insightgroup_ir | Неотсортированное

Telegram-канал insightgroup_ir - [گروه روان‌تحلیلی بینش]

7512

یونس اقتداری| روان‌درمانگر تحلیلی Admin: @InsightGroup_Admin

Подписаться на канал

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

بررسی مادران افسرده نشان می‌دهد که؛ وجود گسسـت بدون جبران، در دوآوایی مادر_نوزاد افسرده امری رایج است. اینجاست که تعادل میان خود تنظیمی و تنظیم متقابل متزلزل می‌شود. ثرندایک می‌گوید؛ وقتی خود تنظیمی برای نوزاد کاری طاقت فرسا می‌شود، احتمال آسیب شناسی روانی وجود دارد. ثرندایک در ادامه می‌گوید؛ الگوهای تنظیم نادرست، بستر همۀ روابط و تعاملات بعدی هستند.


در نوزاد، انتظار گسستِ بدون جبران شکل می‌گیرد. انتظاری که به نوبه خود تعاملات بعدی او را شکل می‌دهد. تحقیق ترونیک در مورد گسست و جبران در رابطه دوتایی (دوآوایی) مادر_نوزاد به ارائه پیش‌بینی‌هایی راجع به مسیر دلبستگی نوزاد به مادر در آینده منجر شده است.

یافته‌های ثرندایک نشان می‌دهند که؛ در دسترس بودن شخص مراقب اهمیت زیادی دارد. ثبات و قابل پیش بینی بودن ابژه، نوعی فرایند سازمان دهنده ایجاد می‌کند. مدل گسست و جبران علاوه بر اهمیت در درک و پیشبینی سبک های دلبستگی، تأثیر گسترده ای بر نظریه های روانکاوی در زمینه مفاهیم درونی سازی و شکل گیری ساختار داشته است.

به عقیده ثرندایک؛ در تنظیم متقابل، هر یک از طرفین رابطه بر «وضعیت آگاه» طرف مقابل خود اثر می‌گذارد. ثرندایک می‌گوید؛ هر شخص یک سیستم خود سازمان بخش است که حالت خودآگاه خود (وضعیت سازمان مغز) را می سازد و این حالت خودآگاه با همکاری یک سیستم خود سازمان بخش دیگر می‌تواند به حالاتی منسجم تر و پیچیده تر بسط پیدا کند.

مدلی که ثرندایک در مورد گست و جبران ابداع کرد، تأثیر چشم‌گیری بر تحول نظریه روان تحلیلی داشته است، مثلاً؛ تعدادی از نظریه پردازان برجسته چون فروید و كوهات، همگی از تأثیر گسست و عدم توازن به مثابه عوامل مهمی در انسجام ساختاری یاد می‌کنند. یافته‌های ثرندایک، مفاهیمی تکنیکی دارند، به طوری که دریافتیم؛ هم روانکاو و هم بیمار از طریق خود تنظیمی و تنظیم متقابل، حالاتی از خودآگاهی دوتایی منحصر به فردی را خلق کرده و تغییر می‌دهند.

تحلیلگر، با استفاده از مفاهیم ترونیک به بررسی رفتارهای خود_تنظیمی بیمار می پردازد. اگر روانکاو، درک درستی از این مفهوم نداشته باشد، ممکن است رفتارهای بیمار را به اشتباه نشانی از گریزان بودن و گسستگی روانی تشخیص دهد.

تحقیق ثرندایک در مورد خود_تنظیمی، تنظیم متقابل، گسست و جبران، در فهم آسیب روانی حاصل از رویارویی نوزاد با مادری که از افسردگی مزمن رنج می‌برد، مفاهیمی خارق العاده را مطرح می‌کند. تحقیق ثرندایک ما را به درک روانکاوانه بهتری از رابطه متقابل بیمار_تحلیلگر رسانده است و به درک بهتر ما از درمان نیز کمک کرده است.

مادر و کودکش| سلمان اختر


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

یک عزیزی این پیام را فرستاد و سریع بلاک کرد

✔️بیشتر از هر چیزی به قدرتی که به روانشناس ها داده تعجب کردم، که بلدند ولی برای سود بیشتر می‌خوان جامعه را بیمار نگه دارند

✔️نه داداش متاسفانه روانشناس‌ها و روانپزشک‌ها هنوز چیز زیادی از مغز و روان نمیدونند(در مقابل عظمت مغز و روان)، چه برسه به اینکه همه چیز را بدونند و کنترل کنند

✔️بحث هم فقط روانشناس جماعت نیست، جدا از نوابغ علوم انسانی هر چی مهندس و پزشک باهوش هم وارد این رشته‌ها شده کار عجیبی نتونسته بکنه(یعنی پیشرفت ها آروم آروم بوده ) دلیلش هم احتمالا ماهیت بسیار پیچیده سیستم اعصاب و روان هست نه فقط بیسوادی ما ها، اکثر ما روانشناس‌های ایرانی هم تهش بتونیم، رویکرد ها را خوب یاد بگیریم،تمرین کنیم، حرفه ای بشیم و از این تئوری‌های برای درمان اختلالات روانی و شخصیتی استفاده کنیم اونم تا حدی و با شرایطی(هدف بی ارزش کردن کار نیست، خواستم جنبه جادویی که به رواندرمانی داده میشه را رفع کنم)


🔥خلاصه اینکه خیلی خبری نیست، این نوع بدبینی‌ها هم برام قابل درک هست ولی فعلا رشته نوپای روان پزشکی و روانشناسی در این حد نیست، ولی قطعا با این سرعت پیشرفت در بیست سی سال آینده (اگر منقرض نشیم) پیشرفتهای عجیب غریبی در حیطه درمان اختلالات روانی خواهیم داشت

@NeoRavankavi

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

کودکان چگونه تلاش میکنند با غیبت مادر کنار بیایند؟!

غیبت مادر ممکن است ضمن حضور او با خلق افسرده یا هر نوع حالی که بر کیفیت توجه او اثر بگذارد اتفاق بیفتد. از نظر وینیکات کودکی که مادری به شدت افسرده دارد ممکن است «حس کند دائماً در حال رها شدن است».

او به روشنی از کودکانی میگوید که به دلیل نیاز به «مراقبت از خُلق مادر» از مسیر رشدی خود منحرف شده اند. ممکن است کودک نیاز مبرمی حس کند به اینکه مادر دست نیافتنی خود را به قیمت سرزندگی و خودجوشی خود زنده نگه دارد.

همان طور که شعر او نشان می‌دهد، چنین کودکی ممکن است از طریق زنده نگه داشتن مادرش برای خود زندگی بسازد.

وینیکات | آدام فیلیپس


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

اگر روانکاو، در برابر تکانه های پرخاشگرانه بیمار نابود نشود، یعنی؛ تاب بیاورد و مقابله به مثل نکند، بیمار می‌آموزد؛ که خود و احساساتش خطرناک و نابود کننده نیستند. می‌تواند به خود، دیگری و احساساتش اعتماد کند.

به تعبیر سلمان اختر؛ مادر، در رابطه نوزاد_مادر، فقط باید مادر باشد.


در تحلیل هم اینگونه است؛ روان‌کاو باید روانکاو باشد، نه چیز یا کس دیگر و نه حتی مشابه دیگرانی که بیمار با آن‌ها ارتباط داشته و دارد. اگر روانکاو، فقط روانکاو باشد، بیمارکه مادرش، فقط مادر نبوده است، فرصتی برای بیمار نبودن پیدا می‌کند.

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

📌مروری بر روابط عاشقانه براساس دیدگاه اتو کرنبرگ

تسهیل‌گران:
سهیل بهزادی | یونس اقتداری

▫️زمان:‌ یکشنبه 25 آذرماه 1403
▫️ساعت: 20 الی 21:30

شرکت در این جلسه رایگان، بصورت آنلاین و در بستر گوگل میت برگذار می‌گردد.


ثبت نام از طریق یکی از آیدی های تلگرام زیر:
@Soheilbehzady |@youneseghtedari

کانال تلگرام روان گفت
🆔
@ravangoft



این وبینار با همکاری کلینیک تعادل شیراز و تحت نظارت دکتر حسن مختار پور برگزار خواهد شد.

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

تجربه پیش از تولد کودک

زمانی که کودک در رحم مادر است، همانطور که مادر خود را برای استقبال از کودک آماده می‌کند، کودک نیز وجود مادر را تجربه می‌کند. جنین در حال تحول، با هستی مادر سهیم می‌شود. محیط درون رحمی، اشتراک ریتم های زیستی و ترکیب مزه ها و مواد مختلف را فراهم می‌کند.


نوزاد در حال تحول، صدای آواهای مادر را تجربه کرده و به آهنگ حرکات او خو می‌گیرد. این رابطه نزدیک پیش از تولد بین کودک و مادر سبب می شود بخشی از شوک حاصل از تولد تسکین یابد و کودک سریع تر به رفتارهای مادر پاسخ دهد و به آمادگی بیشتر کودک برای پاسخ به رفتارهای مادر کمک می کند (ورنی و کلی،1981).

در عین حال؛ حتی پیش از تولد، نوزادان، میزانی از آگاهی ادراکی از بدن خود، به عنوان موجودی مجزا دارند (روچت، 2001). بنابراین؛ پدیدایی خود پیش از شکل گیری پیوند و آشنایی با مادر آغاز شده است. مدت هاست می‌دانیم که افسردگی مادر می‌تواند تأثیری چشمگیر بر نوزاد تازه متولد شده داشته باشد. اما دانش به نسبت جدیدی وجود دارد که نشان می‌دهد افسردگی در دوران بارداری، بر کودک متولد نشده نیز تأثیری چشمگیر دارد (دایتر، اموری، جانسون و راينور، 2008).

جنین مادران افسرده داخل رحم، نسبت به جنین مادران غیر افسرده واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. ماه پنجم تا هفتم، جنین مادران افسرده، فعال تر از جنین مادران غیر افسرده است. بعداً؛ این تفاوت با کاهش فعالیت و کاهش پاسخ دهی به تحریکات خارج رحمی در حدود ماه هشتم بارداری معکوس می‌شود، بنابراین؛ این ناتنظیمی زیستی رفتاری مشاهده شده در نوزادان تازه متولد شده مادران افسرده، احتمالاً در دوران بارداری ریشه دارد و ممکن است جریان تحول عصبی رفتاری اولیه کودک را تغییر دهد. که این تغییر نیز به نوبه خود می‌تواند بر پیوند مادر کودک تأثیر گذار باشد.

مادر و کودکش| سلمان اختر


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

📌علیرضا زالی رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی: بیماری روان دومین بیماری شایع کشور است!

علیرضا زالی رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی: بعد از اختلالات اسکلتی، بیماری روان یکی از شایع‌ترین بیماری‌ها در کشور است. برچسب‌زدن به افرادی که مبتلا به بیماری روان هستند، خیانتی به این افراد است، این بیماری‌ها نیز مثل یک سرما خوردگی نیاز به مداخله و درمان دارد.


کووید طولانی مسئله جدی و مبتلابه در عرصه سلامت جهانی است که بخش بزرگی از افسردگی‌ها، اضطراب، انزوا، اختلال تمرکز و در برخی موارد آسیب به قسمت‌هایی از مغز را شامل می‌شود.تکانه‌های ناشی از کووید ۱۹، سوگ‌های فروخفته و بدون برگزاری مراسم در خانواده‌ها خصوصا در میان خانواده‌های ایرانی یکی از دلایل افزایش بار بیماری‌های روان در کروناست.


مشاهده خبر

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

مادر به اندازه کافی خوب، مادری است که؛ همراه با کم شدن دل‌مشغولی های اولیه مادرانه خودش، اجازه جدایی از خویش را به نوزاد بدهد.


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

📌 هفدهمین جلسه ژورنال کلاب مهرجان

«ازدواج و روابط زوجی از منظر روان تحلیلی»

ارائه دهنده: یونس اقتداری
دبیر نشست: گوهر دائی کندی

زمان: شنبه 12 آبان 1403
ساعت: 20 الی 21:30

شرکت در ژورنال کلاب مهرجان، رایگان و بصورت آنلاین در گوگل میت برگزار می‌گردد.


ثبت نام از طریق آیدی های تلگرام زیر:
@Gohar_dk | @youneseghtedari

کانال تلگرام کلینیک مهرجان
🆔 @mehrejanbnd


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

انرژی نیروگذاری شده ی عناصر سوپرایگو، نه از ادراکات شنیداری، دستورالعمل‌ها، خوانده ها و...، بلکه؛ از نهاد سرچشمه می‌گیرد. بنابراین؛ چگونه است که سوپرایگو، خود را اساساً به شکل یک احساس گناه متجلی می‌سازد؟! یا بهتر بگوئیم، به صورت نکوهش، زیرا احساس گناه، ادراک ایگو، متناظر با نکوهش است و در عین حال چنین خشونت فوق العاده و شدیدی نسبت به ایگو دارد؟!

در مالیخولیا، سوپرایگو بیش از حد قوی که زمام خودآگاه را به دست گرفته، خشم و غیظ بی رحمانه خود را نسبت به ایگو بروز می‌دهد، گویی تمام سادیسم موجود در این فرد را در چنگ خود دارد. در مورد سادیسم، باید بگوئیم که مؤلفه ویران‌گر در سوپرایگو سنگر گرفته و به ایگو حمله می‌کند.

آنچه اکنون در سوپرایگو حکمرانی می‌کند؛ کِشتِ خالص غریزه مرگ است و در واقع؛ اگر ایگو با پناه بردن به شیدایی به موقع، خود را در مقابل این دیکتاتور ستمگر محافظت نکند، معمولا به سوی مرگ رانده خواهد شد. جالب اینکه؛ افرادی که روان نژندی وسواسی دارند، بر خلاف کسانی که به مالیخولیا مبتلا هستند، هرگز به سوی خود تخریبی قدم بر نمیدارند. گویی؛ از خطر خودکشی مصون اند و به مراتب، بیش از شخص هیستریک از آن در امان هستند.

زیگموند فروید


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

افرادی که روان نژندی وسواسی دارند، بر خلاف کسانی که به مالیخولیا مبتلا هستند، هرگز به سوی خود تخریبی قدم بر نمیدارند. گویی؛ از خطر خودکشی مصون اند و به مراتب، بیش از شخص هیستریک از آن در امان هستند.

زیگموند فروید


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

وقتی میگوئیم یک مرد، همسرش را مطابق ارتباطات اولیه و تصویر درونی شده مادرش انتخاب می‌کند، همسرش صرفاً دریافت کننده عشق مرد نخواهد بود! خشمی که نسبت به مادر وجود داشته، اما سرکوب شده بود، این بار و در رابطه با جانشین او بروز پیدا خواهد کرد.

همسر یک مرد، لزوماً به خودی خود و مطابق اعمالش، خطاکار و مستحق تحقیر و طرد شدن نیست، بلکه؛ مرد می‌تواند با جانشین مادرش به خصومت رفتار کند، او را تحقیر کند و وی را از خویش براند تا بلکه هم نشان دهد که جانشین مادر، مادر نیست که تماماً به او عشق بورزد و نمی‌تواند جای مادرش را بگیرد و در عین حال؛ گهگاه آزار می‌دهد، تا خود را از شر احساس گناه بابت خصومت داشتن نسبت به مادرش برهاند!

چنین مردی، همسرش را با مادرش مقایسه می‌کند، اورا پست و حقیر و کوچک تر از مادرش می‌داند و وی را لایق دریافت تمام مهر و محبت خویش نمی‌داند و اگر عشقی نثار شد، جبران آن را با خصومت ادا می‌کند، و به همین دلیل هم، خشم و خصومت همیشگی را نسبت به زنش ابراز و از مادرش در رابطه سه تایی شان محافظت می‌کند!

یونس اقتداری


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

ارتباط درمانی با روانکاو، یک عامل درمانی واقعاً تعیین کننده است.


درمان روان تحلیلگرانه، خود به خود درگیر کشمکشی می‌شود بین تلاش بیمار برای کشاندن روانکاو به سیستم بسته دنیای درونی اش، از طریق عاملیت انتقال و عزم و اراده روانکاو برای ایجاد شکاف در این سیستم بسته، و فراهم کردن شرایطی، در بافت رابطه درمانی، که باعث شود بیمار بتواند سیستم باز واقعیت بیرونی را بپذیرد.

فیربرن


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

روان تحلیل‌گران، اغلب در این اشتباه می‌افتند که فانتزی را در تضاد با واقعیت بدانند، چیزی که در نهایت باید کنار گذاشته شود یا به یک حصر روانی منتقل شود. اما فانتزی تنها تا جایی غیرواقعی است که ارتباط آن با واقعیت کنونی، مهار یا قطع شده باشد. با این حال؛ تا این حد، واقعیت فعلی نیز غیر واقعی است. شاید کلمه بهتر از غیر واقعی، بی معنی بودن باشد.

هانس لووالد


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

در بسیاری از بزهکاران، مخصوصاً در جوانان، امکان یافتن احساس گناهی بسیار قدرتمند که پیش از جرم وجود داشته میسر است؛ بنابراین؛ چنین احساسی نتیجه ی جرم نبوده، بلکه؛ انگیزه ی آن بوده است! گویی؛ توانایی بستن این احساس ناخودآگاه گناه به چیزی واقعی و فوری، تسکین بخش است.

زیگموند فروید


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

در باب نارسیسیزم | دکتر علیرضا طهماسب

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

«خلق ابژه» و «وهم همه توانی»، پایه های «خوراک نخست خیالی» هستند. انباشتگی نیازهای کودکانه، در تلاقی با وضعیت دغدغه مادرانه نخستین مادر، منجر به مفهومی می‌شود که وینیکات «خوراک نخست خیالی» می‌نامد.


در آغازِ راه تفکر نمادین و تخیل، نیازها با پاسخ هایی که در پی آن‌ها می‌آید منطبق می‌شوند. برای مثال؛ وقتی نوزاد گرسنه است، هنوز نمی‌داند این احساس چیست، اما مادر تا حدودی به واسطهٔ شهود و «عقل سلیم» می‌داند.

این موجب می‌شود؛ نوزاد احساس کند مرتب به آنچه می‌خواهد میرسد و باعث می‌شود احساس کند خداست، اما این بهشت به پایان می‌رسد و چون اصل واقعیت به تدریج معرفی می‌شود، مادر به کودک کمک می‌کند که سرخورده شود یا از وهم خارج شود و به تدریج بینش پیدا کند که خدا نیست!

بستر تحلیلی، به واسطهٔ انتقال، فضای بازگشت بیمار به مراحل تحولی را که به خصوص به دلیل تروما دردناک بوده فراهم می‌کند. این مفهوم، مشابه «نقاط تثبیت» فروید است.


سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دونالد وینیکات


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

ما شغل هایمان را همچون لباس بر تن خود شیفتگی خود می‌کنیم تا برهنه نباشیم با اختگی مان. لااقل؛ از تحلیلگر انتظار می‌رود این را بداند و خود را پیش خود باد نکند. بیمار، هر چه می‌خواهد می‌تواند در مورد تحلیلگر فکر کند، اما مهم است که تحلیلگر در مورد خود چه فکر می‌کند.

اصولاً، تحلیلگر هیچ ارزش مجزایی نسبت به بیمار ندارد و ارزشمندی او نتیجه انتقال دیگران به جایگاه اوست. وهمِ اینکه من چیزی هستم، گنجی هستم که دیگران باید به من ارجاع کنند و ایده های مرا در خود تکثیر کنند، او را از هر چه تحلیل در مورد وضعیت انتقالی خالی خواهد کرد.

▫️بازنشر از پیج اینستاگرام:
instagram.com/my.therapy1856


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

‏اگر درمانگر در پلتفرمی که درمانجوها حضور دارند فعاله و آگاه به این مسئله‌ست که محتوای منتشرشده (جزئیات سفر، روابط، عقاید سیاسی، درد دل، غر زدن، روزمره‌نویسي و…) توسط درمانجوها دیده میشه، احتمالاً در اتاق درمان هم توانایی خنثی ماندن پایینی داره و جلسه تماماً مختص درمانجو نیست.

‏چنین درمانگری ممکنه از تعامل دوطرفه یا دوستانه و توجه گرفتن از بیماران لذت نارسیستیک ببره اما مثل همیشه جنبه‌ی آسیب‌زای قضیه متوجه درمانجوهاست.
‏آگاهی از اتفاقات زندگی و ترجیحات شخصی درمانگر نوعی disillusionment محسوب میشه و انتقال‌های شدیدی رو ممکنه ایجاد کنه.

@analysand_7

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

📄 ازدواج و روابط زوجی از منظر روان‌تحلیلی

ارائه: یونس اقتداری
دبیر نشست: گوهر دائی کندی

جاهایی که مکث و سکوت هست، سوال پرسیده شده و متاسفانه ضبط نشده.

کانال تلگرام کلینیک مهرجان
🆔
@mehrejanbnd


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

مادر به اندازه کافی خوب، درست قبل از تولد نوزاد، معمولاً می‌تواند تسلیم این وضعیت خاص ذهنی شود؛ «که تا اندازه زیادی او نوزاد است و نوزاد اوست».


این وضعیت ذهن، تحت عنوان «دغدغه مادرانه نخستین»، معادل یک بیماری روانپزشکی در نظر گرفته می‌شود‌ وینیکات، تأکید کرد که این وضعیت، معمولاً چند هفته پس از تولد کودک به طول می انجامد و مادر معمولاً به دلیل سرکوبی حافظه، این تجربه را فراموش می‌کند.

این وضعیت ذهنی مادر، به بسیاری از فرایندها بخصوص اینکه؛ نوزاد در مورد خود پنداره و ظرفیت تحول تفکر نمادین از آن بهره‌مند خواهد شد کمک می‌کند. نوزادی که احساس می‌کند نیازهایش برآورده می‌شوند «ابژه را خلق می‌کند» و این موجب احساس همه توانی می‌شود.

چرا نوزاد احساس همه توانی می‌کند؟!
وینیکات می‌گوید؛ نوزاد به چیزی نیاز دارد اما در آغاز نمیداند که به آن نیاز دارد. به عنوان مثال؛ نوزاد تازه متولد شده که به دلیل گرسنگی گریه می‌کند، هنوز نمی‌داند این گرسنگی در بدنش، در واقع به چه معناست. وقتی پستان با مادری که کاملاً با وضعیت درماندگی نوزادش همانندسازی کرده همراه می‌شود و نوزاد تغذیه می‌کند، احساس می‌کند دقیقاً همان چیزی را که میخواسته دریافت کرده است.

اگر می‌توانست حرف بزند، می‌گفت؛ «این درست همان چیزی است که می‌خواستم». این تجربه موجب توهمِ خلق جهان و کنترل جهان می‌شود. از نظر وینیکات؛ این «وهم همه توانی» که «ابژه را خلق می‌کند»، تجربه ای ضروری و ریشۀ خودانگاره است. همچنین؛ ریشه اعتماد به محیط است، به این معنا که؛ نوزاد هر آنچه نیاز دارد به دست خواهد آورد‌. با این حال؛ این تجربه می‌تواند تنها تا زمانی معنادار باشد که؛ نوزاد به تدریج در می یابد این «بهشت» نمی‌تواند برای همیشه ادامه یابد و فرایند سرخوردگی باید ادامه پیدا کند.

سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دونالد وینیکات


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

در عشق سالم؛ ابژه جنسی و ابژه عشق یک نفر است. و در عشق ناسالم؛ برای هر کدام یک ابژه مجزا در نظر گرفته می‌شود!

گویی مرد اینطور می‌پندارد که؛ برخی زنان لایق سکس اند و برخی زنان لایق عشق، هیچ زنی نمیتواند هر دو را با هم داشته باشد! و هر زنی که به او عشق می‌ورزم، نمی‌توانم با او بخوابم و با کسی که می‌خوابم نمی‌توانم به او عشق بورزم.‌ چنان کودکی که در کشاکش مرحله‌ ادیپال، دست از میل ورزی(میل جنسی) به محبوب خود یعنی؛ مادر می‌کشد و صرفاً اورا دوست خواهد داشت.

یونس اقتداری


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

«مادر بیش از اندازه خوب، نمی‌تواند کودک خود را به منزله یک ارگانیسم در حال تحول و متمایز بپذیرد. جفت مراقبت کننده از نوزاد، به طور نامحسوسی، با حفظ یک همانندسازی متقابل فراگیر که در واقع؛ مساوی با آمیختگی است به یک وضعیت همیشگی تبدیل می‌شود. مادر خودش را تنها تأمین کننده ارضای کودکانه می‌داند و قادر به پذیرش این باور نیست که کودکش می‌تواند ناکامی یا نفرت را تحمل کند».

شیلدز


گویی؛ مادر، فرزند ضعیف خود را بر دوش خود می‌گذارد و نمی‌خواهد بپذیرد که؛ فرزندش توان راه رفتن نیز دارد و نیازی نیست که با پاهای مادر از جایی به جایی دیگر برود! اما مادر می‌خواهد بیش از حد حضور داشته باشد، آنقدر زیاد که حتی توانایی دیگری نفی و بقای وی در گرو حضور مادر و دیگران مهم تصور و این تصویر ساخته شده درونی می‌شود.

حال؛ کودکی که ناکامی ابتدایی را تجربه و تحمل نکرده است، چطور ناکامی ناشی از زیست در ارتباطات اجتماعی دوره های بعدی زندگی را تاب می آورد؟!

این کودک، در بزرگسالی، احتمالاً با ایگوی بادکرده و خودمحوری خویش، فردی پرتوقع، با میل بیش از اندازه به خدمت کردن دیگران به وی و ارضای نیازهایش به هر طریق ممکن وارد ارتباط شود. فردی که ارتباط هایش را نه برای عشق، بلکه برای ارضای نیازهای خود می‌خواهد و هرجا که نیازهایش ارضا و برآورده نشود، آن رابطه را ترک می‌کند و هیچ تمایلی به ماندن در رابطه ای که لازم باشد خود مسولیتی را به دوش بکشد نخواهد داشت.

البته این تمایل به ارضای نیاز، یک تمایل افراطی ست و دیگری هم باید بصورت افراطی در خدمتش باشد، هرچند؛ هیچگاه رضایت خاطر کسب نمی‌شود، چونکه هیچکس چنان مادرش اورا ارضا نمی‌کند!


یونس اقتداری


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

ما بی آنکه بدانیم،دوست داریم که معشوق امروزمان همان ویژگی مشترک معشوق های دیروزمان را داشته باشد و اگر بیشتر پیش برویم می‌بینیم که؛ انتهای این موضوع در نهایت به همان ویژگی های پدر و مادرمان می رسد؛ من دیگری را برای آنچه که هست دوست ندارم، بلکه او را برای آن بخشی از خودم که در او هست دوست دارم.

خوان داوید نازیو


انتخاب معشوق، نه هشیار و آگاهانه بلکه ناهشیار و ناآگاهانه رخ می‌دهد. چیزی که ما در ابتدای آشنایی با دیگری،به عشق تعبیر می‌کنیم، صرفاً یادآوری هست که در سطح کلام نمی‌گنجد، بلکه در قالب احساسات بروز پیدا می‌کند، و برای همین هم میگوئیم؛ نمی‌دانم چه شد که خوشم آمد، او را دیدم و قبلم به لرزه افتاد و یک حس و حال عجیب را تجربه کردم که قابل وصف نیست.

و حس می‌کنیم شخصی غریبه احساس عجیبی را در ما برانگیخته است و حتی فراتر می‌رویم و میگوئیم؛هیچگاه چنین احساسی را تجربه نکرده ام، اما واقعیت این است که احساسات تجربه شده، تکراری هستند از آنچه که قبلا تجربه شده و چهره، رفتار و... طرف مقابل بازنمودی از افرادی ست که قبلاً چنین احساساتی را در ارتباط با آن‌ها تجربه کرده ایم.

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

سکوت در اتاق درمان

سکوت متفکرانه در هیچ زمانی بیش از هنگام سوگ مشهود نیست؛ حذف نیروگذاری روانی از دنیای بیرون، و نیاز به تجدید نظر در روابط ابژه‌ی (object relations) از دست رفته، منجر به سکوتی خاص در شخص سوگوار می‌شود. فرد در پی احساس کوچکی در مقابل قدرت متحیرکننده‌ی مرگ، برای لحظه‌ای ایمان خود را به سخن از دست می‌دهد.

مصاحبت با بازنمایی درونی فرد فقید، و آگاهی از فانی بودن خود، شخص را نسبت به سخنان پیش پا افتاده بدگمان می‌کند. توجه به سمت واقعیتِ دگرگون‌شده معطوف می‌شود و خلاء ناشي از فقدان با سکوت پر می‌شود.

گوش دادن روانکاوانه| سلمان اختر


@analysand_7

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

اکثراً می‌گوئیم؛ در کنار محبوب امن، باید احساس امنیت کنیم. اما تجربه احساس امنیت، در غیاب محبوب است که امنیت واقعی را نشان می‌دهد، نه صرفاً در حضور او!

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

اهمیت انسان بودن تحلیل‌گر |تامس آگدن

بدون حضور این ویژگی در تحلیل‌گر، هیچ چیز تحلیلی ای، درباره تجربه ای که بین بیمار و روانکاو رخ می‌دهد وجود ندارد!   تقریباً، همیشه اینگونه بوده که؛ روانکاو، قادر به مدیریت کردن انتقال متقابل نبوده است و در شیوه بودن اش با بیمار، غیرانسانی رفتار کرده است.

گاهی اوقات، این رفتار به این شکل است که؛ تحلیل‌گر با بیمار طوری رفتار می‌کند که گویی بیمار دشمن روانکاو در زمینه ی؛ خوب بودن، کامل بودن و شهرت داشتن بوده است و تقریبا در همه موارد، این گونه به نظر می‌رسد که؛ روانکاو‌، ناهشیارانه آن چیزی را که بین خودش و بیمار رخ می‌دهد، به عنوان تهدیدی بر سلامت روانی اش تجربه می‌کند.

تحلیلگر، در پاسخ به این تهدید، با رفتار کردن به شیوه ای که سلامت روان بیمار را به خطر می‌اندازد به او حمله می‌کند. در واقع؛ به خاطر شناخت عمیق روانکاو نسبت به بیمار، او در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند بیمار را در معرض آنچه که وحشت زده اش می‌کند قرار دهد.
در برخی از موارد، حمله متقابل روانکاو، به شکل بهره برداری از احساسات انتقالی وابستگی بیمار به روانکاو رخ می‌دهد. در این موارد، روانکاو به طور ضمنی یا آشکار، تهدید به قطع ارتباطش با بیمار می‌کند، به گونه ای که این احساس را به بیمار منتقل می‌کند که؛ دیگر هیچ درمانگر یا روانکاوی با چنین بیمار زننده و خطرناکی، کاری نخواهد داشت!

نه تنها روانکاو تصمیم می‌گیرد که بیمار را رها کند، بلکه به بیمار این ایده را منتقل می‌کند که؛ هر کس دیگری نیز در این دنیا، این کار را انجام خواهد داد و بیمار خودش را تنها خواهد یافت و به دلیل ناتوانی در مراقبت کردن از خودش، یا می‌میرد یا عقلش را از دست می‌دهد، که در واقع این هم نوعی مردن است!

«درمان وقتی غیر انسانی می‌شود که دیگر روان‌ کاوی وجود ندارد»


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

این دیدگاه، که با تجربه خود والد و دانش او درباره تحول و آینده کودک شکل می‌گیرد، نسخه ای روشن‌تر و کامل‌تر از هسته وجودی است که کودک برای والدینش به نمایش می‌گذارد. در واقع؛ والد با انتقال تصورات و دانسته های بیشتری که درباره کودک دارد، به او کمک می‌کند از طریق همانندسازی با آن‌ها تحول کند. کودک با درون سازی والد، تصویر والد از خودش را نیز درون سازی می‌کند؛ تصویری که از طریق هزاران شیوه مختلف تماس بدنی و هیجانی به کودک منتقل می‌شود.

لئووالد


مادر، مانند مجسمه سازی که می‌تواند مجسمه قابل استخراج از یک سنگ را در ذهنش مجسم کند، می‌تواند توانمندی‌های بالقوه کودکش را ببیند. این عملکرد مادر تأثیر تحولی مفیدی بر کودک دارد؛ کودکی که می‌کوشد با دیدگاه مادرش شباهت و نزدیکی پیدا کند.
سلمان اختر


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

مادر، الگوی هویت نوزاد را تعیین می‌کند، نه هویت او را. این الگو برگشت ناپذیر اما متنوع است؛ تنوعی که تفاوتی میان خلاقیت بشر و روان رنجوری سرنوشت را آشکار می کند.
#لیختنشتین

یک جنبه اختصاصی تر این تجربه ذهنی کودک، جنسیت است. مادر با ساخت آناتومی کودک و به اتفاق پدر، حسی از هسته هویت جنسی را به کودک انتقال می‌دهد.  با مراقبت مادر است که نوزادِ نر، پسر و نوزادِ ماده، دختر می‌شود.

مادر،  با اسم گذاشتن، لباس پوشاندن، نظافت کردن، نگاه کردن، لمس، صحبت و بازی کردن با کودک به شیوه های خاص جنسیتی متناسب با فرهنگ، حس جنسی زیستی کودک را تثبیت و زمینه را برای اکتساب نقش جنسی مناسب آماده می‌کند.

مادر، با رها کردن کنترل بدن پسر، حس مردانگی را در او تقویت می‌کند. احساس ارزش و لذت مادر از بدنش، دختر را به همانندسازی با خود ترغیب می‌کند، و بنابراین؛ هویت جنسی او را تقویت می‌کند. مادر با دادن مجوز ناهمانندسازی به پسر و ترغیب دختر به همانندسازی عامل مهمی در تثبیت هویت جنسی است.

مادر و کودکش| سلمان اختر


کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…

[گروه روان‌تحلیلی بینش]

📄عشق، رابطه جنسی و ازدواج در ارتباط با خودشیفتگی پاتولوژیک | سلمان اختر

مطالعه بخش اول
مطالعه بخش دوم
مطالعه بخش سوم
مطالعه بخش چهارم
مطالعه بخش پایانی
Love, Sex, and Marriage 
in the Setting of Pathological Narcissism:
Salman Akhtar
Download PDF

کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام

Читать полностью…
Подписаться на канал