eghtesadbazar | Неотсортированное

Telegram-канал eghtesadbazar - اقتصاد بازار

9842

📙 بهترین تحلیل های اقتصاد ایران 📈 رصد و تحلیل بازارهای مالی اقتصادبازار Www.eghtesadebazar.ir ادمین: @MajidMohagheghian تعرفه تبلیغات: @Eghtesadbazar2 آدرس این کانال در ایتا: https://eitaa.com/EghtesadeBazar http://t.me/itdmcbot?start=eghtesadbazar

Подписаться на канал

اقتصاد بازار

🔰 اروپا می خواهد به خلیج فارس وصل می‌شود!؟


عراق با کمک ترکیه قصد دارد، بندر فاو را به کشور همسایه خود یعنی ترکیه متصل کند. طراح این پروژه ۶ میلیارد دلاری یک شرکت ایتالیایی است و پیمانکاری آن را یک شرکت کره‌ای بر عهده گرفته است. اما این همه داستان نیست.

عراق از سرمایه‌گذاری کلان برای توسعه جنوب استقبال می‌کند. ضمن اینکه یکی از اهداف تصمیم‌گیران عراق این است که فاو را به قطبی اقتصادی - ترانزیتی در خاورمیانه تبدیل کنند. با تکمیل این پروژه، بندر جدید فاو بزرگ‌ترین بندر خاورمیانه حتی بزرگ‌تر از بندر جبل‌علی دوبی خواهد شد. بر اساس این طرح، قطارهای سریع‌السیر با سرعت ۳۰۰ کیلومتر مسیر ۱۲۰۰ کیلومتری را می‌پیمایند تا کالا و مسافر را به «فیش‌خابور» در استان دهوک واقع در اقلیم کردستان و سپس به شبکه ریلی ترکیه برسانند تا از آنجا به اروپا برسد. شرکت ایتالیایی PEG این مسیر را طراحی و شرکت فرانسوی Alstom مجری است.

عراق سودای راه‌اندازی کانال خشک را نیز در سر دارد. گذشته از راه‌آهن جنوبی - شمالی، شبکه‌ای پیچیده از بزرگراه و خطوط لوله نفت و گاز شکل‌دهنده این پروژه است که بندر فاو را به بندر مرسین ترکیه متصل می‌کند. 

این پروژه دست‌کم ۱۰ استان عراق را در بر می‌گیرد و می‌تواند خلیج‌فارس را به مدیترانه متصل کند. بازسازی بندر فاو، راه‌آهن عراق - ترکیه و کانال خشک بخشی از ابر پروژه ۱۷ میلیارد دلاری راه توسعه است؛ پروژه‌ای که سالانه ۴ میلیارد دلار و بیش از ۱۰۰ هزار شغل تولید خواهد کرد. عراق این پروژه را رکن اساسی اقتصاد آینده خود برای تبدیل به مرکز ترانزیت کالا میان آسیا و اروپا می‌بیند. راه توسعه که با توافق اولیه میان امارات و ترکیه برای دور زدن ایران در حال تکمیل است، می‌تواند عراق را شریک زمینی - دریایی چین در BRI کند. واژه BRI به طرح «راه ابریشم جدید» یا طرح «یک کمربند و یک جاده» گفته می‌شود که یک طرح سرمایه‌گذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که توسط چین در سال ۲۰۱۳ ارائه شده است.

به این ترتیب کشور عراق که در سال گذشته ماهانه دست‌کم ۹.۸ میلیارد دلار درآمد داشته هم‌اکنون در جست‌وجوی راهی برای کاهش نیاز به کانال سوئز و البته تنگه هرمز است. در تهران اما ۱۳ سال است که دولتمردان از همکاری با بغداد برای راه‌اندازی مسیر شلمچه - بصره سخن گفته‌اند ولی تاکنون اقدامی صورت نداده‌اند. این مسیر ۳۲ کیلومتر و کوتاه‌تر از مسیر تهران - کرج است و تنها به ۲۵۰ میلیون دلار سرمایه نیاز دارد. هر چند ایران در این زمینه اقدام خاصی صورت نداده اما به نظر می‌رسد، عراق نیز تمایلی به راه‌اندازی این پروژه ندارد چون این مسیر از ارزش استراتژیک فاو می‌کاهد.

بندر فاو یک کریدور جدید و یک بازار دست‌نخورده است. پیش از جنگ، بنادر در عراق اقدام به ترانزیت کالا می‌کردند اما مسائل امنیتی باعث شد که بخشی از ترانزیت از این بنادر متوقف و به بنادر ایران شیفت شود. در حال حاضر عراق می‌خواهد این بازار دست نخورده را احیا کند و به نظر می‌رسد که در ترانزیت و تجارت ما این موضوع تاثیر بگذارد. عراقی‌ها از مدت‌ها پیش طرح توسعه بندر فاو را دنبال می‌کردند و در سال میلادی که گذشت، عراقی‌ها با عرضه نفت در بازارهای جهانی مبالغ قابل توجهی از محل فروش نفت عایدشان شد و این موضوع به توسعه زیرساخت‌های آنها کمک کرد.

عراق مسیر کوتاهی به آب‌های آزاد و خلیج فارس دارد و این مسیر منتهی به بندر فاو و ام‌القصر است و از آنجایی که بندر ام‌القصر امکان گسترش نداشت از این‌رو بر توسعه بندر فاو متمرکز شدند.

عراق جزو اتحادیه عرب است و در اتحادیه عرب پیمانی در خصوص مسائل گمرکی، ترانزیت و حمل‌و‌نقل تعریف شده که مطابق با آن تعرفه‌ها در برخی موارد صفر یا اندک است که این موضوع در راه‌اندازی این کریدور کمک به عراق می‌کند. همچنین عراق می‌تواند از این مسیر کالاها را به شرق سوریه، اردن و حتی عربستان انتقال دهد.

باید دید که این بندر توانایی جابه‌جایی چه حجم از کالا را دارد. ظرفیت جابه‌جایی بنادر ما حدود ۳۵۰ میلیون تن است و ما دو بندر بزرگ شهید رجایی و بندر امام (ره) را در خلیج‌فارس داریم همچنین بنادر کوچک‌تر خرمشهر آبادان و بندرلنگه سال‌های سال است که فعالیت می‌کنند. اما از سوی دیگر ورود عراق به بنادر خلیج فارس جزو حقوق آنهاست و ایران نمی‌تواند مانع آن شود و باید دید که عراق چه مقدار می‌تواند تخلیه و بارگیری در این بندر داشته باشد. با توجه به اینکه عراق به دنبال توسعه زیرساخت‌های حمل‌و‌نقل است، بدون تردید توسعه آن نقش منفی در بنادر ایران خواهد گذاش
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 بحران آب ایران

✍ محمد درویش
فعال محیط زیست

بحران‌های آبی هر روز بیشتر به ما نزدیک می‌شود. بحرانی که اصفهان، فارس، خراسان و مناطق مرکزی را تسخیر کرده و شاهد فرونشست های عظیمی در این مناطق هستیم. ادامه این روند باعث خروج سرمایه از این مناطق به خصوص در حوزه ی مسکن خواهد شد. مقصد مرکز نشینان برای فرار از بی آبی نیز که عمدتا شمال کشور انتخاب شده در معرض خطراتی جدی قرار دارد و نیازمند نگاه کارشناسی و کلان از سوی دولت است.

وقتی که میزان آب در دسترس از هزار مترمکعب کاهش پیدا کند، وارد جدی ترین مرحله ی تنش آبی می‌شویم. بخش های بزرگی از ایران کمتر از هزار مترمکعب در سال، آب در دسترس دارند و وارد جدی ترین تنش شده‌اند. نزدیک ۳۵ میلیون نفر از ایرانیان در جایی زندگی می‌کنند که کمتر از هزار مترمکعب در سال آب در اختیار دارند. این منطقه بالاترین احتمال مهاجرت‌های اقلیمی را دارد. با توجه به اینکه دیگر مناطق ایران هم با مرز هزار مترمکعب فاصله زیادی ندارند، اگر این مهاجرین وارد مناطق برخوردار تر در شمال کشور شوند، انتظار می‌رود که روند فروپاشی در شمال کشور تشدید پیدا کند و آنجا نیز در معرض بحران‌های جدی تری قرار بگیرد.

ما باید به مدت ده سال طبیعت ایران را از هرنوع بارگزاری جدید محافظت کنیم، منابع آب زیرزمینی و سطحی ما نیز دیگر امکان تحمل بارگزاری جدید را ندارد. ما باید به سرعت هر نوع توسعه ای که منجر به استفاده بیشتر از آب در حوزه صنعتی و کشاورزی می‌شود را متوقف کنیم. تنها اولویت باید تامین آب شرب و سپس تامین حق آبه محیط زیستی باشد.

دولت باید طرح تعادل بخشی سفره‌های اب زیرزمینی را مذنظر قرار دهد. در برنامه ششم نیز به آن تاکید شده بود اما مسئول این طرح در پایان برنامه ششم اعلام کرد که این طرح شکست خورده و استعفا داد. این مسئول تاکید کرد که ما قرار بود در پایان برنامه ششم سطح تراز سفره های آب زیرزمینی را به صفر برسانیم اما این اتفاق رخ نداد و الان میزان تراز منفی آب خوان ها به بیش از ۱۴۰ میلیارد مترمکعب رسیده است.

اگر قرار است ما جلو این بحران را بگیریم، باید حتما اجرا طرح تعادل بخشی سفره های زیرزمینی مدنظر قرار بگیرد و چاه های غیرمجاز پلمپ شوند. باید تلاش کنیم تمام فاضلاب های شهری و صنعتی بعد از تصفیه وارد سفره های اب زیرزمینی شوند تا به طرح تعادل بخشی سفره های زیرزمینی کمک کنند. باید کسب و کار‌هایی در کشور تعریف شوند که نیاز به مصرف آب نداشته باشند و از آن ها به عنوان کسب و کار سبز یاد می‌شود.

طبق آخرین آماری که شرکت مدیریت منابع آب ایران و سازمان زمین شناسی منتشر کرده است، بدترین اوضاع را در اصفهان داریم. اصفهان گسترده ترین فرونشست ها را تجربه می کند و فرونشست وارد شهر شده و شبکه فاضلاب را نیز شکسته است. چند دکل برق در دشت‌ مهیار اطراف اصفهان به دلیل احتمال سقوط جا به جا شده اند.

میزان تراز منفی اصفهان ۱۳ میلیارد مترمکعب است که چیزی حدود ۲۰ رودخانه به اندازه زاینده رود است. استان های دیگری نیز هستند که تراز منفی آن‌ها بیشتر از اصفهان است.

استان فارس که ۱۵ میلیارد مترمکعب تراز منفی دارد و بزرگترین فروچاله جهان را با ۵۴ سانتی متر در سال در استان فارس ثبت کرده ایم. استان فارس پتانسیل زیادی دارد که به یکباره فروبپاشد! اگر وضعیتی مثل اصفهان پیدا نکرده این است که عمق آبخوان‌های آن بیشتر از اصفهان بوده است.

استان فارس می‌تواند به سرعت سرنوشتی شبیه اصفهان پیدا کند. از استان فارس وضعیت نگران کننده تر و ترسناک تر استان خراسان رضوی است که تراز منفی آن ۳۱ میلیارد مترمکعب است و شکاف بسیار طولانی را در دشت نیشابور به طول ۳۲ کیلومتر داریم. آنجا اولین دشت های ممنوعه ایران را در دهه چهل دارد که در دشت توس ثبت شد اما کسی توجهی نکرد. استانی که عمیق ترین آبخوان های ایران را داشت الان به سرنوشتی بسیار نگران کننده تر از دیگر استان های کشور دچار می شود. ما گسترده ترین سازمان متمرکز کشاورزی را در آنجا داریم و در حقیقت بخش قابل توجهی از منابع آب زیرزمینی در حوزه کشاورزی سال های سال است که مصرف می‌شود و هزاران حلقه چاه غیرمجاز در آنجا وجود دارد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 قوی ترین مدیریت مسکن جهان


بعد از جنگ جهانی دوم حدود ۶/۹ تا ۷/۵ میلیون آلمانی کشته شده بودند. در اواخر جنگ بمب های سنگین بلای جان خانه های آلمانی ها شده بود. ۲/۲۵ میلیون واحد مسکونی کاملا ویران شدند و حدود دو میلیون خانه دیگر هم آسیب دیدند.

منابع مالی برای بازسازی کشور به صفر رسیده بود و و تنها هوش و ذکاوت مدیران آلمانی بود که می‌توانست همه‌ نداشته ها و محدودیت ها را جبران کند. هنر بزرگ در بخش ساختمان، ساختن همه چیز از هیچ بود.

پس از تأسیس آلمان غربی در سال ۱۹۴۹ با مشوق های مالی و مالیاتی که دولت در نظر گرفت، مسکن رونق گرفت و در کمتر از ۷ سال کمبودها به نصف رسید.

اما اتفاق مهم یک مصوبه تاریخی در ژوئن ۱۹۹۱ اتفاق افتاد. هشت ماه پس از اتحاد آلمان غربی و شرقی مجددا دولت نقش بزرگ خود را ایفا کرد. «هرکس در آلمان شرقی در بخش مسکن و بخصوص در برلین سرمایه گذاری کند، تا ۱۰ سال از پرداخت عوارض و مالیات معاف است»

همین یک مصوبه برای بیش از سی سال کافی بود تا عرضه مسکن بسیار بیشتر از نیاز این کشور شود. و با وجود نوسان زیاد مسکن در کشورهای بزرگ اقتصادی، آلمان یک ثبات دائمی همراه با فزونی عرضه نسبت به تقاضا داشته باشد.

میانگین هزینه مسکن در سبد معیشت آلمانی ها تنها بیست درصد است. در آلمان ۵۰ درصد آلمانی ها خانه اجاره ایی دارند که در دنیا بالاترین نرخ محسوب می شود.

مونیخ بالاترین قیمت مسکن را دارد. ۴۸/۵ درصد آلمانی ها مستاجر هستند و این کشور بهشت مستأجران است. اکثر قراردادهای اجاره در آلمان از فرم استاندارد موسوم به Mietvertrag پیروی می کند.

در صورت افزایش بیش از حد اجاره انجمن مستأجران موسوم به Mietsehutzbund به موضوع ورود کرده و از مستاجر با تعیین منطقه ایی اجاره حمایت می کند.

جذب سرمایه خارجی در بخش مسکن آلمان بخاطر سیاستهای اصولی رونق شگفت انگیز داشت و تنها در سه قرارداد شرکت فورترس آمریکا ۸۲ هزار دستگاه آپارتمان به ارزش ۵/۳ میلیارد یورو در آلمان خرید و وارد بازار مسکن این کشور شد.

شرکت مورگان استنلی و شرکتی انگلیسی هر کدام بترتیب ۴۸ هزار و ۱۵۰ هزار واحد مسکونی به ارزش ۱/۲ میلیارد یورو و ۷ میلیارد یورو به اقتصاد مسکن آلمان تزریق کردند.

در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ که اقتصاد آلمان دچار رکود شد بخش مسکن ثبات خود را حفظ کرد و لنگرگاه مستحکم اقتصاد شد.

دولت آلمان با وجود اقتصاد آزاد اما هیچگاه بخش مسکن را رها نکرده است‌. در اجاره قراردادها در آلمان شش ویژگی دارد. قراردادها یا کوتاه مدت با پایان مشخص هستند یا بلند مدت و نامحدود.

قراردادهای کوتاه مدت مناسب برای کارمندان ، دانشجویان و مهاجرین است که در قرارداد پایان آن قید می شود و با رضایت طرفین قابل تمدید است.

اما قراردادهای نامحدود پایان مشخصی ندارند. مستاجر می تواند سه ماه قبل اعلام کند که می خواهد قرارداد را فسخ کند، اما موجر این حق را ندارد و فقط با حکم دادگاه و با مستندات محکم می تواند عذر مستاجر خود را بخواهد و هر چه مدت اقامت مستاجر بیشتر باشد، جابجا کردن هم طولانی تر می شود.

در قراردادهای اجاره نامحدود افزایش سالیانه در قرارداد قید و توافق می شود. مستاجر می تواند بدون اجازه مالک اقدام به تعمیرات ، بازسازی و یا نقاشی ساختمان کند.

ودیعه در قراردادهای اجاره حداکثر به اندازه سه ماه اجاره است که باید در پایان قرارداد با سود متعلقه به مستاجر برگردانده شود. در صورتی موجر می تواند ودیعه مستاجر را ضبط کند که در دادگاه ثابت کند مستاجر از پرداخت اجاره امتناع کرده و یا خسارتی به ملک او وارد کرده است.

منازل شخصی در آلمان معاف از مالیات بر عابدی سرمایه هستند و برای بهره مندی از این معافیت لازم است حداقل تا ۱۰ سال منازل شخصی حفظ شوند و به فروش رسانده نشوند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰کوچ تولید به چین دوم

ویتنام قدم در راهی گذاشته که روزی چین آغاز کرد؛ کوچ تولیدکنندگان بزرگ دنیا به این کشور با انگیزه استفاده از نیروی کار ارزان، جذب بالای سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را به همراه آورد. امروز همین مسیر در حال تغییر جهت به سمت ویتنام است؛ این‌بار از ترس چین.

بالا گرفتن تنش میان پکن و واشنگتن بر سر تولیدات فناورانه موجب نگرانی بنگاه‌ها از محدودیت کار در چین شده و به گزارش «فایننشال‌تایمز» نگاه‌ها را به سمت ویتنام برگردانده است. در سال۲۰۲۲ ویتنام بیش از ۲۰میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرد.

مکان جغرافیایی مناسب و نیروی کار ارزان، این کشور را مکانی جذاب در هنگامه رقابت چین و آمریکا برای تولیدات فناوری کرده است؛ بنگاه‌‌‌‌‌هایی که نگران محدود‌شدن فعالیت خود در چین هستند و اکنون در ویتنام، «چین به‌علاوه‌ یک»، سرمایه‌گذاری می‌کنند.
دنیای اقتصاد
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 ایران و پیمان شانگهای


✍ یدالله کریمی پور
رسمیت یافتن عضویت جمهوری اسلامی در پیمان شانگهای پس از ۱۷ سال انتظار، شیپور رسانه های دولتی را کر کننده کرده است. ولی همان گونه که ۹ بار دیگر در همین کانال آمده است، چنین عضویتی نمی تواند باز کننده مشکلات استراتژیک ایران باشد. چرا؟

1⃣ گرچه جغرافیای این پیمان بیش از ۸۲٪  پهنه اوراسیا و ۵۳٪ نفوس جهان را در بر می گیرد، سهمش از تولید ناخالص جهانی تا ۲۰۲۲، کمتر از ۲۷٪ بود. به سخن دیگر شانگهای پیمان ملل متوسط و فقرا است. در واقع با حذف آمار اقتصادی چین، سهم این پیمان از اقتصاد جهان به کمتر از یک‌سوم کاهش خواهد یافت. یادآوری می شود که از ۵ شریک بازرگانی اصلی چین، هیچیک از آن ها عضو شانگهای نیست. تولید ناخالص داخلی روسیه نیز بین ۱۱ تا ۱۳ ام جهانی است. در واقع سیر نزولی GDP روسیه طی ۱۵ سال گذشته در رقابت با ملل پیشرفته استمرار داشته است؛

2⃣ اصل برتر در استراتژی بازرگانی خارجی بیشتر کشورها رقابتی کردن بازار برای طرف های تجاری است. چرا که به تصمیم سازان برای گزینش نیازهای اقتصادی قدرت مانور بیشتری می دهد. بر عکس با تمرکز و اختصاصی کردن تجارت خارجی به شرق یا غرب، کشوری مانند ایران ناگزیر به پذیرفتن شرایط تحمیلی آنها خواهد بود. مثلا چین و هند با سو استفاده از شرایط تحریم، ایران را ناگزیر به فروش نفت با یوان و روپیه و در نتیجه خرید  تولیدات خود می کنند.

3⃣ سومین نقطه ضعف شانگهای برای ایران آن است که اقتصادهای بزرگ این پیمان حاضر به سرمایه‌گذاری درازمدت و مولد در ایران نبوده  و به سودها و تجارت های کوتاه مدت بسنده می کنند. ترجیح روشن و استراتژیک چین و هند، انعقاد قراردادهای بزرگ درازمدت با کشورهای عرب خلیج فارس،‌ اسرائیل و ترکیه است. آن ها با وجود بقای شرایط کنونی، عطای ایران را به خاطر دور شدن از ترکش  تحریم ها به لقایش می بخشند؛

4⃣ از سوی دیگر فدراتیو روسیه در ضعیف ترین برهه تاریخی خود به سر برده وامروزه روز تمرکزش بر بقا و حفظ یکپارچگی ملی و سرزمینی خود می باشد. حتی از دیدگاه تحریم های جهانی، گوی سبقت را از ایران ربوده و از این منظر در صدر قرار دارد؛

5⃣ اقتصادهای هند، پاکستان، آسیای مرکزي و روسیه به عنوان اعضای اصلی شانگهای، نمی توانند مکمل اقتصاد ایران باشند؛
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 راز تورم منفی افغانستان


✍ وحید فتحی شقاقی
ساختار بودجه‌ای و بانکی که در اقتصاد ایران حاکم است، در اقتصاد افغانستان وجود ندارد. یعنی منشاء بلندمدت تورم در اقتصاد ایران به عدم انضباط مالی/بودجه‌ای و ناترازی نظام بانکی در اقتصاد ایران است، اما در اقتصاد افغانستان در بحث نظام بودجه‌ای و مالی، پایه پولی و رشد نقدینگی شاهد مشکلات مشابه نیستیم.  
           
درواقع، بخشی از ریشه‌های تورم در ایران بلندمدت و بخشی کوتاه مدت هستند. بخش عدم انضباط بودجه‌ای و ناترازی بانک‌ها به انضمام بحث شکاف تولید، از ریشه‌های بلند مدت تورم هستند؛ اما تکانه‌هایی که در بحث نرخ ارز به کشور وارد می‌شود، شوک‌های ارزی و تورم وارداتی را می‌توان از دیگر مصادیق تورم کوتاه مدت دانست.

در اقتصاد افغانستان، عملا شاهد تحریم خاصی نیستیم؛ بنابراین بحث تراز پرداخت‌ها در اقتصاد افغانستان بدون تحریم، روند طبیعی خود را طی می‌کند و عدم انضباط بودجه‌ای و رشد نقدینگی ناشی از ناترازی بانک‌ها، در اقتصاد افغانستان وجود ندارد. دلیل شرایط مذکور این است که اولا، دولتی که در افغانستان حاکم است، هزینه‌های مازاد تصاعدی تحمیل نمی‌کند. دوما ساختار بانک‌ها با ناترازی مشابه بانک‌های اقتصادی ایران مواجه نیست. این موارد باعث شده که رشد نقدینگی در اقتصاد افغانستان کنترل و تورم منفی شود. اما در اقتصاد ایران، عدم انضباط بودجه‌ای و هزینه‌های سرسام آور دولت در کنار ناترازی تصاعدی نظام بانکی باعث شده که رشد نقدینگی کنترل نشود. تحریم‌ها با وارد کردن شوک‌های ارزی، دلیل تورم کوتاه مدت اقتصاد ایران هستند. در اقتصاد افغانستان خبری از مسئله تورم ساختاری نیست.

در کشور‌هایی مانند سوریه و عراق نیز دیدیم که با وجود درگیری طولانی با جنگ، این کشور‌ها تورم بالایی نداشتند. از طرفی، برخی کشور‌ها مانند ترکیه را داریم که گرچه تحریم نیست، اما تورم بالایی دارد. این جا است که نقش ناترازی بانکی و بودجه‌ای پررنگ می‌شود. این همان مشکلی است که در ساختار اقتصاد ما حاکم است.

کشور افغانستان، دولت بزرگ با هزینه‌های فزاینده ندارد، در ضمن، وام بانکی افغانستان مثل ایران نیست و مانند نظام بانکی ایران درگیر ناترازی فزاینده بانکی نشده است. متاسفانه ساختار نظام بانکی ما که درگیر بنگاه داری هم شده است، موجبات انجماد منابع را ایجاد می‌کند و هرچه انجماد منابع بانکی بالاتر می‌رود، اضافه برداشت بانک‌ها از بانک مرکزی نیز بیشتر می‌شود و خود تبدیل به ابزار تشدید ناترازی بانک‌ها و رشد نقدینگی را فراهم می‌کند.

۵۰ سال است که اقتصاد ایران درگیر تورم‌های ساختاری شده است، از طرف دیگر، بخش شکاف تولید نیز در اقتصاد ایران به دلیل ساختار دولتی در اقتصاد کشور، از ریشه‌های بلند مدت تورم است. در اقتصاد عربستان و بسیاری از کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس شاهد مهار ناترازی بودجه و ساختار بانکی سلامت هستیم و در نتیجه اقتصاد این کشور‌ها با تورم پایین فعال است.

رشد نقدینگی ۵۰ ساله اقتصاد ایران حدود ۲۶ درصد و رشد اقتصادی نیم قرن اخیر، حدود ۳.۱۵ دهم درصد است؛ بنابراین شکاف بین رشد نقدینگی و رشد اقتصادی، حدود ۲۳ درصد است. در کنار این آمارها، تورم ۵۰ ساله اقتصاد ایران نیز حدود ۲۱ درصد است. یعنی نظریه «مقداری پول» در اقتصاد ایران مصداق دارد. ریشه تورم در ایران بر اساس این نظریه، تفاوت بین رشد نقدینگی با رشد تولید اقتصادی است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 داووس چینی


✍️ دکتر محمود سریع القلم
طی چهار روز از پنجم تا هشتم تیر ماه 1402، حدود 1500 نفر از 90 کشور در چین گرد هم آمدند تا آخرین تحولاتِ اقتصادی و ژئوپلیتیکی جهان را بررسی کنند. این اجلاس به ابتکار داوس و با میزبانی چین برگزار گردید. در ابتدای اجلاس و شاید جذاب ترین سخنرانی، ارائه نخست وزیر چین Li Qiang بود. حس می شد سخنرانی نخست وزیر چین را شاید تیمی بیست نفره از اقتصاددانان، سیاست ورزان و استراتژیست ها تهیه و تنظیم کرده بودند. واژه های دقیق، جمله بندی های حساب شده، قالب روشن و علمی و متن مملو از جهت گیری و پیغام بود. مانند هر سیاست مدار حرفه ای دیگر در سطح جهان، سخنرانی پر از آمار و ارقام بود زیرا دقت و تمرکز و فاصله گرفتن از ابهام تنها با آمار امکان پذیر است. نخست وزیر چین بر کار جمعی، رقابت مسالمت آمیز، گسترش حجم اقتصاد جهانی، ثبات سیاسی، نظام بازار و سرمایه داری، تداوم تماس و معاشرت میان قدرت های بزرگ، تأکید بر محوریت شرکت ها، جلوگیری از سوءتفاهم، بازی برد-برد اقتصادی و سیاسی، اجماع سازی سیاسی و ژئوپلیتیک، ایدئولوژی زدایی از روابط اقتصادی بین الملل و پذیرش یک سیستم جهانی سرمایه داری اقتصادی با تنوعات تمدنی تأکید نمود.  آقای Li چین را، موتور اقتصاد جهانی خواند و نرخ رشد اقتصادی این کشور را 4.6 که 2.5 درصد بالای متوسط جهانی است اعلام نمود. زبان بدن او سرشار از اعتماد به نفس بود. کلمات و جملات او را نیز می توان معرف اجماع نظر میان حاکمان، دانشمندان، متخصصان و بخش خصوصی چین تفسیر کرد.

از جمله مباحث کانونی در طول کنفرانس، دیجیتالی شدن نظام های اقتصادی به ویژه اقتصاد آمریکا، چین، کره جنوبی و عربستان بود. در حال حاضر، 40 درصد تولید ناخالص داخلی چین از طریق اقتصاد دیجیتال است. با توجه به اینکه بخش خصوصی در عموم کشورها به جز روسیه، بلاروس، کره شمالی، ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه، بر فعالیت های اقتصادی حاکم هستند، پخش زنده تبلیغات و بازاریابی کالا و خدمات در چین بالغ بر 720 میلیارد دلار است

از مباحث کانونی دیگر کنفرانس، انتقال به انرژی های غیر فسیلی به ویژه در اقتصادهای برتر جهان بود. اروپا و آمریکا در این هدف پیشرو هستند. سرمایه گذاری در انرژی خورشیدی و کاهش شگفت انگیز هزینه‌­های تولید انرژی خورشیدی از جمله تحولات جدی صنعت و انرژی در دهه آینده است. حتی عربستان و دیگر کشورهای عربی عضو اوپک در این راستا برنامه های گسترده ای را آغاز کرده‌اند.

در عرصه ژئوپلیتیک بحث شد که معنای بازدارندگی دچار تحول مفهومی اساسی شده است. شش کشور جایگاه مهمی در میان قدرت های میانی پیدا کرده‌اند: برزیل، عربستان، هند، آفریقای جنوبی، ترکیه و اندونزی. هر شش کشور هم با شرق کار می کنند و هم با غرب. همۀ آنها با روسیه هم روابط حسنه ای را حفظ کرده‌اند و مبنای این سیاست خارجی، حداکثرِ بهره برداری از امکانات همه قدرت های بزرگ است ضمن اینکه به این شش کشور توان بازی گری، چانه زنی و فضاسازی می دهد. قدرت های بزرگ از حمله روسیه به اوکراین آموختند که کار نظامی مستقیم بسیار پر هزینه است و اقتصاد کشورها را زیر و رو می کند و مانند روسیه از هرگونه بهره‌وری و سرمایه گذاری محروم می‌کند.

با پایان ایدئولوژی در جهان و فرصت رشد برای همۀ کشورها در نظام بین المللی متکثر، جوامع به طرف دو قطبی شدن فقیر و ثروتمند حرکت می کنند. اجلاس داوس به وضوح نشان می دهد جهان، جهانِ توانایی و ارتباط است. در این اجلاس کسی بر دیگری فخر نمی‌فروخت. همه با توان فکری یکدیگر ارتباط برقرار می‌کردند. دانش در محیطی که همه توان فکری و خلاقیتی دارند، تبختر و توهم و تخیل  و خود بزرگ بینی را به صفر می‌رساند.

اگر کشوری به توانمندی بخش خصوصی و دانشمندان و نوآوران خود اتکا نکند، از قافله جهانی باز خواهد ماند. فقط در یک ماه May 2023 م در امارات، 445 میلیون دلار Startup شکل گرفت. عربستان تا سال 2030 معادل 2 تریلیون دلار در صندوق ملی خود، دارایی خواهد داشت. چهار کشور عربی حوزۀ خلیج فارس در چهار سال گذشته، 3 تریلیون دلار ذخایر صندوق ملی جمع کرده‌اند. امارات 7 درصد یک شرکت تولیدکننده خودرو در چین را خریداری کرده است (Nio). عربستان 8.7 درصد نرخ رشد اقتصادی دارد که رتبه اول جهان است. تجارت چین با عربستان که به 87 میلیارد دلار رسیده بیش از تجمیع تجارت آمریکا و اروپا با این کشور است. عربستان یک شرکت جدید هواپیمایی برای گسترش توریسم تأسیس کرده است (Riyadh Air) که صدها هواپیمای نو از بوئینگ و ایرباس خریداری خواهد کرد. کشورهای عربی خلیج فارس در سال 2022 معادل 100 میلیارد دلار اقتصاد دیجیتال داشتند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 درجازدگی صنعتی

✍️ دکتر علی چشمی
اقتصاددان

ارزش‌افزوده بخش صنعت به صورت سرانه یعنی به ازای هر ایرانی از ۶/ ۲میلیون تومان در سال ۱۳۹۰ به ۷/ ۲میلیون تومان در سال ۱۴۰۱ بر اساس قیمت‌های ثابت سال ۱۳۹۰ رسیده است. به عبارتی رفاهی که برای هر ایرانی از بخش صنعت ایجاد شده، طی این سال‌ها کاملا در جا زده است.

یعنی آمار رسمی بانک‌مرکزی از تولید بخش صنعت پیشرفتی را نشان نمی‌‌‌دهد. براساس همین معیار، اگر بخش صنعت را ارزیابی کنیم، انگار ۱۱سال صنعت ایران در یکجا مانده است و اگر ماهیت بخش صنعت را بررسی کنیم اوضاع از این هم غمناک‌‌‌تر است.

البته به هیچ وجه نمی‌‌‌خواهم تلاش صنعتگرانی را که در محیط اقتصادی بی‌‌‌ثبات و پرهزینه تلاش کرده‌‌‌اند نادیده بگیرم، بلکه هدفم ارزیابی سیاستگذاری صنعتی است. این ارزش‌افزوده از درون مشکلات زیر ایجاد می‌شود که دورنمای صنعت در ایران را نشان می‌دهد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 تورم را نرخ ارز بالا می برد یا دستکاری ارزش پول؟


✍🏻 علی میرزاخانی
کره زمین روی شاخ گاو است و هرگاه این گاو خسته می‌شود و زمین را روی شاخ دیگر می‌لغزاند زلزله رخ می‌دهد. بسیاری از علت‌هایی که برای تورم در ایران بیان می‌شود به همان اندازه علمی است که در این گزاره برای علت زلزله بیان شده است. در مطلب قبلی فرمول تورم‌سازی در طول تاریخ تشریح و اشاره شد که هیچ عاملی جز دستکاری ارزش پول نمی‌تواند باعث تورم (یعنی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها) شود. اما این سؤال مطرح شده است که اگر علت تورم، دستکاری ارزش پول است پس چرا به دنبال جهش ارزی یا همزمان با آن، نرخ تورم افزایش می‌یابد؟

از اوایل دهه پنجاه با افزایش قیمت نفت، ابزاری به نام پترودلار یا همان دلارهای نفتی در اختیار دولت‌های ایران قرار گرفت که با آن می‌توان بخش مهمی از آثار دستکاری ارزش پول را به آینده پرتاب کرد. این مکانیسم را که در ادبیات اقتصادی تحت عنوان «لنگرسازی از نرخ اسمی ارز برای مهار تورم» بررسی می‌شود به صورت ساده می‌توان اینگونه توضیح داد: به بند کشیدن تورم حاصل از دستکاری ارزش پول (یا بخش مهمی از این تورم) با تثبیت نرخ ارز. این شیوه از مهار تورم با لنگر نرخ ارز به دلیل پیامدهای فاجعه‌باری که بر اقتصاد تحمیل می‌کند در عموم کشورهای جهان منسوخ شده است.

به عنوان مثال، ریال در فاصله سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ نصف ارزش خود را از دست داد یعنی شاخص قیمت‌ها در همین دوره دو برابر شد؛ به این معنا که اگر برای خرید یک سبد کالا در سال ۱۳۸۴ مثلا ۱۰۰ هزار تومان لازم بود برای خرید همین سبد در سال ۱۳۸۹ باید حدود ۲۰۰ هزار تومان پرداخت می‌شد. اما این بی‌ارزش شدن ریال در نرخ ارز همین دوره به دلیل لنگرسازی از نرخ ارز منعکس نشد. در عین حال، اگر این دوره را تا سال ۹۱ امتداد بدهیم مشاهده می‌کنیم که افزایش شاخص قیمت‌ها (از مبدأ سال ۸۴) بیش از سه برابر می‌شود. اما اتفاقی که در سال ۹۱ می‌افتد افزایش شدید تحریم‌هاست که چشم‌انداز پترودلار برای تداوم لنگر ارزی را تضعیف می‌کند و همه تورم انباشت شده در نرخ ارز به سرعت در بازار ارز منعکس شده و تورم کالاهای وارداتی و کالاهای مشابه داخلی  به همین میزان جهش می‌یابد.

طبیعی است این همزمانی جهش ارز و جهش قیمت‌ها برای ناظر غیرمطلع به صورت علیت هم قابل مشاهده باشد اما به قول فردریک باستیا، این فقط قسمتی از ماجراست که دیده می‌شود. آنچه دیده نمی‌شود همان دستکاری ارزش پول در طول دوره منتهی به جهش است که بخش مهمی از تورم آن به پایان دوره پرتاب شده است.

داستان بالا را می‌توان عینا به دوره ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ و اتفاقات پس از آن تعمیم داد. تنها تفاوتی که بین این دو ماجرا وجود دارد این است که تحریم‌های ترامپ برعکس تحریم‌های اوباما که از سال ۹۲ متوقف شد تاکنون ادامه داشته است. تداوم تحریم‌ها باعث مشاهده تداوم علیت بین افزایش نرخ ارز و نرخ تورم در سال‌های اخیر شده است که البته توضیحی متفاوت از لنگرسازی ارز دارد. در واقع، آنچه روی می‌دهد افزایش خلق پول برای جبران کسری منابع ناشی از کاهش پترودلار و نیز نابلدی سیاستگذار پولی در استفاده از «عملیات بازار باز» برای جلوگیری از افزایش دست‌درازی به منابع بانک مرکزی به دنبال جهش ارزی است که باعث دستکاری بیشتر ارزش پول و متعاقبا جهش تورم می‌شود.

در عین حال نباید فراموش کرد که مهار تورم در شرایط فعلی ایران نه تنها نیازمند توقف دستکاری ارزش پول بلکه معکوس‌سازی انتظارات تورمی با رفع تحریم‌هاست اما طنز ماجرا اینجاست که معتقدان به علیت نرخ ارز در افزایش تورم سخنی از ضرورت رفع تحریم‌ها به میان نمی‌آورند بلکه نسخه آنها برای مهار نرخ ارز چیزی شبیه نسخه دلار ۴۲۰۰ یعنی نرخ دستوری مستقل از نرخ بازار است که پیامدهای فاجعه‌بار آن بر هیچکس پوشیده نیست.

در جمع‌بندی نهایی می‌توان گفت که اگرچه شوک تورمی ناشی از لنگرسازی نرخ ارز قابل مهار نبود و صرفا قابل پیشگیری بود اما تداوم حرکت تورم با افزایش نرخ ارز قابل مهار بود همانطور که در روسیه مهار شد. البته امکان‌پذیری مهار تورم ناشی از افزایش نرخ ارز به معنی آن نیست که می‌توان اثر رکودی ناشی از آن را نیز کنترل کرد یا از تغییر قیمت‌های نسبی (نه تورم) جلوگیری کرد. اما سخن بر سر آن است که نابلدی سیاستگذار اقتصادی در مواجهه با تحریم که می‌توانست آثار آن را در سطح رکود غیرتورمی محدود کند باعث تحمیل بحرانی بزرگتر یعنی رکود تورمی بر اقتصاد ایران شد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 در حکایت اعتبارزدایی از اسناد غیررسمی!


✍ محمود اولاد
وزارت اقتصاد برای جلوگیری از فرار مالیاتی قانون جدید مالیات عایدی سرمایه و معاملات مکرر، اعتبارزدایی از اسناد غیررسمی را مطرح کرده و گویا مجلس هم تصویب کرده ولی شورای نگهبان ایراد گرفته‌است. حال پای رهبری را پیش کشیده‌اند که بتوانند مجوز مصلحت بودن دریافت کنند! اینجا می‌خواهم، به تحلیل این مسئله و عواقب آن بپردازم.

در تعریف تقاضا می‌گوییم "مقدار کالائی که در هر قیمت داده شده، فرد مایل و قادر به خرید است." قسمت پائین نقطه تعادل روی خط تقاضا افرادی قرار می‌گیرند که در قیمت تعادلی، "قادر" یا "مایل" به خرید نیستند. اگر کالای مورد نظر، کالای بسیار استراتژیک مانند خوراک و پوشاک و مسکن باشد، این افراد، نیاز خود را از بازارهای دیگر تأمین خواهند کرد. مثلا فرد می‌تواند گرسنگی خود را با یک پرس چلوکباب رفع کند. اما اگر در قیمت تعادلی بازار، "قادر" یا "مایل" به خرید چلوکباب نباشد، به سراغ رفع گرسنگی از بازار دیگری (مثلا نان و پنیر) خواهد رفت. اگر آنجا هم نتواند، به بازار نان خالی. آنجا هم نتواند، به تأمین از پسماند غذایی دیگران.
در بازار رسمی مسکن، همه ابتدا می‌خواهند مسکن تحت تملک خود را داشته باشند.

اما برخی در قسمت پائین نمودار قرار می‌گیرند. یعنی "قادر" یا "مایل" (عمدتا قادر) نیستند در قیمت تعادلی، مسکن بخرند. ناچار، برای تأمین نیاز خود، به بازار دیگر منتقل می‌شوند. مثلا بازار اجاره (البته می‌توان انواع بازارهای خرید مسکن، بسته به اندازه، موقعیت و سایر ویژگیهای مسکن پرداخت که همه به موازات یک پس از دیگری، بخشی از نیاز را تبدیل به تقاضا کرده و برآورد می‌کنند و باقی که در آن بازارها هم زیر نقطه تعادل ماند، به بازار بعدی منتقل می‌شود.). چنانچه در بازار اجاره هم "قادر" نباشد و زیر نقطه تعادل قرار گیرد، به بازار دیگر (مثلا مهاجرت به شهرهای پیرامون) منتقل می‌شود..

در آن بازار هم "قادر" نباشد، در نهایت به بازار غیررسمی منتقل می‌شود. البته که بازار غیررسمی ریسک بسیار بالائی هم دارد. باز اینجا برای ساده سازی وارد تبادل هزینه مسکن- هزینه ریسک نمی‌شوم. بخشی از نیاز را هم بازار غیررسمی تأمین می‌کند.

اما گروهی در بازار غیررسمی هم زیر نقطه تعادل قرار می‌گیرند. یعنی حتی در بازار غیررسمی هم ناتوان از رفع نیاز می‌شوند. در نهایت، گروهی بی‌خانمان ممکن است شوند.

برحسب این الگوی نظری است که گفته می‌شود بازار غیررسمی تأمین مسکن، شاید برای متخصصان یک مسئله باشد، اما برای مردم فقیر، یک راهبرد است.
وقتی این راهبرد، حذف یا مانع گذاری شود یا ریسک آن افزایش یابد، بخش زیادی از رانده‌شدگان از بازارهای رسمی پیشین (به دلیل قرار گیری در قسمت زیرین نقطه تعادل)، در عدم دسترسی به این بازار، مجبور به بی‌خانمانی خواهند شد.

در شرایطی که رشد اقتصادی به مدت یک دهه در حد صفر بوده و رشد ظاهری کنونی هم رشد کیفی و کمی نیست (لازم شد در این خصوص هم کامل توضیح می‌دهم)، در شرایطی که روز به روز مردم فقیرتر می‌شوند و در شرایطی که شاخص دسترسی به مسکن روز به روز به ارقام بالاتر می‌رسد و دوره انتظار برای دهکهای پائین به بیش از 100 سال رسیده، بستن یکی از راهکارهای تأمین نیاز، فاجعه است.

بیش از ده میلیون نفر یا ۳ میلیون خانوار ساکن سکونت‌گاههایی هستند که سند رسمی ندارند. به دلیل نداشتن سند رسمی، توانایی دسترسی به اعتبارات بانکی هم ندارند. رانده‌شدگان بازارهای رسمی که در فقدان برنامه مناسب برای پاسخ به نیازشان، راهبردشان پناه به بازار غیررسمی بو‌ده‌است.

مدعیان عدالت ناعادلانه می‌خواهند این راه را هم بر آنها ببندند! در حالی که هزاران هکتار اراضی ملی به نام مولدسازی به افراد و‌گروه‌های خاص واگذار می‌شود، در حالی‌که صدها هکتار با اجاره ۱ میلیونی واگذار می‌شود، راه حل فقرا برای سرپناه، از آنها دریغ می‌شود.

چندین میلیون پرونده قضایی جدید ایجاد می‌شود، هزینه‌های آشکار و ناآشکار زیادی بر فقیرترین قشر جامعه تحمیل می‌شود، سکونت در بافت ناکارآمد را تبدیل به بی‌خانمانی و خیابان‌خوابی می‌کند، تا به زعم خودش بتواند شفافیت در معاملات ایجاد کند و مالیات بستاند!
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 اثر قیمت صفر
فریب قیمت صفر را نخورید!


تصور کنید یکی از همکاران شما در محیط کار، همه کارمندان را با یک جعبه شیرینی و فنجان قهوه مهمان میکند. همه از این اتفاق خوشحال و راضی هستند.اما تصور کنید همین شخص روز بعد با همان شیرینی سرکار بیاید. اما این بار هر شیرینی را ۱۰۰۰ تومان بفروشد. با وجود قیمت بسیار ارزان، فقط تعداد محدودی از او شیرینی میخرند. به عبارتی، تقاضا برای یک کالا، در قیمت صفر و قیمتی نزدیک به صفر بسیار متفاوت است. اثر قیمت صفر یا Zero Price Effect یک اثر مهم اقتصادی است. نکته اینجاست که در ذهن عموم مردم قیمت یک ریال با کالای رایگان بسیار متفاوت است.

اثر قیمت صفر به طور کلی یعنی با کاهش قیمت، تقاضا رفتهرفته افزایش پیدا میکند، اما با رسیدن به قیمت صفر، شاهد رشدی عجیب در حجم تقاضا خواهیم بود. قیمت صفر باعث میشود تصمیمات احمقانه بگیریم.

تصمیم میگیرید شیرینیجات مصرف نکنید. تصمیمی کاملا عاقلانه است، برای کاهش وزن. چون به این نتیجه رسیده اید که لذت مصرف شیرینی به رنج دیابت و بیماری قلبی نمیارزد و میدانید هزینه مالی و جانی ناشی از این بیماریها خیلی تلختر از طعم یک شیرینی است.
اما همکارتان یک شیرینی مجانی تعارف میکند. پیش خودتان میگویید که مدتهاست شیرینی نخوردم و از این به بعد هم نیت خوردن شیرینی را ندارم، پس ایرادی ندارد اگر امروز این پیشنهاد رایگان را بپذیرم. حتی شاید دلتان بخواهد دو تا بردارید! چرا یک دفعه آدمی به این حد منطقی و عاقل، به آدمی غیرمنطقی، احساسی و هیجانی تبدیل میشود؟

اثر قیمت صفر قادر است تصمیمهای منطقی ما را کنار بزند و از ما انسانی غیرمنطقی بسازد. جالب اینجاست که اگر آن شیرینی هزار تومان قیمت داشت، آن را نمیخریدید.

اما چند توصیه:
1⃣در دنیا هیچ چیز رایگانی وجود ندارد:
زمانی که با چیزی رایگان مواجه میشوید باید به آن شک کنید، چون در واقع هزینههای پنهان دیگری باید برای آن پرداخت کنید. برای مثال اگر تلویزیون به صورت رایگان فوتبال پخش میکند، توجه شما را مصرف میکند تا بتواند تبلیغات را به نمایش بگذارد.

2⃣در دام بازاریابها نیوفتید:
شعارهایی مثل “یکی بخر ، دوتا ببر” یا “بستههای عیدانه همراه اول و ایرانسل” یا اینکه در فودکورتها یک تکه پیتزا رایگان برای تست به شما داده میشود، همگی برای به کار گیری اثر عدد صفر هستند. شما آن کالا را مصرف میکنید چون هزینهای برایش پرداخت نمیکنید ولی برای ادامه دادن وسوسه میشوید.

3⃣با برچسب قیمت صفر وسوسه نشوید:
بسیاری از کارهای ما مثل رانندگی برچسب قیمت صفر دارند. اکثر متخصصان جامعه، راننده شخصی ندارند یا اسنپ نمیگیرند ولی ساعتها در ترافیک میمانند. در صورتیکه میتوانند در آن زمان خیلی بیشتر از پول اسنپ و حقوق راننده شخصی پول در بیاورند.

4⃣دچار هزینه روانی نشوید:
میتوانید هر روز خودتان غذا درست کنید یا ماهانه یک میلیون به آشپز بدهید و این زمان را به انجام کار دیگری بپردازید که ۱.۲۰۰ درآمد ماهانه دارد. ولی عموم افراد این پیشنهاد را قبول نمیکنند چون رنج از دست دادن یک میلیون، از لذت به دستآوردن ۱.۲۰۰ بیشتر است.(یا همینطور برای استفاده از تمیزکار در شب عید)
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 توهمی به نام سیاست صنعتی


✍ امیرحسین خالقی
فرانسیس فوکویاما، متفکر محافظه‌کار آمریکایی، در کتاب «پایان تاریخ و انسان واپسین» گفته بود؛ علت موفقیت سیاست صنعتی در تایوان این بود که دولت توانسته بود بوروکرات‌های برنامه‌ریز را از فشارهای سیاسی مصون نگه دارد تا بتوانند فقط بر مبنای کارآیی اقتصادی تصمیم بگیرند؛ به عبارتی سیاست صنعتی تایوان به این دلیل موفق بود که این کشور خیلی دموکراتیک اداره نمی شد!

فرانسیس کبیر معتقد بود که به همین دلیل بعید است این به‌اصطلاح سیاست صنعتی در ایالات متحده کاری از پیش ببرد و بر رقابت پذیری این کشور بیفزاید. آمریکا نسبت به تایوان و کشورهایی نظیر آن دموکراتیک‌تر اداره می شود و همین باعث فشار سیاسی از سوی کنگره بر روی برنامه‌ریزان صنعتی خواهد شد که منطق اقتصادی کار را به هم می‌زند. کنگره به دلایل سیاسی یحتمل یا سراغ حمایت از بنگاه‌های ناکارآمد می‌رود یا به دنبال پیشبرد منافع گروه‌های ذی‌نفع خاص است. در هر صورت منطق اقتصادی قربانی منطق سیاسی اهالی سیاست می شود.

دنی رودریک، اقتصاددان مشهور هارواردی، نیز به بیان دیگری همین مضمون را مورد تاکید قرار داده بود که در سیاست صنعتی، انتخاب برندگان (صنایع مزیت‌آفرین و موثر بر صنایع دیگر) آنقدرها مهم نیست که راحت شدن از شر بازندگان! حرف وی هم این بود که باید به طریقی منطق اقتصادی و کارآیی را حاکم بر کار کرد تا بازندگان به بهانه های مختلف باقی نمانند و بتوان اثر فشارهای سیاسی بر فرآیند برنامه‌ریزی را کاهش داد.

چنین برمی‌آید که سیاست صنعتی به معنای حمایت دولت از صنایع مهم و حیاتی و تغییر ساختار مشوق‌ها در اقتصاد ملی در همان گام نخست با یک چالش اساسی روبه‌روست؛ یعنی سیاست‌زدگی. به بیان دیگر هرچقدر یک سیستم سیاسی متکثرتر و فضای سیاسی غیریکدست‌تر باشد، بیشتر احتمال سیاست‌زدگی استراتژی‌های توسعه صنعتی وجود دارد. از این روست که دولت‌های توسعه‌گرا (Developmental States) را که الگوی موفق اجرای سیاست‌های صنعتی به حساب می آیند بیشتر باید پدیده‌ای شرق آسیایی به حساب آورد که با مختصات فرهنگی و سیاسی آن جغرافیا سازگاری دارد.

برای رویارویی با این چالش‌های سیاسی، هواداران سیاست صنعتی از لزوم برخی اصلاحات ساختاری به عنوان پیش‌نیاز اجرای موفق آن یاد می‌کنند که ایجاد آژانس راهبر (Pilot Agency)  و نهادهای سیاستگذار بالادستی قدرتمند مشابه را می‌توان مثال زد.

باری، اجازه دهید از منظر اقتصاد اتریشی و نگرش بازار آزادی ناب به ماجرا بنگریم و ادعا کنیم که فارغ از ملاحظات اجرایی، سیاست صنعتی جهدی است بی‌حاصل که به‎اصطلاح موفقیت برخی کشورها آسیایی در اجرای آن دلیل کافی برای جدی گرفتنش نیست. نقد را از چهار منظر اصلی می توان مطرح کرد.

نخست آنکه سیاست صنعتی بنا به تعریف از اساس نمی‌تواند غیرسیاسی باشد؛ چیزی که از نام آن هم مشخص است! نمی توانیم انتظار داشته باشیم خروجی بوروکراسی‌های دولت، هر دولتی، فارغ از سیاست باشد و تنها ملاحظات اقتصادی و کارآیی را در نظر بگیرد. بوروکراسی‌های دولت نهادهایی سیاسی (به مفهوم عام آن) هستند که رقابت ها و مناسبات قدرت خاص خود را دارند.

دوم، سیاست صنعتی گرفتار مشکل دانش (Knowledge problem) است. چرا باید تصور کنیم بوروکرات‌های دولتی واقعیت‌های کف زمین را بهتر از صنعتگران و اهالی کسب وکار می‌شناسند؟

سوم، سیاست صنعتی با مشکل مشوق‌ها (Incentive problem) روبه‌روست. یک انتروپرونر و اهل صنعت با سرمایه خودش ریسک می‌کند و سود و زیان کارهایش هم به خودش بر می‌گردد پس انگیزه زیادی برای تصمیم‌های درست دارد که سود اقتصادی واقعی فراهم می‌آورند.  در مورد بوروکرات‌های دولتی به‌دشواری بتوان چنین گفت.

چهارم، پیامد سیاست صنعتی تقسیم صنایع و زنجیره‌های تامین آنها به حمایت‌شده‌ها و حمایت‌نشده‌هاست و این هم به معنای توزیع رانت از سوی دولت و زمینه‌سازی برای فساد است. برای ما ایرانی‌ها که فساد حمایت‌گرایی جزو خاطرات است و همه مثال‌هایی در ذهن داریم؛ والله اعلم.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰برخورد آلمانی‌ها با موضوع مهاجرت

موضوع مهاجرت بحث داغ این روزهای جهان و مخصوصا اروپاست که با بحران کمبود نیروی متخصص دست و پنجه نرم می‌کند. این موضوع در قالب تمهیدات اتحادیه اروپا در خصوص پناهندگی، افزایش تعداد قربانیان در دریای مدیترانه یا افزایش رفتارهای نژادپرستانه با پناهندگان در آلمان در حال بررسی است. 

نظرسنجی در این خصوص توسط استاتیستا انجام شد که در آن حدود یک سوم از 37 هزار نفری که برای مورد بررسی قرار گرفتند، بر این نظر بوده‌اند که مهاجرت یکی از مهم‌ترین مشکلات در آلمان از دید شهروندان آلمانی است. اینفوگرافی استاتیستا نشان می‌دهد، تفاوت چندانی بین حس شهروندان در آلمان غربی و شرقی در مورد افزایش مهاجرت به آلمان وجود ندارد.

نتیجه این نظرسنجی همچنین نشان داد که افراد جوان‌تر در مقابل این موضوع نسبتا حالت تدافعی کمتری دارند، در حالی که بیش از 40 درصد از افراد با سنین 50 سال به بالا مهاجرت را یک مشکل بزرگ می‌دانند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 رفتارهای توده‌ای چگونه شکل می گیرند؟


صبح زود است و می‌خواهید در یک رستوران صبحانه بخورید. دو رستوران الف و ب در کنار هم موجودند که از نظر شما هیچ فرقی ندارند. در نهایت به‌صورت کاملاً تصادفی رستوران ب را انتخاب می‌کنید. نفر بعدی هم دقیقا دچار وضعیت شما شده اما او می‌داند که لااقل یک نفر قبل از او ب را ترجیح داده، بنابراین احتمال انتخاب ب توسط او بیشتر می‌شود. این یک نمونه‌ی ساده از تاثیر تصیمات دیگران بر تصمیم‌های ماست.

در مقیاس‌های بزرگ‌تر، تصوراتی مانند "مگه می‌شه این همه آدم اشتباه کنند؟"، "همه همین رو می‌گن!" و فشارهای اجتماعی باعث ایجاد هسته‌های یک رفتار توده‌ای می‌شود.

لی بن، روان‌شناس فرانسوی این پدیده را این‌گونه توصیف می‌کند: "توده‌ای شکل‌گرفته از تعداد زیادی از آدم‌ها با احساسات تجمیع‌شده و رفتاری غیرمعقولانه که توانایی ایجاد انواع مختلفی از فعالیت‌ها را دارند." او احساسات و هیجانات را موتور محرک توده‌ها می‌داند.

مطالعات نشان می‌دهد در یک تعداد مشخص از جمعیت تنها ۵ درصد، رفتار ۹۵ درصد الباقی را جهت‌دهی می‌کنند. اریک فروم معتقد بود اکثر افراد برای گریز از تبعات آزادی و تنهایی، مکانیسم هم‌رنگ‌شدن با جماعت را انتخاب می‌کنند.

رفتار توده‌ای هم گونه‌ای از این هم‌رنگی است که دو ویژگی دارد:
👈شخص را از زحمت فکرکردن خلاص می‌کند. در واقع، مسئولیت فکر کردن را به‌عهده‌ی دیگران می‌گذارد.
👈به‌وسیله‌ی هم‌رنگ‌شدن با جماعت، کسب هویت کرده و از تنها‌ ماندن می‌گریزد.

شبکه‌های اجتماعی به‌دلیل سرعت انتقال اطلاعات بستر لازم برای رشد شدید این پدیده را فراهم کرده‌اند. در گذشته برای شکل‌گیری توده نیاز به تماس رو در رو یا تلفن و یا رسانه‌های جمعی نظیر رادیو و تلویزیون بود. این بسترها اولاً کُند بود، مثلاً روزنامه‌ها اخبار روز قبل را منعکس می‌کرند. ثانیاً، دارای ساختار رسمی و پروتکل‌هایی بودند که جریان اطلاعات را کنترل می‌کردند.
کند بودن و رسمی‌بودن باعث می‌شد منتشرکنندگان فرصت و خبرگی بیشتری برای اندیشیدن و شفاف‌تر‌کردن ابعاد مسئله داشته باشند.

اما امروزه مثلاً ساعت ۹ شب سیاست‌مداری توئیت می‌کند و ساعت ۱۰ شب میلیون‌ها نفر در جریان قرار گرفته‌اند، جایگاه خودشان را در صف موافقان و مخالفان تثبیت کرده‌اند و پرونده را بسته‌اند. قبل از آن‌که تحریریه‌ها فرصت واکنش پیدا کنند.

اینجا قبل از مطلع‌بودن، متخصص‌بودن، روشن‌شدن ابعاد مسئله و ... سریع‌تر‌ بودن مهم است. چه بسا هر موضع‌گیری ناسنجیده‌ای صرفاً چون از سوی یک کانال پرمخاطب زودتر منتشر شده هسته‌ی فکری صدها هزار نفر دیگر را شکل دهد.

فکرکردن، برخورد سنجیده و عمیق، روشن‌شدن زوایای مختلف، کشف اطلاعات بیشتر و ... زمان می‌برد و معمولاً در حوصله‌ی مخاطب نیست.

اتفاقاتی که بار عاطفی و دراماتیک دارند محمل خوبی برای شکل‌گیری این رفتارها هستند. وقایعی مانند خیانت، قتل، تجاوز و ... به‌خصوص اگر در مورد سلبریتی‌ها باشد، می‌تواند هسته‌ای برای رفتار‌ توده‌ای شکل دهد.

کاربران معمولاً در این حوزه‌ها مخالفت را برنمی‌تابند و واکنش‌های احساسی، تند و طعنه‌آلودی نشان می‌دهند. زمانی‌که مطلبی را بازاشتراک می‌کنیم، لایک می‌زنیم یا ... خواسته یا ناخواسته ممکن است گرفتار ذهنیت توده‌ای شده باشیم، ذهنیتی که بیشتر بر پایه‌های احساسی- هیجانی بنا شده‌اند تا عقلانی و استدلالی.

رفتارهای توده‌ای آن‌چنان هم بی سر و سامان نیستند. بسیاری از حکومت‌ها و سازمان‌ها مطالعات وسیعی را برای کنترل این جریان‌ها انجام می‌دهند و از این رفتارها در جهت منافع خود استفاده می‌کنند.

برخی حکومت‌ها بودجه‌های هنگفتی را صرف راه‌اندازی کانال‌های مجازی و تلویزیونی می‌کنند تا در بزنگاه‌‌ها از آن‌ها برای کنترل توده‌ها استفاده کنند. کانال‌هایی که معمولاً هم بر بستر موضوعاتی پرطرف‌دار مانند فوتبال، جوک، فیلم، موسیقی و ... شکل می‌گیرند.

چه کنیم؟ شاید بهتر باشد کمی از موضوعات جنجالی فاصله بگیریم، بپذیریم که اطلاعات و شاید صلاحیت لازم برای هر اظهار نظری را نداریم، صبورتر باشیم، دیدگاه انتقادی پیشه کنیم، بدون انجام کار خاصی بیشتر شنوده‌ی منابع موثق باشیم تا گوینده و از همه مهم‌تر، ابزار پروپاگاندا نشویم و اجازه بدهیم صداهای مخالف هم شنیده شوند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 خطای نظام‌مند در سیاستگذاری مسکن


✍ دکتر علی سرزعیم
چند دهه است سیاستگذار مسکن به دنبال مهار قیمت مسکن است و در انجام این کار شکست خورده است. در این مسیر سه سیاست اشتباه دنبال شده که هیچ‌کدام جواب نگرفته؛ اما نظام سیاستگذاری کماکان این سه مسیر را ادامه می‌دهد:

1️⃣ سرکوب قیمت نهاده‌های ساختمان مثل سیمان، تیرآهن و آجر که تلاش می‌کند قیمت مسکن را پایین نگه دارد که البته ناموفق بوده است.

2️⃣ با توسعه شهرها و تسهیل مجوز ساخت و چند طبقه ساختن، فکر می‌کند، می‌تواند بازار مسکن را مدیریت کند.

3️⃣ تلاش برای خانه‌دار کردن اقشار ضعیف که با واگذاری زمین‌های دولتی به تعاونی‌ها و بنیادها و طرح‌هایی مثل مسکن مهر دنبال شد و می‌شود. آنچه در عمل رخ داده است، تشدید نابرابری در داشتن مسکن و وخیم‌ترشدن کیفیت زندگی شهری است.

اخیرا خبری پخش شد که دوباره تصمیم گرفته شده است تعداد طبقات مجاز در شهرهای بزرگ افزایش یابد؛ با این امید که این اقدام بتواند رشد قیمت مسکن را مهار کند. ذهنیتی که این ایده را دنبال می‌کند اصلا توجه ندارد که قیمت بالای مسکن خود یکی از امور کنترل‌کننده مهاجرت است! و مانع می‌شود فشار بیشتری برای منابع زیستی یک شهر وارد شود!

شهرداری اگر در فکر آن بود که مسائل شهر تهران را در طی چهل یا پنجاه سال کم کند باید به فکر تدابیری می‌افتاد که وقتی خانه‌ای خراب شود تعداد طبقات کمتری ساخته شود تا با گران شدن نسبی خانه در تهران جمعیت به تدریج به شهرهای دیگر گسیل شوند و تهران به شهری با جمعیت کمتر تبدیل شود تا امکانات زیست شهری آن با جمعیت آن تناسب یابد. طبعا این امر انگیزه تخریب خانه‌های قدیمی را کم می‌کند که هزینه‌ای کوتاه‌مدت است؛ اما در بلندمدت منافع بزرگ‌تری به دنبال خواهد داشت.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 مدیریت تخم مرغ های همزده!

✍ هنری مینتزبرگ
گاهنامه مدیریت

چند سال پیش، یک روز صبح سوار یکی از هواپیماهای شرکت هواپیمایی «استرن» شدم. استرن در آن زمان، بزرگترین شرکت هواپیمایی جهان محسوب می شد که شوربختانه پس از مدتی ورشکست شد.

استرن در آن روزها، به مسافران خود یک غذای خاص می داد: «تخم مرغ همزده». آن روز صبح، به ما نیز همان غذا را دادند.  به یکی از خدمۀ پرواز نگاه کردم و گفتم: «من در سفرهای هوایی که تاکنون داشته ام، چیزهای بد زیادی خورده ام، اما این از همۀ آنها بدتر بود!» او پاسخ داد: «می دانم! خود ما نیز بارها این موضوع را به مسئولین ایرلاین انتقال داده ایم؛ اما آنها گوش نمی دهند!».

چگونه چنین چیزی ممکن است؟ اگر آنها در حال اداره یک قبرستان بودند، می توانستم درک کنم که برای برقراری ارتباط با مشتریان با مشکل مواجه هستند. اما فکرش را بکنید آخر، یک ایرلاین؟!

هر وقت که با یک خدمت بد یا یک محصول بد مواجه می شوم، حیرت زده می شوم که مدیرِ شرکتِ ارائه دهندۀ آن، آیا واقعا در حال انجام شغل مدیریت است و یا صرفا مشغول خواندن صورت های مالی؟ شرکت هواپیمایی استرن، نهایتا به دلیل همین صبحانۀ تخم مرغ همزده، و تخم مرغ های همزدۀ دیگر در خدمات دیگر خود ورشکست شد.

چند سال بعد، این داستان را برای یک گروه از مدیران تعریف کردم. یکی از آنها که از مدیران IBM بود پیش من آمد و ماجرای دیگری برایم تعریف کرد:
«روزی مدیرعامل استرن، با عجلۀ تمام و در لحظۀ آخرِ پرواز، وارد هواپیما شد. اما بخش First class هواپیما پر بود. معاونان استرن تلاش زیادی کردند تا یکی از مسافران که پول First class را پرداخته کرده بود جابجا کنند تا مدیرعامل بتواند در جایی بنشیند که همیشه به نشستن در چنین جایی عادت کرده بود!».

مدیر بودن، نشستن در جایی که همیشه به آن عادت کرده اید نیست؛ مدیریت واقعی این است که شما، قبل از همه، آن تخم مرغ همزده را خورده باشید!
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 نفت در نروژ

✍ اشنایدر هلدن
مترجم: بهزاد بابازاده

چالش‌بیماری هلندی یا شومی منابع
عامل کلیدی برای توضیح تفاوت میان کشورهای مختلف دارای منابع فراوان، کیفیت نهادهای سیاسی است. در کشورهایی که نهادهای دوستدار تولیدکننده، محافظت خوب از حقوق مالکیت، بوروکراسی عمومی قابل اطمینان و فساد کم دارند، احتمال اینکه منابع طبیعی به رشد اقتصادی منجر شوند، بیشتر است وقتی نفت در نروژ کشف شد، قاعده دموکراسی سابقه‌ای طولانی و محکم در آن داشت. این کشور بوروکراسی دولتی با عملکردی خوب داشت.

یکی از راه‌هایی که دولت از نفت درامد کسب میکند سیستم مالیاتی است. این سیستم مالیاتی، علاوه بر ۲۸ درصد مالیاتی که بر سود تمام بنگاه‌ها اعمال می‌شود، به طور خاص بنگاه‌های بخش نفت باید ۵۰ درصد دیگر از سود خود را نیز به عنوان مالیات به دولت بپردازند. بنابراین، دولت مجموعا ۷۸ درصد از سود شرکت‌های نفتی را به عنوان مالیات دریافت می‌کند

دومین منبع مهم درآمد دولت مالکیت مستقیم از طریق SDFI است. SDFI در حال حاضر در تمام پروژه‌های نفتی سهام مالکیت غیر فعال دارد. به علاوه، دولت دو سوم سهام مالکیت استات‌اویل را در اختیار دارد و به همین نسبت از سود تقسیم شده آن را مستقیما دریافت می‌کند.

در سال ۱۹۸۳ کمیسیونی دولتی که ریاست آن را قائم‌مقام بانک مرکزی، هرمود اسکاتلند، برعهده داشت، با هدف جلوگیری از تبدیل افزایش درآمدهای نفتی به افزایش خرجکرد آنها پیشنهاد تاسیس صندوقی را داد. کمیسیون اینگونه استدلال کرد که درآمدهای نفتی نباید به عنوان درآمد ناشی از تولید به شکل معمول تلقی شوند بلکه باید آن را به صورت تبدیل ثروت از شکل منابع طبیعی به شکل ثروت مالی دید
پارلمان نروژ به نمایندگی از ملت نروژ به‌عنوان مالک نهایی صندوق بازنشستگی تعیین شده است. پارلمان در مورد نحوه مدیریت و مسوول آن تصمیم می‌گیرد. وزارت اقتصاد مالک رسمی صندوق است.

این وزارتخانه الگوی تخصیص دارایی‌ها را تعریف می‌کند، و ارزیابی و نظارت بر مدیریت عملیات را برعهده دارد. بانک مرکزی نروژ مدیریت عملیات مربوط به صندوق را بر عهده دارد. بانک مرکزی نهاد جداگانه‌ای به نام مدیریت سرمایه‌گذاری بانک مرکزی برای مدیریت دارایی تاسیس کرده است. این نهاد چارچوب تخصیص دارایی تعریف‌شده توسط وزارت اقتصاد را اجرا می‌کند. این نهاد قرار است به‌طورفعال سبد دارایی را با در نظر گرفتن مخاطرات موجود در مقایسه با سبد الگوی تعریف شده و با هدف دستیابی به بیشترین بازگشت مدیریت کند. این نهاد همچنین حقوق مالکیت را اعمال می‌کند، که توانسته هزینه‌ها را پایین نگه دارد

ویژگی مهم مدیریت دارایی شفافیت، گزارش‌دهی و نظارت است. تجربه نروژ نشان می‌دهد که سود فعالیت‌های نفتی برای کل اقتصاد در طول زمان افزایش می‌یابد. این موضوع می‌تواند نشانگر اهمیت برنامه‌ریزی برای دوره تولیدی طولانی باشد.

قیمت بالای نفت به افزایش سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های نفتی و به تبع آن تحرک اقتصادی منجر می‌شود، کاهش قیمت نفت نیز  به کاهش فعالیت‌های اقتصاد می‌انجامد. اگر خرج این درآمدها با افزایش درآمدها همزمان و همراه شود منجر به تقویت چرخه رکود و رونق می‌شود. در قاعده مالی نروژ، خرج درآمدهای نفتی به اندازه صندوق بازنشستگی در ابتدای سال بستگی دارد، بنابر این ارتباط مستقیمی میان درآمدهای نفتی و خرج آن در همان سال وجود ندارد.

ثروت نفت از طریق صندوق بازنشستگی در خارج از نروژ سرمایه‌گذاری شده است.

درس‌های کلیدی :
وجود چارچوب قانونی و حقوقی مناسبی که دربرگیرنده‌ ابزارهایی برای تضمین شفافیت در تولید نفت و مدیریت  آن باشد، ضروری است.

تضمین اینکه انبوه درآمدهای نفتی توسط دولت از طریق نرخ بالای مالیات در سیستمی معتبر و شفاف یا سهام مالکیت احتمالا غیر فعال دولت در میادین نفتی دریافت می‌شود.

هدف‌گذاری برای ارتقای نقش بنگاه‌ها و نیروی کار داخلی در فعالیت‌های نفتی و بخش پیشینی آن در طول زمان. اقدام به نحوی که بنگاه‌ها و نیروی کار داخلی صلاحیت‌های لازم را داشته باشند.
- شرکت‌های نفتی نرخ تنزیل بالایی دارند و برای تسریع در برداشت نفت فشار می‌آورند. در مقابل، کشور احتمالا از سرعت کمتر نفع بیشتری می‌برد. این امر ممکن است مستلزم تاخیر در گشایش میادین جدید باشد؛ چراکه تاخیر تولید میادین فعال مشکل و هزینه‌بر است.

بخش عمده‌ای از درآمد نفتی باید برای آینده به صورت سرمایه‌گذاری‌های بهره‌ور داخلی یا سرمایه‌گذاری‌ها مالی خارجی پس‌انداز شود. بخش قابل ملاحظه‌ای باید در خارج پس‌انداز شود تا بازگشت این سرمایه‌گذاری صرف واردات در دوران افول صادرات نفتی شود.


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 سه درس بزرگ جنگ اوکراین


هفته نامه اکونومیست در سرمقاله شماره اخیر خود در گزارشی با تحلیل اثر جنگ اکراین بر روابط آینده بین کشورها، معتقد است که جنگ اوکراین سه درس بزرگ برای دنیا به همراه داشته است:

اول اینکه میدان جنگ در حال شفاف شدن است. دیگر دوربین های دوچشمی یا نقشه ها را فراموش کنید. به حسگرهای پیشرفته در ماهواره ها و پهپاد ها فکر کنید؛ ارزان و در موجود درهمه جا. آنها توسط الگوریتم های در حال بهبودشان، داده‌هایی را برای پردازش به دست می‌آورند که مانند پیدا کردن سوزن‌ در انبار کاه است. مثلاً یافتن سیگنال تلفن همراه یک ژنرال روسی، یا یک تانک استتار شده. این اطلاعات می‌تواند توسط ماهواره ها  یا به کم درجه ترین سرباز در جبهه منتقل شود یا برای هدف گیری توپخانه و موشک با دقت و برد بی سابقه ای استفاده شود.

این سطح از شفافیت به این معنی است که جنگ های آینده به شناسایی بستگی دارد. اولویت‌ها این است که ابتدا دشمن را شناسایی کنید، قبل از اینکه دشمن محل شما را پیدا کند. حسگرها را ، چه پهپاد باشند چه ماهواره، از کار بیاندازید. ابزار ارسال داده های دشمن را در سراسر میدان نبرد، چه از طریق حملات سایبری، جنگ الکترونیک یا مواد منفجره قدیمی مختل کنید. نیروهای نظامی باید با تکیه بر تحرک، پراکندگی، پنهان‌کاری و فریب، راه‌های جدیدی برای مبارزه ایجاد کنند. ارتش‌های بزرگی که در سرمایه‌گذاری بر روی فناوری‌های جدید یا توسعه دکترین‌های جدید شکست بخورند، مغلوب ارتش‌های کوچک‌تری که این کار را انجام می‌دهند، خواهند شد.

درس دوم این است که حتی در عصر هوش مصنوعی، جنگ ممکن است هنوز صدها هزار انسان و میلیون ها ماشین و مهمات را درگیر کند.  تلفات در اوکراین شدید بوده است: توانایی دیدن اهداف و اصابت دقیق به آنها تعداد تلفات را افزایش می دهد. مصرف مهمات و تجهیزات نیز، بسیار بسیار زیاد است: روسیه در یک سال 10 میلیون گلوله شلیک کرده است. اوکراین ماهانه 10 هزار پهپاد در ماه از دست می دهد. این کشور اکنون از متحدانش، مهمات خوشه‌ای قدیمی را برای کمک به ضد حمله خود درخواست می‌کند.
در نهایت، فناوری ممکن است نحوه برآورده شدن این نیازها را تغییر دهد. در 30 ژوئن، ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا،  پیش بینی کرد که یک سوم نیروهای مسلح پیشرفته طی 10 تا 15 سال آینده روباتیک خواهند شد: به نیروهای هوایی بدون خلبان و تانک های بدون خدمه فکر کنید. با این حال، ارتش ها باید قادر باشند که در این دهه و همچنین دهه آینده بجنگند.

این به معنای تجدید ذخایرانبارها، ایجاد ظرفیت صنعتی برای تولید سخت‌افزار در مقیاس بسیار بیشتر و اطمینان از داشتن ذخایر نیروی انسانی در ارتش هاست. نشست سران ناتو در 11 و 12 ژوئیه آزمونی است برای اینکه آیا کشورهای غربی می توانند به تقویت مجدد اتحاد خود برای این اهداف ادامه دهند یا خیر.

سومین درس - که در بیشتر قرن بیستم نیز کاربرد داشت - این است که مرز یک جنگ بزرگ، گسترده و نامشخص است.

درگیری‌های غرب در افغانستان و عراق توسط ارتش‌های حرفه‌ای کوچک انجام می‌شد و بار سبکی را بر غیرنظامیان در داخل تحمیل می‌کرد (اما اغلب بدبختی زیادی بر مردم محلی وارد می‌کرد). در اوکراین غیرنظامیان به عنوان شرکت کننده یا قربانی وارد جنگ شده اند. همچنین فرای شرکت های دفاعی-صنعتی قدیمی، حضورگروه جدیدی از شرکت‌های خصوصی نیز حیاتی بوده است. 
مرزهای جدید البته مشکلات تازه ای ایجاد می کند. مشارکت فزاینده غیرنظامیان، مسائل حقوقی و اخلاقی را مطرح می کند. شرکت های خصوصی واقع در خارج از منطقه درگیری فیزیکی نیز ممکن است در معرض حمله مجازی یا مسلحانه قرار گیرند. 

برای جوامع لیبرال، یک روسیه مستبد و بی ثبات ممکن است برای دهه های آینده تهدیدی بزرگ باشد. افزایش قدرت نظامی چین یک عامل بی‌ثبات‌کننده در آسیا است و احیای خودکامگی جهانی می‌تواند درگیری‌ها را محتمل‌تر کند. ارتش هایی که از نوع جدیدی از جنگ صنعتی که در اوکراین به نمایش گذاشته شده است، درس نمی گیرند، در معرض خطر شکست در برابر ارتش هایی قرار میگیرند که از این اتفاقات درس می آموزند.
اکوایران
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 خاورمیانه بیدار می‌شود
تجربه جنوب شرق آسیا این بار در خاورمیانه تکرار می‌شود

✍ رز هریسن
✍ الکسی وطن‌خواه
🔹 دنیای‌اقتصاد

رز هریسن و الکسی وطن‌خواه در مجله فارن‌پالیسی نوشته‌اند که پس از توافق تهران و ریاض، آگاهی منطقه‌ای در حال شکل‌گیری است؛ دقیقا به همان معنایی که کشورهای جنوب شرق آسیا در دهه۱۹۶۰ تجربه کردند. در آن سال‌ها جنوب شرق آسیا به این نتیجه رسید که بدون همکاری بازیگران منطقه‌ای رشد اقتصادی در دسترس نخواهد بود. حال این تجربه در خاورمیانه در حال تکرار است. بازیگران این منطقه پس از دو دهه نبرد خونین به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر نمی‌توان با صدای‌ ساز بیگانگان به شرایط موجود ادامه داد.

فارن پالیسی در یادداشتی به امکان حرکت خاورمیانه به سمت ثبات اشاره کرد و نوشت: دولت‌های منطقه به جای رقصیدن به ‌ساز بیگانگان اکنون براساس منافع ملی‌شان معامله می‌کنند. رز هریسون عضو ارشد موسسه خاورمیانه و هیات علمی دانشگاه پیتسبورگ و الکس وطن‌خواه مدیر برنامه ایران در انستیتو خاورمیانه ۲۶ ژوئن در این یادداشت مشترک نوشتند: در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی برای کشور‌‌‌های جنوب شرقی آسیا مشخص شده بود که بدون همکاری با یکدیگر نمی‌توانند از نظر اقتصادی رشد کنند.

آنان همچنین دریافتند که بدون همکاری با یکدیگر قادر به تامین امنیتشان نخواهند بود. به همان اندازه رویداد‌‌‌های تحول‌آفرین در منطقه و جهان در شکل‌‌‌گیری آسه‌آن مهم بودند. با شدت گرفتن جنگ در ویتنام و افزایش نگرانی‌‌‌ها در مورد گسترش کمونیسم، اقتصاد‌‌‌های ضعیف تهدیدی برای مشروعیت دولت‌‌‌ها در سراسر جنوب شرقی آسیا بودند. در آن زمان بریتانیا در آستانه خروج از منطقه قرار داشت. در سطح جهانی دو دهه بعد جنگ سرد پایان یافت. این عوامل به شکل‌گیری و سپس گسترش عضویت اعضای تازه در آسه‌آن کمک کرد.

تنش‌زدایی‌‌‌های اخیر نشان می‌‌‌دهند که آگاهی منطقه‌‌‌ای مشهود در جنوب شرقی آسیا در دهه ۱۹۶۰ میلادی ممکن است خاورمیانه در حال تکرار باشد. گفت‌وگو‌‌‌های ایران و عربستان سعودی در آوریل ۲۰۲۱ در بغداد آغاز شد، سر از مسقط عمان درآورد و در نهایت به پکن رسید و در آنجا توافقی حاصل شد که نویدبخش تداوم است. مانند تحولات جنوب شرقی آسیا در سال ۱۹۶۰ میلادی اکنون در خاورمیانه و جهان نیرو‌‌‌هایی در حال کار هستند که می‌توانند باعث کاهش شک و تردید ما شوند.

یکی از مضامین لحظه حاضر این است که کشور‌‌‌های خاورمیانه به جای رقصیدن با آهنگ بیگانگان بر اساس منافع ملی خود معامله می‌‌‌کنند. این استقلال به دلیل رقابت قدرت‌‌‌های بزرگ در منطقه است. با تشدید رقابت بین قدرت‌‌‌های بزرگ، قدرت‌‌‌های منطقه‌‌‌ای گزینه‌‌‌های بیشتری دارند. آنها بیشتر به عنوان عوامل آزاد عمل می‌‌‌کنند تا متحدان متعهد قدرت‌‌‌های جهانی.برای مثال، عربستان سعودی استقلال قابل‌توجهی از ایالات متحده در موضوعاتی از سیاست انرژی گرفته تا رویکردشان نسبت به جنگ روسیه در اوکراین از خود نشان می‌‌‌دهد. ایران نیز با توجه به نقش خود در تامین پهپاد‌‌‌ها برای جنگ روسیه و اوکراین اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده است. به‌رغم آنکه ایالات متحده از خاورمیانه خارج نمی‌شود، متحدانش در خلیج فارس اعتبار آن کشور را به عنوان یک ضامن و شریک امنیتی زیر سوال برده‌اند. این وضعیت باعث می‌شود که آنان نه‌تنها از ایران دورتر نشوند بلکه به ایران در مقایسه با گذشته نزدیک‌‌‌تر شوند.

آخرین ضربه برای عربستان سعودی حملات پهپادی در سال ۲۰۱۹ به دو پالایشگاه نفت ابقیق و خریص متعلق به شرکت دولتی آرامکو بود. تصور می‌‌‌شد که این حملات کار تهران است با وجود این‌، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده به‌رغم تظاهر مداوم رویکرد خصمانه‌‌‌شان در قبال تهران، واکنش چندانی نشان نداد. برای سعودی‌‌‌ها پایان دکترین کارتر(تعهد ایالات متحده برای استفاده از زور به منظور دفاع از منافع ملی خود در خلیج فارس)، ثابت شده بود. این تحول بدون شک سعودی‌‌‌ها را به سمت آمادگی برای مذاکره با ایران سوق داد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 کشورهای منطقه‌ای، اسب توسعه‌ را زین کرده‌اند، ساربانِ ما را خواب برده!؟


✍️ عبدالعلی شجاعی
ترکیه به رقم صادرات ۲/۱۲میلیارد دلار در روز و اقتصاد سالانه ۹۰۰میلیارد دلار رسیده است. عربستان، قطر، امارات و... بیشترین تلاش درجهت توسعه اقتصادی و جذب سرمایه دارند.

عربستان باحضور قدرتمند محمد بن سلمان جوان با سرمایه گذاری کلان بالاترین تکنولوژی‌های نوین جهانی از جمله تاسیس شهر منحصر به فرد نئوم را به نام خود ثبت کرده است.

کاهش محدودیت‌های مختلف برای شهروندان از جمله زنان در کنار توسعه صنایع مختلف با سرمایه‌گذاری نزدیک به هزار میلیارد دلار نگاه‌ها را به سمت عربستان چرخانده است.

امارات متحده عربی که چند دهه پیش یک بیابان برهوت بود با همت حاکمانش به آرمان‌شهری برای غربی‌ها تبدیل شده است. این کشور با سرمایه‌گذاری و تاسیس وسیله نقلیه نوین هایپرلوپ با سرعت حمل مسافر ۱۲۰۰ کیلومتر در ساعت و ایضا صنایع تولیدی و برج‌سازی و صنعت حمل و نقل شهری هوشمند (بدون راننده) به اولین‌ها در جهان تبدیل شده است.

قطر که اندازه یکی از جزایر ایران وسعت ندارد، با درآمد حاصل از صنعت نفت و گاز در سال ۲۰۲۲ با تاسیس هشت ورزشگاه، میزبان جام جهانی فوتبال بود، (این در حالی است که پس از انقلاب یک ورزشگاه با استانداردهای جهانی نساخته نشده است).

سرمایه‌گذاری‌های متعدد کشور قطر با حجم صدها میلیارد دلار مدت‌هاست آغاز گردیده و صدای آن به‌زودی به گوش خفتگان در باد بزرگ‌ترین قدرت منطقه خواهد رسید. سرمایه‌گذاری این کشورها در زمینه‌های هواپیمایی و خرید صنایع و باشگاه‌های ورزشی در اروپا و... فرصتی ویژه می‌طلبد.

عراق کشوری ویران شده که یک دهه است به‌طور جدی وارد اقتصاد و صادرات نفت شده است و کم کم در میان بزرگان منطقه قد علم می‌کند.

افغانستان طالبانی بدون نفت و با حداقل ذخایر و منابع طبیعی با ثبت تورم سالانه کمتر از یک درصد، یک رکورد بی‌نظیر از خود بر جای گذاشته است.

اقتصاد ترکمنستان، که زمان استقلال اوضاع وحشت‌ناکی داشت به‌طوری که سرگردانی و فلاکت دست‌فروشان و شهروندانش در ایران و به ویژه مشهد زبا‌ن‌زد خاص و عام بود اینک با درآمد سالانه بالای ۲۰هزار دلار برای خود آقایی می‌کنند. ایضا جمهوری آذربایجان و ارمنستان.

آن وقت مردم ما، در حالی‌ که میانگین درآمد سالانه کمتر از ۲۵۰۰ دلار است و بیش از ۸۰ درصد جمعیت مصرف گوشت سالانه‌شان کمتر از ۶ کیلوگرم است و صرفا با نان شکم خود را سیر می‌کنند.

متملقان حکومت هم مردم را هر از گاهی به کم خوری و عادت کردن به دو وعده غذایی در روز توصیه می‌کنند. در بهترین بیمارستان‌های اروپا به دنبال درمان خود و خانواده‌شان هستند. در حالی که مردم را به دخیل بستن به امام‌زاده‌ها برای رفع بیماری سفارش‌ می‌کنند. از بهترین برندهای جهانی پوشاک و زیورآلات استفاده می‌کنند و مردم را توصیه به پوشیدن لنگ می‌کنند.

کشوری با غنی‌ترین منابع مس، آهن، نفت، گاز و... با قدیمی‌ترین تکنولوژی صنایع روزگار می‌گذرانند و هر روز برای رفع مشکلات آب، برق و گاز توصیه‌های خنده‌دار به مردم می‌کنند!

جز چین و روسیه هیچ کشور شناخته شده‌ای با ما مراوده اقتصادی چشمگیر ندارد. چین هم با صنایع و تولیدات درجه چندم خود در ایران حضور کمرنگی دارد.

و شدیم آنچه اکنونیم؛ از کشوری که به فرانسه و بریتانیا وام می‌داد، به ساکنان مفلوک سرزمینی که عربستان متمول، با اهدای چمدان‌های اَحمر پر از هدیه از سرخ‌فام‌های فارسی دل می‌بَرَد!

این رویه و سیاست مملکت‌داری اگر تغییر پیدا نکند، هر روز حسرت دیروز را خواهیم خورد هم‌چون این چهار دهه اخیر که شرایط معیشتی و رفاهی ایرانیان بهبود نیافته است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 «کاروشی»؛ کار تا حد مرگ!


✍ دکتر مالک شیخی
فرهنگ کار و مدیریت ژاپنی در ایران سمپات‌های متعصبی دارد. از مدل مدیریتی ماتسوشیتا تا کایزن و گِمبا و شیوه‌های استراتژی‌مدار ژاپن که نقل محافل مدیریتی دنیاست. برای ما ایرانی ها که همواره فرهنگ کار و تلاش ژاپنی‌ها یک قله آرمانی تصور میشده شاید قابل باور نباشد که سال ۲۰۲۲ حدود ۲۹۰۰ نفر در ژاپن بر اثر تلاش و فشار کار زیاد، جان خود را از دست داده اند! کار، کار، تا مرگ!

پدیده‌ای که آنقدر متواتر بوده که نام آنرا کاروشی (karoshi) گذاشته اند. حالا کاروشی در فرهنگ کار ژاپن یک معضل اجتماعی شده است. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، ۷۰ ساعت کار در هفته برای ژاپنی ها عادی شده و ۱۰۰ ساعت اضافه کار در ماه، مانند فرهنگ ایرانی به معنای جبران کمبود حقوق نیست، بلکه به معنای ۱۰۰ ساعت کار داوطلبانه در ماه است.

با این حساب میشود محاسبه کرد که یک کارمند یا کارگر ژاپنی وقتی ساعت ۸ صبح در محل کار حاضر می‌شود ساعت ۹ شب از محل کار خود خارج خواهد شد؛ و این یعنی یک روز عادی کاری! بدون تعطیلی و بدون استراحت. آنچنان که اگر کسی از این رویه تخطی کند در فرهنگ ژاپن او را «واگاماما» یا خودخواه وطن فروش می‌نامند!

این درحالی است که مطالعه سازمان جهانی کار به ما می‌گوید ۵۵ ساعت کار یا بیشتر در هفته، ۳۵ درصد خطر سکته مغزی و ۱۷ درصد خطر مرگ بر اثر بیماری قلبی را افزایش می‌دهد.

ابداع واژه کاروشی در ژاپن مربوط به سال ۱۹۷۰ و بررسی های دکتر Tetsunojo Uehata است. او این پدیده را نتیجه مولفه های فرهنگی «بوشیدو» می داند. بوشیدو که مربوط به وفاداری ریشه دار در سامورایی های ژاپن است یک فضیلت اخلاقی مبنی بر تلاش زیاد برای وطن پرستی و خدمت به مردم ژاپن است.

وفاداری جنون آمیزی که پیش از این توسط سامورایی‌ها در خودکشی‌های «هاراگیری» و با فروکردن شمشیرهای واکیزاشی در بدن انجام میشد و با مدرانیزاسیون صنعتی ژاپن، این پدیده توسط انسان‌های سازمانی و فشار کار در حال وقوع است.
راهنامه مدیر
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 چرا اوکراین کویت نشد؟
ریچارد هاس پاسخ داد


نزدیک به یک سال و نیم از آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین می‌گذرد. این تهاجم دفاع متقابل اوکراین و واکنش جهانی را در برداشت. دیری نپایید که «جامعه جهانی» اقدام به برگزاری نشست فوق‌العاده در مجمع عمومی سازمان ملل نمود و بعدتر غرب به اعمال ضع تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه روی آورد. دموکراسی‌های جهان علیه این وضع شدیدا به اعتراض برخاستند اما همه چیز به اینجا ختم نشد.

در این میان کشورهایی هم بودند که با نادیده گرفتن تحریم‌ها تمایل به حفظ روابط‌شان با روسیه داشتند و در موضع‌گیری‌هایشان تنها خواستار پایان دادن به جنگ بدون محکوم نمودن یکی از طرفین جنگ شدند.ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی، در مقاله‌ای با عنوان «داستان دو تهاجم» که در وبگاه استراتژیست منتشر شده به بررسی این موضوع پرداخته و ضمن آن واکنش‌های جهانی نسبت به تهاجم روسیه به اوکراین را با واکنش‌ها علیه عراق در ماجرای اشغال کویت مقایسه کرده است:

سودای مشترک محو همسایه
رهبر یک کشور مستبد با ذخایر عظیم انرژی، نیروهای مسلح خود در امتداد مرزهای یک همسایهٔ ضعیف، تقویت می‌کند، همسایه‌ای که او ادعا می‌کند حق ندارد به عنوان یک کشور مستقل وجود داشته باشد. او سپس شروع به تهاجم با هدف قورت دادن همسایه خود و پاک کردن آن از نقشه می کند. جهان فورا با این پرسش ضروری اما دشوار مواجه می‌شود که در پاسخ به آن چه باید کرد.
این همان چیزی است که در آگوست ۱۹۹۰ اتفاق افتاد، زمانی که صدام حسین نیروهای نظامی خود را در مرز عراق با کویت به کار گرفت و در کمال تعجب بسیاری، تهاجم همه جانبه به کویت را آغاز کرد. ظرف چند روز، نیروهای عراقی کنترل کل کشور را به دست گرفتند؛ کشوری که صدام معتقد بود استانی از عراق است.

اکنون ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را به جای صدام، روسیه را به جای عراق و اوکراین را جایگزین کویت کنید. همه چیزهایی که در بالا نوشته شده است در فوریه ۲۰۲۲ رخ داد؛ زمانی که پوتین ارتش روسیه را در امتداد مرز خود با اوکراین جمع کرد و پس از گذشت اندک زمانی آغاز به یک تهاجم سنگین نمود و ضمن یک بیانیه بیان داشت: «من مطمئن هستم که حاکمیت واقعی در اوکراین تنها با مشارکت روسیه امکان پذیر است.»

نقض هنجارهای سیاست بین‌الملل
در هر دو بحران، اساسی‌ترین هنجارهای تأثیرگذار بر سیاست بین‌الملل مطرح بود: اینکه مرزهای کشورهای مستقل باید مورد احترام قرار گیرند و با نیروی مسلح تغییر نکنند. در هر دو مورد، رهبر شروع کننده تجاوز شانس خود را برای موفقیت بیش از حد برآورد کرد – و در هر دو مورد، بسیاری از مردم جهان تهدید را دست کم گرفتند و فکر کردند که این یک بلوف است تا زمانی که ثابت شود چنین نیست.
دیپلماسی و تحریم‌های اقتصادی نتوانست با چالش‌های عراق و روسیه مقابله کند. آنچه لازم بود نیروی نظامی بود. رهبری ایالات متحده برای مقاومت در برابر چنین تجاوزاتی نیز ضروری بود.

جهان چقدر تغییر کرده!
اما تفاوت‌های مهم بین این دو سناریو نشان می‌دهد که جهان چقدر تغییر کرده است. از روسیه شروع کنید. در سال ۱۹۹۰، روابط دوجانبه بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی نسبتاً خوب بود و پایان صلح‌آمیز جنگ سرد را ممکن ساخت. شوروی با وجود شراکت قدیمی با عراق، از ایالات متحده در تلاشش برای مقاومت در برابر تجاوزات عراق حمایت دیپلماتیک کرد.

امروز اتحاد جماهیر شوروی دیگر وجود ندارد و امپراتوری‌های داخلی و خارجی خود را به طور یکسان از دست داده است. روسیه، جانشین اصلی آن، عصبانی، خشمگین و بیگانه شده است.
سی سال پیش، شورای امنیت سازمان ملل متحد تجاوز عراق را محکوم کرد و نه تنها تحریم‌های اقتصادی، بلکه استفاده از نیروی نظامی علیه آن را برای آزادسازی کویت مجاز کرد. امروز، شورای امنیت در نتیجهٔ وتوی دائمی روسیه به حاشیه رفته است.

چین از تلاش‌های بین‌المللی برای مقابله با تجاوزات عراق حمایت کرد یا حداقل مانع آن نشد. روابط ایالات متحده و چین در آن زمان بسیار بهتر از الان بود که نشان‌دهنده همکاری چین و آمریکا علیه اتحاد جماهیر شوروی در دهه های آخر جنگ سرد بود.

چین همچنین بسیار ضعیف‌تر بود، با اقتصادی که تنها با بخش بسیار کوچکی از اقتصاد آمریکا قابل مقایسه بود. این بار، چین در آستانه تهاجم روسیه، شراکت بدون محدودیت با روسیه اعلام کرد و از آن زمان تا کنون در کنار روسیه ایستاده و تحریم‌های اقتصادی را در این روند نادیده گرفته است.

سی سال پیش، ایالات متحده نیم میلیون سرباز را به خاورمیانه اعزام کرد و قاطعانه از در حمایت از حاکمیت کویت مداخله کرد این بار، ایالات متحده که پس از مداخلات ناموفق پس از ۱۱ سپتامبر
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 آینده ارزش بازار ارزهای دیجیتال


ارزش بازار ارزهای دیجیتالی در سطح گسترده‌تر تقریبا یک سوم زمان اوج آن است. اکنون حجم معاملات کاهش یافته و علاقه توسعه‌دهندگان رمزارز نیز در حال کاهش است. سطح اعتماد نیز پایین است. ورشکستگی برخی از بانک‌های آمریکایی که کماکان حاضر به معامله با رمزازر بودند، در ماه مارس، ضربه محکم دیگری به آن زده است.

هیلاری آلن، استاد حقوق در دانشگاه امریکن معتقد است که رمزارز ذاتا در معرض چرخه‌ رونق و تقویت و دستکاری افراد درون این نظام است و باید ممنوع شود. به باور خانم آلن اقدامات کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا می‌تواند به محدود کردن مجدد ارزهای دیجیتال به حوزه علاقه‌مندان به فناوری کمک کند. او می‌گوید: «اگر این اقدامات حقوقی را با کاهش اعتماد عمومی و کاهش علاقه برای سرمایه‌گذاری در این عرصه کنار هم بگذاریم می بینیم که شاید آینده‌ای برای وجود نداشته باشد.»

اما آقای استفنز، که قبلا دو «زمستان رمزنگاری» را پشت سر گذاشته است، حتی اگر با توجه به رویکرد فعلی آمریکا گزینه پیش رو انتقال به کشورهای دوستانه دیگر از جمله بریتانیا یا اتحادیه اروپا باشد، «آینده روشن باقی خواهد ماند.» او به ارزش بیت کوین اشاره می‌کند که در حد قیمت خود در سال ۲۰۲۰ در حال نوسان است اما از ابتدای سال به طور قابل توجهی افزایش یافته است. قیمت رمزارز اتر هم افزایش داشته است.

برخی از شاخص‌ها مانند شمار آدرس‌های فعال در بلاک‌چین و تعداد قراردادهای هوشمند در حال اجرا، که توسط اندریسن هوروویتز٬ یک شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر ردیابی می‌شوند، نیز در حال افزایش است.

آقای استفنز می‌گوید به دلیل کاهش قیمت‌ها و عقب‌نشینی رقبا٬ بلاک‌چین در سه ماه اول سال ۲۰۲۳ بیشتر از هر سه ماه دیگری در ۱۰ سال گذشته سرمایه‌گذاری کرده است. او تاکید کرد: «ما شاهد توقف بنیانگذاران از تشکیل شرکت‌ها یا پروتکل‌های جدید نیستیم.»

جینا پیترز، کارشناس رمزارز که در دانشگاه شیکاگو تدریس می‌کند، هشدار می‌دهد که به رغم رشد این صنعت در خارج از آمریکا٬ از دست دادن بازار ایالات متحده چشم‌اندازپیش روی صنعت ارز دیجیتالی را به شدت محدود خواهد کرد. او می‌گوید: «اشتباه است که فکر کنیم آمریکا می‌تواند این صنعت را نابود کند، اما قطعا می‌تواند صنعت ارز دیجیتال را کوچک‌تر کند».

بسیاری از افراد در حوزه ارزهای دیجیتال امیدوارند این اتفاق از سوی دادگاه، کنگره و یا رئيس جمهوری بعدی آمریکا به تعویق بیافتد. دادگاه می‌تواند حکم به عدول سازمان بورس و اوراق بهادار از حوزه اختیاراتش بدهد، بازنگری پیش‌نویس قوانین مربوط به رمزارزها در کنگره در حال انجام است و تغییر در کاخ سفید با انتخابات بعدی آمریکا ممکن است وضع را تغییر دهد.

آنجلا والش، یکی از همکاران پژوهشی در مرکز فناوری‌های بلاک‌چین در دانشگاه لندن می‌گوید: هر تصمیمی که در این مورد گرفته شود٬ بالاخره وضع روشن می‌شود. او گفت: «ما در یک نقطه عطف واقعی هستیم. به مرحله آخر این رویارویی رسیده‌ایم.»
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 از مركل بياموزيد!


شانزده سال پیش آلمان بدهکارترین عضو اتحادیه اروپا بود. یک زن فیزیکدان بدون شعار و هیاهو وارد صحنه سیاسی آلمان شد. در سال ۱۹۸۶ از دانشگاه لایپزیک در رشته شیمی فیزیک دکترا گرفته بود. شد صدراعظم آلمان. بی جنجال و بی بنر و خدم و حشم. شعار نداد. مصاحبه نکرد.

سیاستمداران قبل از خودش را تخطئه نکرد. هیچ سفر استانی و شهرستانی نرفت. فقط یک کار کرد. نشست در دفتر کارش در پایتخت و تیمی از متخصصین و مشاورین کاربلد را به خدمت گرفت. بدون تعصب از همه ظرفیت های سیاسی و اقتصادی استفاده کرد. با هیچ کشوری کباده دشمنی و رقابت نکشید. روبروی دیوانه مذبذبی مثل ترامپ ایستاد و از همه آنچه که می دانست و می داشت برای رام کردن آن بوفالوی دنیای سیاست استفاده کرد. آن نگاه معروفش در کنفرانس جی هشت در مقابل ترامپ که نشان از عمق اراده و آرامشش داشت تاریخی شد.

اتحادیه اروپا را که در مرز فروپاشی بود حفظ کرد. طی شانزده سال آن اقتصاد بدهکار را به اقتصاد اول اروپا تبدیل کرد. موازنه قدرت را بین اعضای اتحادیه اروپا و نیز بین اروپا و آمریکا برقرار کرد. نه تنها آلمان را بر صدر نشاند که از فروپاشی اقتصادی مجارستان، یونان و دیگر اعضای اتحادیه اروپا از طریق وام های بلند مدت جلوگیری کرد. بیش از یک میلیون آواره آسیایی را پذیرفت و سیاست اخلاق مدار را به نمایش گذاشت.کمتر حرف زد و بیشتر عمل کرد.

از هیچ رانتی استفاده نکرد نه خودش و نه اطرافیانش. کمتر در تلویزیون ظاهر شد. نه خودش رقیبانش را خائن و جاسوس و عُمال دشمن خطاب کرد و نه اجازه داد حامیانش این کار را بکنند. طوری نشست و برخاست که قدرت به او تقدس ندهد. محبوب شد اما قدیس نشد. نه کَنه شد و به قدرت چسبید و نه اجازه داد که کَنه ی کثیف قدرت به رفتارش بچسبد و خونش را کثیف کند.

در حالی که یکی از پنج سیاستمدار طراز اول دنیا و قدرتمندترین زن جهان بود،در حالی که هنوز از نظر جسمی و ذهنی کارآمد و فعال و موثر بود، در حالی که رهبری قدرتمند و تاثیرگذار در صحنه ملی و بین المللی بود آهسته و بی هیچ منت و مدعایی از سیاست کناره گرفت. در مدت شانزده سال رهبری اش گفتار و کردارش معطوف به ماندن در قدرت نبود. قدرت و قابلیتش وابسته به موقعیت سیاسی اش نبود. قدرتش برآمده از یک خِرَد جمعی و جایگاه ملی بود. آمد نقشش را بازی کرد. قابلیت هایش را نشان داد و قبل از آنکه سکندری بخورد و به سرازیری قدرت برسد کنار کشید.

چنان با قدرت و قابل بود که هیونِ سرکش قدرت را لگام زد. آنگلا مرکل بعد از این یک شهروند عادی خواهد بود. عضو هیچ مجمع و مجلسی نخواهد بود. برای عضویت خود یا اطرافیانش در هیئت مدیره هلدینگ ها و کارتل های اقتصادی لابی نخواهد کرد.در هر موردی اظهار نظر نخواهد کرد. خدمات خود و دولتش را مثل گلمیخ در چشم مردم فرو نخواهد کرد. سهمی بیشتر از آنچه قانون برایش معین کرده نخواهد داشت.

نمی دانم چرا سپهر سیاسی ما از این ستاره ها خالی است. چیزی نزدیک به نیم قرن است که این سپهر ایرانی در تصرف مشتی سیاره است که بر اساس سعد و نحسِ ساعت و ستاره جا عوض می کنند. وقتی که ظهور کنند دیگر غروب نخواهند کرد. سی سال پیش بر اساس یک اتفاق شده اند بخشدار یک بخش، دیگر دست بردار نیستند، ریسمان قدرت که به دستشان می افتد رهایش نمی کنند مگر با تیغ حضرت اجل. سی سال است بدون دستاورد و دستمایه قابلی از این صندلی به آن صندلی در هراس و هروله اند.

قدرت مثل جانشان شده است. اگر در قدرت نباشند می ‌میریند. ملت از  از تصاویر تکراری اشان خسته شده است اما تلویزیون خسته نمی شود.در لابیرنت قدرت ساکن اند. یک روز فرماندارند، یک روز معاون سیاسی، یک روز استاندار و روز دیگر فرمانده. لاف آزادگی و عزت می زنند اما پیش ارباب قدرت دریوزگی منصب می کنند. همزمان مدیرعامل و عضو هیئت مدیره چندین هلدینگ دولتی و خصوصی هستند و در همان حال مدرک دکترایشان را می گیرند و در لانست و نیچر مقاله چاپ می کنند. کتاب می نویسند و راهنمای چند دانشجوی فلکزده هم هستند. برخی اختراع هم ثبت می کنند اما نه اختراع خودشان را. خرچنگوارگی رفتارشان مشمئز کننده  و حال به هم زن است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 زندان خوشنامی!


✍ رولف دوبلی
کدام یک را ترجیح می‌دهید: اینکه باهوش‌ترین آدم روی زمین باشید، ولی بقیه شما را احمق‌ترین بدانند یا اینکه احمق‌ترین آدم روی زمین باشید ولی شما را باهوش‌ترین بدانند؟

وقتی باب دیلن در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه نوبل ادبیات شد، تا هفته‌ها اصلا به روی خودش نمی‌آورد. هیچ بیانیه‌ای نداد و مصاحبه‌ای نکرد، حتی جواب تلفن‌های آکادمی سوئدی نوبل را هم نداد. سیل انتقادها از همه طرف شروع شد.

وقتی سرانجام پاسخ داد، در مصاحبه با یک روزنامه بریتانیایی با سردی گفت بابت افتخاری که نصیبم شد، سپاس‌گزارم. انگار این جملات را یک مشاور روابط عمومی به زور در دهانش گذاشته باشد. او در مراسم اهدای جایزه شرکت نکرد یا به عبارت بهتر، سه ماه دیر به آنجا رفت. تنها برداشت ممکن این بود که او هیچ اهمیتی برای باارزش‌ترین جایزه جهان قائل نیست.

کارنامه درونی و بیرونی
کدام‌یک برای شما اهمیت بیشتری دارد: اینکه چگونه خودتان را ارزیابی می‌کنید یا دنیای بیرونی چگونه شما را ارزیابی می‌کند؟ دلایل تکاملی قابل درکی وجود دارد که چرا این همه تحت تاثیر نظرات دیگران هستیم، اما باز دلیل نمی شود امروز هم این تحت تاثیر قرار گرفتن‌ها منطقی به نظر برسد. کاملاً برعکس، عقیده‌ی دیگران بسیار کم اهمیت‌تر از چیزی است که شما فکر می کنید.

اگر تعریف‌های دیگران شما را به آسمانها ببرد یا انتقاد‌شان لگدمال‌تان کند، تاثیر واقعی‌شان روی زندگی‌تان به طور قابل ملاحظه‌ای کمتر از احساس افتخار یا شرمندگی درونی است که به شما دست می‌دهد. بنابراین خودتان را رها کنید.

سه دلیل برای آن وجود دارد:
از فراز و نشیب‌های احساسی نجات پیدا می‌کنید. در درازمدت شما نمی‌توانید محبوبیت‌تان را بدون عیب و نقص مدیریت کنید.

با تمرکز روی اعتبار و وجهه، درک ما نسبت به آنچه عمیقاً باعث خوشحالی ما می‌شود، مخدوش می‌شود.

اهمیت دادن به نظر دیگران باعث ایجاد نگرانی و تشویش در شما می شود؛ فشار و استرسی که برای زندگی خوب قطعاً مضر است.

نتیجه؟
دنیا هر طور که دلش بخواهد راجع به شما می‌نویسد، توییت می‌کند و پست می‌گذارد؛ مردم انواع و اقسام شایعات خاله‌زنکی را برایتان می‌سازند. نمی‌توانید جلوی آنها را بگیرید، اما خوشبختانه نیازی هم به این کار ندارید. اگر یک چهره مشهور نیستید و از طریق تبلیغات پول در نمی‌آورید، دیگر نگران وجهه‌تان نباشید. در عوض سعی کنید کار به درد بخوری انجام دهید.

وارن بافت می گوید: "اگر کاری انجام دهم که دیگران از آن خوش‌شان نیاید اما خودم حس خوبی نسبت به آن داشته باشم، خوشحالم. اگر دیگران من را بابت کاری ستایش کنند ولی خودم راضی نباشم، احساس ناراحتی می‌کنم."
کارنامه درونی دقیقاً همین است. پس روی آن تمرکز کنید و با تعریف‌ها و انتقاد‌های بیرونی به شکلی دوستانه، اما با بی تفاوتی برخورد کنید.
نشر: گاهنامه مدیریت
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 آلبانی چطور به فقر و فلاکت افتاد؟


انور خوجه مردی کتابخوان، خوش‌برخورد و خوش‌سیما بود اما در واقع شخصیتی متعصب، بیگانه‌ستیز، بدگمان و خونریز بود. اما از بخت بد مردم آلبانی، انور خوجه اداره این کشور را در پایان جنگ جهانی دوم به دست گرفت. و به مدت ۴۱ سال با قدرت کامل با تمام قوا ایدئولوژی خودش رو پیش برد و تنها کسی بود که در آلبانی اجازه داشت هرکاری را که می‌خواهد انجام دهد.

خوجه با اینکه حداقل از بعد از جنگ دوم جهانی تمام قدرت را در آلبانی در اختیار داشت اما هیچوقت از توهم توطئه دست برنمی‌داشت به‌طوری‌که یک کشور مدیترانه‌ای در همسایگی یونان و ایتالیا را به یک پادگان بزرگ تبدیل کرد. او سر آشتی با هیچ کشوری نداشت و با عناوینی مثل “دفاع از امنیت کشور” شروع به سنگرسازی در گوشه‌گوشه آلبانی کرد.

خوجه برای کشوری که تقریباً سه میلیون نفر جمعیت داشت، حدود ۲۰۰ هزار سنگر ساخت. هرچند برنامه اولیش ساخت یک سنگر به ازای هر چهار نفر بود.
سنگرهایی که ساخته میشد، مهندس سازنده آن توسط خوجه در درونش قرار می‌گرفت و سپس با تانک به سنگر شلیک می‌کرد تا مقاومت و کیفیتش آنی و عملی آزمایش بشه.

خوجه انور در مسیر رسیدن به آرمان‌های جمهوری خلق آلبانی که در واقع همان مبارزه با امپریالیسم و سرمایه‌داری بود، از هیچ کاری دریغ نکرد. از تصفیه‌های سیاسی گرفته تا بستن کشور به روی اقتصاد جهانی و البته ساخت قارچ‌گونه سنگرهای بتونی. سنگرهایی که هنوز هم که هنوز است در کوچه‌پس‌کوچه‌ها و خیابان‌های آلبانی وجود دارد.

میراث خوجه برای آلبانی فقر و انزوا بود.

آلبانی تحت حکومت خوجه مثل زندان شاوشنگ بود با سلول‌های انفرادی و دیوارهایی بلند که حتی امکانات کم‌نظیر آن زندان را هم نداشت.

شاوشنگ کتابخانه‌ای با کتاب‌هایی فراوان و سالنی برای ورزش داشت و آنچه از زندانی سلب می‌شد تنها آزادی او بود آن‌هم به این دلیل که جرمی سنگین مرتکب شده است. اما شهروندان آلبانیایی بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند در زندان انور خوجه در اسارت بودند.

چند سال بعد از فوت انور در ۱۹۸۵ و با فروپاشی شوروی، میراثش در کتابخانه سرخ مارکسیسم-لنینیسم آرشیو شد تا آیندگان بدانند که چگونه یک تفکر می‌تواند یک کشور را به فقر و انزوا بکشاند و برخلاف ادعاهای عدالت‌طلبانه خود، عایدی جز وحشت و فلاکت برای اتباع تحت سیطره خود نداشته باشد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 دولت‌های فربه و اقتصاد غیرمولد


✍ پوریا بختیاری
اقتصاد لهستان بعد از ۴۵ سال تحت سلطه کمونیسم اوضاع اصلا خوبی نداشت، تورمش به ۶۴۵ درصد رسید و شرکت‌ها و کارخانجات دولتی رسما زیان‌ده بودند و از تکنولوژی روز دنیا هم بسیار عقب بودند.

اما لهستان یک پیامبر اقتصادی داشت که به معنای واقعی  معجزه کرد، بعد از فروپاشی بلوک شرق(که لهستان هم جزیی از آن بود) در دهه ۹۰ میلادی لچک بالچروویتس وزیر اقتصاد شد و یک جراحی اقتصادی جسورانه کرد.

بالچروویتس متوجه شد ارگان‌های دولتی تعداد زیادی کارمند دارند در حالیکه رسما زیان‌ده و بدون بازده هستند اینجا یک جسارت عجیب به خرج داد و ریسک خیلی بزرگی کرد. چه کار کرد؟

۱.تعدیل گسترده کارکنان شرکت‌ها و ادارات دولتی
۲.توقف افزایش سالیانه حقوق و دستمزد

بالچروویتس میدونست این کار باعث اعتراض شدید مردم میشه برای جلوگیری از تبعات گسترده اجتماعی، مقرر کرد کارگران و کارکنان شرکت‌ها و ادارات دولتی با دریافت پایه حقوق حداقلی خانه نشین بشوند و تا زمانی‌که برای خودشان شغلی در چرخه تولید پیدا نکنند، مقرری محدودی از دولت دریافت خواهند کرد

هدف این بود که دولت را تا حد ممکن کوچک و در عین حال کارآمد کنند و افراد بجای اینکه استخدام دولت باشند جذب بخش خصوصی شوند.افرادی که بیکار شده بودند وحداقل حقوق را از دولت دریافت می‌کردند، کم کم جذب شغل‌های مولد در بخش خصوصی شدند. با استخدام در بخش خصوصی دولت مستمری‌شان را قطع کرد

دولت فهمید هزینه‌های جاری مثل حامل‌های انرژی در سازمان‌ها دولتی خیلی بالاست چون مصرف بالایی داشتند، بر همین اساس تصمیم گرفت علاوه بر کاهش تعداد کارکنان، این هزینه‌ها را هم کم کند. این طرح تا جایی پیش رفت که برخی از ادارات دولتی مجبور شدند با یک دهم کارکنان قبلی به کار ادامه بدهند

اما نتیجه چه شد؟
۱.۱ میلیون نفر تعدیل شدند ولی فقط ۳ سال بعد از اجرای این طرح ۶۰۰ هزار شرکت خصوصی در لهستان تاسیس شد و برای ۱.۵ میلیون نفر شغل ایجاد شد و افراد زیادی که تا قبل از آن در شرکت و ادارات دولتی به کارهای غیرمولد و وقت گذرانی مشغول بودند وارد چرخه واقعی اقتصاد شدند.

در نتیجه این طرح در بین سال های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۰ اقتصاد لهستان به شکوفایی رسید و به بالاترین نرخ رشد اقتصادی در شرق اروپا رسید. اقتصاد لهستان امروز با تولید ناخاص داخلی ۵۹۴ میلیارد دلار و سرانه تولید ناخالص ۱۵۶۵۰ دلار تقریبا ۷ برابر اقتصاد ایران تولید سرانه دارد.

ایران با داشتن ۴ میلیون نفر حقوق بگیر بخش دولتی جزو کشورهای بسیار پرهزینه از نظر هزینه های جاری است. در حالیکه ژاپن با ۱۲۷ میلیون نفر جمعیت فقط ۷۵۳ هزار نفر کارمند دارد، آمریکا با ۳۳۰ میلیون نفر جمعیت و اقتصاد ۲۱ تریلیون دلاری‌اش فقط ۲.۷ میلیون کارمند دولتی دارد

در کنار کوچک کردن دولت ، کارآمد کردن کردن دولت هم اهمیت دارد. از این ۴ میلیون حقوق بگیر دولت حدود ۹۰۰ نفر در سطح وزیر و معاون وزیر و ۱۲۴ هزار نفر مدیران ستادی و استانی و روسای ادارات و ۳۰۰ هزار نفر مدیران عملیاتی و رده های پایین‌تر هستند.

در اغلب کشورهای توسعه یافته دولت‌های کوچک بسیار کارآمد هستند و آزمون های موسوم به CSE برای استخدام در دولت برگزار می‌شود که آزمون بسیار بسیار سختی است و فقط نخبگان جامعه می‌توانند در آن قبول شوند. بنابراین راه را برای قبیله گرایی و استخدام نورچشمی ها می‌بندد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 ناگفته‌ها از دهه سقوط رشد اقتصادی


✍ موسی غنی‌نژاد
میانگین رشد اقتصادی کشور ظرف ۱۰ سال‌اخیر صفر درصد است. ظرف سال‌های اخیر مجددا رشد اقتصادی کشور مثبت شده اما باید توجه داشت که این بهبود نسبی نتیجه‌ چندین سال‌رشد اقتصادی منفی است و درواقع اقتصاد کشور در حال پر‌‌‌‌کردن ظرفیت‌های قبلی است و همچنان در شرایط ضعیف‌‌‌‌‌‌‌تری نسبت به گذشته قرار دارد.

تحریم تنها دلیل وضعیت کنونی کشور به لحاظ اقتصادی نیست، بلکه تنگ‌‌‌‌شدن حلقه سیاستگذاران، رویگردان‌‌‌‌شدن از اصلاحات اقتصادی برنامه سوم توسعه، کم‌توجهی به عقلانیت اقتصادی درمیان سیاستگذاران و افزایش تنش با جوامع بین‌المللی از دیگر دلایل درجازدن اقتصاد ایران ظرف ۲دهه‌اخیر است.

دهه‌۴۰ دوران طلایی اقتصاد ایران بود‌. در این دوره میانگین رشد اقتصادی سالانه ۱۰‌‌‌‌درصد و نرخ تورم ۲تا ۳‌‌‌‌درصد بود.

توقف رشد اقتصادی در دوره انقلاب امری طبیعی بود؛ با این وجود درآمدهای بالای نفتی کشور در دهه‌۵۰ مانع از آن شد که کشور در این سال‌ها با بحران جدی مواجه شود، اما در ادامه و با آغاز جنگ، اقتصاد کشور آسیب‌‌‌‌‌‌‌های جدی دید به‌نحوی‌که کسری‌بودجه دولت در سال‌۶۷ به ۵۰‌‌‌‌درصد رسید. در عین‌حال کشور با تورم و مشکلات عدیده‌‌‌‌‌‌‌ دیگری روبه‌‌‌‌رو شد.

جنگ و رکود اقتصادی حاصل از آن  و دولتی‌‌‌‌شدن اقتصاد پس از انقلاب اسلامی از مهم‌ترین دلایل بروز چالش‌های اقتصادی کشور ظرف دهه‌۶۰ بود. بروز بحران اقتصادی در دهه‌۶۰ تا جایی پیش‌‌‌‌رفت که سیاستگذاران به فکر اصلاح امور افتادند و برنامه‌های توسعه اقتصادی طراحی شد. البته اهداف برنامه اول و دوم توسعه اقتصادی در میانه مخالفت‌ها چندان محقق نشد، اما اصلاحات از برنامه سوم فرصت عملیاتی‌‌‌‌شدن یافت. به هر ترتیب در برنامه سوم توسعه؛ اصلاحات مناسبی اجرایی شد و همین باعث شد تا کشور به مسیر رشد اقتصادی بازگردد.  این اقتصاددان مهم‌ترین اصلاحات در برنامه سوم توسعه را این‌گونه عنوان کرد: یکسان‌‌‌‌‌‌‌سازی نرخ ارز، اصلاح یارانه انرژی و تاسیس بانک‌های خصوصی. این اصلاحات ریل‌‌‌‌‌‌‌گذاری مناسبی در مسیر توسعه اقتصادی کشور بود و نتیجه درخشانی را رقم زد؛ اما متاسفانه در سال‌های بعد ادامه نیافت و به مرور نتایج آن از میان رفت.

متعهدین نتوانستند جایگزین متخصصان شوند

تصمیمات مجلس ششم و هفتم اولین سنگ‌‌‌‌‌‌‌اندازی در مسیر توقف توسعه اقتصادی کشور در دهه‌قبل بود؛ اما دولت نهم و دهم و در ادامه سایر دولت‌ها نیز این رویه را ادامه دادند. به این ترتیب می‌توان گفت این روند مانع‌‌‌‌‌‌‌زایی در مسیر توسعه اقتصادی کشور فراجناحی بوده‌‌‌‌است. تصمیم مجلس ششم درخصوص اعمال سقف در میزان رشد نرخ سوخت، پایه‌‌‌‌‌‌‌ریزی در مسیر سنگ‌‌‌‌‌‌‌اندازی اصلاحات اقتصادی بود؛ در ادامه مجلس هفتم با تثبیت نرخ ارز در سال‌۱۳۸۳ اولین سنگ بزرگ را در مسیر اصلاحات اقتصادی ایجاد کرد. دولت نهم نیز این مسیر را ادامه داد و به این ترتیب اصلاحات اقتصادی از سال‌۱۳۸۴ به بعد عملا متوقف شد. در عین‌حال عقلانیت اقتصادی از دولت نهم و دهم به بعد کنار گذاشته شد. در عرصه سیاستگذاری نیز با تنگ‌‌‌‌کردن حلقه خودی‌‌‌‌‌‌‌ها، بدنه کارشناسان در سیاستگذاری ضعیف شد. درواقع در این سال‌ها افراد متعهد غیرکارشناس جایگزین افراد متخصص شدند.

مجموعه‌‌‌‌‌‌‌ای از عوامل ذکرشده باعث شد تا اقتصاد کشور ظرف ۲دهه‌اخیر وارد مسیر افول شود، درون‌‌‌‌‌‌‌زایی اقتصادی از میان برود و وضعیت کنونی به لحاظ رشد اقتصادی و تورم رقم بخورد.

بخشی از تورم کشور در دهه‌۹۰ نتیجه گسترش بی‌‌‌‌برنامه بانک‌ها و موسسات مالی‌اعتباری و خلق پول حاصل از فعالیت نادرست در دهه‌۸۰ بود. با این‌وجود در دهه‌۸۰، درآمدهای نفتی کشور، لنگر ارزی را به‌‌‌‌وجود آورد که مانع از آن شد که تورم ناشی از این سیاست‌های نادرست، نمایان شود. به محض کاهش درآمد ارزی در سال‌های ۹۱ و ۹۲، تورم فرصت بروز یافت و شاهد جهش تورمی بودیم.

شاهد کاهش قدرت قانون در کشور هستیم مثلا FATF در مجلس شورای‌اسلامی به تصویب می‌رسد و مجلس خبرگان آن را تایید می‌کند‌‌‌‌‌‌‌، اما مجمع تشخیص مصلحت آن را رد کرده و به این‌‌‌‌‌‌‌ ترتیب بخش عمده‌‌‌‌‌‌‌ای از صنایع در واردات و صادرات حتی با کشور چین نیز دچار چالش می‌شوند. وی ادامه داد: این وضعیت نتیجه خروج متخصصان از حلقه سیاستگذاران و جایگزینی آنها با متعهدین بعضا کارنابلد است و برای رفع آن لازم است که در ابتدای امر این حلقه مشاوران اصلاح شود.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 بخش خصوصی واقعی و برندها


✍️ موسی غنی‌نژاد
خبرهای مربوط به تعطیلی و بازگشایی مجدد بنگاه قدیمی داروگر، موضوع برندهای معروف ایرانی و سرنوشت غم‌انگیز آنها را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت. واقعیت این است که تولد و مرگ برندهای تجاری منطق اقتصادی روشنی دارد و اینکه برخی از آنها در طول زمان از بین می‌روند جای تعجب و نگرانی نیست. مشکل جای دیگری است که حکایت از مسائل به مراتب جدی‌تری دارد. سوال اینجاست که چرا تقریبا همه بنگاه‌های اقتصادی موفق و مهم ایرانی که عمدتا طی دهه‌های 1330 و 1340 خورشیدی شکل گرفته بودند به تدریج کارآیی خود را از دست دادند؛ به‌طوری‌که یا به بنگاه‌های زیان‌ده دولتی تبدیل شدند یا ورشکسته شدند و از دور فعالیت اقتصادی بیرون رفتند و پرسش مهم دیگری که به‌طور منطقی در پی پرسش اول مطرح می‌شود این است که چرا دیگر بنگاه‌های بزرگ در بخش خصوصی در ابعاد بنگاه‌های بزرگ پیش از انقلاب اسلامی عملا شکل نگرفتند.

می‌توان گفت یک عامل نقش تعیین‌کننده در این میان داشته است و آن ایدئولوژی سیاسی اقتصادی پیشران انقلابیون در آن مقطع تاریخی بود. نشانه‌های این ایدئولوژی را نه تنها در گفتارهای سیاسیون نشسته بر سریر قدرت بلکه در میان رقبا و حتی مخالفان آنها نیز می‌توان سراغ گرفت. مضافا اینکه تقریبا همه روشنفکران تاثیرگذار در آن زمان، صرف‌نظر از اینکه دارای گرایش‌های اسلامی بودند یا نه، علنا و موکدا با آنچه «سرمایه‌داری وابسته» می‌نامیدند، مخالفت می‌کردند و خواهان ریشه‌کن کردن آن از جامعه ایران بودند. نتیجه اینکه در همان فردای پیروزی انقلاب اسلامی اکثریت قریب به اتفاق بنگاه‌های بزرگ و موفق که بیشترشان شهرتی به هم رسانده و تبدیل به برندهای معروفی شده بودند، مصادره شدند و سرنوشت آنها در دستان مدیران جوان و اغلب کارنابلد دولتی قرار گرفت.

ناکارآمدی حاکمیتِ این ایدئولوژی در ده‌ساله نخست پس از انقلاب آشکارا خود را نشان داد. ازاین‌رو عقلای قوم به فکر چاره‌جویی افتادند که نخستین نتیجه آن آغاز اصلاحات اقتصادی، البته بسیار محتاطانه و نیم‌بند، در سال‌های پایانی دهه1360 و آغاز دهه1370 بود. هرچه روند واگذاری‌ها پیش رفت بیشتر معلوم شد که گرچه اقتصاد به معنی خاص کلمه غیردولتی می‌شود، اما نظام اقتصادی کشور همچنان سیاسی و سیاست‌زده باقی می‌ماند و بخش خصوصی واقعی که ظاهرا قرار بود سکان اقتصاد ملی را در دست گیرد، همچنان به زندگی دشوار و فلاکت‌زده خود در حاشیه اقتصاد ملی ادامه می‌دهد. امروزه به وضوح می‌توان مشاهده کرد که حاصل نهایی واگذاری شرکت‌های دولتی چیزی جز شکل‌گیری نوعی نظام سرمایه‌داری سیاسی و رفاقتی نبوده است که در آن بازار آزاد رقابتی البته جایی ندارد. شرکت‌های بسیار بزرگی که پس از واگذاری‌ها در عرصه تولید کالا و خدات سر برآوردند و به «خصولتی‌ها» موسوم شدند در ظاهرِ حقوقی و مالکیتی غیر دولتی‌اند؛ اما درواقع به لحاظ مدیریتی و انتفاعی کاملا وابسته به قدرت سیاسی و تابع نیروهای رقیب در آن هستند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…

اقتصاد بازار

🔰 چرا هنری کیسینجر صدسال عمر کرد؟
(فرآیند تصمیم‌گیری در مدل حکومتی ایالات متحده چگونه است؟)


✍ محمود سریع‌القلم
اگر خانواده هنری کیسینجر (Henry Kissinger) به جای آمریکا در سال ۱۹۳۸ به کشور دیگری مهاجرت کرده بود، چه سرنوشتی در انتظار او بود؟ او وقتی وارد نیویورک شد، ۱۵ساله بود، پنج سال بعد در ۲۰ سالگی تبعه آمریکا شد.

اشاره: آمریکا تنها کشور‌ در جهان است که به یک مهاجرِ با‌مهارت، فضا و فرصت بروز و ظهور می‌دهد. کانادا، انگلستان و استرالیا هم این فرصت را ایجاد می‌کنند؛ ولی نه در حد آمریکا. کیسینجر جوان، استعداد خود را کشف و دنبال کرد و در دانشگاه هاروارد، بررسی تاریخ و دیپلماسی اروپا را مبنای رساله دکتری خود قرار داد. کیسینجر از یک ظرفیت خاصی در تحلیل و سیاست‌ورزی برخوردار بود که او را از دیگران متمایز می‌کرد: تسلط او بر روان‌شناسی و طبع سیاسی بشر.

منتقدان کیسینجر به‌درستی می‌گویند که او چه در سیاست‌شناسی و چه در سیاست‌ورزی بر افراد تصمیم‌گیرنده تمرکز دارد تا بر پروسه‌های تصمیم‌گیری، حال چه دموکراتیک باشند؛ مانند آمریکا و چه غیردموکراتیک مانند روسیه. رئیس او، ریچارد نیکسون، هم این‌گونه بود و به‌ندرت تحلیل‌های نهادهای مطالعاتی، اطلاعاتی و امنیتی را می‌پذیرفت و بیشتر آنها را بوروکرات‌هایی می‌دانست که اداری می‌اندیشند تا تحلیلگرانی توانمند باشند.

یک‌ بار کیسینجر در یک ناهار دو‌ونیم ساعته با این نویسنده گفت: اگر او امروز وزیر امور خارجه آمریکا شود، نخواهد توانست مانند سال‌های ۱۹۶۹-۱۹۷۷ دست فراخی در سیاست‌ورزی داشته باشد؛ زیرا در ساختار فعلی آمریکا، کنگره نقش به‌مراتب مهم‌تری در سیاست خارجی ایفا می‌کند، رسانه‌ها و مراکز تحقیقاتی فضاسازی می‌کنند و بدنه احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه در شکل‌دهی سیاست‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای دارند...اکنون هر دولتی که در آمریکا به قدرت می‌رسد، گروهی از کارآفرین‌های سیاسی (Political entrepreneurs) را همراه خود می‌آورد و آنها این شبکه عظیم اثرگذاری را با ده‌ها تلاقی و تناقض مدیریت می‌کنند. این ساختار جدید تصمیم‌سازی در آمریکا باعث می‌شود که کاخ سفید عمدتا هماهنگ‌کننده باشد و نه شکل‌دهنده. کشورهایی که در آمریکا ظرفیت لابی‌گری ندارند، بر سیاست خارجی آمریکا هم نمی‌توانند اثر بگذارند؛ چون شبکه‌ها کار می‌کنند و نقش افراد توانا حتی مانند کیسینجر بسیار محدود می‌شود.

یکبار زبیگنیو برژینسکی (Zbigniew Brzezinski) به این نویسنده گفت: که تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکا از طرف «استراتژیست‌های پاره‌وقت» انجام می‌گیرد. چون شبکه‌ها کار می‌کنند و نقش افراد توانا حتی مانند کیسینجر بسیار محدود می‌شود. [همو] به این نویسنده گفت: که تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکا از طرف «استراتژیست‌های پاره‌وقت» انجام می‌گیرد. کیسینجر و برژینسکی جزء گروه اقلیت اروپایی‌تبار آمریکایی هستند که به تفکیک سیاست خارجی از Business و شرکت‌های بزرگ تولیدکننده تسلیحات معتقدند و آن را صحنه مدیریت تضادها در منافع کلان ملی تلقی می‌کنند. به عبارتی، دولت باید به این گروه‌ها خط بدهد و نه برعکس. این دو سیاست‌اندیش و سیاست‌ورز از پیروان مکتب هانس مورگنتا (Hans Morgenthau) هستند که به توازن قدرت و همزیستی اعتقاد دارند.

کیسینجر معتقد به انسان‌ها و اندیشه‌های بزرگ در شکل‌گیری تاریخ است. او تشکیلات، سازمان و پروسه را تابع آمریت و اراده انسان‌ها می‌داند. به ‌همین ‌دلیل چوئن‌لای، مارگارت تاچر، کانرد آدنوئر و چارلز دوگل را تعیین‌کننده می‌داند. او نیز متهم است که به دیکتاتورها علاقه‌مند و با سادات و محمدرضا‌شاه‌ دوستی‌های عمیقی بنا کرده بود. او به این نویسنده گفت: ما از قابلیت‌های اپوزیسیون شاه خیلی اطلاع نداشتیم و در نهایت بین کمونیست‌ها و مذهبی‌ها در سال ۱۹۷۸-۱۹۷۹، گروه دوم را باید می‌پذیرفتیم.

درباره اینکه آیا کیسینجر به نیکسون خط می‌داد یا برعکس، شش کتاب در آمریکا نوشته شده است و عموما تأکید بر این نکته دارند که معمار سیاست خارجی آمریکا در سال‌های ۱۹۶۹-۱۹۷۴ ریچارد نیکسون بوده و کیسینجر در تئوریزه‌کردن و اجرائی‌کردن آن، نقش بنیادی ایفا کرده است، به طوری که در این دوره بود که روابط چین و آمریکا عادی‌سازی شد و تقابل میان شوروی و آمریکا به همکاری و ثبات‌سازی منجر شد.

اما چرا کیسینجر تا به امروز صد سال عمر کرده است؟ شاید یک دلیل این باشد که او با غم و اندوه همراه با ایدئالیست‌بودن، زندگی نکرده است؛ او یک واقع‌بین تمام‌عیار است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar

🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

🔗https://ble.ir/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar

Читать полностью…
Подписаться на канал