگذاری مدیریت دالان به یک شرکت بیطرف ابتدا توسط ترکیه مطرح شده است. حتی بعید نیست که این ایده توسط اردوغان در دیدار تاریخی با پاشینیان در استانبول (30 خرداد ۱۴۰۴) در بالاترین سطح به اطلاع ارمنیها رسیده باشد.
در هر صورت پیشنهاد مطرح شده چه به ابتکار خود آمریکاییها و چه به ابتکار ترکها بوده باشد، از دو جهت حائز اهمیت است: نخست این که بیان ابتکار مذکور توسط آمریکا فشار افکار عمومی در انتقاد از دولت پاشینیان به علت همراهی با باکو و آنکارا را کاهش میدهد و دوم این که به دونالد ترامپ فرصت میدهد که در رزومه خود پرونده میانجیگری صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان را قرار دهد تا یک قدم به رویای خود برای رسیدن به جایزه صلح نوبل نزدیکتر شود.
🔸پیشنهاد اوپراتوریِ شرکت آمریکایی در دالان زنگزور در حالی مطرح شده است که جمهوری ارمنستان تا کنون در سیاستهای اعلامی و اعمالی خود در مورد واگذاری این مسیر به هر طرف ثالثی (حتی آمریکا) مخالفت کرده است. اما در روزهای گذشته پاشینیان به بازی با واژهها روی آورده است که بیانگر تغییر تدریجی مواضع ایروان در قبال ابتکارهای مطرح شده است. به عنوان مثال پاشینیان از ابتکار مطرح شده در مورد اجاره دادن مسیر مذکور به یک شرکت خارجی تحت عنوان «حق ساخت و ساز» یاد کرده است.
✅برقراری دیدارهای دیپلماتیک متعدد میان مقامات کشورهای ذینفع و همچنین سخنان آنان در برابر رسانهها نشان از نزدیک شدن رویکردهای مختلف برای راهاندازی و مدیریت دالان زنگزور در آینده نزدیک است.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/542
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐ترامپ و افیون تعرفهها
#تحلیل_کوتاه
#جنگ_تجاری
#چین #آمریکا
🔹مهلت ۹۰ روزه دولت ترامپ برای مذاکره با کشورهایی که در معرض تعرفههای جدید آمریکا قرار داشتند، در تاریخ ۹ ژوئیه ۲۰۲۵ به پایان رسید. بر اساس این تصمیم، ایالات متحده تعرفهای ۳۰ درصدی بر بیشتر واردات از اتحادیه اروپا، مکزیک و آفریقای جنوبی و همچنین ۳۵ درصد بر کالاهای کانادایی وضع کرد. واردات از برزیل بهویژه در حوزه مس، مشمول تعرفهای ۵۰ درصدی شد و ژاپن و کره جنوبی نیز تحت چارچوب «تعرفههای متقابل» با تعرفه ۲۵ درصدی مواجه شدند.
🔸در جنوب و جنوب شرق آسیا، ویتنام با تعرفه کاهشیافته ۲۰ درصد (پیشتر ۴۶ درصد)، اندونزی با ۳۲ درصد، تایلند با ۳۶ درصد، فیلیپین با ۲۰ درصد و مالزی با ۲۵ درصد مواجه شدند. هند نیز با تعرفهای در بازه ۲۵ تا ۲۶ درصد و کشورهای کامبوج، لائوس و میانمار به ترتیب با تعرفههای ۳۶، ۴۰ و ۴۰ درصد هدف قرار گرفتند.این تعرفهها در واکنش به عدم تلاش کافی این کشورها برای پیشبرد مذاکرات تجاری با آمریکا وضع شده است و بنا به گزارشها، به این کشورها تا تاریخ ۱ اگوست ۲۰۲۵ مهلت داده شده تا در مذاکرات تجاری با ایالات متحده وارد عمل شوند.
🔸همچنین واشنگتن تعرفههایی با نرخ بالا بر برخی کالاهای کلیدی اعمال کرده است که شامل، تعرفه ۵۰ درصدی بر مس از تمامی کشورها، تعرفه ۲۰۰ درصدی بر برخی محصولات دارویی، تعرفهای بیش از ۲۵ درصد بر واردات نیمههادیها و نیز تعرفه ۵۰ درصدی بر فلزات همچون فولاد و آلومینیوم، میشود.
🔸از این بسته تعرفهای میتوان چنین استنتاج کرد که در زمانی که واشنگتن هنوز به یک نتیجه مشخص در مذاکرات تجاری با پکن دست نیافته به دنبال فشار پیشدستانه برطرف چینی است تا ضمن به چالش کشیدن اهرم فشار پکن یعنی منابع معدنی کمبیاب آن، دست بالاتری را از طریق تعرفه ۲۰۰ درصدی بر محصولات دارویی و صنایع نیمههادیها بدست آورد. چرا که اعمال تعرفه بر این کالاها میتواند پالسی در جهت انتقال تولید به داخل آمریکا و همراستا با شعار MAGA انتقال دهد.
🔸با این حال، این نکته حائز اهمیت است که ایالات متحده علیرغم اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای راهبردی مانند دارو و نیمههادیها، در حوزه مواد معدنی حیاتی با محدودیتهای ساختاری جدی روبهرو است و این امر را میتواند برخلاف چین که با اتکا به شرکتهای دولتی (SOE) توانسته زنجیرهای یکپارچه از استخراج، پالایش و فرآوری این عناصر را در کنترل خود بگیرد، ایالات متحده را با چالش اساسی رو به رو سازد.
🔸چرا که بنابر گزارش تحلیلگران مورگان استنلی، ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ تنها بهاندازه نیمی از تقاضای داخلی خود مس تولید کرده است. بنابراین، حذف شیلی، کانادا، چین و سایر شرکای تجاری، اقدامی بیثمر به نظر میرسد. بهگفته شرکت S&P Global، توسعه یک معدن در ایالات متحده بهطور میانگین ۲۹ سال طول میکشد؛ بنابراین، برخلاف کالاهایی مانند کفش ورزشی، مواد غذایی و نوشیدنی، در حوزه کالاهای اساسی بهراحتی نمیتوان از جایگزین استفاده کرد.
🔸علاوه بر این، همزمان با گسترش نقش آمریکا در تنشهای منطقهای مانند جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی، درگیری روسیه و اوکراین و احتمال حضور در بحران آتی در شرق آسیا، میزان عدم قطعیت در بازار آمریکا افزایش یافته است. چنانکه در دور نخست اعلام تعرفهها و همزمان با درگیری ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵، سرمایهگذاران بیش از ۲۰ میلیارد دلار از صندوقهای سهامی ایالات متحده خارج کردند. صندوقهای چندسرمایهای، کوچکمقیاس و میانمقیاس به ترتیب شاهد خروج سرمایهای بالغ بر ۵٫۶۵ میلیارد، ۲٫۳۴ میلیارد و ۱٫۳۹ میلیارد دلار بودند. همچنین، بخشهایی نظیر فناوری، فلزات گرانبها و دارویی نیز با با خروج ۱٫۹۸ میلیارد دلاری مواجه شدند.
✅بنابراین با توجه به تجربه قبلی، انتظار میرود دور دوم تعرفهها با نرخهای بالا روی فلزات پایه و نیمههادیها و احتمال جنگ مجدد ایران و رژیم صهیونیستی بازارها را بهطور بی سابقهای بیثبات کند. ادامه این روند نه تنها مدیریت سیاست صنعتی آمریکا را ضعیفتر میکند، بلکه با افزایش نوسانات مالی و خروج سرمایه، توان اقتصادی و دیپلماتیک آمریکا را در بحرانهای ژئوپلیتیکی آینده باچالش رو به رو میکند و بنابه پیشبینی تحلیلگران رکود اقتصادی، کاهش رشد و اشتغال در آمریکا و تحقق شعار MAGA را به خطر میاندازد در نتیجه میتواند فرصتهایی را در دوران پساترامپ برای پکن به ارمغان بی آورد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/538
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐افزایش بودجه ناتوی اروپا؛ تعهد واقعی یا ژست سیاسی؟
#تحلیل_کوتاه
#اروپا
📝علی محبی
🔹در تازهترین نشست سران ناتو، کشورهای اروپایی عضو این پیمان متعهد شدند تا سال ۲۰۳۵، پنج درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به امور دفاعی اختصاص دهند. انتشار این تصمیم، موجی از مخالفتهای مردمی را در پی داشت؛ تا جایی که دولت اسلوونی اعلام کرد ادامه عضویت در ناتو را به همهپرسی خواهد گذاشت چرا که تعهد به تخصیص ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی به بخش نظامی، با الزامات اداره اقتصادی و اجتماعی کشور همخوانی ندارد. در ادامه، به بررسی چالشهای این هدفگذاری و میزان امکانپذیری آن پرداخته میشود.
1️⃣تشدید دوگانگی سیاسی-اجتماعی
🔸افزایش چشمگیر بودجه نظامی، بهطور مستقیم بر منابع تخصیصیافته به خدمات عمومی، بهویژه نظامهای رفاهی، آموزشی و بهداشتی تأثیر خواهد گذاشت. این مسأله موجب اعتراض اقشاری از جامعه خواهد شد که از این خدمات بهرهمند هستند یا مشاغلشان در معرض تهدید قرار میگیرد. در مقابل، گروههایی مانند صنایع نظامی و کارکنان آن که از این سیاست سود میبرند، از آن حمایت خواهند کرد. این روند میتواند به تعمیق شکافهای اجتماعی و تشدید قطببندی سیاسی در کشورهای اروپایی بینجامد، مسئلهای که به نفع اکثریت مردم و حتی سیاستمداران نیست.
2️⃣ضعف در تصمیمگیریهای کلان سیاسی
🔸تمرکز بیش از حد بر مسائل نظامی، ممکن است مسئله سیاست خارجی را برای مردم در اولویت قرار دهد و موجب شکلگیری دوقطبیهای جدید و جدیتری شود. از آنجا که تصمیمگیری در اتحادیه اروپا به اجماع یا دستکم عدم مخالفت اعضا نیاز دارد، اختلافات بر سر نحوه تخصیص بودجه نظامی ممکن است به بنبستهایی در سیاست خارجی و داخلی منجر شود. این چالشها میتوانند کارآمدی اتحادیه اروپا را در مواجهه با بحرانهای بینالمللی کاهش دهند و فرایند تصمیمگیریها را بسیار طولانی و پیچیده کند.
3️⃣تضعیف قدرت نرم اروپا
افزایش هزینههای دفاعی، احتمالاً با کاهش یا توقف رشد بودجههای فرهنگی و آموزشی همراه خواهد بود؛ دو حوزهای که از ارکان اصلی قدرت نرم اروپا به شمار میآیند. تضعیف این حوزهها نه تنها بر جایگاه دیپلماتیک کشورهای اروپایی تأثیر منفی میگذارد، بلکه میتواند زمینهساز رشد جریانهای افراطی راستگرا یا چپگرا در داخل شود؛ مسألهای که به طور جدی ثبات سیاسی داخلی را تهدید خواهد کرد.
4️⃣ناتوانی در تولید تسلیحات پیشرفته
اگرچه افزایش بودجه نظامی میتواند به توسعه صنایع دفاعی کمک کند، اما کشورهای اروپایی در میانمدت توانایی تولید تسلیحات فوقپیشرفته نظیر فناوریهایی مانند اینترنت ماهوارهای استارلینک را ندارند. در نتیجه، وابستگی به واردات تجهیزات نظامی از سایر کشورها ادامه خواهد یافت، که میتواند فشار مضاعفی بر اقتصاد این کشورها وارد کند. همچنین، هزینه بالای تولیدات نظامی اروپایی در مقایسه با همتایان آمریکایی، کارایی هزینهای را نیز با تردید مواجه میسازد.
5️⃣تردیدها درباره عملی بودن این سیاست
🔸پیش از سال ۲۰۲۵، بسیاری از کشورهای عضو ناتو، از جمله ایتالیا، حتی نتوانستند تعهد خود برای اختصاص دو درصد از تولید ناخالص داخلی به امور دفاعی را عملی کنند. اکنون نیز بسیاری معتقدند که تعهد پنج درصدی اخیر بیشتر جنبه سیاسی دارد و در راستای جلب رضایت دولت آمریکا اتخاذ شده است. طبق گزارشها، ۳.۵ درصد از این بودجه به خرید تسلیحات و ۱.۵ درصد به امور زیرساختی و فعالیتهای نرم اختصاص خواهد یافت. به نظر میرسد برخی کشورهای اروپایی قصد دارند از این بخش «نرم» برای تأمین مالی طرحهای تحقیقاتی و زیرساختهای حیاتی بهره ببرند و از این طریق تا حدی بحران اقتصادی را کنترل کنند.
💢جمعبندی
🔸با در نظر گرفتن چالشهای گسترده و شرایط اقتصادی شکننده بسیاری از کشورهای اروپایی، به نظر میرسد تعهد به اختصاص پنج درصد از تولید ناخالص داخلی به بودجه نظامی، در حالی که برخی از کشورهای اروپایی هنوز نتوانستهاند حتی به تعهد دو درصدی خود پایبند بمانند، بیش از آنکه برنامهای اجرایی باشد در واقع تلاشی سیاسی برای جلب حمایت دولت آمریکا است.
✅اروپاییها در واقع در تلاشاند تا هم جامعه خود را برای پذیرش فشارهای اقتصادی آماده کنند و هم ایالات متحده را در کنار خود نگه دارند، به این امید که پس از پایان دوران احتمالی ریاستجمهوری ترامپ، شرایط بهتری برای تأمین تجهیزات نظامی از سوی آمریکا و مقابله با تهدیدات روسیه فراهم شود.
🔁مطالب مرتبط
▫️اروپای بدون آمریکا و حمایت از اوکراین؛ انتخاب بین امنیت و رفاه
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/535
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐نقشآفرینی باکو در راهبرد منطقهای آمریکا در قفقاز و شام
#مقاله_تحلیلی
#تحولات_منطقه
📝احسان فلاحی
🔹جمهوری آذربایجان و ترکیه از جمله اولین کشورهایی بودند که از روی کارآمدن جولانی در سوریه حمایت کرده و حکومت جدید این کشور را به رسمیت شناختند. باکو تلاش داشته از طریق گسترش تعاملات با سوریه پارهای از معادلات امنیتی و اقتصادی منطقه را به نفع خود تغییر دهد. از این منظر سفر جولانی به باکو در تیر ماه 1404 مقولهای فراتر از روابط دوجانبه میان باکو- دمشق تلقی میشود.
🔸اکنون نیز با گذشت چند روز از سفر جولانی به آذربایجان، تحولاتی در مناطق مرزی سوریه و اسرائیل رخ داده است که امکان اظهار نظر در مورد ابعاد ناپیدای این سفر را بیشتر مهیا کرده است. به نظر میرسد که سفر مذکور نه تنها با انگیزه دوجانبه، بلکه با هماهنگیهای امنیتی در سطح فرامنطقهای و با انگیزه تاثیرگذاری بر معادلات امنیتی و اقتصادی در منطقه طراحی شده است.
💢انگیزههای سیاسی- امنیتی سفر جولانی به باکو
🔸به منظور درک اهداف سیاسی- امنیتی سفر جولانی به باکو، اشاره به دیدار دو ماه پیش میان ترامپ و جولانی (مه 2025) در ریاض خالی از فایده نخواهد بود. در آن دیدار آمریکا بخش مهمی از تحریمها بر علیه سوریه را لغو کرد و در ازای آن تضمینهایی مبنی بر تبعیت دمشق از راهبرد منطقهای واشنگتن و همچنین اخراج نیروهای تروریستی از سوریه را دریافت کرد. جمهوری آذربایجان، اسرائیل و ترکیه از جمله بازیگرانی هستند که به طور همزمان نقش مهمی در راهبرد منطقهای آمریکا در قفقاز و شام ایفا میکنند. از اینرو ایجاد پیوستار سیاسی- امنیتی میان این بازیگران و حل موضوعات اختلافی میان آنها از جمله پرونده سوریه بخش اساسی از نظم نوین منطقهای را شکل خواهد داد.
🔸برخی رسانههای اسرائیل فاش کردند که همزمان با سفر جولانی به باکو، هیئت اسرائیلی نیز در جمهوری آذربایجان حضور داشت. گفته شده که در جریان این سفر چندین جلسه میان هیئت اسرائیلی و سوری برگزار شده است. به احتمال بسیار زیاد هدف از این جلسات، بحث درباره مناطق اشغال شدهی جنوب غربی سوریه، توسط اسرائیل در ماههای اخیر بوده است. اما به نظر میرسد میانجیگری باکو در این زمینه موفقیتآمیز نبوده؛ زیرا چند روز پس از پایان سفر جولانی، درگیری میان دروزیهای حامی اسرائیل و حکومت مرکزی در سویدا افزایش یافته است.
🔸با عنایت به تحولات مذکور میتوان این گمانه را مطرح کرد که مسائل مربوط به ایران از دیگر محورهای مورد بحث در باکو بوده است. با توجه به تعهد سوریه به آمریکا برای خروج نیروهای تروریستی از خاک سوریه، این گمانه مطرح شده است که استقرار نیروهای تکفیری در مجاورت مرزهای ایران در سفر اخیر مورد بحث قرار گرفته است. از این رو سفر جولانی به باکو به معنای ورود جدیتر جمهوری آذربایجان به معادلات سیاسی- امنیتی منطقه است.
💢انگیزههای ژئوپلیتیکی و اقتصادی
🔸انگیرههای اقتصادی میان باکو و دمشق از وجوه آشکار سفر جولانی به جمهوری آذربایجان است. پیش از این نیز باکو و آنکارا آمادگی خود را برای کمک به بازسازی سوریه در دوره پس از جنگ اعلام کرده بودند. در اردیبهشت 1404 معاون نخست وزیر جمهوری آذربایجان به دمشق سفر کرده بود و در مورد مهمترین پروژههای اقتصادی در سوریه با مقامات این کشور به تفاهمات اولیه دست یافته بود. بنابراین سفر جولانی به باکو به منظور نقد کردن تفاهمات اقتصادی اولیه بوده است.
🔸توافق میان شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR) و طرف سوری برای صادرات گاز به این کشور از طریق ترکیه مهمترین دستاورد اقتصادی سفر جولانی است که صرفاً محدود به روابط دمشق- باکو نخواهد بود بلکه که یک گام مهم دیگر برای ترکیه به منظور تبدیل شدن به هاب انرژی در منطقه است. همچنین توافق برای توسعه و بازسازی زیر ساختها در سوریه از دیگر دستاوردهای سفر جولانی به باکو است.
💢جمعبندی
🔸روابط جدید جمهوری آذربایجان و ترکیه ابعادی فراتر از مناسبات دوجانبه میان طرفین دارد توسعه روابط باکو- دمشق در هماهنگی کامل با ترکیه انجام میشود. از چشمانداز جمهوری آذربایجان حکومت بشار اسد حامی ارمنستان در منازعات قرهباغ بود؛ حال حکومت جدید سوریه تبدل به یک همکار ژئواکونومیکی برای ترکیه و جمهوری آذربایجان شده است که بخشی از نظم نوین منطقه را شکل خواهند داد.
✅میانجیگری پنهان جمهوری آذربایجان برای عادی سازی روابط سوریه و اسرائیل حلقه ناپیدای سفر جولانی به باکو بوده است موضوعی که ترامپ تحت عنوان پیوستن احتمالی سوریه به توافقنامههای ابراهیم از آن یاد کرده است.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
🔁مطالب مرتبط
▫️سفر پزشکیان به باکو در پرتو ناموازنه قدرت در قفقاز جنوبی
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/533
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐استان سویدا، ملک عذاب احمد الشرع
#تحلیل_کوتاه
#تحولات_منطقه
#سوریه
📝 محمدعلی حسننیا
🔹استان سویدا در جنوب سوریه شاهد وقایع خونینی است که چند روز پیش پس از یک سرقت در بزرگراه دمشق-سویدا آغاز شد و پس از آن درگیریهایی بین بادیهنشینان اطراف استان و جناحهای مسلح دروزی رخ داد. شدت درگیریها چند روزی است که به حومه شهر سویدا کشیده شده است، و این همزمان با ورود هیئتهایی از جناحهای مسلح خودسر برای حمایت از قبایل بدوی در رویاروییهایشان با جناحهای دروزی بوده است.
🔸چند ساعت بعد از این اتفاقات ارتش رژیم جدید سوریه وارد این منطقه شد ولی با مقاومت زیاد نیروهای دروزی روبرو شد و برخی از مقامات معنوی و دینی دروز مانند حکمت هجری هم از آنها دفاع کردند. حکمت الهجری ، یکی از سه شیخ معروف به العقل (رهبران مذهبی) جامعه دروزی در سوریه، در ابتدا بیانیه ای را برای پایان جنگ تصدیق کرد، اما بعداً آن را پس گرفت و گفت که این بیانیه پس از مذاکرات متعدد با دولت سوریه و فشار خارجی از سوی کشورهای نامشخص به او تحمیل شده است.
🔸از سوی دیگر اسرائیل شروع به حمله هوایی کرده است و نتانیاهو هم در اقدامی عجیب اعلام کرد اگر ارتش جولانی اقدامی انجام دهد دوباره به آنها حمله خواهد کرد. بعد از این اتفاقات ارتش سوریه نیروهای خود را از سویدا خارج کرد و وزیر دفاع جولانی هم اعلام کرد که با هماهنگی شیوخ این منطقه آتش بس اعلام شده است و درگیری پایان یافت.
🔸زد و خوردهای فعلی در سوریه چند عامل و دلیل مهم دارد و میتوان برای آن موارد ذیل را در تحلیل استفاده کرد:
1️⃣اسرائیل در خواسته حداقلی خود از تقسیم سوریه به چند اقلیم قطعاًحمایت می کند. یکی از این اقلیم ها می تواند ایجاد منطقه حائل سویدا برای دروزیها باشد.
2️⃣تل آویو رابطه خوبی با دروزی های منطقه جولان ایجاد کرده است و سفر چند ماه پیش چند اتوبوس دروزی از سوریه به اسرائیل و بالعکس نماد آن است که اسرائیل می خواهد از نظر امنیتی به این منطقه دست یابد.
3️⃣حکومت سوریه برای چندمین بار بعد از سقوط اسد است که شروع به درگیری با اقوام غیر عرب یا غیرمذهب با اکثریت حکومت الشرع کرده است. آنها یکبار به صورت متراکم به استان های علوی ساحلی حمله و جنایت زیادی انجام دادند و یکبار هم با کردها درگیر شدند و معضل فعلی آنها دروزی هاست که برای بار چندم با آنها درگیر می شوند.
4️⃣ترکیه به عنوان شریک راهبردی الشرع قصد محکم کردن جای پایش در سوریه را دارد و یکبار برای حضور در فرودگاه تی4 تلاش کرد که بلافاصله اسرائیل آنجا را بمباران کرد. در نتیجه تل آویو اصلا دوست ندارد علیرغم داشتن رابطه با اردوغان، او بخواهد در سوریه جای پا سفت کند و باید از نظر اسرائیل میدان نظامی و امنیتی سوریه خالی از کشورهای منطقه باشد.
5️⃣از سویی تایید اولیه و رد بعدی بیانیه توسط حکمت الهجری هم نشان میدهد که فشار اسرائیل و برخی گروههای مسلح مرتبط با تل آویو بر او بسیار زیاد است زیرا او همواره در زمان شورشهای سوریه از مدل دولت تکنوکرات حمایت میکرد.
6️⃣این جنگ را میتوان نوعی روبروی غیرمستقیم ترکیه و اسرائیل دانست. تل آویو تانکهای ارتش جولانی را منهدم و اعلام کرد که آنها از خطوط امنیتی قرمز اسرائیل در جنوب سوریه فراتر آمدند و از سوی دیگر ترکیه از دمشق خواسته که موضوع سویدا را حل و فصل کند که همین موضوع نشاندهنده آن است که اسرائیل بعد از خروج ایران نمیخواد ترکیه وارد جنوب سوریه شود.
🔄مطالب مرتبط
▫️درنگی در روابط میان دولت جدید سوریه و اقلیتها
▫️درگیری ها در ساحل غربی سوریه؛ دلایل و پیامدها
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/531
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐 آیا خرید J-10C میتواند ضعف نیروی هوایی ایران را جبران کند؟
#مقاله_تحلیلی
#نظامی_امنیتی
#ایران_اسرائیل
📝سید رضا میرطاهر
🔹با آشکارشدن نقاط ضعف کلیدی ایران در جنگ ۱۲ روزه در زمینه سامانههای راداری و پدافند هوایی و عملکرد نه چندان مشخص نیروی هوایی، مساله لزوم بهسازی سامانههای پدافند زمینی با سامانههای خارجی و تجهیز نیروی هوایی ایران به جنگندههای جدید برای مقابله با تهدیدات هوایی از جانب جنگندهای نسل چهار و نیمی F-15I و F-16I و نیز جنگنده نسل پنجمی F-35 رژیم صهیونیستی مطرح شده است. با توجه به عدم تحویل و یا تحویل شمار بسیار اندکی از جنگندههای سوخو-35 از جانب روسیه اکنون مساله خرید جنگندههای «جی-10 سی» چینی به طور جدی مطرح شده است.
💢معرفی J-10
🔸جنگنده J-10 ملقب به اژدهای نیرومند، محصول شرکت چنگدو، یکی از ستونهای اصلی نیروی هوایی چین است. این جنگنده نسل چهارم با پیکربندی دلتا کانارد، برای مأموریتهای چندمنظوره طراحی شده و در کنار جنگندههای بزرگتر و سنگینتر مانند J-11 و J-16، بار عملیاتهای رهگیری، دفاع هوایی و پشتیبانی تهاجمی را بر دوش میکشد.
🔸برخی منابع معتقدند که طراحی J-10A در مراحل اولیه از پروژه لغو شده جنگنده اسرائیلی لاوی ساخت صنایع هوایی اسرائیل IAI Lavi تأثیر پذیرفته است. پس از توقف آن پروژه، اسرائیل بخشی از فناوریهای خود را به چین منتقل کرد. این تأثیر بیشتر در طراحی بدنه و آیرودینامیک مدل اولیه دیده میشود. با این حال، در مدلهای بعدی مانند J-10B و J-10C، کاملاً چینی است و رادار، اویونیک، پیشران و تسلیحات بومیسازی شدهاند.
🔸مدل J-10C پیشرفتهترین نسخه این جنگنده مجهز به رادار آرایه فازی فعال AESA با برد شناسایی بیش از 200 کیلومتر است که توانایی اسکن الکترونیکی سریع، مقاومت بالا در برابر جمینگ، کشف اهداف پنهانکار و درگیری همزمان با چندین هدف را دارد. این جنگنده دارای امکان حمل مهمات مدرن مانند موشک PL-15 با برد بلند، موتور WS-10B و مقطع راداری کاهشیافته است؛ به سامانه جستجوگر فروسرخ IRST مجهز شده که به خلبان امکان کشف اهداف حرارتی را بدون فعالسازی رادار میدهد و کابین آن مجهز به نمایشگر سربالا رویکلاه (HMD) برای هدفگیری موشکها با چرخش سر است. J-10 به سامانه ارتباط دیجیتال بین هواپیماها و کنترل زمینی مجهز است که امکان اشتراکگذاری اطلاعات میدان نبرد را فراهم میکند. این جنگنده به 11 نقطه سخت برای حمل سلاح یعنی 6 عدد زیر بالها، 3 عدد زیر بدنه و 2 عدد بر سر بالها مجهز است.
💢امکان خرید
🔸تا سالها چین حاضر به فروش J-10 نبود چون این جنگنده را یک دارایی راهبردی میدانست. بسیاری از کشورها ترجیح دادهاند به جای J-10 از جنگندههای روسی (سوخو-30 یا میگ-29) یا غربی (F-16 یا رافال) استفاده کنند چرا که نگرانیهایی درباره کیفیت پیشرانهای چینی و پشتیبانی فنی هم در برخی خریداران وجود داشته است. مساله مهم این است که عملیاتی شدن جنگنده J-10 در یک کشور خریدار جدید، یک فرایند پیچیده و چندمرحلهای (آموزش خلبانان 6 تا 12 ماه، آموزش تکنسینها 1 تا 2 سال و هماهنگی با ساختار فرماندهی و کنترل) است.
💢آیا J-10C میتواند با جنگندههای اسرائیلی مقابله کند؟
🔸سطح مقطع راداری بسیار کم جنگنده F-35 که تخمین زده شده 0.0015 تا 0.005 متر مربع باشد کشف آن را برای رادارهای زمینی و رادارهای جنگندهها مانند J-10C به شدت دشوار میسازد. البته استفاده از رادارهای ماورای افق "OTH" که ایران استفاده میکند میتواند برای کشف اهداف پنهانکار موثر واقع شود به شرط اینکه مانند حمله اخیر رژیم صهیونیستی همان ابتدای حمله منهدم نشوند. مسئله این است که در جنگهای هوایی اخیر، درگیریها به صورت ماورای دید بصری "BVR"بوده و لذا عامل کلیدی برای موفقیت، شناسایی سریعتر هواپیماهای خصم و شلیک موشکهای دوربرد هوا به هوا برای نابودی هواگردهای دشمن است که رادارگریزی F-35 مانع شناسایی سریع آن میشود و مقابله با آن نیازمند جنگندههای نسل جدیدتر است.
✅اما با توجه به اینکه جنگندههای F-15 و F-16 با سطح مقطع راداری بالا و فقدان توان چندان پنهانکاری به کارگیری این جنگنده توسط نیروی هوایی ایران میتواند نقش موثری در رهگیری و انهدام این نوع جنگندههای دشمن حتی قبل از ورود به حریم هوایی ایران ایفا نماید. البته صرف در اختیار داشتن این جنگنده کافی نبوده و لزوم تجهیز نیروی هوایی به نوعی هواپیمای آواکس (هواپیمای هشدار و کنترل هوابرد) در کنار سامانههای یکپارچه فرماندهی، کنترل، ارتباطات، کامپیوترها و اطلاعات برای ایفای موفقیت آمیز ماموریتهای رزم و رهگیری هوایی حیاتی هستند.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/529
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐 مطلوبیتهای پیدا و پنهان اعراب در جنگ ایران و اسرائیل
#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
📝 کامران کرمی
🔸بحرانها در اشکال کشمکش، منازعه و جنگ همواره دربردارنده مطلوبیتها و محدودیتها برای بازیگران منطقهای دخیل در ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و گفتمانی است. در نظم ژئوپلتیکمحور خاورمیانه و با توجه به تداوم چرخه آشوب، این مطلوبیتها اما امری پایدار و الزاما استراتژیک نبوده و بهشدت اثر آن مقطعی و زمانمحور است.
🔹در این راستا، جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران بهعنوان یک نقطه عطف در نظم مستقر در خاورمیانه در طول دو دهه گذشته، دارای مطلوبیتهایی است که در پازل روابط ایرانی-عربی با محوریت شورای همکاری بهویژه امارات و عربستان و همزمان در پازل روابط عربی-عبری-غربی با محوریت آمریکای ترامپ قابل تبیین است.
💢تضعیف نفوذ منطقهای ایران
🔹جمهوری اسلامی ایران برای بازیگران عربی با رویکرد عمدتا غربمحور بهویژه عربستان و امارات که دارای سطوح رقابت پیچیده متقابل هستند، یک رقیب ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بهشمار میرود. تضعیف قدرت نظامی ایران در نتیجه جنگ با اسرائیل، میتواند نفوذ منطقهای ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن که در طول دو سال گذشته در فرآیند محدودیت نقش و جایگاه قرار گرفته، مجددا کاهش دهد. کاهش سطح عملیاتی حمایت ایران از گروههای نیابتی مانند حوثیها، حزبالله، حماس و حشدالشعبی میتواند به سود عربستان (بهویژه در یمن) و امارات (شاخ آفریقا و جنوب یمن) و برای هر دو بازیگر در منطقه شام تمام شود.
🔹راهبرد بازدارندگی منطقهای ایران به شکل شبکه متحدان نیابتی در طول دو دهه گذشته که با سقوط رژیم بعث در عراق آغاز شد و تا پیش از 7 اکتبر 2023 در حزب الله بهعنوان تاج نگین بازدارندگی ایران جلوهگر شده بود، تهدید ایران بهویژه ادراک تهدید از نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی را برای بازیگران عربی بهویژه عربستان و امارات به دنبال آورده بود. در این دو دهه تاکتیکهای مختلفی در قالب راهبرد مهار ایران به کار گرفته شد که عملا مطلوبیت لازم را در پی نداشت و ریاض را به سمت استراتژی مهار مثبت از طریق مذاکره هدایت کرد.
🔹گرچه ادراک تهدید و تهدید واقعی ایران بهویژه برای عربستان سعودی پس از تحول مهم احیای مناسبات دیپلماتیک کاهش معناداری پیدا نموده است، اما تضعیف عناصر قدرت منطقهای ایران دارای مطلوبیتهای راهبردی برای مجموعه شورای همکاری است و این بلوک از فرصت نوپدید کنونی به دنبال استفاده حداکثری است. سه گانه تضعیف نفوذ، تضعیف متحدان و تضعیف برنامه هستهای در رهگذر حملات اسرائیل توانسته خشنودی پشت پرده را برای این کشورها به دنبال داشته باشد. با این تبصره که این وضعیت منجر به افزایش نفوذ منطقهای اسرائیل و بی اثر شدن معادله عادی سازی نگردد.
💢تقویت مشارکتهای منطقهای با اسرائیل و آمریکا
🔹در بستر توافق ابراهیم، عمده بازیگران عربی در فرآیند توافق و عادی سازی روابط در سطوح متفاوت قرار گرفتهاند و در حال همکاری عملیاتی به اسرائیل و ایالات متحده هستند که نمونه جنگ ایران و اسرائیل میتواند موجب همافزایی اطلاعاتی و امنیتی بین آنها گردد. این احتمال وجود دارد که این بازیگران ممکن است از فضای جنگ استفاده کنند تا اتحاد خود را با غرب تقویت کرده و نقش خود را به عنوان سپر دفاعی منطقه پررنگتر کنند.
🔹از منظر دولتهای عربی بهویژه عربستان و امارات، پروژه ادغام اسرائیل در منطقه بهویژه در بعد اقتصاد سیاسی کریدورهایی چون IMEC میتواند دارای مطلوبیتهایی برای پروژههای آیندهنگرانه این بازیگران باشد که به بعد فناوری اسرائیل پیوند میخورد. دیگر مطلوبیتی که در بحث مشارکتهای سیاسی-امنیتی و اقتصادی برای دول عرب مطرح است، ارزش افزوده بازی موازنه بهویژه در کلان رقابت چین و آمریکا است که این مجموعه میتواند به فراخور قدرتیابی اسرائیل به سمت موازنه مثبت با چین و ایران حرکت کنند. متقابلا با دریافت امتیازهایی از غرب، روند همکاریهای حساس با پکن را کاهش دهند.
💢جمعبندی
✅در جمعبندی باید تصریح کرد که جنگ ایران و اسرائیل میتواند مطلوبیتهایی استراتژیک، امنیتی و اقتصادی برای عربستان و امارات در پی داشته باشد، مشروط به اینکه این کشورها مستقیماً وارد درگیری نشوند و جنگ به شکل محدود و غیرفرسایشی آن باقی بماند. با این حال نباید از نظر دور داشت که این مطلوبیتها با خطرات بزرگی همراه است، مانند ناامنی منطقهای، تهدید حملات تلافیجویانه ایران و بیثباتی بازارهای جهانی. ارزش افزوده بازی موازنهجویی برای دولتهای عربی بویژه عربستان و امارات تا زمانی است که بتواند دو عنصر انعطافپذیری و منافع نسبی را در میانه شکافهای منطقهای تامین کند.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/527
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐نمایش قدرت تایوان در برابر سایه تهدید چین
#تحلیل_کوتاه
#شرق_آسیا #چین
📝سید محمد علی مدرسی یزدی
🔹رزمایش بزرگ هانکوانگ (Han Kuang) در تایوان از تاریخ ۹ ژوئیه ۲۰۲۵ آغاز شد و به مدت ۱۰ روز و ۹ شب یعنی تا ۱۸ ژوئیه ادامه خواهد یافت. این مانور نظامی، گستردهترین و طولانیترین دوره از زمان آغاز رزمایشهای هانکوانگ در سال ۱۹۸۴ تاکنون به شمار میآید.
🔸در رزمایش امسال حدود ۲۲ هزار نیروی ذخیره مشارکت دارند که نسبت به سال گذشته افزایشی حدود ۵۰ درصدی را نشان میدهد. مشابه سال گذشته، این تمرینات بدون سناریوی از پیشتعیینشده برگزار میشوند تا توان واکنش نیروها در برابر حملات ناگهانی بهصورت واقعیتری مورد آزمایش قرار گیرد. در جریان رزمایش هانکوانگ، سامانه پیشرفته HIMARS که اخیراً از آمریکا خریداری شده و پیشتر در جنگ اوکراین نیز استفاده شده بود، برای نخستینبار بهکار گرفته شد.
🔸این سامانه با بردی فراتر از موشکهای فعلی ارتش تایوان، نقش مهمی در تقویت بازدارندگی در برابر چین ایفا میکند. همچنین، تانکهای سنگین آمریکایی Abrams M1A2T که بهتازگی وارد تایوان شدهاند، برای نخستینبار در این رزمایش به نمایش درآمدند؛ تجهیزاتی که در چارچوب توافقهای گسترده نظامی با واشنگتن برای افزایش توان زرهی ارتش تایوان در 16 دسامبر 2024 تحویل داده شدهاند.
🔸این رزمایش از چند جهت حائز اهمیت است. نخست، میتوان آن را پاسخی مستقیم به رزمایشهای گسترده جمهوری خلق چین مانند شمشیر مشترک بی۲۰۲۴ و ۱۷رزمایش مارس ۲۰۲۵ دانست که در جریان آنها حریم هوایی و دریایی تایوان به شکل بیسابقهای با تهدید مواجه شد. این اقدامات تهاجمی پکن، زنگ خطر را در تایوان به صدا درآورد و لزوم تقویت آمادگی دفاعی را به موضوعی فوری و حیاتی بدل کرد؛ بنابراین این تغییر میتواند در پاسخ به انتقادات سالهای گذشته مبنی بر اینکه رزمایشهای قبلی بیشتر شبیه یک مانور روابط عمومی بودند تا یک رزمایش نظامی واقعی، صورت گرفته باشد. چرا که در سالهای اخیر جنبههای دفاع غیرنظامی نیز بیش از گذشته در چارچوب رزمایش هانکوانگ گنجانده شده بودند.
🔸دوم، اهمیت این رزمایش را باید در بستر تحولات افکار عمومی تایوان نیز تحلیل کرد. براساس نظرسنجی انجامشده توسط موسسه دفاع و امنیت ملی تایوان در مارس ۲۰۲۵و مقایسه آن با سالهای قبل بنظر میرسد ، تهدید چین از سال ۲۰۲۲ بهطور مستمر در صدر نگرانیهای امنیتی مردم تایوان قرار داشته است به طوری که هنگامی که از مردم پرسیده شد بزرگترین تهدید برای امنیت ملی تایوان در پنج سال آینده چیست، حدود ۳۳ درصد تهدید حزب کمونیست چین را انتخاب کردند. این رقم بالاتر از سایر گزینهها مانند بحران کاهش نرخ زاد و ولد (۲۷٪)، رکود اقتصادی (۱۸٪)، کمبود انرژی (۱۲٪) و فجایع شدید آبوهوایی (۱۰٪) بود.
🔸همچنین، عملکرد ضعیف آمریکا در بحران اوکراین و بازگشت ترامپ به قدرت، تردیدهایی درباره تعهد واشنگتن به دفاع از تایوان ایجاد کرده و موجب تغییر نگرش عمومی نسبت به دفاع ملی شده است. طبق نظرسنجی، حمایت از افزایش بودجه دفاعی از ۴۷٪ در ژانویه ۲۰۲۵ به ۵۱٪ در مارس رسید. در نتیجه، رزمایش اخیر را میتوان پاسخی از سوی دولت و ارتش تایوان به نگرانیهای امنیتی مردم و نمادی از تقویت اراده دفاعی کشور دانست.
🔸در نهایت، همانطور که در روز نخست رزمایش ۲۰۲۵ هانکوانگ اشاره شد، این رزمایش با دربرگرفتن هر دو بُعد نظامی و غیرنظامی، پاسخی در سطحی کلان به استراتژی منطقه خاکستری چین و مؤلفههای سهگانه جنگ سیاسی، جنگ روانی و جنگ قانونی (Three Warfares) است.
🔸راهبردی که پکن طی دهههای اخیر در رزمایشها و اقدامات غیرنظامی خود برای به چالش کشیدن استراتژی «زنجیره جزایر» که اوج آن در رزمایش دریای تاسمان در نزدیکی استرالیا بود اجرا شد؛ استراتژی که نخستینبار توسط جان فاستر دالس، وزیر خارجه وقت آمریکا، در دوران جنگ سرد طراحی کرد تا از طریق استقرار زنجیرهای از پایگاهها و ائتلافها، نفوذ چین به دریاهای آزاد را محدود کند.
✅بنابراین اکنون به نظر میرسد تایوان با همکاری آمریکا با بازطراحی ساختار تمرینی و تلفیق ظرفیتهای دفاعی و اجتماعی، تلاش دارد پاسخی عملی به این چالش چندلایه پکن ارائه دهد و آن را به مرز زنجیره اول جزایر بازگرداند.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/525
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐/channel/InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐آیا زمان ساخت سلاح هستهای فرا نرسیده است؟
#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
📝عرفان علمشاهی
🔸پنج دور گفتگوی ایران با آمریکا در سال 1404، حمله غافلگیرانه اسرائیل به خاک ایران و سپس بمباران تأسیسات هستهای توسط آمریکا به نظر میرسد دکترین هستهای ضمنی و غیراعلامی ایران مبنی بر ایجاد قابلیت ساخت سلاح هستهای بدون ساخت آن (وضعیت آستانهای) را زیر سؤال برده است.
🔹مذاکرات ایران با دولت جدید آمریکا نشان داد ایران نه تنها دیگر نمیتواند از نزدیکتر شدن به آستانه به عنوان اهرمی برای رفع تحریمها و کسب منفعت اقتصادی بهره ببرد بلکه عزم آمریکا برای برچیدن این برنامه با یا بدون توافق را نشان داده است. هدف قطعی و غیرقابل تغییر نابودی برنامه هستهای است و نزدیکبودن ایران به آستانه دیگر نمیتواند برای ایران بازدارندگی ایجاد کند. در مقابل عقبنشینی از سوی ایران نه تنها شکست بزرگی بعد از چند دهه سرمایهگذاری در برنامه هستهای محسوب میشود بلکه نمیتوان اطمینان داشت که باعث پیشروی آمریکا در سایر حوزهها و حتی حمله گسترده به ایران نشود.
💢راه ترمیم بازدارندگی
🔹علیرغم اینکه در جنگ 12روزه ایران به خوبی توانست حملات موشکی مداوم و موفقی به اسرائیل انجام دهد اما این جنگ ایراد اساسی راهبرد بازدارندگی ایران را نمایان کرد. ایران نتوانست با دو عملیات وعده صادق 1 و 2 مانع از وقوع جنگ شود و این یعنی شکست بازدارندگی.
🔹در مقابل بازیگری اتمی با توانمندی نظامی متعارف بیشتر که رویکردی بهشدت تهاجمی دارد، ایران دو گزینه پیش روی خود دارد : پا به پای اسرائیل آماده تصاعد تنش باشد و در ازای هر ضربه، ضربه قدرتمندتری وارد کند یا برای تضمین بقای خود، سلاح هستهای بسازد. تجربه گذشته نشان داد که ایران همچنان به کنترل تنش متعهد است اما در عین حال قصدی برای ساخت سلاح هستهای ندارد. به نظر میرسد این ایراد اصلی راهبرد بازدارندگی ایران باشد.
🔹ممکن است برخی معتقد باشند اکنون سلاح هستهای نمیتواند بازدارندگی ایران را ترمیم کند، چراکه ایران نمیتواند اراده استفاده از این سلاح را نشان دهد. باید گفت که عدم اراده کنونی برای تشدید تنش از سوی ایران، خود ناشی از نداشتن سلاح هستهای است. در صورتی که ایران سلاح هستهای داشته باشد، میتواند حملات را با ضربات شدیدتر پاسخ دهد.
💢آیا ایران توان ساخت سلاح دارد؟
🔹پس از بمباران سه تأسیسات مهم توسط آمریکا، ممکن است برخی ساخت سلاح هستهای را غیرواقعبینانه بخوانند. با این وجود، به نظر نمیرسد این گزینه برای ایران ناممکن شده باشد. طبق گزارش آژانس اطلاعات دفاع (DIA)، حمله آمریکا کمتر از شش ماه ساخت بمب را به تأخیر انداخته است. برخی نظیر ریچارد نفیو و دیوید آلبرایت معتقدند ایران سالها برای بازسازی تأسیسات خود زمان نیاز دارد. برخی دیگر، همچون جفری لوئیس باور دارند عملیات آمریکا ناموفق بوده است. دیگر متخصصین نیز هنوز با دیده تردید به نتایج عملیات مینگرند.
🔹به نظر میرسد ایران توانسته بخش اعظمی از اورانیوم 60% غنیشده را حفظ کند. برخی مدعی هستند که ممکن است ایران تأسیسات مخفی برای غنیسازی و فلزسازی اورانیوم داشته باشد. مورد دوم اهمیت بیشتری دارد، چراکه تبدیل گاز اورانیوم 90% غنیشده به فلز اورانیوم جزو مراحل پایانی ساخت سلاح محسوب میشود. تمامی این موارد حدس و گمان هستند و آنچه بیشتر بر آنها دامن میزند، سیاست ابهام هستهای ایران است.
💢آینده راهبرد ابهام هستهای
🔹تصویب قانون تعلیق همکاریهای ایران با آژانس به معنای اتخاذ راهبرد ابهام هستهای است. این اقدام از این جهت سودمند است که میتواند بدون طیکردن روند حقوقی چند ماهه خروج از انپیتی، ابهام را به سرعت ایجاد کند. کشورهایی همچون کره شمالی نیز از ابهام هستهای در دورهای کوتاه بهره بردند. اما ابهام هستهای به عنوان مرحلهای موقت تا ساخت سلاح هستهای مناسب است، نه به عنوان یک راهبرد دائمی و اصلی. در غیر این صورت، تنها بازی خطرناکی خواهد بود که هیچ منفعتی ندارد.
✅در هر صورت، به نظر میرسد کارآمدترین راه برای بقای ایران، سلاح هستهای باشد. از زمان آغاز عملیات طوفانالاقصی، عناصر بازدارندگی ایران آسیب دیده است. اکنون پنجره فرصت خوبی برای ایران باز شده تا سلاح هستهای را بسازد. انسجام اجتماعی در داخل بالا است؛ تقاضای مردم برای ساخت این سلاح رو به افزایش است؛ بازرسیهای آژانس تعلیق شده و ترامپ میتواند برای مدت کوتاهی با نابودی برنامه هستهای خودنمایی کند. آنچه ایران بیش از تواناییهای فنی نیاز دارد، یک تصمیم سیاسی است؛ با این حال به نظر میرسد هنوز تصمیم بر این نیست.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/523
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐/channel/InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐چرا جنگ اسرائیل و ایران، نفوذ کمرنگ پکن را آشکار کرد؟
◾️منبع: کریدرز (چین)
#جهان_شرقی
#ایران_اسرائیل
#چین
🔸جنگ دوازدهروزه اخیر میان ایران و اسرائیل که با حمله پیشدستانه اسرائیل در ۱۳ ژوئن بهمنظور جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران آغاز شد و با ورود نظامی آمریکا در ۲۱ ژوئن شدت گرفت و نهایتاً با اعلام آتشبس از سوی ترامپ در ۲۳ ژوئن به پایان رسید، جایگاه و میزان نفوذ چین در خاورمیانه را زیر سؤال برد. در جریان این بحران، چین عمدتاً رویکردی منفعلانه در پیش گرفت و صرفاً اقداماتی نمادین برای میانجیگری انجام داد. ارزیابیها حاکی از آن است که این موضعگیری، محدودیت نفوذ حزب کمونیست چین در منطقه را برجسته کرده است.
💢چرا پکن در این درگیری نفوذ محدودی داشت؟
1️⃣عدم توانایی تأثیر مستقیم: برخی از تحلیلگران تأکید دارند که چین «تقریباً هیچ توانایی برای تأثیر مستقیم بر وضعیت ندارد.» آنها خاطرنشان میکنند که چین از هیچ درگیری گستردهای سود نمیبرد و توانایی تأثیر نظامی بر این درگیری را نیز ندارد. این عدم توانایی نظامی مستقیم، برخلاف حضور نظامی گسترده ایالات متحده در منطقه، به وضوح محدودیتهای پکن را نشان داد.
2️⃣سیاست خارجی پراگماتیک، نه ایدئولوژیک: علاوه براین سیاست خارجی چین در خاورمیانه «از طریق عملگرایی استراتژیک، نه وحدت ایدئولوژیک» شکل گرفته است. این بدان معناست که چین روابط خود را عمدتاً بر اساس منافع اقتصادی متقابل بنا میکند، نه بر پایه ارزشهای مشترکی مانند دموکراسی و آزادی که کشورهای غربی بر آن تأکید دارند. این رویکرد نشان میدهد که چین همواره به دنبال حفاظت از منافع اقتصادی خود خواهد بود.
💢منافع راهبردی و اقتصادی پکن در خاورمیانه چه بود؟
🔹پکن منافع استراتژیک و اقتصادی گستردهای در خاورمیانه دارد. ابتکار «یک کمربند، یک راه» بسیاری از کشورهای کلیدی منطقه از جمله ایران، عربستان سعودی، قطر، عمان، کویت، عراق، مصر و امارات متحده عربی را در بر میگیرد. افزون بر این، چین در بخش فناوری اسرائیل نیز سرمایهگذاریهایی انجام داده است. مهمتر از همه، بیش از نیمی از واردات نفت خام چین از خاورمیانه تأمین میشود و این کشور بزرگترین مشتری نفت ایران بهشمار میرود.
🔹طبق دادههای شرکت انرژی Vortexa، حدود نیمی از این واردات دریایی از تنگه هرمز عبور میکند؛ گذرگاهی که هرگونه تنش یا مسدودسازی آن میتواند جریان عرضه نفت را بهشدت مختل سازد. از سوی دیگر، ایران نیز به صادرات نفت به چین متکی است. براین اساس برخی از تحلیلگران هشدار دادهاند که بیثباتی در منطقه نهتنها سرمایهگذاریها و مبادلات تجاری چین را تهدید میکند، بلکه امنیت انرژی این کشور و قیمتهای جهانی نفت و گاز را نیز در معرض خطر قرار میدهد. بر همین اساس، چین ترجیح میدهد ثبات منطقه حفظ شده و از راهحلهای نظامی پرهیز شود.
💢فقدان نفوذ جوهری پکن
🔹با وجود تلاشهای دیپلماتیک چین برای میانجیگری در بحران، از جمله پیشنهاد مشترک با روسیه و پاکستان برای برقراری آتشبس فوری در شورای امنیت سازمان ملل در ۲۲ ژوئن، نفوذ عملی پکن در جریان این درگیری محدود باقی ماند. این محدودیت به دلایل متعددی بازمیگردد:
نخست، چین از ابزارهای نظامی مؤثر یا نفوذ سیاسی عمیق در منطقه برخوردار نیست تا بتواند فشار واقعی بر طرفهای درگیر وارد کند.
🔹دوم، روابط نزدیک پکن با تهران باعث بیاعتمادی اسرائیل نسبت به نقش چین به عنوان یک میانجی بیطرف شده است. تحلیلگران نیز تأکید میکنند که چین از ابتدا در موقعیت نامطلوبی برای ایفای نقش میانجی قرار داشت. به طوری که در مقابل، ایالات متحده از روابط سیاسی و نظامی عمیقتری در خاورمیانه برخوردار است. حضور گسترده نظامی از جمله پایگاههای هوایی و اتحادهای راهبردی دیرینه، این امکان را به واشنگتن داد تا با مداخله مستقیم، از جمله حمله به تأسیسات هستهای ایران، مسیر نبرد را به طور ملموسی تغییر دهد این قابلیتی میباشد که چین فاقد آن است.
✅در نهایت، بحران اخیر نشان داد که علیرغم منافع اقتصادی گسترده چین در منطقه، از جمله در حوزه انرژی و سرمایهگذاریهای زیرساختی، نفوذ ژئوپلیتیکی این کشور در مقایسه با قدرتهایی با حضور نظامی و سیاسی تثبیتشده، همچنان محدود و شکننده است.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/521
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐/channel/InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐زهران ممدانی در برابر حزب دموکرات
#تحلیل_کوتاه
#آمریکا #دموکرات
📝عرفان علمشاهی
🔹جدای از اینکه نتایج انتخابات نهایی شهر نیویورک در نوامبر ۲۰۲۵ (آبان ۱۴۰۴) چه خواهد شد، پیروزی شگفتآور زهران ممدانی در انتخابات درونحزبی دموکراتها برای شهرداری این شهر نشانهای از این است که نخبگان این حزب تا چه اندازه از تحولات اجتماعی رأیدهندگان فاصله دارند. تا پیش از برگزاری این انتخابات، اکثر نظرسنجیها پیشتازی اندرو کومو، رقیب ممدانی را نشان میدادند. با این حال این ممدانی بود که توانست با اختلاف ۷٪ نامزد اصلی دموکراتها شود.
🔸ممدانی متولد اوگاندا است که به آمریکا مهاجرت کرده و به تشیع دوازدهامامی اعتقاد دارد. مادرش هندی و پدری اوگاندایی است. او ترکیبی از هر آنچیزی است که برای یک محافظهکار آمریکایی ناخوشایند است. او سرمایهداری را نمیپذیرد؛ خود را سوسیالیست میداند و بر مسئله قدرت خرید و کسبوکارهای کوچک تأکید دارد. ممدانی به عنوان یک ترقیخواه مواضع تندی نسبت به اسرائیل داشته و حمله اخیر آمریکا به ایران را غیرقانونی خوانده است و اخیراً نیز گفته بود در صورت سفر نتانیاهو به نیویورک او را دستگیر خواهد کرد. او همچنین حامی سرسخت جامعه LGBTQ است و با سیاستهای مهاجرتی ترامپ مخالفت میکند.
🔸چنین مواضعی باعث رویگردانی بسیاری از نخبگان برجسته دموکرات -طیف میانهرو و جریان اصلی حزب - از او شده است. چاک شومر، رهبر دموکراتها در سنا هنوز اعلام حمایت از ممدانی نکرده است. لائورا گیلن و تام سوزی، نمایندگان نیویورک در مجلس نیز نسبت به پیروزیاش ابراز نگرانی کردند. اشخاص برجسته دیگر همچون بیل کلینتون و مایکل بلومبرگ نیز علناً از کومو حمایت کرده بودند. با این حال، پیروزی ممدانی نشان داد رأیدهندگان دموکرات به سمت ترقیخواهی و چپ افراطی حرکت میکنند، اما نخبگان میانهرو همچنان قدرت را در دست دارد.
🔸تمایل رأیدهندگان به سمت چپ افراطی تنها عامل توضیحدهنده پیروزی ممدانی نیست. او چهرهای جوان و جدید است، در سخنوری تبحر دارد و به خوبی با قشر جوان ارتباط میگیرد. در اینستاگرام -که گروههای سنی جوانتر بیش از سایرین حضور دارند- فعالیت تبلیغاتی بسیاری میکند که در افزایش محبوبیتش مؤثر است. او نشان داده که برای کارزار انتخاباتیاش از لابیها و افراد ثروتمند کمک نمیگیرد. این موارد لزوماً ارتباطی با جهتگیریهای ایدئولوژیک ندارند. ترامپ نیز در سال ۲۰۱۶ با اتکا به ویژگیهای شخصیتی توانست به پیروزی دست یابد.
🔸واکنش ترامپ و سایر جمهوریخواهان به پیروزی ممدانی تند بوده است. برخی به کنایه میگويند با انتخاب این مسلمان به شهرداری، ۱۱سپتامبر دوباره در نیویورک تکرار خواهد شد. ترامپ نیز او را تهدید به دستگیری و اخراج از آمریکا کرده است. به نظر میرسد مسئله سیاستهای مهاجرتی نقطه اصلی اختلاف ممدانی و ترامپ باشند. در آمریکا ایالتها و حتی شهرداریها از قدرت کمی برخوردار نیستند و میتوانند در اجرای سیاستهای فدرال کارشکنی کنند. در هر صورت نگرانی اصلی جمهوریخواهان رشد چپگرایی (به اصطلاح خودشان کمونیسم) در آمریکا است و شهرداری احتمالی ممدانی زنگ خطری برایشان خواهد بود.
🔸حتی اگر ممدانی نتواند شهردار نیویورک شود، رهبران دموکرات باز هم باید در راهبرد حزب بازنگری کنند. پس از شکست هریس در انتخابات ریاستجمهوری، این پرسش در میان دموکراتها مطرح شده که حزب برای احیای خود باید به سمت ترقیخواهی حرکت کند یا به میانهروی ادامه دهد؟ میتوان گفت روند تحولات اجتماعی در دو دهه اخیر، قدرتگیری ترقیخواهی در حزب دموکرات را به امری تقریباً اجتنابناپذیر تبدیل کرده و بیشتر مسئله زمان مطرح است. البته یک سؤال مهمتر نیز وجود دارد: جامعه تا چه اندازه پذیرای ترقیخواهی خواهد بود؟ عملکرد ترامپ در اقتصاد و نگاه رأیدهندگان مستقل به برنامههای اقتصادی ترقیخواهان پاسخ به این پرسش را تعیین خواهد کرد. جامعه آمریکا هنوز پذیرای اشخاصی با تفکر ممدانی نیست -البته خودش قانوناً نمیتواند رئیسجمهور شود- هرچند باید منتظر تحولات آینده ماند.
✅انتخابات نهایی حدوداً چهارماه دیگر برگزار خواهد شد. جمهوریخواهان (با نامزدی کورتیس اسلیوا) همچون گذشته شانس پایینی برای پیروزی در این شهر دارند اما رقیب اصلی ممدانی، شهردار کنونی، اریک آدامز است که پیشتر دموکرات بود ولی اکنون به عنوان نامزد مستقل در انتخابات شرکت خواهد کرد. آدامز به عنوان یک سیاهپوست شانس بالایی در جذب آرای سیاهان دارد و انتخابات قبل با قدرت به پیروزی رسید اما آخرین نظرسنجیها نشان از پیشتازی ممدانی از آدامز دارد.
🔁مطالب مرتبط
▫️ترقیخواهان و آینده رهبری در حزب دموکرات
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/519
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🔵استفاده روسیه از قرقیزستان برای گشایش مسیرهای فرار مالی
◾️دیپلمات
📝برت اریکسون
#اکوتهران
#رمزارز #روسیه #قرقیزستان
🔹افشاگری هفته گذشته فایننشال تایمز درباره پولشویی با رمزارز A7A5 در قرقیزستان یک مطالعه موردی مناسب از نحوه توسعه جعبه ابزار روسیه برای دور زدن تحریمهای غرب است و به خوبی نشان میدهد که داراییهای دیجیتالی، با هدایت شدن در یک ساختار ضعیف از منظر قضایی، مسیری تقریبا گسست ناپذیر برای فرار از نظارت مالی غرب ایجاد کرده اند.
🔸براساس گزارشها رمزارز A7A5 بیش از 9.3 میلیارد دلار را از طریق صرافی گرینکس، در بازه زمانی چهار ماهه پس از تاسیس این صرافی، جابهجا کرده است. این صرافی، به عنوان تنها صرافی کارگزار در رمز ارز A7A5، تنها چند هفته پیش از تحریم پلتفرم روسی گارانتکس تاسیس شده و شباهت ساختاری این دو صرافی، همراه با حجم و سرعت معامله رمزارز مورد بحث، نمایانگر یک طراحی از پیش تعیین شده است. در این طراحی، شبکههای غیررسمی کارگزاران، انتقالهای چندمرحلهای و شرکتهای پوششی با ظاهر موسسات مالی از ابهام رگولاتوری موجود در قرقیزستان استفاده کرده و امکان انتقال خاموش روبل از اقتصاد روسیه و تبدیل آن به داراییهای دیجیتال در کیف پولهای خارجی را فراهم ساخته اند.
🔸این رمز ارز تنها یکی از نمودهای بازی تحریمگریزی روسیه است. از سال 2014 و به شکل عملیاتیتر، از شروع اولین تحریمهای مربوط به جنگ اوکراین در سال 2022، الگوی بازیگری روسیه در حوزه دیجیتال با هر بسته تحریمی جدید به بلوغ رسیده است. هر گاه غرب بانک جدیدی را تحریم، خط ارتباطی مشخصی را قطع و محدودیتهای صادراتی جدیدی را اعمال کرده، روسیه متوقف نشده است. بلکه با هدف قرار دادن ضعیفترین حلقه رگولاتوری در محیط منطقهای، بازیگران خود را مجدد وارد کرده و با شرایط جدید تطبیق پیدا کرده است.
🔸در ماههای اولیه جنگ اوکراین، کیف پولهای روسی و تبادلات حجم بالای رمزارز، بالاخص رمزارزهای باثبات همچون تتر، سریعترین روش خروج از روبل و ورود به اکوسیستم دلارپایه بود. قرقیزستان در این مسیر بستری کمیاب به حساب میآمد: یک اقتصاد همسو با روسیه، با ساختار دلاریزه و رشد فزاینده بکارگیری داراییهای دیجیتال. علیرغم اینکه پلتفرمهای رمزارز در این اقتصاد فاقد ساختار قانونی نیستند، عدم وجود شفاف تعهدات و ظرفیت محدود اعمال قانون، دست اتباع روس را برای بهرهبرداری از این نظام کاملا باز گذاشته است.
🔸مسکو به این برداشت رسیده است که جدا شدن کامل از دلار اهمیتی به مراتب کمتر از ساختن کانالهای حیاتی دارد. رمزارزها، با طبیعت فراملی و لایههای راستیآزمایی غیرمتمرکز خود، معابر موقت برای خروج از انزوا ایجاد میکنند. مادامی که روبل میتواند به نمادهای خارج از نظارت اوفک (دفتر کنترل سرمایههای خارجی ایالات متحده آمریکا) تبدیل شود و از طریق نظامهای مالی در کشورهای همسو با روسیه یا بیتفاوت به تحریم به چرخه بازگردد، این معماری تداوم خواهد یافت.
🔸بازیگران متصل به روسیه، نه تنها در روسیه، بلکه در بسیاری از کشورهای همسو، به ارتقای فزاینده ظرفیت استخراج رمزارز روی آورده اند. توسعه ظرفیت استخراج، فقط ناظر به تولید رمزارزهای جدید نیست. بلکه توسعه زیرساخت سرمایهای دیجیتال در کشورهایی است که انرژی ارزان، نظارت حداقلی و همکاری محدود قضایی با غرب دارند.
🔸ناتوانی غرب در اعمال موثر تحریمها ادراکی نیز هست. تحریمها براساس لیستهای دورهای از نامها و حسابهایی انجام میپذیرد که به سرپیچی روسیه کمک کرده اند. هر نقطهای که بر این اساس تحریم شود، با تغییر مسیرها و افزودن بازیگران جدید قابل جایگزینی است. علاوه بر این، نظارت مالی تحریمی در چرخههای ماهیانه یا فصلی تحقق مییابد. این در حالی است که نمونه A7A5 نشان میدهد که در یک بازه زمانی کوتاه میلیاردها روبل پول پیش از شناسایی، تبدیل و منتقل شده اند. نگران کنندهتر اینکه، این نظام مبتنی بر رمزارز، در بانکهای کوچک اروپای شرقی و قفقاز به نظام مالی غیردیجیتال بازگشته و از این طریق، رهگیری آنها تقریبا غیرممکن میشود. بالاخص که در بسیاری از موارد، شرکتهای محلی و اسناد رسمی تجارت فیزیکی به هموار کردن مسیر کمک میکنند.
✅به بیان دیگر، راههای فرار مالی روسیه دیجیتال، توزیع شده و رو به تکامل اند و با لیستهای تحریمی نمیتوان با آن مقابله کرد. برای غرب A7A5 یک نمونه هشدار برانگیز است و نمونه بعدی ممکن است هیچگاه در انظار عمومی قرار نگیرد و با این حساب، غرب یکی از زمینهایی را که در آن قدرت نامتقارن دارد، واگذار خواهد کرد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/517
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐مروری بر مصاحبه رئیسجمهور با تاکر کارلسون
#تحلیل_کوتاه
#آمریکا #ایران
🔹دیروز مصاحبه تاکر کارلسون، مجری سابق فاکسنیوز و فعال رسانهای مشهور محافظهکار با رئیسجمهور کشورمان، مسعود پزشکیان منتشر شد. این مصاحبه از این جهت حائز اهمیت بود که پس از جنگ ۱۲ روزه و حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران انجام شد و بستر آن، یک رسانه جمهوریخواه بود. پزشکیان به طور مستقیم، طیف طرفدار ترامپ و محافظهکار در آمریکا (هسته سخت مخالفین ایران در این کشور) را مخاطب خود قرار داد. در این مصاحبه به موضوعات مختلفی پرداخته شد. موضع ایران در خصوص برنامه هستهای و آینده همکاری با آژانس، آینده دیپلماسی با آمریکا، تهدید ایران برای آمریکا و نقش اسرائیل در تحولات ماه اخیر.
🔸مصاحبه دارای چند نکته مثبت بود. نخست، رئیسجمهور همچنان در راستای راهبرد ابهام هستهای بیان کرد که هنوز مشخص نیست که چه آسیبی به تأسیسات هستهای وارد شده است. او همچنین به اقدامات آژانس، قبل و بعد از جنگ 12روزه با اسرائیل اشاره کرد. تأکید او بر این بود که آژانس نه تنها اطلاعاتی از برنامه هستهای ایران را به اسرائیل داده، بلکه آخرین گزارش این سازمان زمینهساز حمله اسرائیل به ایران بود و پس از آن نیز از محکومیت اقدام رژیم خودداری کرد. همه این موارد نشان میدهد که ایران نمیتواند تحت این شرایط با آژانس همکاری کند.
🔸افزون بر این، پزشکیان تلاش کرد تصویر منفیای که از ایران در جامعه آمریکا ساخته شده است را تغییر دهد و گفت که برخلاف ادعای رسانههای جریان اصلی، ایران نمیخواهد جنگ با آمریکا را آغاز کند و هیچ سلول خفته ایرانی در آمریکا وجود ندارد. از همه مهمتر و البته جنجال برانگبزتر رئیسجمهور تلاش کرد تا با ایجاد تمایزی میان ترامپ و نتانیاهو نشان دهد که این نتانیاهو است که به سیاست خارجه آمریکا در منطقه جنوب غرب آسیا آسیب میرساند و آمریکا را به جنگ در خاورمیانه میکشاند.
🔸این نکته صحیح است که چنین چیزی در واقعیت وجود نداشت و ترامپ و نتانیاهو با هماهنگی کامل به ایران حمله و مسیر دیپلماسی را نابود کردند اما باید دانست که مخاطب مصاحبه با کارلسون، قشر محافظهکار آمریکا بود نه جامعه ایران. این قشر همیشه منافع آمریکا و اسرائیل را یکی میدیده است و اگر رئیسجمهور بر این نکته صحه میگذاشت، مصاحبه بیمعنا و بیفایده میشد. علاوه بر این به نظر می رسد هدف مشاور رسانه ای رئیس جمهور برجسته کردن تمایز میان منافع حقیقی آمریکا و اسرائیل در منطقه و نه مبرا کردن نقش دولت آمریکا و شخص ترامپ به عنوان عامل اصلی حمله اسرائیل به ایران و به علاوه این تهدید ضمنی بوده است که جنگطلبی ترامپ و نتانیاهو منافع ایالات متحده را زیر ضربه خواهد برد ولی رئیسجمهور در انتقال این مفهوم ناتوان بوده است.
🔸در واقع این نکته نمایانگر یک ایراد جدی در مصاحبه بود. پزشکیان میتوانست بحث را از اثر اقدامات نتانیاهو بر سیاست خارجه آمریکا فراتر ببرد و تمرکز بیشتری بر تمایز منافع ملی آمریکا با اسرائیل بکند. این نکته بسیار مهم است که قشر محافظهکار آمریکا متوجه شود دلیلی ندارد آمریکا از همه سیاستهای اسرائیل دفاع کند و هر گونه کمکی را برای این رژیم فراهم گرداند. با این حال، به چنین موضوعی کمتر توجه شد.
🔸مشکل دیگری که در مصاحبه وجود داشت، این بود که پزشکیان دست بر روی نگرانی مردم آمریکا در خصوص وقوع جنگ با ایران نگذاشت. یکی از دغدغههای اصلی مخالفین جنگ و حتی افرادی که از اقدام نظامی آمریکا علیه تأسیسات هستهای ایران حمایت میکردند، این بود که ممکن است آمریکا وارد جنگی دیگر در خاورمیانه شود که جان سربازان آمریکایی را به خطر بیاندازد. همچنین در آمریکا نگرانیهای بسیاری نسبت به تبعات اقتصادی جنگ با ایران وجود دارد. با این حال، رئیسجمهور حتی به صورت تلویحی به این مسائل اشاره نکرد و تنها تلاش کرد تصویری تدافعی از ایران نشان دهد. محور اصلی سخنان پزشکیان باید افزایش نگرانی مردم آمریکا از از طریق تهدیدهای غیرمستقیم میبود تا اقدام مجدد نظامی برای تصمیمگیران آمریکایی دشوار شود.
✅در نهایت، باید گفت این مصاحبه فرصت خوبی بود تا ایران بتواند با قشر محافظهکار آمریکا ارتباط برقرار کرده و تصویر خود در ذهن آنها را اصلاح کند. با این وجود به نظر میرسد بیش از آنکه چنین هدفی حاصل شود بیشتر به القای ضعف و آمادگی برای عقبنشینی منجر شده است. آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که مقامات ارشد ایرانی به طور مداوم از چنین کانالها و رسانههایی بتوانند مستقیماً با مردم آمریکا ارتباط برقرار کنند. هم در میان جمهوریخواهان و هم در میان دموکراتها چنین فرصتهایی وجود دارد تا اقشار مختلف جامعه این کشور را مخاطب قرار داد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/515
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐پرتاب موفقیتآمیز ماهواره ناهید ۲؛ گامی جدید در پیشرفت فضایی ایران
#تحلیل_کوتاه
#فناوری #فضا
📝سید رضا میرطاهر
🔹ماهوارهبر سایوز روسیه که حامل ماهواره مخابراتی ناهید ۲ و ماهوارههای دیگر روسی بود، روز جمعه ۳ مرداد با موفقیت به فضا پرتاب شد و با رسیدن به سرعت ۲۷ هزار کیلومتر بر ساعت محموله خود را در مدار ۵۶۰ کیلومتری زمین تزریق کرد.
🔸ماهواره ناهید-۲ یک ریزماهواره مخابراتی و تحقیقاتی۱۲۰ کیلوگرمی است که به سفارش سازمان فضایی ایران و توسط پژوهشگاه فضایی ایران ساخته شده است. این ماهواره در مدار پایین زمین فعالیت خواهد کرد و جهشی بزرگ در فناوری فضایی ایران محسوب میشود. ناهید-۲ اولین ماهواره ایران با پیشران شیمیایی است که امکان مانورهای انتقال مداری را فراهم میکند و دارای کنترل وضعیت ۳ محوره برای تثبیت دقیق است. محموله آن از ارتباطات باند S، باند Ku، UHF و VHF، از جمله ذخیره و ارسال پیام برای حداکثر ۲۵۴ کاربر و رله تلفنی بلادرنگ بین ایستگاههای زمینی پشتیبانی میکند همچنین شامل یک دوزیمتر تشعشع، لینکهای رمزگذاری شده و ردیابی مدار مستقل از GPS با استفاده از اندازهگیریهای رادیویی داخلی است. عمر عملیاتی ماهواره ناهید -۲ حدود ۲ سال، وزن آن بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ کیلوگرم است.
🔸تاکنون ماهوارههای ساخت ایران دارای طول عمر محدود و مدار حرکتی در حال تغییر بودهاند اما در ماهواره «ناهید-۲»، سیستم پیشرانی نصب شده است که این قابلیت این امکان را به ماهواره می دهد که ارتفاع مداری خود را حفظ کند و همچنین می تواند بین دو نقطه زمین یک ارتباط تلفنی برقرار کند.
🔸ماموریت ماهواره ناهید-۲ از نظر استراتژیک اهمیت دارد ُزیرا فناوریهای اصلی برای ماهوارههای زمینآهنگ آینده ایران، از جمله پیشران، ارتباطات امن و کنترل خودکار را آزمایش میکند. این ماموریت نشان دهنده یک تلاش مشترک بین بخش دولتی، شرکتهای خصوصی و دانشگاههای ایران است. همچنین فاز طراحی و ساخت نسل بعدی ماهواره ناهید که تحت عنوان ناهید ۳ شناخته میشود نیز امسال کلید خواهد خورد.
🔸با توجه به نقش مهم ماهوارهها در عصر کنونی در همه عرصهها اعم از مخابراتی و ارتباطاتی، اکتشافی، تجسسی و زیست محیطی و بسیاری کاربردهای دیگر، جمهوری اسلامی ایران عزم جدی برای توسعه زیرساختها و فن آوری موشکی و فضایی خود دارد و در این راستا به پیشرفتهای عظیمی دست یافته است.
🔸طراحی و ساخت ماهوارهبرها و گامهای مهم در زمینه ساخت ماهوارههای بومی مانندناهید-۲ ، پرتاب آنها ، دریافت دادهها و در نهایت استفاده از دادههای دریافتی چرخه کامل فناوری فضایی را شکل میدهد. در حال حاضر ساخت پایگاه پرتاب ماهواره در اختیار شش کشور است و ایران رتبه بعدی از نظر توسعه پایگاه فضایی را در اختیار دارد. ایران همچنین در چهارسال گذشته با تمرکز روی ماهوارهبرها گامی مهم در پرتاب ماهوارهها برداشته است و پرتاب ماهوارهبرها را همگام با ساخت ماهواره توسعه داده است؛ اکنون متخصصان ایرانی به چرخه کامل فناوری فضایی یعنی دانش پایگاه پرتاب، پرتابگر، ماهواره، ایستگاه دریافت و کنترل ماهواره و ایستگاه دادههای ماهوارهای دست یافتهاند.
🔸صنعت فضایی در زمره صنایع دارای فن آوری پیشرفته محسوب میشود. با وجود تمام محدودیتهای اعمالی، جمهوری اسلامی ایران به چرخه کامل فناوری فضایی دست یافته و در چهار دهه گذشته گامهای پیوسته و رو به پیشرفتی را در زمینه دستیابی به فن آوری فضایی برداشته است. اکنون ایران در بین ۱۰ کشور فضایی جهان قرار دارد که این امر حاصل و ثمره بیش از ۴ دهه تلاش و مجاهدت متخصصان ایرانی بوده و به همین دلیل ایران از جایگاهی قابل اتکا در این صنعت بین کشورهای معدود صاحب این فناوری برخوردار است.
✅هر چند دشمنان با انواع تحریمها سعی کردهاند مانع از پیشرفتهای اقتصادی و علمی از جمله در صنعت فضایی ایران شوند، اما با وجود تمام محدودیتها و فشارها، جمهوری اسلامی ایران به انواع فناوری های فضایی و مرتبط با فضا دست یافته است که باید آن را موفقیتی بزرگ دانست. اساساٌ تفاوت برنامه فضایی ایران با سایر کشورهای منطقه غرب آسیا این است که ایران بر توان داخلی خود استوار بوده و از فناوری بومی و داخلی خود بهره جسته است.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/545
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐بازیگری دولت و گروههای مقاومت عراق در تنش میان ایران و اسرائیل
#مقاله_تحلیلی
#ایران_اسرائیل
📝علی بیدبو
آغاز درگیریهای مستقیم میان ایران و اسرائیل، بهویژه پس از عملیات «وعده صادق ۲»، نقطه عطفی در رقابتهای ژئوپلیتیکی خاورمیانه ایجاد کرد. این درگیریها، نهتنها معادلات منطقهای را دگرگون کرد، بلکه نقش بازیگرانی مانند عراق را برجسته ساخت.
💢تعهد دولت به حاکمیت ملی و حرکت به سوی تقویت پدافند هوایی
🔸با توجه به گزارشها مبنی بر استفاده اسرائیل از حریم هوایی عراق برای انجام حملات خود به اهدافی در خاک ایران، محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، ضمن محکوم کردن هرگونه نقض مرز هوایی عراق، به نهادهای مربوطه دستور داد تا این موضوع را از طریق مجاری دیپلماتیک پیگیری کنند و اقدامات لازم برای تقویت توان پدافند هوایی کشور را در اولویت قرار دهند.
🔸دولت عراق برنامهای جامع برای تقویت زیرساختهای پدافند هوایی خود تدوین کرد. بغداد، با پرهیز از وابستگی به سامانههای پدافندی آمریکایی مانند پاتریوت، به سمت گسترش همکاریهای نظامی با کره جنوبی رفت و مذاکراتی برای خرید سامانه پدافند هوایی میانبرد M-SAM2 آغاز نمود.
🔸عراق از ورود مستقیم به منازعه خودداری کرد با این حال، السودانی اقدامات قاطعی علیه گروههای تجزیهطلب کردی در شمال عراق انجام داد. وی از تحرکات گروههای مخالف ایران در مرزهای مشترک جلوگیری کرد و همکاریهای امنیتی گستردهای با تهران برقرار نمود.در کنار تقویت روابط با ایران، السودانی قراردادهای امنیتی مهمی با بریتانیا و ایالات متحده منعقد کرده است. سند راهبردی عراق و آمریکا، که قبلاً منعقد شده بود، در دوره السودانی با تأکید بر همکاریهای اقتصادی و توسعه زیرساختها گسترش یافت.
💢آزمون سخت گروههای مقاومت
🔸گروههای مقاومت عراقی، که بر اساس سیاست ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی تعریف شدهاند، در جریان درگیری اخیر ایران و اسرائیل رویکردی محتاطانه اتخاذ کردند. جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر اینکه این منازعه مستقیماً میان تهران و تلآویو تعریف شده است، ورود گروههای مقاومت عراقی را به نفع منافع منطقهای و ملی خود ندانست. این موضعگیری ریشه در استراتژی مدیریت متمرکز درگیری داشت. اگرچه رمانتیسم سیاسی ممکن است اقتضا کند که این گروهها بهصورت قاطعانه وارد مقابله با اسرائیل شوند، اما شرایط خاص عراق، از جمله محدودیتهای نظامی، سیاسی و اجتماعی، مانع از چنین اقدامی شد.
🔸ایران، که لایههای متعددی از قدرت منطقهای خود را در کشورهایی مانند سوریه، لبنان و عراق تعریف کرده بود، همچنان از نفوذ ماهوی در منطقه برخوردار است. با این حال، تحولات اخیر، از جمله ترورهای هدفمند و افزایش فشارهای نظامی، گروههای مقاومت عراقی را در موقعیت شکنندهای قرار داده است.
💢تمرکز بر انتخابات به عنوان یک ملاحظه مهم
🔸در این میان، انتخابات پارلمانی عراق در اواخر آبان ۱۴۰۴، نقش تعیینکنندهای در آینده سیاسی و امنیتی این کشور خواهد داشت. السودانی، بهعنوان نماینده چارچوب هماهنگی و ائتلاف اداره دولت، بر این باور است که همسویی اهداف گروههای مقاومت با سیاستهای دولت میتواند به نفع همه طرفها باشد. السودانی با یافتن نقاط مشترک با گروههای مقاومت، توانسته است ثبات نسبی را حفظ کند.
🔸گروههایی مانند عصائب اهل الحق و سازمان بدر، با آگاهی از محدودیتهای ظرفیت نظامی خود و اهمیت انتخابات پیشرو، ترجیح دادهاند تمرکز خود را بر فعالیتهای سیاسی بگذارند و از درگیری نظامی مستقیم با اسرائیل اجتناب کنند.
🔸گروههای مقاومت عراقی بهخوبی آگاهند که نه آنها و نه دولت عراق تسلط کاملی بر حریم هوایی این کشور ندارند. این محدودیت، همراه با تهدید حملات جنگندههای آمریکایی، گروههای مقاومت را به اتخاذ رویکردی محتاطانه سوق داده است. آنها با ارزیابی فضای منطقهای، به این نتیجه رسیدند که دخالت مستقیم در جنگ ایران و اسرائیل در شرایط کنونی به نفع آنها نیست.
💢جمعبندی
✅رویکرد دولت عراق در مواجهه با بحران اخیر، مبتنی بر موازنهسازی میان منافع ملی، همکاری با بازیگران بینالمللی و حفظ روابط راهبردی با ایران بوده است. این سیاست، اگرچه با چالشهایی مانند محدودیتهای نظامی، نفوذ احزاب و تهدیدات خارجی مواجه است، اما در دوره السودانی توانسته است توازنی نسبی میان دو محور متضاد ایجاد کند. این توازن شکننده، که با تقویت توان دفاعی، گسترش همکاریهای بینالمللی و مدیریت گروههای مقاومت همراه شده، میتواند نقش تعیینکنندهای در آینده امنیتی و سیاسی عراق ایفا کند.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/543
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐معمای استقلال اروپا از آمریکا؛ آرزو یا چشمانداز دستیافتنی؟
#تحلیل_کوتاه
#جنگ_تجاری
#اروپا
🔹سیاست تعرفهای اخیر ترامپ فرصتی برای باز تعریف مناسبات اروپا و آمریکا ایجاد کرده است. اتحادیه اروپا با اعلام آمادگی برای مقابله به مثل، تلاش کرد جایگاه خود را به عنوان یک قدرت مستقل تقویت کند. اما واکنشهای بعدی آمریکا نشان داد که اروپا هنوز در بسیاری از حوزهها، بهویژه در مسائل راهبردی، ظرفیت لازم برای مقابله را ندارد. این وضعیت یک پرسش اساسی را ایجاد میکند: چرا اروپا باوجود تمایل ظاهری به استقلال، نتوانسته اقدامات مؤثری در این مسیر انجام دهد؟
💢وابستگی نظامی؛ از تسلط امنیتی تا ضعف فناوری
🔸وابستگی نظامی اروپا به آمریکا، ریشه در دوران جنگ سرد دارد؛ زمانی که آمریکا امنیت اروپا را در برابر تهدید شوروی تأمین میکرد. انتظار میرفت با پایان جنگ سرد، این وابستگی کاهش یابد، اما تحولات اخیر مانند جنگ اوکراین نشان دادند که این روند معکوس شده است. کشورهای اروپایی همچنان بهشدت به حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی آمریکا وابستهاند. بیشتر کمکهای اروپا به اوکراین جنبه بشردوستانه دارد، در حالی که کمکهای نظامی عمدتا از سوی آمریکا انجام میشود.
🔸در سال ۲۰۲۳، اروپا حدود ۱۳ میلیارد یورو در تحقیقات نظامی هزینه کرد که در مقایسه با ۱۲۹ میلیارد یورو در آمریکا رقم ناچیزی است. این اختلاف، عقبماندگی فناوری نظامی اروپا را آشکار میکند. اگرچه صنایع دفاعی اروپایی در حال تلاش برای کاهش این وابستگیاند، اما محدودیتهایی مانند کندی تولید، وابستگی به مواد اولیه خارجی و هزینههای بالا، مانع پیشرفت جدی شدهاند. اهدافی مانند اختصاص ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی به حوزه نظامی نیز با موانع اقتصادی و اجتماعی مواجه است و حتی در بهترین حالت، فقط میتواند از وابستگی به تسلیحات متعارف بکاهد، نه فناوریهای پیشرفته.
💢وابستگی اقتصادی؛ تعادل شکننده و سلطه آمریکایی
🔸رابطه اقتصادی آمریکا و اروپا پیچیده و متقابل است. با وجود تلاشهای اروپا برای تنوعبخشی به شرکای تجاری، آمریکا همچنان دست بالا را در روابط دوجانبه دارد. بحرانهای اقتصادی اخیر و جنگ اوکراین، این عدم توازن را تشدید کردهاند. اروپا در صادرات، خدمات فناوریمحور و سیستمهای مالی به آمریکا وابسته است. در حوزه انرژی نیز حدود ۲۰ درصد منابع اروپا از آمریکا تأمین میشود و سهم گاز طبیعی مایع آمریکایی به حدود ۵۰ درصد میرسد.
🔸گرچه اروپا سعی کرده منابع انرژی و تجاری خود را با همکاری با کشورهای آسیای میانه و آمریکای لاتین متنوع کند، اما هنوز به استقلال اقتصادی مؤثری دست نیافته است. این وابستگی در میان کشورهای اروپایی نیز یکسان نیست؛ برای مثال، انگلستان و فرانسه استقلال بیشتری دارند، در حالی که آلمان و ایتالیا بیشتر به فناوری و بازار آمریکا وابستهاند. با اینکه اروپا وابستگی مطلق اقتصادی ندارد، هر نوسانی در این رابطه میتواند اقتصاد آسیبپذیر اروپا را تحت فشار قرار دهد.
💢اختلافات داخلی اروپا؛ مانع اصلی استقلال راهبردی
🔸پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا اروپا را تحت چتر حمایتی خود قرار داد، اما از آغاز قرن بیست و یکم و به خصوص زمان ریاستجمهوری ترامپ، اروپا متوجه شد که نمیتواند مانند گذشته به حمایتهای آمریکا دلگرم باشد. کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۴ نشان داد که ارزشهای مشترک میان آمریکا و اروپا در حال فروپاشی است.
🔸در این زمینه میان کشورهای اروپایی اختلاف نظر جدی وجود دارد. کشورهایی مانند آلمان و ایتالیا از همکاری با آمریکا منافع اقتصادی زیادی میبرند و حفظ وابستگی ولو با انعطافپذیری بیشتر را ترجیح میدهند، در حالی که فرانسه و بریتانیا بر استقلال تأکید دارند. این اختلافات داخلی مانع تدوین یک راهبرد واحد و مؤثر شده است. رهبران اروپایی از یکسو نگران تبعات اقتصادی کاهش وابستگیاند و از سوی دیگر، به ضرورت استقلال سیاسی و امنیتی واقف هستند. این تعارض منافع فضای سیاسی اروپا را پیچیده کرده است. سفر اخیر امانوئل مکرون به بریتانیا و تأکید او بر آمادگی اروپا برای کاهش وابستگی به چین و آمریکا، گویای همین تلاش است.
💢جمعبندی
✅اروپا همچنان در حوزههای کلیدی به آمریکا وابسته است. تلاشهایی برای کاهش این وابستگی انجام شده، اما جنگ اوکراین، ساختار اقتصادی و نظامی، و بهویژه فقدان اراده سیاسی مشترک، مانع پیشرفت مؤثر شدهاند. تغییرات در سیاستهای آمریکا، بهویژه با بازگشت ترامپ، وضعیت را پیچیدهتر کرده، اما این تحولات میتوانند انگیزهای برای تقویت اراده سیاسی اروپا جهت کاهش وابستگی باشند. در غیر این صورت، اروپا همچنان در تله وابستگی به آمریکا گرفتار خواهد ماند.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/541
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐اجرای مکانیسم ماشه چه تبعاتی برای ایران دارد؟
#تحلیل_کوتاه
#مذاکرات_هستهای
📝احسان کیانی
🔹مکانیسم ماشه تعبیری است که برای بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران شامل قطعنامههای ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸)، ۱۸۸۷ (۲۰۰۹) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) طبق ماده ۳۷ برجام به کار برده میشود. کشورهای اروپایی تهدید کرده اند اگر تا پایان اوت توافقی صورت نگیرد این مکانیسم را به اجرا می گذراند. این اقدام، پیامدهایی بر اقتصاد، دیپلماسی و وضعیت نظامی ایران در گسترده و شدت متفاوتی دارد که به طور خلاصه به این ترتیب قابل ذکر است:
💢اقتصادی
🔸مهمترین پیامد اقتصادی بازگشت تحریمها، نظارت بر حملونقل دریایی و محدودیت در ارائه سوخت به کشتیهای ایرانی، چه از مبدأ ایران و چه به مقصد ایران است که میتواند منجر به افزایش هزینه بیمه نفتکشها و کشتیهای ایرانی یا حتی توقف بیمه از سوی بعضی شرکتهای بیمهگذار شود. علاوه بر اینکه به دلیل فضای ایجادشده علیه ایران، ممکن است ایران مجبور شود برای ترغیب خریداران، تخفیف بیشتری ارائه دهد. بنابراین این رخداد در حوزه صادرات نفت، عملاً هزینه (و نه میزان) فروش نفت ایران و همچنین درآمد حاصله از صادرات فرآوردههای نفتی و فلزات را تحت تأثیر قرار میدهد.
🔸دومین تأثیر اقتصادی این اقدام، افزایش محدودیتهای بانکی است که تسویه حسابهای ارزی طرفهای خارجی، حتی بانکهای چینی با بانکهای ایرانی را دشوارتر خواهد ساخت. البته عمده این تحریمها و عدم همکاریهای بانکی اکنون از سوی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیز اِعمال میشود، ولی این نگرانی وجود دارد که با بازگشت تحریمهای شورای امنیت، گستره کشورهایی که به این تحریمها میپیوندند، بیشتر شود. در واقع با اجرای ماشه ریسک همکاری با ایران از سوی دیگر کشورها افزایش یافته و شرکتها و مؤسسات مالی خصوصی نیز همکاری کمتری خواهند داشت.
💢دیپلماتیک
🔸بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت، سبب خواهد شد تا آمریکا و اسرائیل بار دیگر با فضاسازی در رسانههای جریان اصلی و عملیات روانی علیه ایران، جمهوری اسلامی را به مثابه تهدیدی برای امنیت جهانی و بازیگری غیرهمکار که ناقض قواعد بینالمللی است، معرفی کنند. گفتنی است که قطعنامههای ۱۷۳۷، ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹، اقدامات دیگر کشورها علیه ایران را ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد توجیه کردهاند. مادهای که طبق آن «شورای امنیت میتواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات خود، از اقدامات غیرمسلحانه، مانند قطع کامل یا جزئی روابط اقتصادی، حملونقل، ارتباطات و روابط دیپلماتیک استفاده کند». به بیان دیگر، ادراک منفی ناشی از تداوم پرونده ایران در شورای امنیت، میتواند بر نوع و نحوه همکاری برخی کشورهای ضعیفتر و قدرتهای منطقهای با ایران، تأثیری کاهنده داشته باشد. البته حملات اخیر آمریکا و اسرائیل به ایران و بهویژه تأسیسات هستهای تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مانعی جدی در مسیر ایجاد این برچسب خواهد بود. علاوه بر این، مخالفت چین و روسیه با اجرای مکانیسم ماشه، میتواند از شدت این فضاسازی بکاهد.
💢نظامی
🔸مهمترین تبعات این اقدام در حوزه نظامی، احیای تحریمهای تسلیحاتی است که فروش، انتقال یا صادرات مستقیم و غیرمستقیم موشک، جنگنده، بالگرد، تانک، خودروهای زرهی و سامانههای دفاع ضدهوایی را تحت تحریم قرار خواهد داد. همچنین دریافت پشتیبانی فنی، آموزشی و مالی در حوزه نظامی و فروش تسلیحات ایرانی (مانند پهپادها) به دیگر کشورها نیز محدودیت جدی خواهد داشت. نکته مهم دیگر اینکه طبق این تحریمها، ایران نباید به ساخت موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای اقدام کند. تفسیرپذیری این گزاره میتواند محدودیتهای جدی بر واردات قطعات، مواد و فناوریهای لازم برای تولید موشکهای بالستیک بگذارد. این موضوع در شرایطی که ایران پس از حملات اخیر اسرائیل درصدد تقویت آفند موشکی و سامانههای پدافندی خود برآمده، میتواند مشکلساز باشد.
🔸به نظر میرسد به طور موازی، مذاکرات فعال ایران با پکن و مسکو از یکسو و تقویت قدرت نظامی و همچنین ایجاد بازدارندگی در «محدوده خاکستری» از طریق عملیاتهای غیررسمی، میتواند مانع اجرای برخی محدودیتها مانند بازرسی و توقیف نفتکشها و کشتیهای ایرانی از سوی دیگر کشورها شود.
✅علاوه بر این اگر اراده مسکو و پکن بر عدم تعهد به اجرای تحریمهای قبلی، ناظر به عدم مشروعیت کشورهای اروپایی برای اجرای این مکانیسم باشد، میتواند اراده برخی کشورهای غیرغربی و نزدیک به این دو قدرت جهانی در عدم همکاری با ایران را نیز تضعیف کند.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/536
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐طرح چین برای ترامپ و پس از ترامپ
▪️آکادمی چین
#جهان_شرقی
#آمریکا #چین
🔸در مذاکرات ۹ تا ۱۰ ژوئن ۲۰۲۵ در لندن، چین و آمریکا بر چارچوب توافق تجاری اصولی توافق کردند که براساس گفتوگوهای قبلی و تماس رهبران در ۵ ژوئن شکل گرفت. طبق این چارچوب، چین درخواستهای مجاز کنترل صادرات را بررسی و تصویب خواهد کرد و آمریکا برخی محدودیتهای تجاری علیه چین را لغو خواهد کرد.
🔹این تحولات نشان میدهد که رقابت تجاری دو کشور از جنگ تعرفهای (که در آمریکا اجماع ندارد) به جنگ زنجیره تأمین و فناوری (که کنترل صادرات فناوری حمایت سیاسی گسترده دارد) تغییر یافته است. پایان مذاکرات لندن، آغاز مرحلهای جدید از همکاری مشروط در دوره دوم ترامپ به شمار میرود.
💢جنگ تعرفهای ترامپ علیه چین: فاقد اجماع سیاسی در ایالات متحده
🔹جنگ تعرفهای ترامپ علیه چین در آمریکا اجماع سیاسی نداشت و با اهداف متناقضی مانند کاهش کسری تجاری، بازگرداندن تولید و چانهزنی دنبال شد. اجرای ناپایدار و آشفته این سیاستها موجب نارضایتی مصرفکنندگان و شرکتها شد و بازارها واکنش منفی نشان دادند؛ شاخص S&P 500 حدود ۱۹٪ سقوط کرد و در آوریل ۲۰۲۵ به پایینترین سطح سال رسید. در نهایت، افزایش نرخ بهره و فشار بازارها ترامپ را مجبور به عقبنشینی از تعرفههای جدید کرد.
🔹چهار نکته کلیدی درباره آینده جنگ تجاری:
1️⃣تعرفههای ترامپ فاقد حمایت سیاسی و عمومی پایدار در آمریکا هستند.
2️⃣بازارها این تعرفهها را فعلاً قابل تحمل میدانند و تورم یا رکود شدید دیده نمیشود.
3️⃣نخبگان سیاسی و اقتصادی معتقدند تعرفهها تا حدی اهداف فشار بر چین و تعدیل زنجیره تأمین را محقق کردهاند.
4️⃣الگوی «TACO» (ترامپ همیشه عقبنشینی میکند) در بازار تثبیت شده و تهدیدهای تعرفهای او دیگر چندان جدی گرفته نمیشوند.
🔹رقابت آمریکا و چین از جنگ تعرفهای به جنگ فناوری با حمایت دوحزبی تبدیل شده است. دولت بایدن با تمرکز بر کنترل صادرات فناوریهای حساس، راهبرد «جداسازی راهبردی» را اجرا میکرد تا برتری فناورانه آمریکا حفظ شود. این راهبرد شامل جلوگیری از انتقال فناوری و تحریم شرکتهای چینی بود. در سال ۲۰۲۵، ممنوعیتهای مهمی در حوزه نرمافزار، موتور هواپیما و مواد شیمیایی اعمال شده است. این اقدامات با هدف حفظ امنیت ملی، حتی به قیمت زیان برخی شرکتهای آمریکایی، دنبال میشوند.
🔹رقابت چین و آمریکا از جنگ تعرفهای به نبردی فناوریمحور با اهداف روشن و پشتیبانی گسترده تغییر یافته است. آمریکا با کنترل صادرات فناوریهای پیشرفته و چین با محدودیت صادرات عناصر نادر، از نقاط گلوگاهی یکدیگر برای اعمال فشار استفاده میکنند. توافق اخیر دو کشور برای کاهش موانع تجاری، موقتی و نشانهای از آغاز «زنجیره تأمین سلاحسازیشده» است. بازگشت ترامپ با تمرکز بر تعرفهها و رویکرد معاملاتیاش، فرصتی کوتاهمدت برای چین فراهم کرده تا راهبرد خود را بازتنظیم کند.
💢فرصت استراتژیک چین: پنجرهای حیاتی برای مبادله زمان با فضا
🔹بازگشت ترامپ به قدرت،هرچند بر پیچیدگی روابط آمریکا و چین افزوده، اما بهدلیل ویژگیهای خاص شخصیتیاش، یک فرصت راهبردی موقت برای چین ایجاد کرده است. تمرکز ترامپ بر تعرفهها بهجای فناوری و امنیت باعث شده چین بتواند در قالب مذاکرات تجاری، برای کسب امتیاز در حوزه فناوری فشار وارد کند. از آنجا که ترامپ بهشدت معاملاتی، کوتاهنگر و بیعلاقه به مفاهیم راهبردی است، امکان توافقات موضوعمحور میان دوکشور افزایش یافته و انسجام سیاست بلندمدت ضدچینی آمریکا نیز دچار اختلال شده است.
🔹همین امر به چین زمان و فضای لازم برای بازتنظیم موقعیت راهبردی خود داده است. با این حال، چین بایددرک روشنی از مسیر واقعی سیاست آمریکا داشته باشد: ترامپ یک استثناست و پس از خروج او، سیاست فشار فناوریمحور با حمایت قوی دوحزبی ادامه خواهد یافت. از همین رو،چین باید اقدامات متقابل هوشمندانهتری اتخاذ کند از جمله تقویت نظام کنترل صادرات منابع حیاتی مانند عناصر نادر خاکی، یافتن اهرمهای فشار جدید در حوزههای فناوری نوظهور وتسریع نوآوری بومی در فناوریهایی چون نیمهرسانا، موتورهای هواپیما و مواد پیشرفته.
✅در نهایت، چین باید به فوریت لحظه و موقتیبودن این «پنجره راهبردی» آگاه باشد و با اجرای قاطعانه یک راهبرد فناورانه و امنیتی، در این رقابت بلندمدت جایگاه برتری را تثبیت کند. تجربه تاریخی نشان داده که قدرتهای بزرگ از طریق بهرهبرداری هوشمندانه از چنین فرصتهایی به برتری دست یافتهاند. اکنون نیز چنین فرصتی، هرچند گذرا، پیش روی چین قرار دارد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/534
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️چرا موضع ترکیه پس از جنگ ۱۲ روزه نسبت به ایران تغییر کرد؟
◼️مركز رع للدراسات الاستراتيجية- مصر
📝عبد الرحمن سعد الدين
#رویة_العربیة
#ترکیه
🔹بیانیه اردوغان در دفاع از حق طبیعی و قانونی ایران برای دفاع از خود مقابل اسرائیل احتیاط آمیز بود. موضع رئیسجمهور ترکیه نشان دهنده نگرانیهای این کشور در زمینههای امنیتی و تعارضات منطقهای بود. درخواست اردوغان از سوریه و عراق مبنی بر عدم مداخله در جنگ برای جلوگیری از گسترش تنش نشان داد ترکیه از درگیری مستقیم با اسرائیل پرهیز دارد. اما این جنگ چگونه روابط ایران و ترکیه را تحت تاثیر قرار داد؟
💢روابط پیشین
🔹روابط ایران و ترکیه پیش از جنگ ۱۲ روزه دارای ویژگیهایی بود که برخی از آنها به شرح زیر است:
الف) نزدیکی اقتصادی
🔹روابط اقتصادی ایران و ترکیه باوجود تنشهای سیاسی از سال ۲۰۱۱، یکی از محورهای اصلی همکاری دو کشور بوده است. اختلافنظر درباره بحران سوریه تأثیر منفی داشت، اما بهدلیل نیاز متقابل به نفت، گاز و صادرات، این همکاریها تقویت شد. ایران در شرایط تحریم به بازار ترکیه وابسته است و ترکیه نیز به منابع انرژی ایران نیاز دارد.
ب) تضاد سیاسی
🔹اختلافات منطقهای میان ایران و ترکیه در بحران سوریه، عراق و مسئله کردها برجسته است. ترکیه از مخالفان بشار اسد حمایت میکرد، درحالیکه سوریه اسد متحد ایران بود. در عراق، ایران از شیعیان حمایت میکند و ترکیه خواهان عراقی نزدیک به خود است. هر دو کشور با تشکیل کشور کردی مستقل مخالفاند، زیرا این موضوع کردهای هردو طرف را تحریک میکند. بااینحال، رهبران دو کشور با مدیریت تنشها مانع از بحران جدی شدهاند. ترکیه از نفوذ ایران در منطقه آگاه است و ایران نیز در شرایط فشار بینالمللی حفظ روابط با ترکیه را ضروری میداند که باعث کنترل نسبی تنشها شده است.
💢مرزهای تغییر
بهگفته ناظران، روابط ایران و ترکیه پس از جنگ ۱۲ روزه دستخوش تغییراتی شده است که در موارد زیر نمود دارد:
🔹 موضع محتاطانه ترکیه: ترکیه تجاوز اسرائیل به ایران را محکوم و حق ایران را در دفاع مشروع تأیید کرد. بااینحال، ترکیه با احتیاط عمل کرده و از ورود مستقیم به درگیری خودداری میکند تا از خسارات امنیتی و اقتصادی جلوگیری شود. اردوغان همچنین از سوریه و عراق نیز درخواست نمود که درگیریها را کنترل و از گسترش جنگ جلوگیری کنند.
🔹پیامدهای داخلی و منطقهای: جنگ اخیر فشار زیادی بر اردوغان وارد کرده، بهویژه نگرانی از موج پناهجویان ایرانی مشابه بحران سوریه که منجر به ورود چهار میلیون پناهجو به ترکیه شد. این بحران ممکن است نارضایتی داخلی و کاهش حمایت از حزب حاکم را به همراه داشته باشد. بیثباتی ایران میتواند فعالیت گروههای مسلح کردی را افزایش داده که تهدیدی برای ترکیه است. همچنین ترکیه تلاش میکند دولت احمد الشرع را تقویت و از تشکیل هرگونه دولت مستقل کردی و یا دروزی جلوگیری کند، این درحالی است که اسرائیل به دنبال ایجاد دولت دروزی مستقل در جنوب است که یکپارچگی مد نظر ترکیه را تهدید میکند.
🔹اقدامات راهبردی: ترکیه برای مقابله با تهدیدات جنگ ایران و اسرائیل، اقداماتی پیشگیرانه انجام داد. نشستی چهارجانبه در وزارت خارجه برگزار و تحرکات نظامی با سامانههای راداری و هواپیماهای نظارتی آمریکایی رصد شد. ترکیه خود را بهعنوان میانجی منطقهای معرفی نمود. این کشور آمادگی خود را برای میانجیگری مذاکرات هستهای ایران و آمریکا اعلام کرد. آنکارا پیشتر در بحران روسیه و اوکراین نیز نقش میانجی داشت. همچنین ترکیه در بحران غزه میانجیگری کرده و تلاش میکند عملیات اسرائیل را متوقف و کمکهای انسانی ارائه دهد.
💢آینده روابط
1️⃣ نزدیکی تاکتیکی: جنگ ایران و اسرائیل احتمالاً همکاری کوتاهمدت ایران و ترکیه را برای امنیت مرزها افزایش میدهد. کاهش نفوذ ایران و افزایش نفوذ ترکیه و اسرائیل باعث رقابت منطقهای شده است. این رقابت، ترکیه را بهسوی همکاری با ایران سوق میدهد، زیرا سقوط ایران میتواند نفوذ اسرائیل را گسترش داده و بر موقعیت ترکیه تأثیر منفی بگذارد.
2️⃣ احتیاط استراتژیک: باوجود نزدیکی احتمالی آینده میان ایران و ترکیه، بیاعتمادی ساختاری ناشی از اختلافات منطقهای باقی و ممکن است هر لحظه به بحران منجر شود. ترکیه تلاش دارد خلأ ایران را پر کرده و نفوذ خود را گسترش دهد، درحالیکه ایران درصدد بازسازی نفوذ پیشین است. این وضعیت میتواند تنشهای موقتی ایجاد کند، اما به دلیل منافع مشترک و دشمنی با اسرائیل، این تنشها ممکن است موقتاً نادیده گرفته شوند تا از درگیری گسترده جلوگیری شود.
🔁مطالب مرتبط
▫️ترکیه و اسرائیل در معرض خطر رویارویی هستند!
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/532
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️استراتژی «چمنزنی» اسرائیل برای از بین بردن تهدید ایران!
▪️مرکز مطالعات امنیت و امورخارجی اورشلیم
#تهران_ریویو
#ایران_اسرائیل
🔹ارزیابی مقامات آمریکایی این است که علیرغم حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران، این کشور علاقهمند به ازسرگیری مذاکرات برای دستیابی به یک توافق جدید است. علاقهای که عمدتاً ناشی از فشارهای شدید اقتصادی و تمایل به لغو تحریمهای فلجکننده غرب است. سیاست آمریکا آن است که از غنیسازی مجدد اورانیوم توسط ایران جلوگیری کرده و ذخایر اورانیوم غنیشده آن را در قالب یک توافق سیاسی از ایران خارج کند.
🔸با این حال، مقامات ایرانی حتی پس از آخرین حمله به زیرساختهای هستهایشان نیز بر غنیسازی در داخل ایران تأکید دارند. آنان نگراناند که هرگونه امتیازدادن در این مرحله بهمثابه نشانهای از ضعف تلقی شده و آمریکا و اسرائیل را به طرح خواستههای بیشتری همچون محدودیت در برنامه موشکهای بالستیک تشویق کند.
🔸بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید، توازن منطقهای را بهطور چشمگیری تغییر داده است. تا همین اواخر، ایران در زمینه برنامههای هستهای و موشکی خود تقریباً بدون مزاحمت عمل میکرد. اما امروز ایران در شرایط سختی قرار دارد. قواعد بازی تغییر کرده و بهزودی باز هم دگرگون خواهند شد.
🔸در نهم ژوئیه، وزیر دفاع اسرائیل، در مراسم فارغالتحصیلی دانشکده امنیت ملی اعلام کرد: «چالش ما روشن است: باید مطمئن شویم که ایران دیگر توانایی تهدید شهروندان ما را نداشته باشد. ما باید برنامهای اجرایی تدوین کنیم تا مانع بازسازی ظرفیتهایی شویم که ایران پیش از عملیات در اختیار داشت.»
💢 نقشهراه ایران چیست؟
🔸نبرد ۱۲روزه تنها نخستین دور از یک رویارویی گستردهتر بوده است. این جنگ غرور ملی ایران را بهشدت جریحهدار کرده و عطش انتقام را برانگیخته است. ایران هماکنون در حال بازسازی شبکه پدافند هوایی خود است که در جریان حملات نیروی هوایی اسرائیل آسیب دید. تهران فورا تلاشهای دیپلماتیک با چندین کشور را برای تسریع این روند آغاز کرده است. گام بعدی ایران، احتمالاً ازسرگیری تولید موشکهای بالستیک خواهد بود، و پس از آن در قالب توافقی جدید با ایالات متحده یا بهصورت یکجانبه به غنیسازی اورانیوم بازخواهد گشت.
🔸نقشهراه جدید ایران، ایجاب میکند که آمریکا و اسرائیل رویکرد خود را بازتنظیم کرده و سطح هماهنگی دوجانبه را افزایش دهند. این موضوع، محور اصلی دیدارهای نتانیاهو با مقامات آمریکایی در واشنگتن بوده است. سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا بهدقت در حال رصد اقدامات ایران برای بازسازی هستند تا از هرگونه تلاشی برای خنثیسازی پیامدهای حملات اخیر جلوگیری کنند.
🔸افزایش دوباره تنشها کاملاً محتمل است، چرا که هم ایالات متحده و هم اسرائیل معتقدند هرگونه کاهش فشار نظامی یا سیاسی بر ایران، از سوی تهران بهعنوان نشانهای از ضعف تلقی خواهد شد. در همین راستا، ایالات متحده هفته گذشته تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد. اسرائیل نیز بر تداوم فشار نظامی برای ایجاد بازدارندگی پایدار تأکید دارد.
💢 هدف آمریکا و اسرائیل چیست؟
🔸هدف اصلی، جلوگیری از غنیسازی مجدد اورانیوم در تأسیسات مخفی است که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیستند و البته توقف تولید موشکهای بالستیک.
🔸برآوردهای اسرائیلی نشان میدهد که تا زمانی که آیتالله خامنهای در قدرت باشد نمیتوان تقابل با ایران را با یک ضربه قاطع به پایان رساند. از این رو، اسرائیل ترجیح میدهد استراتژی «جنگ میان جنگها» را از طریق مجموعهای از حملات هوایی یا عملیات مخفی موساد اجرا کند تا اهداف هستهای و موشکی ایران را بدون آنکه وارد جنگی تمامعیار شود، به تأخیر بیندازد یا مختل کند. با این حال، این راهبرد خالی از خطر نیست. اعمال دکترین «چمنزنی» بر ایران میتواند به چرخههای متقابل از تشدید تنش منجر شود.
🔸استراتژی جدید اسرائیل آن است که بهطرز نظاممندی، توانایی ایران برای دستیابی به سلاح هستهای را در بلندمدت تحلیل برد. هدف اسرائیل این است که تهران را وادار سازد درباره امکانپذیری و هزینههای احیای برنامه هستهای خود بازنگری کند.
🔸از منظر ایران، پایان جنگ در حالی که انسجام سیاسی و اجتماعی حفظ شده، زیرساختهای حیاتی سالم باقی مانده، و اسرائیل نتوانسته اقدامات ایران را مهار یا سرکوب کند به معنای شکست نخوردن ایران است.
✅اسرائیل اگر میخواهد پیروز باشد باید دستاوردهای نظامی خود را به سیاستی شفاف و قاطع ترجمه کند. در غیر این صورت، ایران ممکن است خود را بازسازی کرده و بکوشد با همکاری چین و حتی روسیه معادلات جدیدی در منطقه پدید آورد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/530
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️پنجره تحریم ایران در حال بستهشدن است!
▪️نشنالاینترست
#تهران_ریویو
#روسیه #ایران
🔹دولت نخست ترامپ تحریمهای اقتصادی را به طور یکجانبه علیه ایران بازگرداند. اما برای احیای تحریمهای بینالمللی کلیدی و تحریمهای هستهای سازمان ملل، این اروپاست که قدرت را در اختیار دارد. محدودیتهای بهجای مانده از توافق قدیمی ایران [برجام] به زودی منقضی خواهند شد. غروب برجام در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ فرا میرسد که در توافق «روز فسخ» توصیف شده است. اگر این روز بدون اقدامی از سوی غرب فرا برسد، احتمال طرح مجدد تحریمهای سازمان ملل علیه برنامه هستهای تسلیحاتی و موشکی ایران به طور دائمی منقضی خواهد شد و شورای امنیت بهطور رسمی پرونده هستهای ایران را خواهد بست. نباید اجازه داد چنین چیزی رخ دهد.
🔸خوشبختانه، توافق ایران مکانیزمی به نامه اسنپبک دارد که اجازه میدهد شرکتکنندگان در توافق بهطور یکجانبه و دائمی همه تحریمهای علیه ایران را به وضعیت گذشته و قویتر از پیشا۲۰۱۵ بازگردانند. از زمانی که آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ خارج شد، دولت ترامپ مسؤلیت اجرای اسنپبک را به دیگر شرکای غربی برجام یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان محول کرده است. اسنپبک به همراه تمامی تحریمهای سازمان ملل در ۱۸ اکتبر منقضی خواهد شد اما غرب تا این زمان وقت ندارد. هنگامی که فرایند اسنپبک آغاز گردد، به طور رسمی ۳۰ روز طول میکشد تا تحریمها بازگردند. در این بازه زمانی فرآیند بوروکراتیک و مباحثات در شورای امنیت میتواند گسترش یابند. چنین چیزی مهلت [استفاده از اسنپبک] را به ۱۰ سپتامبر کاهش میدهد.
🔸اسنپبک با خطر جدیتری نیز در شورای امنیت به دلیل ریاست دورهای آن مواجه است. هر ماه، یک عضو جدید شورا کنترل فرآیندهای اداری از جمله اجرای حیاتی و مهم اسنپبک را بر عهده میگیرد. روسیه ریاست شورای امنیت را در ماه اکتبر به دست میگیرد و مایل خواهد بود که فرآیند اسنپبک را که باید در سپتامبر آغاز شود متوقف یا تضعیف کند. در همین حال، پاکستان ریاست شورا را در ماه جولای بر عهده میگیرد و ممکن است قانع شود که درخواستهای تهران و مسکو را انجام دهد.
🔸عبور موفق اروپا از تقویم شورای امنیت نوک کوه یخ است. بخش دشوار برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل پس از احیا و اعمال آنها قرار دارد. رژیم تحریمهای سازمان ملل پیش از ۲۰۱۵ متکی بر یک هیئت هشتنفره بود تا بر پیشرفت، نظارت و پیشبرد اجرای تحریمها نظارت کند. با این حال، طبق چارچوب سازمان بودجه هیئت و آئیننامه آن نیازمند تجدید سالانه هستند. روسیه این مشکل را یکبار در سال گذشته ایجاد کرده بود و [طرح] گسترش هیئت مشابهی از متخصصین را برای تحریم علیه کره شمالی وتو کرده بود. مسکو تقریباً مطمئن است که از قدرت وتوی خود دوباره استفاده کند تا احیای عملی تحریمها را متوقف گرداند و غرب چندان کاری برای جلوگیری از روسیه نمیتواند انجام دهد. ایالات متحده و اروپا از همین الآن باید برای این مسئله آماده شوند.
🔸در غیاب اجرای تحریمها توسط سازمان ملل متحد، غرب باید فوراً اقدام به تشکیل ائتلافی چندملیتی از کشورهای همفکر کند که علاقهمند به اجرای تحریمهایی هستند که سازمان ملل از اجرای آنها خودداری میکند. این ائتلاف باید اطلاعات مربوط به تلاشهای تهران برای دور زدن تحریمها را با کشورهای عضو سازمان ملل که تمایل دارند، به اشتراک بگذارد و با استفاده از صدای جمعی خود، فشار بر همه کشورها را برای پایبندی به تحریمهای تجدید شده، افزایش دهد.
✅تحریمهای سازمان ملل هرگز نباید در وهله اول برداشته میشدند، چنانکه تهران نیز در پاسخ، جامعه جهانی را با یک دهه تروریسم و اخاذی هستهای پاداش داد. رهبران اروپایی برای مدت زیادی در برابر این رفتار مماشات کردند و اکنون زمان بسیار اندکی برای اصلاح این وضعیت باقی مانده است. با این حال، آنها فرصت مهمی برای همکاری با دولت ترامپ دارند تا نشان دهند میتوانند شرکای قدرتمندی در مقابله با تهدیدات مشترک باشند. اگر فعالسازی مجدد تحریمها و اقدامات اجرایی پس از آن به شکل صحیحی انجام شود، این میتواند نقطه عطفی برای ایجاد رابطهای سازندهتر میان دو سوی اقیانوس اطلس در مقابله با تهدیدات خاورمیانه باشد.
🔄موضوعات مرتبط
▫️جنگ ایران و اسرائیل و آینده مکانیسم ماشه
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/528
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐تهدید امنیت انرژی اسرائیل؛ درسهایی از حمله به پالایشگاه حیفا
#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#انرژی
🔸از زمان آغاز حملات اسرائیل علیه مردم غزه پس از عملیات طوفانالاقصی و گسترش دایره جنگ توسط رژیم به لبنان و سپس جمهوری اسلامی ایران، همواره یکی از توصیههای سیاستی برای مقابله موثر با اسرائیل، هدف قرار دادن زیرساخت انرژی بهعنوان یکی از نقاط آسیبپذیری این رژیم بوده است. علیرغم اینکه هدف قراردادن پالایشگاه حیفا بهعنوان بخشی از این پازل در طول جنگ 12 روزه بهوقوع پیوست اما زمینگیر نمودن رژیم در حوزه انرژی به اقدامات گستردهتری نیاز دارد.
💢اهمیت پالایشگاه حیفا و میزان تخریب وارده
🔹نیروهای مسلح ایران در پنجمین روز از جنگ 12 روزه و در واکنش به حمله اسرائیل به یکی از واحدهای فاز 14 پالایشگاه پارس جنوبی و همچنین پالایشگاه گازی فجر جم، پالایشگاه بازان واقع در بندر حیفا در سرزمینهای اشغالی را هدف موشکهای بالستیک قرار دادند. در اثر این حمله، سه تن از کارکنان پالایشگاه کشته و تاسیسات برق و بخار آن کاملا تخریب شدند.
🔹این حمله منجر به خروج یک ماهه پالایشگاه از مدار تولید شد. پالایشگاه حیفا در سال 2024 حدود 50% بنزین، 60% گازوئیل و 44% از گاز خانگی(LPG) سرزمینهای اشغالی را تامین کرده است. باتوجه به کمبود شدید ایجاد شده در زمینه گاز خانگی، وزیر انرژی اسرائیل طی نامهای به شرکتهای بخش انرژی، اولویتهای مصرف را بهترتیب برای بیمارستانها، تاسیسات وابسته بیمارستانی، نانواییها، شرکتهای غذایی، پناهگاهها و برخی شرکتهای تولیدی مهم اختصاص داده است. مصارف شخصی اعم از ذخایر متمرکز گاز در ساختمان و یا سیلندرهای گاز، در انتهای صف هستند.
💢مسیرهای جایگزین اسرائیل برای تامین سوخت
🔹باتوجه به اینکه اسرائیل هیچگاه تولیدکننده نفتخام بهشمار نمیرفته، همواره نسبت به تامین امنیت سوخت خود با نگرانی و آمادگی رفتار کرده است. مخازن استراتژیک ذخیره سوخت در صحرای نقب برای شرایط جنگ تمام عیار و از کار افتادن هر دو پالایشگاه موجود در سرزمینهای اشغالی در نظر گرفته شده است. هرچند به دلایل امنیتی موقعیت و میزان ذخایر آن فاش نشده اما گزارشها از امکان ذخیرهسازی میلیونها لیتر سوخت در این مخازن زیرزمینی خبر میدهند.
🔹بهعلاوه تمامی شرکتهای توزیع سوخت در اسرائیل موظف به تامین تاسیسات ذخیرهسازی هستند. برای مثال شرکتهای دلک، سونول، پاز و دورآلون از پیش ذخایر بنزین و گازوئیل داشتند. همچنین پالایشگاه اسدود با سرعت بیشتری در تلاش برای تامین سوخت در سرزمینهای اشغالی است. علاوه بر این، واردات فرآورده که پیشتر نیز از برخی کشورهای اروپایی انجام میشد شتاب بیشتری گرفته است. علیرغم تمامی این تمهیدات، برخی منابع از کسری هفتگی حدود 9 میلیون لیتری سوخت در اثر تعطیلی پالایشگاه حیفا خبر میدهند.
💢چرا تولید برق تحت شعاع قرار نگرفت؟
🔹نیاز اسرائیل به فرآوردههای سوختی تنها به مسئله حملونقل محدود نیست و گازوئیل تولیدی در شرایط اضطراری و عدم تامین گاز مورد نیاز، بهعنوان سوخت دوم نیروگاههای برق رژیم نیز به کار میرود. با این وجود باید در نظر داشت که حدود 60% از ظرفیت نیروگاهی اسرائیل گازسوز است که در صورت فقدان گاز به گازوئیل وابسته خواهد بود. این موضوع نیز در شرایطی رقم خواهد خورد که هرسه میدان اصلی گازی رژیم از مدار تولید خارج شوند، چرا که رژیم در حال حاضر دوبرابر نیاز مصرف نیروگاهی گاز تولید میکند و مابقی آن به مصر و اردن صادر میشود. به همین خاطر تعطیلی پالایشگاه حیفا در تولید برق اسرائیل خللی وارد نکرده است.
💢گزینههای پیشرو
✅بهنظر میرسد پیششرط ایجاد بحران انرژی در سرزمینهای اشغالی اقدام ترکیبی در راستای از کار انداختن منابع مختلف تامین انرژی آن است. بیش از 80% از مصارف فرآورده پالایشی در اسرائیل صرف حملونقل میشود که لازم است برای اخلال در تامین آن، علاوه بر پالایشگاههای حیفا و اسدود، تاسیسات ذخیرهسازی آنها نیز هدف قرار بگیرد. برای مثال پالایشگاه اسدود 66 تانکر ذخیرهسازی سوخت با ظرفیت ذخیره 9 میلیون لیتر دارد که میتواند در زمان از کار افتادن تولید، بخشی از کسری را جبران کند. مضاف بر این، ایجاد خاموشی گسترده در سرزمینهای اشغالی منوط به خارج شدن سه میدان مهم گازی تامار، کاریش و لویاتان(بیش از 97% تولید گاز اسرائیل) از مدار تولید است که تامینکننده سوخت حدود 60% از نیروگاههای برق اسرائیل است. در نهایت، ذخایر عظیم رژیم در صحرای نقب نیز هدفی راهبردی برای نیروهای مسلح ایران بهشمار میرود که اصابت موفق به آن در کنار سایر اهداف میتواند منجر به بحران وسیع انرژی در سرزمینهای اشغالی گردد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/526
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐/channel/InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐 دلایل روسیه برای شناسایی طالبان
#تحلیل_کوتاه
#طالبان #روسیه
🔸فدراسیون روسیه در روز سوم ژوئیه 2025 امارت اسلامی را به عنوان حکومت افغانستان به رسمیت شناخت و پرچم سفیدرنگ طالبان برای اولین بار در سفارت افغانستان در مسکو برافراشته شد. مجلس دومای روسیه در سپتامبر گذشته و بلافاصله پس از سقوط بشار اسد در سوریه، با تصویب لایحهای طالبان را از لیست دولتی گروههای تروریستی روسیه خارج نمود. اکنون و با فاصله چند روز پیش از خروج تحریرالشام از لیست تروریستی ایالات متحده، روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، در شناسایی دولت طالبان پیشقدم شده است.
🔹باید توجه داشت که ارتباط میان طالبان و روسیه از دیرباز رابطهای پیچیده بوده است. مبارزه جهادی مسلحانه، در واکنش به اشغال شوروی و حکومت وابستگان روسیه در افغانستان آغاز شد. بعدتر، هنگامی که گروههای مختلف مجاهدین بر سر تقسیم قدرت میجنگیدند، طالبان از قندهار برخاست و طومار حکومت مجاهدین را در هم پیچید. روسیه در دوره اول حکومت طالبان، از اتحاد شمال به عنوان مهمترین مخالف طالبان حمایت میکرد. پس از یازده سپتامپر و در جریان حمله آمریکا به افغانستان، ولادیمیر پوتین از ایالات متحده و ناتو پشتیبانی نمود و با گشودن آسمان و اشتراک اطلاعات، به سقوط طالبان کمک کرد. با اینهمه، مسکو سهم چندانی در ساختار قدرت جدید افغانستان پیدا نکرد و تداوم حضور نیروهای آمریکایی در آسیای میانه و تحرکات ناتو در این محیط، به سرعت مبدل به یک نگرانی بزرگتر برای روسیه گردید.
🔹در سالهای حضور آمریکا، طالبان مهمترین نیروی ضدغربی موجود در افغانستان بود و همین مسئله، نسبت میان روسیه و طالبان را متحول نمود. در واقع، تعاملات روسیه و طالبان پیش از بازگشت این گروه به قدرت در کابل رشد شایان توجهی پیدا کرد که مهمترین نمونه آن را باید مشارکت هیئتی از طالبان در فرمت مسکو در سال 2018 دانست. علیرغم اینکه دولت وقت افغانستان حاضر به فرستادن نمایندگان رسمی به این نشست نشد، بسیاری از چهرههای شاخص افغانستانی به صورت غیررسمی در این نشست گفتگوی بینالافغانی شرکت کردند و این روسیه بود که طالبان را برای اولین بار در قامت یک میهمان رسمی به نشستی در این سطح دعوت نمود. با گذشت چهار سال از استقرار طالبان در افغانستان، روسیه دلایل متعددی برای تعامل با طالبان دارد:
1️⃣ ترکیب نیروهای سیاسی حاکم در افغانستان برای مدت طولانی ثابت مانده و روسیه بیش از این نمیتواند منتظر تحرکی در میان مخالفان طالبان بماند. در واقع، برای روسیه به صرفه تر خواهد بود که عناصر میانهرو و عملگرای طالبان را به خود نزدیک کند، تا اینکه بخواهد اختلافات درونی مخالفان طالبان را حل و فصل نماید.
2️⃣ با سقوط بشار اسد، روسیه دست پایینتر را در معادلات منطقهای پیدا کرده و تدوام حضور نظامی این کشور در سوریه با ابهام مواجه است. نزدیکی به طالبان به عنوان بازیگری به حاشیه رانده شده از سوی کشورهای غربی، ممکن است این عدم توازن را تا اندازهای جبران کند.
3️⃣ افغانستان، در سالهای اخیر مبدل به مهمترین مرکز فعالیت داعش خراسان، یعنی همان عاملان حمله خونبار مارس 2024 در تالار کرکوس سیتی مسکو، گردیده است و بدون همکاری نزدیک با این گروه، مهار داعش در محیط منطقهای برای مسکو ممکن نخواهد بود. باید توجه داشت که روسیه با حذف طالبان از لیست گروههای تروریستی، صادرات تسلیحات متعارف به امارت اسلامی را نیز با هدف تجهیز آنها در برابر داعش خراسان آغاز نموده است.
4️⃣ تبعات جنگ اوکراین و تحریمهای غرب، رویکرد ژئواکونومیک روسیه را متحول نموده و این کشور اکنون تمرکز بیشتری بر بازارهای جنوبی و آسیایی در حوزه تجارت انرژی و محصولات کشاورزی دارد. عنصر جغرافیا، افغانستان را در قلب این تعاملات قرار میدهد و برای تکمیل طرحهایی همچون کریدور ریلی ترانس افغان و کریدور صادراتی گاز، همکاری امارت اسلامی حیاتی خواهد بود.
✅علیرغم همه این موارد، به نظر میرسد که اعطای امتیاز شناسایی به طالبان برای روسیه بیشتر قسمی بازی ژئوپولیتیکی باشد که در پاسخ به ضربه سوریه و در مقابله با غرب، آغاز شده است. برای طالبان اما شناسایی رسمی توسط یک عضو دائم شورای امنیت، اهمیتی نمادین خواهد داشت. چرا که میتواند به دومینویی از شناساییهای بیشتر در محیط منطقهای منجر شود که تحقق آن، بدون اصلاح الگوی حکمرانی و تشکیل حکومت فراگیر، تاکنون مهمترین هدف خارجی طالبان بوده است.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/524
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐/channel/InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐نمایان شدن ضعف صنعت دفاعی آمریکا پس از حمله به ایران
#روندهای_استراتژیک
🔸سایت آمریکایی فاکسبیزنس در گزارشی درباره وضعیت صنعت دفاعی آمریکا نوشت: «درگیری با ایران نشان داد که آمریکا باید درباره زنجیره تأمین صنایع دفاعی خود بازنگری کند.»این رسانه غربی به نقل از «براندون دانیلز»، مدیرعامل شرکت «اکسیجر» که در زمینه حوزه هوش مصنوعی فعال است، نوشت: «حملات اخیر آمریکا به ایران، نقاط ضعف صنعت دفاعی آمریکا را نمایان کرد.»
🔹دانیلز با اشاره به اینکه بیش از ۲۸ هزار شرکت آمریکایی به فناوریهایی وابسته هستند که در اسرائیل تولید، بهروزرسانی یا نگهداری میشوند، افزود: «با شروع درگیری اسرائیل و ایران، فعالیت این شرکتها با خطر اختلال مواجه شد.» او هشدار داد که در زنجیرههای تأمین پاییندستی، تعداد شرکتهای آمریکایی وابسته که میتوانند تحت تأثیر درگیری تهران و تلآویو قرار گیرند، ممکن است به دهها هزار شرکت برسد. وی با بیان اینکه آمریکا بهشدت در حوزه امنیت سایبری به رژیم صهیونیستی وابسته است، نوشت: «اسرائیل یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نرمافزارهای امنیتی در جهان است و این وابستگی، آمریکا را در زمان جنگ بسیار آسیبپذیر میکند.»
🔹اذعان این مدیر ارشد آمریکایی به آسیبپذیری دفاعی آمریکا، با توجه به وابستگی شدید زنجیره تأمین صنعت دفاعی و نظامی این کشور به رژیم صهیونیستی، پرده از چند واقعیت برمیدارد:
1️⃣نخست اینکه روابط آمریکا و اسرائیل، روابطی بسیار پیچیده و درهمتنیده است، بهویژه در عرصه صنایع نظامی و فناوریهای پیشرفته نظامی و سایبری، بهخصوص نرمافزارهای امنیتی. بهنحوی که اکنون فلسطین اشغالی به مرکزی برای تولید، بهروزرسانی و نگهداری انواع فناوریهایی تبدیل شده است که در صنعت دفاعی و نظامی ایالات متحده مورد استفاده قرار میگیرند.
2️⃣دوم اینکه این وابستگی موجب آسیبپذیری شدید شمار بسیار زیادی از شرکتهای آمریکایی شده که در عرصه فناوریهای نظامی یا دوگانه (نظامی و غیرنظامی) فعالیت دارند. زیرا وقوع شرایط اضطراری، مانند وضعیتی که در فلسطین اشغالی به دنبال پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل با شلیک صدها موشک و پهپاد رخ داد، موجب توقف یا کاهش شدید فعالیت شرکتهای اسرائیلی فعال در صنعت نظامی و حوزههای مرتبط شد. بدین ترتیب، زنجیره تأمین برای هزاران شرکت آمریکایی نیز دچار اختلال جدی شد. در صورت تداوم جنگ اسرائیل و ایران، این مسئله با وخامت دوچندان مواجه شده و ضربهای شدید به توانمندی نظامی ایالات متحده وارد میکرد.
🔹مدیرعامل شرکت اکسیجر در این زمینه گفت: «اگر درگیری اسرائیل با ایران به یک جنگ تمامعیار تبدیل میشد، ایالات متحده ناچار به بازطراحی فوری زنجیرههای تأمین خود برای پشتیبانی از سامانههایی مانند بمبافکن بی۲ میشد.» دانیلز با اشاره به اینکه آمریکا فقط توان تأمین قطعات مورد نیاز صنایع دفاعی برای چند روز یا چند هفته را دارد، گفت: «ایالات متحده باید زنجیره تأمین خود را برای افق ۶ ماه تا ۶ سال برنامهریزی کند.»
3️⃣سوم اینکه کارشناسان غربی مدتهاست درباره وابستگی زنجیره تأمین صنعت دفاعی ایالات متحده به خارج، بهویژه کشور چین و پیامدهای آن، هشدار دادهاند. «آنتونیو گراسفو»، تحلیلگر اقتصادی، هشدار داده که وابستگی زنجیره تأمین دفاعی آمریکا به چین، جزو دغدغههای جدی امنیت ملی آمریکا است و رفع این وابستگی چند دهه زمان میبرد و آمریکا را در این مدت آسیبپذیر میکند.
🔹هرچند دولتهای مختلف آمریکا اقداماتی را برای کاهش وابستگی به زنجیره تأمین چین در دستور کار خود قرار دادهاند، اما این تدابیر محدود بوده و اغلب صنایع دفاعی را هدف نمیگیرند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، در دوره اول ریاستجمهوری خود و جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا، به قانون مصوب تولید دفاعی استناد کردند تا صنعت داخلی آمریکا را با هدف ایجاد یک زنجیره تأمین ایمنتر و منعطفتر تقویت کنند.
🔹پایگاه صنعتی دفاعی، یکی دیگر از ابتکارات مهم بوده که با هدف تقویت انعطافپذیری زنجیره تأمین دفاعی آمریکا از طریق شراکتهای راهبردی و سرمایهگذاری روی ظرفیت داخلی توسعه یافته است. بااینحال، چین همچنان بخشی از زنجیره تأمین دفاعی آمریکا محسوب میشود.
✅اکنون نهتنها وابستگی زنجیره تأمین صنعت دفاعی آمریکا به چین، بلکه وابستگی آن به اسرائیل نیز به پاشنه آشیل این بخش بسیار مهم و حساس در ساختار صنعتی و نظامی ایالات متحده تبدیل شده و پایداری توانمندی نظامی آمریکا را در مواقع حساس و سرنوشتساز زیر سؤال برده است.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/522
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐/channel/InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐کدام کشورهای اروپایی از اسرائیل در جنگ حمایت نکردند؟
#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#اروپا
🔹در طول جنگ ایران و اسرائیل، گرچه هیچیک از کشورهای اروپایی موضع رسمی و کامل به نفع ایران اتخاذ نکردند، اما مواضع آنها بسیار متفاوت و حتی متضاد بود. به عنوان مثال، اگرچه آلمان موضعی کاملاً حمایتگرایانه از اسرائیل گرفت، اسپانیا به شدت اقدامات اسرائیل را محکوم کرد. این پرسش مطرح میشود که چرا کشورهای اروپایی با وجود اشتراک برخی ارزشها، مواضعی کاملاً متفاوت و گاه متضاد داشتند؟ پاسخ این سوال را باید در ترکیبی از عوامل ایدئولوژیک، منافع سیاسی و اقتصادی، و روابط تاریخی جستوجو کرد. در این تحلیل، تلاش شده است تا ضمن شناسایی دقیق مواضع مختلف کشورهای اروپایی، چرایی اتخاذ این مواضع نیز بررسی شود.
💢کشورهای حامی اسرائیل
🔸آلمان، بریتانیا، فرانسه، مقدونیه شمالی، رومانی، آلبانی و جمهوری چک از جمله کشورهایی بودند که نه تنها اقدام اسرائیل را محکوم نکردند بلکه به شکل ضمنی یا صریح از آن حمایت کردند و خواستار خویشتنداری ایران شدند. البته میزان و نوع حمایتهای این کشورها متفاوت بود؛ برای مثال، بریتانیا بیشتر به صورت ضمنی از اسرائیل حمایت کرد و حتی بین سیاستمداران این کشور، نظرات متناقض درباره حمایت از اسرائیل وجود داشت. در مقابل، مقامات آلمانی با موضعی کاملاً روشن، حمایت خود را اعلام کرد حتی اظهار شد که اسرائیل در حال انجام کار کثیفی به نمایندگی از غرب است. عمده دلایل این حمایتها شامل نفوذ لابی صهیونیستی در سیاستهای این کشورها، گرایشهای راستگرایانه دولتها، تنشهای ژئوپلیتیکی ناشی از حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین، و همچنین روابط سیاسی و اقتصادی محدود با ایران و ارتباطات قوی اقتصادی با اسرائیل بود. این عوامل دست به دست هم دادند تا این کشورها به وضوح جانب اسرائیل را بگیرند.
💢کشورهای خنثی
🔸لهستان، فنلاند، مجارستان، سوئد، صربستان، اتریش، ایتالیا، بلغارستان و بلژیک کشورهایی بودند که موضعی خنثی اتخاذ کردند. این کشورها از محکوم کردن اسرائیل خودداری کردند و تنها خواستار خویشتنداری و کاهش تنش از سوی هر دو طرف شدند. عمده دلیل این رویکرد، حفظ منافع اقتصادی و سیاسی با هر دو طرف بود؛ زیرا این کشورها هم روابط قابل توجهی با ایران و هم پیوندهای اقتصادی و سیاسی مهمی با اسرائیل داشتند. همچنین ترس از از دست دادن محبوبیت در داخل کشور و جلوگیری از قطبی شدن افکار عمومی موجب شد این دولتها ترجیح دهند به جای اعلام حمایت آشکار از اسرائیل، به اظهاراتی همچون برای جلوگیری از گسترش بحران باید راه حل دیپلماتیک در پیش گرفته شود، دست بزنند.
💢کشورهای منتقد اسرائیل
🔸در مقابل، ایرلند، اسپانیا، نروژ، لوکزامبورگ، اسلوونی و بوسنی و هرزگوین از جمله کشورهایی بودند که با وجود عدم حمایت رسمی از ایران، حملات اسرائیل را به شدت نقد کردند. دولت اسپانیا حملات اسرائیل را محکوم کرد و ایرلند آنها را بیثباتکننده اوضاع خاورمیانه خواند. وزیر خارجه لوکزامبورگ با اشاره به اینکه حملات در زمانی رخ داد که آمریکا و ایران در حال مذاکره بودند، اسرائیل را مورد انتقاد قرار داد. رئیسجمهور اسلوونی نیز هشدار داد که این حملات تنشها را در منطقه به شدت افزایش داده است. این کشورها به دلیل پایبندی بیشتر به حقوق بینالملل و یا دیدگاههای ضداسرائیلی مردمشان، همواره طرفدار فلسطین بودهاند و مخالفت آشکاری با سیاستهای اسرائیل دارند. البته به دلیل فقدان روابط نزدیک با ایران، هیچگاه از حق دفاع ایران یا حق داشتن انرژی هستهای مسالمتآمیز حمایت رسمی نکردند. این رویکرد نشاندهنده تفکیک بین نقد اسرائیل و حمایت از ایران است.
💢جمعبندی
✅کشورهای اروپایی با توجه به دیدگاهها، منافع اقتصادی و سیاسی، و تاریخچه روابط خود، مواضع مختلف و گاه متضادی نسبت به جنگ ایران و اسرائیل اتخاذ کردند. این تفاوتها باید با دقت و هوشمندی توسط ایران تحلیل شود تا سیاست خارجی و دیپلماسی خود را به بهترین شکل تنظیم کند. ایران میتواند از فرصت نزدیکی با کشورهای طرفدار فلسطین برای گسترش همکاریها و ایجاد ائتلافهای موثر بهره ببرد و همچنین راهکارهایی برای کاهش تنش با کشورهایی که موضع خنثی یا حمایت از اسرائیل دارند، بیابد. فهم دقیق این مواضع، کلید تعامل هوشمندانه با اروپا در شرایط پیچیده منطقهای کنونی است.
🔁مطالب مرتبط
▫️تروئیکای اروپایی و حمایت از اسرائیل در جنگ با ایران
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/520
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐 جنگ ایران و اسرائیل و آینده مکانیسم ماشه
#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#مذاکرات_هستهای
📝 علی محبی
🔹با وقوع جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، به نظر میرسد فصل تازه و تیرهتری در تعاملات و مذاکرات احتمالی میان ایران و اروپا پیرامون مسئله هستهای و مکانیسم ماشه آغاز شده است. اروپاییها با در اختیار داشتن اهرم مکانیسم ماشه، به دنبال افزایش فشار بر ایران هستند و رویکرد آنان دیگر محدود به کسب امتیازات هستهای نیست. از سوی دیگر، ایران نیز علاوه بر کاهش سطح اعتماد به اروپاییها، وارد دورهای از ابهام هستهای شده است که میتواند نشانهای از تمایل تهران به توسعه ظرفیتهای هستهای حساس تلقی شود. در چنین شرایطی، درک رویکردهای احتمالی ایران و اروپا در قبال مکانیسم ماشه و پیشبینی امکان فعالسازی یا عدم فعالسازی آن، اهمیت ویژهای دارد که در ادامه به آن پرداخته میشود.
💢رویکرد خصمانهتر اروپاییها
🔸اروپاییها در جریان این جنگ، واقعیت مواضع خود را آشکار ساختند و نشان دادند که اختلافشان با ایران محدود به مسئله هستهای نیست؛ بلکه با طرح ادعاهایی، مذاکرات را فراتر از این حوزه و شامل موضوعاتی همچون توان موشکی ایران و سرنوشت اتباع بازداشتشده خود در ایران کردهاند. اروپاییها اکنون ایران را در موضع ضعف میبینند و در پی کسب امتیازات بیشتری از تهران هستند. به همین دلیل، تهدید آنها درباره فعالسازی مکانیسم ماشه جدیتر شده است. گرچه ایران با اخراج بازرسان آژانس انرژی اتمی و تهدید به خروج از معاهده NPT گزینههای خود را در مذاکرات نشان داده است، اما با توجه به اینکه تروئیکای اروپایی دیگر صرفاً موضوع هستهای مسئلهشان نیست و فشار لابیهای ضدایرانی و اسرائیلی بر آنان شدت یافته، احتمال افزایش تنش و تمایل جدی به فعالسازی مکانیسم ماشه جهت همافزایی با فشار نظامی آمریکا و اسرائیل بر ایران افزایش یافته است.
💢توافق یا عدم توافق ایران با آمریکا و مکانیسم ماشه
🔸اروپاییها تلاش دارند با بهرهگیری از مکانیسم ماشه، جایگاه خود را در موضوع هستهای ایران احیا کنند، اما آنها برخلاف دور اول ترامپ که مانع از فعال شدن این مکانیسم از سوی آمریکا شدند این بار پیرو آمریکا خواهند بود. در صورت توافق آمریکا و ایران، بسیار بعید است اروپا مکانیسم ماشه را فعال سازد. هرچند فعالسازی این مکانیسم میتواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی شدیدی برای ایران به همراه داشته باشد، اما فشار و ضربه اقتصادی متقابلی نیز بر اروپا وارد خواهد کرد. با این حال، به دلیل وابستگی سیاسی اروپا به آمریکا، در صورتی که ایران به توافقی با واشنگتن نرسد، اروپاییها با هماهنگی کامل با آمریکا مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
💢واکنش ایران
🔸در پی جنگ، ایران با تعلیق بازرسیهای آژانس، پیامی قاطع به اروپا ارسال کرد مبنی بر اینکه در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، قطعاً از معاهده NPT خارج خواهد شد. در عین حال، تهران تلاش کرده مسیر دیپلماسی را حفظ کند تا از فعالسازی این مکانیسم جلوگیری شود، اما همزمان بر مواضع خود پایبند مانده و اعلام کرده حاضر به ارائه امتیازات غیرمنطقی و فراتر از حوزه هستهای برای ممانعت از فعالسازی نیست. در نتیجه، ایران ضمن حفظ فضای دیپلماسی، به دنبال ایجاد تعادلی میان مواضع قاطع و حفظ امکان مذاکره است؛ رویکردی که مستلزم بهرهگیری از ترکیبی هوشمندانه از فشار و تعامل یا همان چماق و هویج میباشد. در صورتی هم که مکانیسم ماشه فعال شود، ایران طبیعتا چارهای جز خروج از معاده NPT نخواهد داشت و تنشهای جدیتری در خصوص هستهای پیش خواهد آمد.
💢جمعبندی
✅احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا پس از جنگ ۱۲ روزه به دلیل تصور تضعیف ایران و هزینه نسبتاً پایین این اقدام، افزایش یافته است. اگرچه، رویکرد ابهامآمیز ایران در حوزه هستهای، ظن اروپا را نیز به تلاش تهران برای ساخت بمب اتم را تقویت کرده اما انگیزه اصلی آنها مهار ایران در چارچوب برنامه آمریکایی-اسرائیلی برای نظم جدید در غرب آسیا است. تنها دستیابی به توافقی میان ایران و آمریکا یا توافقی میان ایران و اروپا مبتنی بر رویکرد ترکیبی فشار و تعامل میتواند به طور قطعی مانع فعالسازی مکانیسم ماشه شود. از این رو، رویکرد دیپلماتیک ایران در ماههای باقیمانده تا موعد احتمالی فعالسازی مکانیسم ماشه، نقشی تعیینکننده و سرنوشتساز ایفا خواهد کرد.
🔁مطالب مرتبط
▫️مذاکرات ایران و تروئیکا؛ آتشبس با آمریکا، ماشه در دست اروپا
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/518
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐/channel/InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐حذف هند از پروژه چابهار؛ مطلوبیت و ملاحظات
#تحلیل_کوتاه
#لجستیک #چابهار
#هند #ایران
🔹کمتر تحلیلگری ممکن است مشارکت ایران با هند در چابهار را یک تجربه موفق همکاری برشمارد. با گذشت قریب به ده سال از انعقاد موافقتنامه سه جانبه بندر، سرمایهگذاری بهرهبردار هندی در این بندر تنها به اندازه انتقال شش جرثقیل بوده و رونق کنونی بندر نیز بیشتر متاثر از هدایت بار توسط ایران است. تقریبا همه تحلیلگران بر این نکته اتفاق نظر دارند که فارغ از ملاحظات فنی و حقوقی، هند متاثر از دو عنصر بیرونی توجه راهبردی به مراتب کمتری به بندر چابهار داشته است: (۱) تحریمهای ایالات متحده آمریکا و (۲) سقوط جمهوری در افغانستان؛ با این وجود، درباره علت تداوم حضور هند در این پروژه و انعقاد قرارداد جدید توسط این کشور اختلاف نظر وجود دارد.
🔸علیرغم تاکید هند بر روابط متوازن با طرفهای مختلف در غرب آسیا و اهمیت چابهار در تامین دسترسی این کشور به آسیای میانه (به عنوان بخشی از همسایگی موسع این کشور)، بسیاری معتقدند که هند برای ممانعت از حضور چین باصطلاح این پروژه راهبردی را زخمی نموده و قصد ندارد توسعه آن را به شکل جدی دنبال کند. مواضع اخیر هند در خصوص مسائل منطقهای، در حقیقت بازتاب دهنده بازیگری و بازیگردانی این کشور در نظم مطلوب آمریکایی در محیط آسیا-پاسیفیک به حساب میرود که آخرین نمود این بازیگری را میتوان در اجتناب هند از محکومیت اقدامات اسرائیل، از هفت اکتبر تاکنون، منجمله حمله به ایران، مشاهده نمود.
🔸در واقع، نزدیکی فزاینده هند به اسرائیل، در کنار تنش با پاکستان، این نگرانی را تقویت نموده که حضور هند در مکران، به بستری برای تحریک گسل قومی بلوچستان (علیه پاکستان و ایران) مبدل شود و این نگرانی، منجر به طرح مسئله خلع ید هند در پروژه چابهار در محافل مختلف شده است.
💢آیا خلع ید مطلوب است؟
🔸معافیت تحریمی بندر چابهار تمدید نشده است و در سایه اختلافات تعرفهای، به نظر میرسد که هند، حتی بیشتر از دوره قبلی ریاستجمهوری ترامپ، به کارزار فشار حداکثری آمریکا در موضوع تحریمها پیوسته باشد. بر همین اساس، احتمال تحقق سرمایهگذاری مستقیم (۱۲۰ میلیون دلار) و خط اعتباری وعده شده (۲۵۰ میلیون دلار) پایین است و با عدم توسعه بندر چابهار، سایر اهداف توسعهای کشور در مکران نیز با مخاطره مواجه خواهد شد. علاوه بر این، تداوم وضعیت کنونی برای یک دوره ده ساله، به طور قطع منجر به حذف این بندر از گردونه رقابتهای کریدوری خواهد شد.
🔸لذا اگر برنامه ایجابی مشخص، شفاف و عملگرایانه در خصوص توسعه بندر چابهار در قالب مشارکت خارجی یا از طریق منابع داخلی وجود داشته باشد، تداوم همکاری ابهامآلود کنونی با هند توجیه نخواهد داشت. توجه به سه قید ذکر شده اهمیتی ویژه دارد؛ چرا که در سالهای اخیر، دیگران نیز سرمایهگذاری در ایران را به دیده تردید نگریستهاند و محدودیتهای بسیاری در مسیر هدایت منابع داخلی وجود دارد.
🔸با توجه به توقف تبادلات نفتی میان ایران و هند، بندر چابهار اکنون کلانترین عنصر پیونددهنده دو کشور به یکدیگر است و کنار گذاشتن هند از این بندر، ضرورتا باید به عنوان بخشی از رویکرد کلان سیاست خارجی کشور دنبال شود. بدین معنی که کنار گذاشتن هند از بندر چابهار، همراه با تجدیدنظر جدی در روابط ایران با چین و پاکستان انجام پذیرد. در این خصوص پیوند ترکیه، آذربایجان و پاکستان در قفقاز جنوبی نیز نیازمند توجهی ویژه است.
💢آیا خلع ید ممکن است؟
🔸در موضوع حذف هند از پروژه چابهار، یکی از مهمترین ملاحظات موجود قرارداد ده سالهای است که میان شرکت IPGL و سازمان بنادر در سال گذشته منعقد شده است و بخشهایی از آن، به منظور محافظت در برابر تحریمهای آمریکا، محرمانه اعلام شد. بر ما مشخص نیست که دو طرف دقیقا چه مختصاتی برای فسخ یک طرفه در قرارداد گنجانده اند و در صورت بروز اختلاف، حکمیت بر عهده کدام نهاد خواهد بود.
✅چنانچه حکمیت بر عهده یک نهاد خارجی گذارده شده است، باید دید دلایل ایران برای فسخ قرارداد تا چه اندازه محکمهپسند هستند و چه پیامدهای مالی و غیرمالی متوجه ایران خواهد بود؛ چرا که به هر تقدیر، نباید تجربه کرسنت در کشور تکرار شود.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/516
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️ایران پس از آتشبس درحال آمادهشدن برای جنگ طولانی با اسرائیل است!
◾️میدل ایست آی
#تهران_ریویو
#ایران_اسرائیل
🔹آتشبس ناپایدار میان ایران و اسرائیل که با میانجیگری آمریکا برقرار شد، به جنگ 12روزه پایان داد. در کنار نتانیاهو، ایران نیز همانند جنگ ایران و عراق خود را پیروز اعلام کرد. در هر دو مورد، ایران خود را هدف تجاوز نظامی معرفی و این جنگها را «جنگهای تحمیلی» دانسته؛ جنگهایی که بهزعم مقامات ایرانی، با چراغ سبز ایالات متحده آغاز شدهاند. آتشبس فعلی، هرچند بهطور علنی مورد استقبال قرار گرفته، اما بهویژه در محافل سیاسی و نظامی ایران، بیشتر بهعنوان یک وقفهی تاکتیکی تلقی میشود تا صلحی پایدار.
💢وقفهی راهبردی
🔸ایران در آتشبس با اسرائیل اهدافی روشنی را دنبال میکند. در چارچوب رویکرد دیرینهی «صبر راهبردی»، زمان یک منبع ارزشمند است. ایران در این بازه، استراتژی هستهای خود را بازتنظیم، اتحادهای منطقهای را گسترش و میزان پایداری اراده بینالمللی را خواهد سنجید. پیشبینی میشود که برنامهریزان نظامی ایران، دکترین بازدارندگی خود را با تأکید بر ظرفیتهای نامتقارن دریایی و عملیاتهای سایبری مورد بازنگری قرار دهند و در عین حال، سیاستی بلندمدت برای انتقام طراحی کنند. زمان، فرصت تنفسی حیاتی در اختیار تهران قرار میدهد تا:
1️⃣رهبری خود را بازسازی کند
2️⃣زرادخانه نظامی خود را دوباره تجهیز کند
3️⃣حمله دیپلماتیک خود را در عرصهی بینالمللی طراحی نماید.
💢بازسازی و تسلیح مجدد
🔸اکنون ایران میتواند تمرکز خود را معطوف به بازسازی ساختار دفاعی و تسلیح مجدد نیروهایش کند. در این مرحله انتظار میرود ایران اولویت را بر تأمین و نوسازی زرادخانهی موشکی خود گذاشته و در عین حال، سامانههای پدافند هوایی خود را تقویت کند تا برای هرگونه حمله غافلگیرکننده آتی آماده باشد.
🔸یکی از مهمترین درسهایی که ایران از این جنگ گرفته، این است که پیروزی در یک نبرد مدرن بدون برخورداری از نیروی هوایی پیشرفته و توانمند، ممکن نیست. اگرچه اتکای ایران به موشکها و پهپادها برخی مزیتهای تاکتیکی را نشان داد، اما همزمان یک آسیبپذیری حیاتی را نیز آشکار کرد: این سامانهها بهتنهایی، در برابر جنگهای پیشرفتهی هوایی و الکترونیکی بسیار شکنندهاند.
🔸برای پر کردن این شکاف راهبردی، اکنون پیشبینی میشود که ایران با فوریت، به دنبال خرید سامانههای پدافندی S-400 روسیه و جنگندههای سوخو-۳۵ باشد. بهصورت همزمان، جنگندههای چینی مانند J-10 و جنگندهی نسل پنجمی J-20 ، بهطور جدی در دستور بررسی ایران قرار گرفتهاند.
🔸فراتر از این، ایران به یک نقیصهی مهم دیگر نیز واقف است: فقدان سامانههای هشدار زودهنگام هوابرد. حتی پیشرفتهترین سامانههای پدافند هوایی زمینی نیز بدون سامانههای هشدار و کنترل هوابرد (Awacs) کارایی بهشدت ضعیفی دارند. از اینرو، تأمین هواپیماهای Awacs از چین یا روسیه به یکی از اولویتهای فوری دفاعی تهران است.
💢فراتر از میدان نبرد
🔸ایران در کنار تحرکات نظامی، در حال زمینهسازی برای یک اقدام حقوقی و دیپلماتیک نیز هست. ایران اعلام کرد که قصد دارد شکایتی جامع به دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) ارائه کند که در آن، اسرائیل و آمریکا را به آغاز یک جنگ اعلامنشده و نقض حاکمیت ایران متهم خواهد کرد. تا زمانی که این روند حقوقی به مرحلهای از شناسایی رسمی و صدور رأی نهایی نرسد، تهران به میز مذاکرات هستهای باز نخواهد گشت. این چرخش از مذاکرات، نشانهی عقبنشینی نیست، بلکه یک مانور حسابشده و هدفمند است.
🔸گفته میشود پیش از آغاز جنگ تهران مقادیر قابلتوجهی اورانیوم غنیشده را از تأسیسات فردو و نطنز به مکانهایی امن و ناشناس منتقل کرده است. این که هیچ نشانهای از نشت رادیواکتیو در ایران گزارش نشده نشان میدهد احتمالاً این ذخایر آسیب ندیدهاند. ایران ممکن است از آنها بهعنوان اهرمی برای بازدارندگی راهبردی در مواجههها یا مذاکرات آینده بهره گیرد.
✅با در نظر گرفتن همهی این عوامل، آتشبس کنونی پایان یک بحران نیست، بلکه فصلی از یک داستان بسیار بزرگتر و ناتمام است. اقدامات ایران، چه در طول جنگ و چه پس از آن، بر یک دکترین منسجم و با انضباط دلالت دارند: ضربه را جذب کن، با دقت و حسابشده پاسخ بده، و زمان را به ابزاری برای قدرت تبدیل کن. برای تهران، «صبر استراتژیک» صرفاً خویشتنداری منفعلانه نیست؛ بلکه شکلی از جنگ روانی و سیاسی بلندمدت است.اینکه آتشبس پایدار خواهد ماند یا زیر فشار تنشهای حلنشده فرو خواهد پاشید، تنها به موشکها یا مذاکرات بستگی ندارد، بلکه به این وابسته است که کدام طرف ارزش زمان را بهتر درک کرده باشد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/514
📲https://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1