📙 بهترین تحلیل های اقتصاد ایران 📈 رصد و تحلیل بازارهای مالی اقتصادبازار Www.eghtesadebazar.ir ادمین: @MajidMohagheghian تعرفه تبلیغات: @Eghtesadbazar2 آدرس این کانال در ایتا: https://eitaa.com/EghtesadeBazar http://t.me/itdmcbot?start=eghtesadbazar
🔰 درباره مناظره غنی نژاد و علیزاده
(و نگاهی به افت و خیز جامعه مدنی ایران از مشروطه تا به امروز)
✍ دکتر محمدرضا اسلامی
بگذارید پیش از پرداختن به مباحث مطرح در مناظره غنی نژاد و علیزاده نگاهی به برخی حواشی این اتفاق داشته باشیم. گاه حواشی از اصل می تواند مهم تر باشد.
یک- مناظره در حوالی نیمه شب به وقت ایران تمام شد. حوالی ساعت سه سحرگاه وب سایت اکو ایران (مربوط به اخبار اقتصادی) ویدئوی دانلود شدۀ این مناظره را در کانال تلگرامش قرار داد. همان حوالی اوقات سحر (به صبح نرسیده) این فایل در کانال یوتیوب اکو ایران هم قرار گرفته بود. نزدیک ساعت چهار سحرگاه کانال تلگرام هفته نامه تجارت فردا چندین بُرش ادیت شده از ویدئوهای این مناظره را در کانالش قرار داد. چه حس می شود؟ یک گفتگوی نظری (که شاید موضوعی "حوصله سربر" به نظر برسد) در فضای فعلی جامعه روشنفکری ایرانی تا به این حد دینامیک (به دقیقه و ساعت) دنبال می شود و انعکاس می یابد.
دو- غنی نژاد عمری را در مباحث نظری صرف کرده است. خوانده و تدریس کرده و... ولی از موضعِ هیجان و خشم وارد بحث نمی شود. یک شروع شمرده، متین و آرام. از موضِع نخوت هم وارد گفتگو نمی شود. گمان نمی کند که من بیش از طول عمر این جوان کتاب خوانده ام و مرا با او حرفی نیست. از موضع "بیان" وارد بحثی مهم و نظری می شود.
سه- می توان با غنی نژاد مخالف بود (یا موافق). می توان با علیزاده مخالف بود (یا موافق). ولی یک واقعیت نباید از مطمح نظر فراموش شود: آیا گفتگویی در این تراز و در این سطح در فضای روشنفکری عربستان شکل می گیرد؟ در رسانه های عراقی چطور؟ چند سال دیگر باید سپری شود تا محصولات نظام آموزش عالی در افغانستان بتوانند در خصوص مباحث نظری در این تراز به گفتگو/مناظره بنشینند؟ در تاجیکستان امروز آیا چنین مباحثی در رسانه در جریان است؟ بحث، تفاخر به کشورهای اطراف نیست اما ذکر یک واقعیت (fact) است. غنی نژاد خود را ادامه جریان مشروطه می داند. و این امری است صحیح. جریان مشروطه جریانی مبتنی بر آزادی خواهی و روشنفکری بود که در ایران صدوپنجاه سالِ پیش شروع شده و غنی نژادِ امروز، ادامۀ آن هویت است.
این نکته نباید فراموش شود که سرزمین ایران (با وجود همه افت و خیزهایش) از صدوپنجاه سال قبل تا به امروز مسیری دشوار پیموده، و سالخورده پیری درسخوانده، همچون غنی نژاد، نمونه و تمثالی از «ادامه» جریان مشروطه است.
چهار- بحث غنی نژاد درباره نظریات جان لاک و آدام اسمیت در نُه دقیقه بیان شد. ولی عصاره و فشردۀ یک ترم گفتگوی دانشگاهی را بیان کرد. کاری که به نظر سهل می رسد ولی فقط یک معلم پیر می تواند اینگونه هنرمندانه بحثی چندصدساله را در نه دقیقه با بیانی شمرده به لسان بیاورد. تک به تک واژه ها و کلمات را دقیق و عمیق انتخاب کرد.
پنج- علی علیزاده مخالفان بسیار دارد. موافقان و طرفدارانی هم دارد. ولی یک نکته را درباره علیزاده نباید فراموش کرد. او کسی است که خودش رسانه ی خودش را ساخته است. این گزاره ممکن است برای مخالفان علیزاده (که بنده هم از جمله مخالفان دیدگاه هایش هستم) صعب باشد ولی یک واقعیت است. علی علیزاده می توانست با همان مدرک برق شریف روز و روزگار عمر را به کار در یک شرکت مهندسی بگذراند. همچنین می توانست با مدرک فلسفه دانشگاه Middlesex University به تدریس بپردازد. ولی او نه در مسیری که والدین اش می خواستند گام گذاشته و نه به شغلهای متعارف پرداخته. او به سمت رسانه رفته ولی "خود" رسانه ای برای خودش ساخته . علیزاده اشتباه های بسیار داشته (و دارد) ولی یک نکته درباره او را نباید فراموش کرد: او departed است.
شش- غنی نژاد می گوید: انسان آزاد است و حق مالکیت انسان، حقی الهی است. او می گوید: به «فلسفه آزادی» باید فکر کنیم. با آزاد گذاشتن انسانها (که حق طبیعی انسان است)، عملکرد (Performance)ی از انسان را شاهد خواهیم بود که «سر ریزِ آن آزادی» ثروت بیشتر و رفاه است.
هفت- اینکه در تلویزیون جمهوری اسلامی بیان می شود که: «"مدرنیته" از دلِ اندیشه های مذهبی مسیحیت بیرون آمده» شاید نقطه عطفی در طرح مباحث نظری و دینی به حساب بیاید. در صداوسیمایی که سنتور و سه تار اجازه به تصویر کشیده شدن نداشت، بیان گزاره های مشابه گزاره بالا درباره اندیشه های مذهبی مسیحیت، بدیع و مستبعد است.
هشت- «صنعت شکلات سازی» تنها صنعتی است در ایران که دولت در آن دخالت نکرده! این مثالی که غنی نژاد در سخنانش استفاده کرد، گویای حرفهای بسیاری بود. این گفتگو و نحوه رفتار غنی نژاد سطحی ممتاز از ایرانِ درس خوانده است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 گاهی مرگ پایان کبوتر است
✍ سعید معدنی
در هوای سرد آخر پاییز (۲۲ دسامبر ۱۸۴۹) در سن پترزبورگ چشمهای چند جوان روس را بسته و آماده اعدام هستند. سربازانی که در هوای سرد زیر شلاق بارش برف تفنگ بدست گرفتهاند، منتظرند تا نصیحتها و آمرزش طلبیدن کشیش وراج تمام شود و آنها ماشهها را بچکانند و پی کارشان بروند. اما پیکی از راه می رسد و دستور تزار روس را می آورد که: اعدام نکنید.
اعدام شوندگان از مرگ نجات پیدا می کنند و سربازان هم نفس راحتی می کشند و در نهایت زندانیان در معرض اعدام به حبس و تبعید محکوم میشوند. یکی از این اعدامیها فئودور داستایفسکی، نویسنده نابغه روسی است که اگر نبود واقعا جهان چیزی کم داشت.
داستایفسکی در زمان اعدام ۲۸ ساله بود. در جوانی چند کتاب ترجمه کرده و قصههایی نوشته بود و پایش به محافل ادبی باز شده بود. او و دوستانش شبانه حلقه هایی تشکیل داده و بعضا در بارهی ادبیات اعتراضی علیه دیکتاتوری و تزار مستبد روس گفتگو میکردند که دستگیر می شوند. داستایفسکی پس از رهایی از اعدام ۳۰ سال زنده می ماند و شاهکارهایی مثل جنایت و مکافات، قمارباز، ابله، برادران کارامازوف و غیره را خلق می کند که هنوز هم هر رمان خوان حرفهای به احترامش میایستد و کلاه از سر برمیدارد.
اگر چه بعدها گفتند که تزار قصد ترساندن داشت و نمیخواست اعدام کند، ولی این جمع اهل قلم را تا دم هول مرگ بردند و بعد اعدام را متوقف کردند. هر چه بود بعدها داستایفسکی گفت: " به خاطر ندارم که در هیچ لحظه دیگری از عمرم به اندازه آن روز خوشحال بوده باشم"
داستایفسکی در سال ۱۸۸۱ در ۵۹ سالگی فوت می کند. ۹ سال بعد از مرگ داستایفسکی، رابرت استراد در آمریکا متولد شد. او در ۱۳ سالگی از منزل فرار کرد و به بزهکاری روی آورد و به مسیر جرم و انحراف افتاد. از مواد فروشی گرفته تا قوادی و... پرداخت. او به خاطر قتلی که مرتکب شده بود به زندان میافتد در زندان هم نگهبان را میکشد و به اعدام محکوم میشود. مادرش جهت جلوگیری از اعدام دست به دامن مقامات آمریکا میشود و حتی به دیدار رئیس جمهور هم میرود تا فرزندش را از اعدام نجات دهد تا اینکه تلاشهای مادر کارساز می شود و با دستور رئیس جمهور آمریکا فرزند این مادر از مجازات اعدام رها و به حبس ابد محکوم شد. رابرت استراد ۵۴ سال در زندان ماند و در ۷۴ سالگی در همان زندان مرد.
رابرت استراد در زندان به پرندگان علامند شد و روی آنها شروع به مطالعه کرد. او متوجه برخی بیماریهای پرندگان و چگونگی درمان آنها شد. در نهایت با پشتکار مداوم مطالعه کرد و نوشت تا اینکه آثارش به محافل علمی و دانشگاهی راه یافت. او در حالی که در زندان آلکاتراز به حبس ابد محکوم بود اما به واسطهی آثارش به یک استاد دانشگاه تمام عیار تبدیل شد. آثار وی بعدها راهگشای درمان بسیاری از بیماریهای پرندگان شد.
داستان زندگی این دو نمونه متفاوت یعنی داستایفسکی روشنفکر اخلاقگرا و رابرت استراد مجرم و بزهکار، نشان میدهد نباید در اعدام افراد عجله کرد. به خصوص اعدامهایی که شاکی خصوصی ندارند و حکومتها تصمیم میگیرند و میتوانند مجازات جایگزین مثل زندان و تبعید را انتخاب کنند. در تاریخ غمبار این سرزمین، همیشه هیجان جای عقل را گرفته و حکومت گران و تصمیمگیران ما در بزنگاه های تاریخی میتوانستند اعدام نکنند و سایر مجازات را جایگزین کنند تا از چرخه تولید خشونت بیهوده جلوگیری کنند. از شیخ فضل الله نوری گرفته تا دکتر حسین فاطمی، از مرتضی کیوان گرفته تا خسرو گلسرخی و از غلامرضا نیکپی ( شهردار تهران قبل از انقلاب ) گرفته تا صدها و هزاران نفر دیگر.
سهراب سپهری در فرازی از اشعارش میگوید: و نترسیم از مرگ/ مرگ پایان کبوتر نیست. اما واقعا در بارهی افرادی مثل داستایفسکی و استراد اگر اعدام میشدند پایان کبوتر بود. شاید همین تجربه گران قدر بشری باعث شده تا بسیاری از کشورهای جهان قانون منع اعدام داشته باشند. اعدام تنها مرگی است که می توان بخشید و جانی را نجات داد. به خصوص اگر مدعی اعدام حکومت گران باشند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 اصل علاقه به چرندیات
قانون «علاقه به چرندیات» میگوید؛ به هر میزان که موضوع یک بحث، بی اهمیتتر، سادهتر و پیشپاافتادهتر باشد، تعداد افراد بیشتری در آن بحث وارد میشوند، میزان وقت بیشتری برای آن میگذارند و به میزان خیلی بیشتری دربارهی آن بحث و جدل میکنند.
نورسکوت پارکینسون، مورخ و نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۵۷ «اصل پیش پا افتادگی» یا «قانون علاقه به چرندیات» را مطرح کرد. او متوجه شد مردم به موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده ارزشی بیشتر از موضوعات تخصصی میدهند. نظریهی پارکینسون بر اساس مشاهداتش از کمیته مسئول تصویب طرح احداث یک نیروگاه اتمی بود.
ماجرا از این قرار بود افراد کمیته اکثر وقت جلسات را صرف بحث روی موضوعات بیهوده و پیش پا افتاده و غیرمهم، ولی قابل فهم برای عوام کرده بودند. مثلاً مدت طولانی را صرف بحث دربارهی شکل و نوع سقف جایگاه دوچرخهی کارمندان کرده بودند، در حالی که به موضوعاتی چون طراحی ساختمان و تجهیزات اصلی خود نیروگاه اتمی کم توجهی میشد؛ موضوعی که بسیار مهم تر و پیچیده تر بوده، و بررسی آن دشوار تر و تخصصی تر بود.
او نشان داد که زمانیکه صرف هر موضوع مرتبط با طرح میشد، نسبت معکوس با میزان بودجهاش داشت.
درباره امضای قرارداد ده میلیون پوندی ساخت راکتور ظرف ۲.۵ دقیقه گفتگو تصمیمگیری شد، اما کمیته روی پارکینگ دوچرخه ۴۵ دقیقه بحث کرد تا میان پارکینگ «بهتر و راحتتر» یا «سادهتر و ارزانتر» تصمیم بگیرد، حال آنکه فرق دو حالت حدود ۵۰ پوند بود.
یک راکتور بقدری پیچیده و گران قیمت است که یک انسان معمولی قادر به درک آن نیست و تخصصی در مورد ساختار و تجهیزات آن ندارد، لذا به راحتی با جمع کنار میآید و برای اینکه احمق به نظر نرسد سکوت میکند. اما همه میتوانند یک پارکینگ دوچرخه ارزان و ساده را در ذهنشان مجسم کنند و هرکسی میتواند یکی از آنها بسازد.
در نتیجه افراد عادی برای اینکه در بحث حضور داشته و در تصمیمسازی نقش داشته باشند وارد این بحث کم اهمیت شده و برنامهریزی برای این موضوع ساده منجر به بحثهای چرند بی پایان میشود و هرکسی میخواهد چیزی اضافه کند و سهم خودش را در تصمیم گیری کلان نشان دهد./اقتصاد روز
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 مفهوم نسبت p/e
نسبت p/e در واقع انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی را به ما نشان می دهد، به این معنی که یک سرمایه گذار حاضر است به ازای هر ۱ ریال بازدهی که بدست می آورد چند ریال پرداخت کند. برای درک بهتر این مفهوم به این مثال توجه کنید:
فرض کنید شما ۱ میلیون تومان در بانک سپرده گذاری کرده اید و بانک به شما می گوید که به ازای این پولی که شما سپرده گذاری کرده اید سالیانه ۲۰٪ به شما سود پرداخت می کند. یعنی در ازای ۱ میلیون تومان سپرده گذاری شما، سالیانه ۲۰۰ هزار تومان سود به شما پرداخت می شود. برای اینکه در این مثال p/e را محاسبه کنید باید مبلغی که پرداخت می کنید (یعنی ۱ میلیون تومان) را به سودی که بدست می آورید (یعنی ۲۰۰ هزار تومان) تقسیم کنید:
۱۰۰۰۰۰۰÷۲۰۰۰۰۰=۵
پس در این مثال p/e سود بانکی برابر با ۵ شده است. اینجا p/e برابر ۵ به این معنی است که شما حاضر شده اید به ازای هر ۱ ریال سودی که از بانک دریافت می کنید ۵ ریال پرداخت کنید. برخی نیز اینگونه تفسیر می کنند که اگر p/e برابر ۵ باشد به این معنی است که ۵ سال زمان می برد تا سرمایه شما از طریق بازدهی های پیش رو برگردد.
نسبت p/e در بورس
در بورس نیز مفهوم کلی p/e شبیه به همین مثالی است که گفته شد. مثلا فرض کنید شرکتی در حال حاضر ۲۰۰ تومان قیمت دارد و eps (سودی) که برای سال جاری پیش بینی کرده است برابر با ۵۰ تومان است. برای محاسبه p/e این شرکت قیمت روز آن را بر سودی که دارد تقسیم می کنیم:
۲۰۰÷۵۰=۴
اینجا نیز p/e برابر به این معنی است که سرمایه گذاران بورس حاضر هستند به ازای هر ۱ ریال سودی که این شرکت دارد ۴ ریال پرداخت کنند.
نسبت p/e چه کاربردی دارد؟
اگر بخواهیم در یک جمله و خیلی ساده بگوییم که p/e چه کاربردی دارد می توان گفت این نسبت یکی از ابزارهایی است که برای ارزش گذاری سهام مورد استفاده قرار می گیرد. تاکید می کنیم این نسبت فقط یکی از ابزارهای ارزش گذاری سهام است، اما چگونه از این نسبت برای ارزش گذاری استفاده می شود؟ یکی دیگر از نام های این نسبت، ضریب سهام است. برای ارزش گذاری با استفاده از p/e باید عکس رابطه ای که توضیح دادیم مورد استفاده قرار بگیرد. به این شکل که یک p/e برای سهم محاسبه می شود، سپس در سود آن ضرب می شود و ارزش آن سهم بدست می آید: p/e×eps = price
وقتی شما ارزش سهم را با این روش محاسبه می کنید باید ببینید که قیمت آن سهم در بازار بیشتر از قیمت محاسباتی شماست یا کمتر. اگر قیمت سهم در بازار بیشتر از این عدد باشد، یعنی آن سهم ارزنده نیست. ولی اگر قیمت سهم در بازار کمتر از این عدد باشد، به این معنی است که آن سهم ارزنده است و قابلیت رشد دارد. نکته ای که اینجا وجود دارد این است که تمام این موارد به این بستگی دارد که شما نسبت p/e را به درستی محاسبه کنید. در غیر این صورت ارزشی که برای سهام بدست می آورید اشتباه خواهد بود. نحوه محاسبه نسبت p/e یک بحث مفصل و تخصصی است
فرض کنید که شما با استفاده از روش های محاسبه p/e، این نسبت را برای شرکتی ۶ محاسبه کرده اید. سود (eps) این شرکت نیز برابر با ۱۰۰ تومان است. با استفاده از روشی که توضیح دادیم. ارزش این شرکت برابر است با ۶×۱۰۰=۶۰۰
حال اگر قیمت روز این سهم در بازار ۵۰۰ تومان باشد،یعنی این سهم ارزنده است و جا دارد که تا قیمت ۶۰۰ تومان رشد بکند. پس می توان اقدام به خرید آن کرد. ولی اگر قیمت آن در بازار مثلا ۷۰۰ تومان باشد به این معنی است که این سهم گران است و جا دارد که تا ۶۰۰ تومان افت بکند. پس نباید این سهم را خرید. همانطور که گفته شد تمام این موارد و استراتژی ها مستلزم این است که شما p/e سهم را به درستی محاسبه کرده باشید.
#آموزش
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 آیا قدرت چین به اوج خود می رسد؟
اکونومیست به بررسی رقابت چین و آمریکا در دهههای آینده پرداختهاست، از زمانی که این کشور شروع به آزادیسازی و اصلاح اقتصاد خود در سال 1978 کرد کهوطی آن تولید ناخالص داخلی این کشور به طور متوسط سالانه 9 درصد رشد کرده است. این رشد اقتصادی 800 میلیون شهروند چینی را از فقر نجات داد و امروزه چین تقریباً یک پنجم تولید ناخالص اقتصاد جهان را در اختیار دارد.
در این میان تنها یک نکته وجود دارد: سرعت افزایش قدرت، چین و صعود تاریخی آن کُند شدهاست و در حالی که یک دهه پیش، ناظران پیشبینی میکردند که تولید ناخالص داخلی چین در اواسط قرن بیست و یکم از تولید ناخالص داخلی آمریکا سبقت میگیرد و پیشتازی خود را نیز حفظ خواهد کرد، ولی هنوز از یک تغییر بزرگ و دراماتیک که اقتصاد دو کشور را در سطح یکدیگر قرار دهد، خبری نیست.
کارشناسان در مورد قدرت چین و رقابتش با آمریکا نظریه پردازی میکنند؛ یک دیدگاه این است که قدرت چین نسبت به رقبای خود سقوط خواهد کرد، که میتواند آن را خطرناکتر کند. دو محقق به نامهای هال برندز و مایکل بکلی، سال گذشته در کتابی، نظریهای که آن را «اوج چین» نامیدند، مطرح کردند؛ آنها چنین استدلال میکنند که چین، با زوال مواجه شده و به نقطهای رسیده است که به اندازه کافی قوی است که نظم موجود را به شدت مختل کند، اما در حال از دست دادن اعتماد به نفس خود بر سر این موضوع است که آیا گذر زمان به نفعش است یا نه؟ مطالعه آنها با یک جنگ فرضی بر سر تایوان آغاز میشود.
نظریه «اوج چین» بر این استدلال دقیق استوار است که بادهای موافق در حال تبدیل شدن به بادهای مخالفی هستند که مانع پیشرفت این کشور خواهند شد. اولین طوفان بزرگ، از موضوع جمعیتشناسی میآید. جمعیت نیروی کار چین، در طی یک دهه گذشته رو به کاهش بوده است.
جمعیت کل چین سال گذشته به اوج خود رسید و جمعیت هند اکنون از آن سبقت گرفتهاست. تلاشهای حزب کمونیست برای متقاعد کردن زوجهای چینی برای فرزندآوری بیشتر، نتیجهبخش نبوده و سازمان ملل اعلام کرده است که تا اواسط قرن، جمعیت نیروی کار چین ممکن است تا یک چهارم کاهش یابد و این یعنی وقت خداحافظی با انبوه کارگران چینی است که کارخانهها جهان را میچرخاندند.
کاهش جمعیت چین به این معناست که سهم بیشتری از منابع آن صرف مراقبت از سالمندان خواهد شد، پس از دههها ساخت خانه، جاده و راهآهن، هزینههای زیرساختی با بازدهی کمتری مواجه شدهاند و تمایلات خودکامه آقای شی، کارآفرینان چینی را خشمگینتر کردهاست، معضلی که ممکن است ظرفیت چین برای نوآوری را در بلندمدت کاهش دهد.
تنشهای ژئوپلیتیکی، شرکتهای خارجی را مشتاق به تنوع بخشیدن به زنجیرههای تامین کردهاست و ایالاتمتحده میخواهد تواناییهای چین را در برخی فناوریهای بنیادین کاهش دهد و انتظار میرود ممنوعیت صادرات نیمه هادیها و ماشین آلات خاص به شرکتهای چینی باعث کاهش تولید ناخالص داخلی چین شود.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 توهمات دولتی و برنامههای توسعه
✍ دکتراسفندیار جهانگرد
توهمات جمعی (Collective Illusions) به عقیده «تاد رز» به معنای باورها، اعتقادات و نگرشهایی است که در گروههای اجتماعی شکل میگیرند و به صورت غالب در آن گروه قابل مشاهده هستند. اینها ممکن است براساس اطلاعات نادرست، باورهای غلط یا تجربیات شخصی شکل گرفته باشند و در برخی موارد ممکن است با واقعیتهای علمی و منطقی تضاد کامل داشته باشند. مجموعهای پیچیده از توهمات ناشی از تعصب انطباق، نحوه دید ما از جهان اطراف را تحریف میکند.
طیف وسیعی از ویژگیها، اهداف و روابط شامل اعتماد، موفقیت، شبکههای اجتماعی، همرنگی با جماعت، شغل، آرزوها و آموزش گرفته تا هنجارهای فرهنگی که از دیگران کپی میشوند و درمورد آنها قلب واقعیت میشود، پتانسیل هذیانهای جمعی در جوامع هستند. موضوع هذیانهای جمعی به تعبیری فرضهای اشتباه مشترک بسیاری از افراد درباره جامعه خود است.
برخی از این هذیانها هزاران سال به شیوههای گوناگونی در جوامع وجود داشتهاند. ویژگی امروزی آنها این است که این هذیانهای جمعی، به کمک شبکههای اجتماعی و فناوری مدرن بیشازپیش گسترش پیدا کردهاند؛ بنابراین میتوان گفت که هذیانهای جمعی را همهجا میتوان پیدا کرد؛ از زندگیهایی که میخواهیم داشته باشیم، تا کشوری که میخواهیم در آن زندگی کنیم، تا نحوه رفتارمان با همدیگر و حتی انتظاراتمان از نهادهای آموزشی تا محل کار و انتظارات برنامهریزان و مدیران یک اقتصاد برای اداره یک سازمان یا جامعه و کشور و... . مخربترین نتیجه این هذیانها این است که هذیانهای یک نسل به باورهای شخصی نسل بعدی تبدیل میشوند. نوعی از هذیانها در جوامع وجود دارد که توسط لویاتان بدون فراهمسازی الزامات شکل میگیرد.
تمرکز این یادداشت بر توهمهای جمعی شکل دادهشده از سوی دولتها است که بخشی از توهمهای جمعی اقتصاد ایران شده است؛ ازجمله کانونهای شکلگیری توهمهای جمعی در ایران از طرف دولتها در قوانین برنامه و بودجه کشور است و سالهای سال در ایران ادامه داشته و دارد. در این نوشتار به برخی از اینها پرداخته میشود. دایره موضوع به قدری وسیع است که در این نوشتار صرفا میشود به برخی از اقلام کلان و کلیدی آن پرداخت و جا دارد که برای آنها در کشور فکری شود.
یکی از توهمهای جمعی دولتها به منظور تحقق صرفهجویی در هزینههای عمومی، اصلاح نظام درآمدی دولت و قطع وابستگی بودجه به درآمدهای نفت تا پایان اجرای برنامه دولتهای مختلف بوده و بارها بدون توفیق تکرار شده است و از این نظر تبدیل به یک توهم دولتی شده است. آسیبپذیری اقتصاد ایران در شرایط رونق نفتی و تحریم معمولا از این مجرا بوده است. به طور کلی عملکرد نزدیک به بیش از یک قرن اخیر ایران در ارتباط با بودجه و نفت نشان میدهد که دستیابی به هدف کاهش وابستگی بودجه دولت به نفت در ارائه طرحهای برونزا و خارج از بودجه مصوب دولت چندان ثمربخش نبوده و در شرایط خاص این طرحها و حسابها به تنهایی به محاق رفته یا کارایی لازم را نداشتهاند؛ تداوم این موضوع از تجربه «حساب وجوه ذخیره مملکتی» دهه 30 شمسی، حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی در دوران اخیر نشان از ناکارآمدی و بنابراین تبدیلشدن به یک توهم جمعی دولتی در ایران شده است و ارادهای برای تحقق این مهم یا توان آن فراهم نبوده است؛ درصورتیکه تجارب جهانی موفق در این زمینه در شرایط حاضر وجود دارد و الزامات مهم تحقق این هدف در دولتهای ایران فراهم نشده است.
توهم بعدی دولتی دستیابی به هدف رشد اقتصادی در قوانین برنامه توسعه بهویژه در سالهای اخیر است. از زمان تدوین برنامههای توسعه میتوان ادعا داشت بخش ناچیزی از رشد مدنظر برنامهها محقق شده و قسمت محققشده هم عمدتا با فشار تزریق نهادهها بوده است. در ایران معمولا هدفهای رشد اقتصادی متوسط سالانه هشت درصد در بیشتر اسناد بالادستی قانونی از طریق مراجع تنظیمگر و قانونگذاری در سالهای اخیر مدنظر بوده است؛ اما به نظر میرسد سیاستگذار اقتصادی درک درستی از میزان هدف رشد اقتصادی مندرج در اسناد نداشته و برای اقتصاد و مردم هم نتوانسته ایجاد کند.
طبق قاعده سرانگشتی 70، اگر اقتصادی سالانه یک درصد رشد کند، در مدت 70 سال درآمد سرانه آن باید دو برابر شود و اگر این عدد به دو درصد برسد، این زمان به نصف یعنی 35 سال کاهش پیدا میکند. حال که هشت درصد در سالهای متمادی هدف برنامههای ایران بوده، باید تقریبا با اجرای کمتر از دو برنامه توسعه (هر هفت، هشت سال) درآمد سرانه ایران دو برابر میشده است؛ اما آمار عملکرد حرفهای دیگری میزنند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰فرود چین از اوج
اکونومیست اجماع درباره روبه اوج بودن قدرت چین را زیر سوال برد
اقتصاد چین اکنون دستخوش وضعیت جدیدی شده و آن، رشد در شرایط بلوغ بزرگ است. تنشهای ژئوپلیتیک، شرکتهای غیرچینی را مشتاق به تنوع بخشیدن به زنجیرههای تامین خارج از چین کرده است. از سوی دیگر آمریکا عزم خود را جزم کرده است تا چین را از رشد در برخی فناوریهای بنیادین دور کند. مجموع این عوامل پیشبینی درباره پتانسیل رشد بلندمدت اقتصادی چین را کاهش میدهد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 ایران با تولید پنج نوع ریل در استانداردهای جهانی، در ردیف ۹ کشور برتر دنیا در تنوع تولید ریل قرار گرفت.
◀️ مستند خبری خبرنگار صدا و سیما از موفقیتهای شرکت ذوبآهن اصفهان در تهیه انواع ریل ملّی
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
ایران همچنان در جمع کشورهای پرریسک منطقه به لحاظ اعتبار صادراتی قرار دارد.
بر اساس این گزارش که از سوی معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران منتشر شده، رتبه ایران در این شاخص، در جایگاه بدترین رتبه یعنی عدد ۷ قرار دارد.
بر اساس آخرین گزارش منتشر شده، به جز ایران، ۸ کشور دیگر در منطقه نیز از چنین رتبه ای برخوردارند و این امر نشان میدهد ریسک صادرات به ایران و ۸ کشور همسایه بسیار بالاست.
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
🔰 بازدهی بورس در دهه فجر ۱۰ سال اخیر
یکی از باورهای رایج و پرطرفدار بین اهالی بورس اعتقاد به مثبت شدن همیشگی بازار در ایام دهه فجر است. برخلاف انتظار عموم، هیچگونه رابطه معناداری بین ایام دهه فجر و روند مثبت و منفی بازار بورس مشاهده نمیشود!
بازارهای مثبت و منفی تقریبا بهطور مساوی و کاملا بدون ارتباط با ایام دهه فجر، مرتبا بهوقوع پیوستهاند. حتی اگر بازه زمانی وسیعتری مانند بهمن ماه را موردنظر قرار دهیم، بازهم عدم همبستگی تقویمی با شاخص کل بهوضوح قابل ملاحظه خواهد بود.
دنیای اقتصاد
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
🔰 برندگان و بازندگان نوسان دلار
بازار ارز و سکه در یک ماه اخیر، نوسانات سنگین کاهشی و افزایشی را تجربه کردهاند. تغییرات شدید این دو دارایی موجب شده است که بار دیگر توجه سفته بازان به بازار ارز و سکه جلب شود.
برندگان روند دلار و سکه در یک ماه اخیر همین گروه نوسانگیران بودند که میتوانستند با خرید در کف و فروش در سقف، سودهای کلانی را به دست بیاورند. در مقابل، بازندگان روند رفت و برگشتی بازارها، کل سیستم اقتصادی بوده است که معطل مشخص شدن روند قیمت دلار و برقراری ثبات در این بازار است.
زمانی که جابهجاییهای قیمتی بسیار زیاد است، فعالان واقعی اقتصاد نمیتوانند با اطمینان برای واردات یا صادرات خود تصمیمگیری کنند.
در کنار دشوار شدن شرایط تصمیمگیری برای فعالان اقتصادی، افزایش نوسانات موجب میشود که گروهی از افراد عادی دچار ضررهای هنگفت شوند. گفته میشود، زمانی که قیمت دلار نزولی میشود، افراد عادی نیز از هراس افت بیشتر قیمت ها، در موقعیت فروش قرار میگیرند و زمانی که قیمت در مسیر صعودی قرار میگیرد، آماتورها تلاش زیادی برای خرید ارز میکنند.
در واقع زمانی که بازار شرایط باثباتی ندارد، بازیگران آماتور نیز بیشتر به معاملات وارد میشوند و به موج هیجان بازار اضافه میکنند. در مقابل، معاملهگران حرفهای و نوسانگیران به دقت و به سرعت خرید و فروشهای خود را جابهجا میکنند تا از تغییرات قیمتی، سود سنگینی را به دست بیاورند.
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
🔰 ۹۰ درصد از هرآنچه میشنويد دروغ است
✍ بیل ویلیامز
اخبار و شایعاتی كه ما دريافت ميكنيم معمولا حقيقتي كـه واقعـا درون بازار درحال رخ دادن است، به ما منعكس نميكند. بنابراين هنگاميكه خبرنامـه هاي اقتصادي را ميخوانيد و يا درحال گوش دادن به كانال خبری هستيد بخاطر بياوريد كـه نويسـندگان و تحليلگران اقتصادي، بابت تفسيرهايي كه ارايـه ميدهنـد، قـبلا پـول گرفتـه انـد! و صـرفا همـان چيزهايي را ميگويند كه بايد بگويند! آنها بايد يك چيزي بگويند تا توجيه گر اين باشد كه چـرا قيمت ها بالا رفته اند و حداقل ۹۰ درصد از آنچه ميگويند مطلقا بازتابي حقيقي از آنچه واقعـا در بازار درحال رخ دادن است نمي باشد.
آنها جدا نميدانند كه در ايـن لحظـه دقيقـا چـه چيـزي درون بازار درحال وقوع است، پس چطور انتظار داريد كه قادر باشند چيزي را كه نميداننـد بـراي شما شرح دهند؟
از سوی دیگر بازار هرگز نمي تواند به خودش دروغ بگويد. قيمت ها بالا رفتند چون بايد بالا مي رفتند. زيرا فشار بيشتري براي خريد نسبت به فـروش وجـود داشت. اينكه بگوييم يك حركت تكنيكال بود و يا اشـباع فـروش بـود نميتوانـد بيـانگر تمـام حقيقت باشد. ما معمولا تمركز خود را صرفا بروي نظاره اطلاعات روي دو كانال ارتبـاطي بازار ميگذاريم: قيمت و حجم معاملات درهمان لحظه. در معامله کردن روشهاي زيركانه اي را براي شـانه خـالي كـردن از زير بار مسئوليت وجود دار. بعنوان مثال اغلب مي شنويم كه معامله گران بـه مـن گفـتند خريـد كـنم، درحاليكه من ميدانستم كه اشتباه ميكند و يا تقصير استوكاستيك بـود، سـيگنال خريـد داد و بـازهم اشتباه بود اينها همگي روش هاي رايجي هستند تا مسئوليت تصميماتمان را نپذيريم و اشـتباهاتمان را بر گردن شخص يا چيز ديگري بياندازيم.
بازار مي تواند درباره خودش سخن بگويد. بله. بازار ميتواند سخن بگويد و زبان گفتاري بازار همان کندل ها هسـتند. تيك ها همواره احساسات ماركت را به درستي فاش ميكنند. در پايان مي توانيم اينطور جمع بنـدي كنيم كه به موزيك گوش بدهيد، نه به شعر . در اينجا موزيك همان بازار واقعـي اسـت و شعر همان تفسيرها، نظرات، آرا و عقايد تحليلگران است. وظيفه ما اين است كه ياد بگيريم كه چگونه با عمق بيشتري به موسـيقي ماركـت گوش فرا دهيم.
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
🔰 راه سومی وجود ندارد
✍ بررسی ورود حوزه علمیه به اقتصاد در گفتوگوی تجارت فردا با موسی غنینژاد، ۲۰ آبان ۱۳۹۶
مساله اسلامی کردن علم اقتصاد موضوع جدیدی نیست. وقتی در ایران انقلاب شد، یک عده مدعی بودند به تبعیت از شعار نه شرقی نه غربی –یعنی نه سوسیالیسم و نه سرمایهداری- میشود اقتصاد جدیدی تعریف کرد. از همان زمان میگفتند این اقتصاد جدید بر اساس اصول اسلام باید باشد. آنها معتقد بودند میتوان جدای از سوسیالیسم و سرمایهداری، علم اقتصاد مستقلی تحت عنوان علم اقتصاد اسلامی درست کرد. عدهای منابع مالی بسیاری گرفتند تا روی این موضوع کار کنند. الان نزدیک چهل سال از انقلاب میگذرد و آقایان همچنان داعیه اسلامی کردن اقتصاد وتدوین علم اقتصاد اسلامی را دارند.
هنوز تنها اثر قابل اعتنا کتاب محمدباقر صدر است که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی نوشته شده است. ایشان در کتاب «اقتصاد ما» که اتفاقا به روش جدید و امروزی نوشته شده به این مساله پرداخته است. در این کتاب شما اثری از علم اقتصاد اسلامی نمیبینید. ادعا و حرف اصلی آقای صدر این است که ما در اسلام بینش و فلسفه اقتصادی داریم اما علم اقتصاد نداریم. منظور از بینش اقتصادی که صدر مطرح میکند این است که دولت در سیاستها و تصمیمگیریهای اقتصادی اصول اسلامی را رعایت کند و این اصول را نقض نکند. منظور از بینش اسلامی این است نه آنکه مثلا نوعی سیاست اقتصادی پولی اسلامی وجود دارد.
در صدر انقلاب وقتی شعار نه غربی نه شرقی را سردادند، دنبال راه سوم برای اقتصاد گشتند و خواستند خودشان راه سومی را درست کنند. این ایدئولوژی راه سوم در غرب هم وجود دارد. طرفداران این ایدئولوژی در غرب هم میگویند نه نظام سوسیالیسم خوب است و نه سرمایهداری. ایدئولوژی سوسیالیسم مارکسی شکست خورده اما از سوی دیگر به نظام سرمایهداری هم ایراداتی وارد است. این است که یک عده به دنبال راه سوم هستند. اینجا هم عدهای دنبال همان راه سوم بودند منتها برخی این راه سوم را میخواستند به اصطلاح با مبانی اسلامی بسازند.
موضوع علم اقتصاد، توضیح چگونگی کارکرد بازار است. یا به عبارت دیگر، چگونگی تخصیص بهینه منابع در جامعه مبتنی بر مالکیت خصوصی است. سوسیالیستها میگویند بازار به سرمایهداری منتهی میشود و نتایج خوبی ندارد. پس باید سرمایهداری را کنار بگذاریم و با محو مالکیت خصوصی به سوسیالیسم متوسل شویم. از نظر مارکس سوسیالیسم علم اقتصاد جدیدی نیست بلکه نفی این علم است چرا که میخواهد اقتصاد بازار مبتنی بر مالکیت خصوصی را نابود کند و بر ویرانه های آن سوسیالیسم را بنا نهد.
راه سوم از سده نوزدهم مطرح بود. کسانی که منتقد مارکس و در عین حال سرمایهداری بودند راه سوم را مطرح ساختند. اگر به اقتصاد اسلامی برگردیم باید بگویم راه سوم مفهومی غیرعلمی است. اقتصاد اسلامی را هم روی همان مدل ایجاد کردند. معلوم است که این تفکر به جایی نمیرسد. کسانی که معتقد به راه حلهای علم اقتصاد هستند ادعا نمیکنند که بازار همه مسائل را حل میکند و بدون ایراد است. اما معتقدند بهترین شیوه تخصیص منابع آنی است که از مکانیزم بازار استفاده میکند.
این دوستان حرفهایی در مورد ایدئولوژی انقلاب زده بودند اما منشا آن را خودشان هم نمیدانستند. من در کتاب «اقتصاد و دولت در ایران» توضیح دادم ایدئولوژی ابتدای انقلاب برگرفته از «راه رشد غیرسرمایهداری» اولیانوفسکی، اقتصاددان مارکسیست روسی بود. اگر قانون اساسی ما را نگاه کنید اغلب بحثهای ما در همین جهت است. یعنی زمانی که خواستند در مسیر راه سوم حرکت کنند ایده ضدسرمایهداری را دنبال کردند و تحت تاثیر گرایشهای چپ و مارکسیستی بودند. تئوریسینهای انقلاب اسلامی دکتر علی شریعتی، شهید بهشتی و شهید مطهری و طالقانی بودند. همه این بزرگواران به شدت تحت تاثیر اندیشههای چپ قرار داشتند. به صورت ایجابی شاید خواستار سوسیالیسم نبودند اما نقد آنها به صورت سلبی از اقتصاد بازار نقد مارکسیستی بود.
سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در حقیقت اصلاح همان راه سوم بود که میگفت هر چه به بازار و بخش خصوصی مربوط میشود بد است و باید تحت کنترل دولت باشد. اسم سوسیالیسم را نمیآوردند اما میگفتند ما باید به طرف اقتصاد عادلانه و به اصطلاح اسلامی برویم. عملا همین کار را انجام دادند. به نظر من هیچ قاعده و قانون و رویکردی را به طور کلی در اقتصاد بازار رقابتی نمیتوان پیدا کرد که در تضاد با اصول اسلامی باشد چون بحث معاملات در فقه اسلامی اساسا مبتنی بر مالکیت خصوصی و آزادی و اختیار در تجارت است. اما رویکرد سوسیالیستی در موارد بسیاری با اسلام به تضاد میرسد که مهم ترین آنها نفی مالکیت خصوصی و آزادی تجارت است.
📊 کانال اقتصاد بازار
@eghtesadbazar
🔰 محاسبه سود حسابهای ارزی
برای مشتریان بانکهای کشور امکان افتتاح حسابهای ارزی نیز وجود دارد که نرخ سود این حسابها توسط بانکها متناسب با بازدهی بهکارگیری این منابع تعیین و بر مبنای رویههای متداول در بازارهای بینالمللی بهصورت ارزی پرداخت میشود.
علاوه بر افتتاح حساب ریالی در بانکهای کشور شما میتوانید به نام تمام اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی و خارجی حساب ارزی در شبکه بانکی کشور افتتاح کنید اما افتتاح حسابهای ارزی تنها به ارزهای یورو، پوند انگلیس، دلار آمریکا، ین ژاپن، فرانک سوئیس، درهم امارات و دینار بحرین امکانپذیر است و استفاده از سایر ارزها برای افتتاح حسابهای ارزی، به تشخیص و صلاحدید آن بانک موردنظر نیاز دارد و مانعی در این زمینه وجود ندارد.
کسانی که (اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی و خارجی) میخواهند حسابهای ارزی افتتاح کنند، باید واجد شرایط افتتاح حسابهای ریالی باشند و انواع حسابهای ارزی شامل حسابهای قرضالحسنه پسانداز ارزی، حسابهای قرضالحسنه جاری ارزی و حسابهای ارزی سرمایهگذاری مدتدار میشود.
همچنین حداقل مدتزمان ماندگاری سپرده ارزی برای برخورداری از سود، یک ماه از زمان افتتاححساب تعیین میشود و سود ارزی توسط بانکها متناسب با بازدهی بهکارگیری این منابع تعیین و بر مبنای رویههای متداول در بازارهای بینالمللی به صورت ارزی قابلپرداخت خواهد بود.
در این بین، به دارندگان حسابهای قرضالحسنه پسانداز و جاری ارزی سود تعلق نمیگیرد و شرکت دارندگان حساب قرضالحسنه پسانداز ارزی در صورت داشتن شرایط در قرعهکشی بلامانع است. علاوه براین، به سپردههای ارزی با منشأ داخلی قبلی که تا پایان سال ۱۳۸۰ افتتاح شده باشند، تا پایان سررسید سود ریالی به نرخ رسمی قابلپرداخت است؛ بنابراین در سررسید سپردهگذاری با شرایط جدید امکان پذیر است.
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
🔰 تجارت آزاد و صلح
✍ مسعود خوانساری، رئیس اتاق تهران
فردریک باستیا، اقتصاددان فرانسوی، جمله معروفی درباره مزایای تجارت آزاد دارد و میگوید: «اگر کالاها از مرزها عبور نکنند، سربازان عبور خواهند کرد.»
این جمله نشان میدهد که مراودات تجاری و درهمتنیدگی اقتصادها تا چه اندازه میتواند از وقوع جنگ و ناآرامی جلوگیری کند و برای بشر صلح و امنیت بیاورد، همانطور که بعد از دو جنگ جهانی، فکر شکلگیری نهادهایی برای تقویت تجارت بینالمللی ایجاد شد و نهادهایی چون بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و گات یا سازمان تجارت جهانی کنونی شکل گرفتند، چون هیچ چیزی به اندازه آزادی مبادله و مشارکت اقتصادی نمیتواند مردم مختلف در جایجای جهان را به هم پیوند دهد و انتفاع آنان را در همکاری صلحآمیز قرار دهد. تجربه اتحادیه اروپا از همین نوع است و عدم بروز درگیری نظامی بین قدرتهایی مانند چین و آمریکا با وجود اختلافات سیاسی بسیار، ناشی از همین درهمتنیدگی اقتصادی و منافع مشترک ایجاد شده است.
این جملات چکیده مفهوم سخنانی بود که در همایش دیپلماسی اقتصادی ایران و اوراسیا برگزار شد، مطرح کردم. همایشی که برای شناسایی دقیق چالشهای موجود در مسیر اجرای موافقتنامه تجارت ترجیحی و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای حل این مشکلات و حرکت سریعتر به سمت تدوین موافقتنامه تجارت آزاد بین ایران و اعضای این اتحادیه برگزار شده بود.
به خاطر داشته باشید که اعضای این اتحادیه در سال ۲۰۱۹ در مجموع ۳۶۶ میلیارد دلار واردات از سایر کشورهای جهان داشته و ۵۴۹ میلیارد دلار نیز به دیگر کشورها کالا و خدمات صادرات کردهاند. سهم کشور ما از این حجم تجارت ۰.۱ درصد در صادرات و ۰.۳ درصد در واردات است.
این در حالی است که هر کدام از کشورهای عضو دارای مزیتها و ظرفیتهای متفاوتی هستند بنابراین اگر بتوان تعرفهها را به حد صفر و به حداقل کاهش داد در مسیر رشد و شکوفایی صنعت، کشاورزی و سایر بخشهای اقتصادی کشورهای مشارکتکننده گام برداشتهایم.
اوراسیا ویژگی منحصر به فردی دارد و میتواند به مثابه یک پل بین آسیا و اروپا و با تکمیل زنجیرههای اقتصادی نظیر رویکرد یک راه و کمربند، به مدل موافق از همگرایی منطقهای برای دستیابی به دیگر بازارهای بزرگ جهانی تبدیل شود و نه تنها رفاه و آسایش به همراه بیاورد که منادی و گسترشدهنده صلح و آرامش باشد.
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
🔰 پول؛ تنها ریشه تورم
✍️ دکتر حسین عباسی
هرگاه صحبت از تورم و کنترل آن میشود، اقتصاددانان و افرادی که آشنایی اجمالی با اقتصاد دارند، بلافاصله به سراغ نظریه پولی و سردمدار آن، میلتون فریدمن میروند و گسترش دانش ما درباره ریشههای تورم را مدیون او میدانند. وقتی که از فریدمن در اواخر عمر او درباره تورم و نظریه او در اینباره سوال میشود، به جز کارهای خود، از فرد دیگری هم نام میبرد و نقش اساسی او را یادآور میشود. او رابرت لوکاس است. اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد ۱۹۹۵ که چند روز پیش درگذشت. او میگوید: «بهدلیل کارهایی که ما (اشاره به کتاب خود با آنا شوارتز) کردیم و بهدلیل کارهایی که باب لوکاس کرد، ما توانستیم امکان رکود و تورم همزمان را پیشبینی کنیم.» این پیشبینی در دهههای هفتاد و هشتاد به واقعیت پیوست.
بحث درباره ریشههای تورم و رکود در تمام سالهای بعد از جنگ جهانی دوم از مهمترین بحثهای اقتصاد دنیا بود. در آن سالها، تحت تاثیر نظریات کینز، توجه اقتصاددانان به بخش تقاضای اقتصاد معطوف بود و ریشه دورههای رونق و رکود اقتصادی در نوسانات تقاضای اقتصاد جستوجو میشد. اقتصاددانان برای توضیح تورم به سراغ عواملی مثل افزایش هزینهها، اتحادیههای کارگری، میزان تمرکز در صنایع و مواردی از این قبیل میرفتند.
فریدمن در دهه شصت با بررسی رکود اقتصادی به این نتیجه رسید که ریشه تورم را باید در میزان عرضه پول جستوجو کرد. کتاب او که معمولا با پیشوند بررسی عمیق دادههای اقتصادی توصیف میشود، کاری عمدتا تجربی بود و نشان میداد که اشتباهات سیاستگذار پولی یا همان بانک مرکزی، نقش اصلی را در تعمیق رکود داشت. رابرت لوکاس برای این نظریه بدیع و انقلابی مبانی تئوریک بنا کرد. مدلی که او معرفی کرد، مدل انتظارات عقلایی بود و همین مدل نوبل اقتصاد سال1995 را برای او به ارمغان آورد.
بحث پیرامون تورم و رکود را میتوان اینچنین خلاصه کرد. سیاستگذاران مدلهایی را برای رفتار اقتصادی افراد جامعه در نظر میگیرند. طبق این مدلها، کارفرمایان با کارگران وارد قرارداد میشوند و دستمزد در این قراردادها تعیین میشود. نظریههای اقتصادی تا آن زمان میگفت که در شرایط تورمی، کارگران افزایش دستمزد را میبینند و فکر میکنند که دستمزد بیشتری دریافت میکنند. بنابراین زودتر و در ابعاد بیشتر وارد قرارداد میشوند. در نتیجه افزایش تورم با کاهش بیکاری همراه است. این رابطه را منحنی مشهور فیلیپس توضیح میدهد.
فریدمن در نقد این نظریه گفت که در درازمدت سیاستگذار نمیتواند مردم را فریب بدهد و لذا این رابطه نمیتواند برقرار باشد. در درازمدت منحنی فیلیپس عمودی است؛ یعنی تورم باعث کاهش بیکاری بلندمدت نمیشود. لوکاس این نظریه را در مدل انتظارات عقلایی به رفتار آدمیان متصل کرد. او از «انتظارات عقلایی» مردم صحبت کرد که حسابگری مردم را نشان میدهد.
او برای وارد کردن این امر در مدل خود، مدلهای اقتصادی را که سیاستگذار برای تعیین مقادیر اقتصادی استفاده میکند در مجموعه دانش مردم گنجاند. طبق مدل او، وقتی رفتار سیاستگذار اقتصادی قابل پیشبینی باشد، مردم از آن مدل برای پیشبینی تورم استفاده میکنند و لذا وارد قراردادهایی نمیشوند که دستمزد پایینتر از انتظار دارند.
بیکاری در چنین شرایطی کاهش نمییابد. همین نظریه میگوید، سیاستگذار اگر سیاستهای غیرمنتظره بهکار گیرد، میتواند باعث کاهش بیکاری از طریق ایجاد تورم شود. البته اعمال سیاستهای غیرمنتظره فقط در کوتاهمدت ممکن است و در درازمدت، مردم این رفتار سیاستگذار را پیشبینی و در محاسباتشان دخیل میکنند. لوکاس در سخنرانی دریافت جایزه نوبل صراحتا میگوید که تغییرات پولی که مردم انتظار آن را دارند، فقط مالیات تورمی است و نرخ بهره اسمی را بالا میبرد. ولی اثری روی اشتغال و بیکاری ندارد
لوکاس در مقالات بعدی نظریهای را که به «نقد لوکاس» مشهور شد، ارائه کرد و گفت مدلی که سیاستگذار برای تصمیمات خود استفاده میکند، فقط متغیرهای اقتصادی را متاثر نمیکند، بلکه بر انتظارات مردم هم تاثیر میگذارد و لذا رفتار آنها را عوض میکند. همین امر سبب میشود که مدلهای اقتصادی کارآیی خود را از دست بدهند. نتیجه این نظریهپردازی در دهه هفتاد و هشتاد میلادی ظاهر شد. سیاستگذارانی که سعی کردند با ایجاد تورم از رکود خارج شوند، شکست خوردند. سیاستگذارانی هم که سعی داشتند تورم را با کنترل قیمت کالاها کنترل کنند، با ناکامی مواجه شدند. در نهایت، اقتصاد با رکود تورمی مواجه شد و فقط زمانی که به نقش منحصر به فرد پول توجه شد، شرایط تحت کنترل در آمد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 چرا در این چهل سال از قافله تجارت جا ماندیم
✍️ پویا ناظران
نگاه حاکم در چهل سال گذشته میگوید: ما از قافله تجارت عقب موندیم، چرا که آمریکا در مقام پیروز جنگ دوم جهانی، هژمون تجارت جهانی شده. اما این همون آمریکاییست که علیه دموکراسی ما کودتا کرد، از سفارتش در کشور ما برای جاسوسی استفاده کرد، ایرباس ما رو سرنگون کرد و یکجانبه از برجام خارج شد. آمریکا کشوری غیرقابل اعتماده که به ما احترام نمیگذاره، و برعکس خواستار تسلیم و ذلیل شدن ماست. اما چون ما مردمی آزاده هستیم، حاضر به تسلیم و سازش نیستیم، و لذا آمریکاییها جلوی ورود ما به بازارهای جهانی رو میگیرند.
اما این نگاه، نگران منع آمریکاییها نیست. مشخصاً به دو دلیل، مدعیه در بلندمدت آسیبی متوجه ما نخواهد شد:
اولا، آمریکا یک کشور بدهکار و رو به نزول و سقوطه، هم از نظر اخلاقی اجتماعی، و هم از نظر سیاسی اقتصادی. لذا در آینده نزدیک، آمریکا هژمونی خودش بر تجارت جهانی رو از دست خواهد داد. پس دلیلی نداره در برابرش کوتاه بیاییم.
ثانیا، ما میتونیم تلفن هوشمند بسازیم بهتر از اپل، خودرو بسازیم بهتر از بنز، و کفش بسازیم بهتر از نایکی. اگه تا حالا نتونستیم این کار رو بکنیم، بخاطر مدیران غربزده و نئولیبرال بوده.
در نهایت، این نگاه توصیه میکنه که کار رو به مدیران جهادی بسپاریم تا در تولید به خودکفایی برسیم، چرا که با خودکفایی، در بلندمدت رفاه دنیوی ما هم تامین خواهد شد. منتها پیش از تحقق اون رفاه، باید منابعمون رو صرف تثبیت اقتدار نظامی کنیم تا دشمنانمون به ما حمله نکنند، و این یعنی در کوتاهمدت، مردم باید سختی رو تحمل کنن
🎲🎲 شش نقد به این نگاه:
1️⃣ آمریکا در شرف ورشکستگی نیست. بدهی یک کشور رو نسبت به میزان تولید اقتصادی، و کسری بودجهاش رو نسبت به رشد اقتصادیش میسنجند.اگرچه جا داره سیاستگذاری بودجهای آمریکا بهبود پیدا کنه، اما اشتباهه اگه ما به امید سقوط آمریکا منتظر بشینیم
2️⃣ خودکفایی فقط در مورد کالاهای لازم برای امنیت ملی مطلوبه. خودکفایی در تولید بقیه کالاها اشتباهه. افزایش رفاهی که در طول چند هزار سال تمدنسازی بشر بدست اومده، محصول تخصصیتر شدن تولید، و افزایش تجارت بین انسانهاست.
3️⃣ سال ۸۱، مسوول پروژه موشکهای بالستیک شهاب، شد مدیرعامل ایران خودرو، تا با مدیریت جهادی، صنعت خودروی کشور رو نجات بده. اما ظرف چند سال بعد، شرکتی که تازه موفق شده بود یک خودرو ملی رو به تولید انبوه برسونه، تا مرز ورشکستگی رفت!
تجربه مدیران جهادی عمدتا در عرصه امنیت ملیه. اما تولید برای حفظ امنیت، با تولید اقتصادی فرق داره. وقتی هدف امنیتیه، نه هزینه مهمه نه بازاریابی، بلکه تاکید فقط بر مهندسی محصوله. اما وقتی هدف اقتصادیست، باید به فکر تولید انبوه، کاهش هزینه، افزایش کیفیت و بسط بازار بود
4️⃣ امنیت، بدون بسط تجارت خارجی پایدار نیست. اگه توسعه صنایع دفاعی در توازن با توسعه تجارت خارجی نباشه، به امنیتی بیشتر از امنیت کره شمالی منجر نمیشه.چین ارتشی بسیار قوی داره. اما قبل از اینکه جنگنده و ناو هواپیمابر بسازه، تجارت خارجیش رو توسعه داد. بعد با ثروت حاصل، جنگنده و ناو هم ساخت.
اینکه این روزها چین آمریکا رو مستاصل کرده، بخاطر اقتدار ارتشش نیست، بلکه بخاطر حجم تجارتشه. اما مشتهای گره کرده و شعارهای تند ما، یک هزارم این استیصال رو هم در آمریکا ایجاد نکرد، بلکه با استقبال هم مواجه شد، چون کمک کردیم تسلیحات بیشتری به عربها بفروشه.
5️⃣ در این چهل ساله، یکسری ویژگیهای اخلاقی تبیین شد که کشورها باید احراز کنند تا با اونها رابطه داشته باشیم. چون سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملیست نه مبتنی بر اخلاق، این شروط، گزینههای پیش روی ما رو محدود کرد.اما هر چقدر تلاش کنیم به این شروط مقید بمونیم، در عمل ناگزیریم که حداقل با چند کشور معدود رابطه داشته باشیم. اما روابط معدود، تبدیل به وابستگی میشن.
6️⃣ علاوه بر اینکه اخلاقمحور بودن سیاست خارجی به وابستگی خارجی منجر میشه، ما رو در شرایط تناقض آمیز هم قرار میده.
سالهاست که در مورد رفتار ظالمانه چین با اویغورها، مسلمونهای غرب چین، سکوت کردیم، در حالیکه از شکنجههای جسمی و روانیشون خبر داریم، و از حبسشون در اردوگاههای کار اجباری مطلعیم.وحشتناکتر اینکه امسال در سازمان ملل شنیدیم که دولت چین قلب، کلیه، کبد و سایر اعضای داخلی اویغورها رو زنده زنده در میاره، تا برای پیوند به چینیهای غیرمسلمون استفاده کنه.
در ظلم و تجاوز اسرائیل هیچ بحثی نیست. اسرائیل غاصبه! ولی اگه اسرائیل زمین مسلمونها رو غصب کرده، چین اعضای بدنشون رو غصب میکنه! اما در یک رفتار متناقض، ما به چین التماس میکنیم تا نفتمون رو بیست سی درصد زیر قیمت بازار بخره! این نتیجه سیاست خارجی اخلاق محوره!
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 خاورمیانه بدون آمریکا چگونه خواهد بود؟
✍سالم الکتبی
جروزالم پست اسرائیل
کاهش علاقه استراتژیک ایالات متحده به خاورمیانه موضوع اصلی محافل تحقیقاتی در سراسر جهان است. بحث اغلب نه بر احتمال چنین کاهشی، بلکه بر محدودیت ها و پیامدهای آن برای متحدان ایالات متحده در منطقه متمرکز است.
شواهد مبنی بر کاهش علاقه آمریکا به خاورمیانه جدید نیست. قدمت آن به سالها پیش باز میگردد، زمانی که چین فضای بیشتری را در استراتژیهای دولتهای متوالی ایالات متحده اشغال کرد. باید به یاد داشته باشیم که باراک اوباما، رئیس جمهور سابق، در دوره دوم ریاست جمهوری اش، راهبرد محور آسیایی خود را تدوین کرد.
یکی از قابل توجه ترین نتایج این سیاست، توافق هسته ای با ایران در سال ۲۰۱۵ بود که بر اساس ایده کاهش تنش با ایران و ایجاد فضایی که نقش حمایت گرایانه آمریکا را در خاورمیانه کاهش دهد، بود. این سیاست در زمان رئیس جمهور سابق ترامپ ادامه یافت و در زمان رئیس جمهور جو بایدن نیز ادامه دارد.
استراتژی ایالات متحده در ابتدا بر مهار چین از طریق افزایش همکاری و مشارکت بین واشنگتن و متحدانش در شرق آسیا، به ویژه کشورهای آسه آن متمرکز بود. اما چین به رشد اقتصادی، تجاری و نظامی خود ادامه داده است. با بحران ناشی از اپیدمی کووید-۱۹ و خروج سریع ایالات متحده از افغانستان، بحث در مورد رشد استراتژیک قوی چین افزایش یافته است.
ایالات متحده همچنان به ابزارهای قدیمی مانند تحریمها علیه شرکتهای چینی برای توقف پیشروی آنها به سوی سلطه در اقتصاد جهانی تکیه کرده و منحصراً بر مشارکت دفاعی با کشورهای آسیایی متمرکز شده است. ثابت شده که فروش تسلیحات برای حفظ همکاری شدید بین ایالات متحده و شرکای استراتژیک آن، نه تنها در آسیا، بلکه در تمام مناطق جهان، کافی نیست.
از سوی دیگر، چین یک سیاست توسعه اقتصادی جامع را دنبال کرده است. به ویژه طرح یک کمربند و یک جاده پکن را قادر ساخته است تا شبکه ای قوی از اتحادهای استراتژیک مبتنی بر اقتصاد، تجارت و منافع مشترک ایجاد کند. وضوح این تصور که منافع ایالات متحده در حال تغییر است، اعتماد متحدان را به رابطه امنیتی-مشارکتی با آمریکا از بین برده است. شواهد روشن کاهش نفوذ و اعتبار ایالات متحده را به دلیل ناکامی در رسیدگی به موضوعات مهمی مانند موضوع هسته ای ایران، فقدان استراتژی روشن در قبال کشورها و مناطق مهم برای منافع استراتژیک ایالات متحده مانند لیبی و سوریه تایید می کند. همچنین، شکافهای راهبردی وجود دارد که تقریباً روابط واشنگتن با شرکای اقیانوس اطلس خود در اروپا را در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ویران کرد. مهم ترین سوالی که همه در خاورمیانه با آن روبرو هستند، احتمال خارج شدن منطقه از محاسبات منافع ایالات متحده یا زمان بندی آن نیست. شواهد زیادی در مورد کاهش علاقه ی واشنگتن به خاورمیانه وجود دارد. در این چارچوب می توان به مواضع ایالات متحده در برابر تهدیدهای مکرر ایران برای متحدان واشنگتن در منطقه خلیج فارس تا عقبنشینیهای پی در پی از افغانستان و عراق و تلاشها برای کاهش حضور نظامی ایالات متحده در خاورمیانه به طور کلی اشاره کرد.
حال سوال این است که تغییر موضع ایالات متحده بر کشورهای منطقه به ویژه متحدان واشنگتن چه تأثیراتی دارد. در این ارتباط، آیا سناریوهای درگیری و تأثیرگذاری در میان قدرت های بزرگ برای پرکردن خلاء استراتژیک ناشی از فقدان یا حداقل کاهش نقش آمریکا در منطقه قابل تصور است؟ برای اینکه آمریکا نقش، نفوذ و اعتبار خود را در جهان حفظ کند، باید یک میزان حداقلی از حضور و نفوذ در خاورمیانه را حفظ کند. این به نفع واشنگتن نیست که کشورهای منطقه را در این دو راهی قرار دهد که بین اتحاد با ایالات متحده یا چین یکی را انتخاب کنند. پکن سیاست جذب اقتصادی را دنبال می کند. در همین حال، واشنگتن تقریباً به طور انحصاری بر فروش تسلیحات و همکاری امنیتی و دفاعی متکی است.
فروش تسلیحات و همکاری امنیتی و دفاعی موضوعاتی هستند که کشورها ممکن است جایگزینی برای آنها بیابند، خواه از طریق توسعه صنایع دفاعی در روسیه و چین یا از طریق تغییر الگوهای درگیری و تهدید که به تغییر نیازها و الزامات دفاعی کمک کرده است. ظهور دولت هایی مانند ترکیه و اسرائیل به عنوان تامین کننده تجهیزات دفاعی ای مثل هواپیماهای بدون سرنشین که مورد نیاز دولت ها برای مقابله با الگوهای غیر متعارف در حال رشد درگیری هستند، اهمیت دارد.
نکته اصلی این که اقتصاد، تجارت و سرمایه گذاری کلید بازنگری قوانین نظم جهانی پس از کووید-۱۹ هستند. قدرتی که دولتها به دنبال آنند، قدرت اقتصادی است که توسط منابع مختلف ق
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 دستاوردهای پروفسور لوکاس در اقتصاد کلان
✍ دکتر محمدرضا منجذب
رابرت لوکاس (1937-2023) نوبلیست اقتصاد و استاد دانشگاه شیکاگو بود. وی شاخه ای از مکتب کلاسیک جدید را بنیان نهاد. نوبلیست شدن وی در سال 1995 بدلیل ابداع فرضیه انتظارات عقلایی و تغییر در تحلیل های اقتصاد کلان است. بطوریکه وی جزو تاثیرگذارترین مباحث اقتصاد کلان در انتهای قرن بیستم شناخته می شود. از جمله بارزترین نظرات وی بشرح زیر است:
انتظارات عقلایی: لوکاس (1972) ایده انتظارات عقلایی را در یک مدل تعادل عمومی پویا گنجانده است. بطوریکه کارگزان اقتصادی بر اساس اطلاعات موجود، انتظاراتی را در مورد قیمت ها و مقادیر آتی تشکیل می دهند و بر اساس این انتظارات برای به حداکثر رساندن مطلوبیت طول عمر مورد انتظار خود عمل می کنند. او همچنین تئوری مناسبی را برای دیدگاه میلتون فریدمن و ادموند فلپس در مورد خنثی بودن بلندمدت پول ارائه کرد و توضیحی درباره همبستگی بین تولید و تورم ارائه کرد که با منحنی فیلیپس نشان داده شد. بر این مبنا پول در بلندمدت خنثی است و صرفا اثرات تورمی دارد، لیکن در کوتاه مدت می تواند اثرات واقعی بر تولید و اشتغال داشته باشد.
نقد لوکاس: دلالت بر این دارد که طراحی مدلهای کلانسنجی نیاز به تجدید نظر اساسی دارند، زیرا معادلات ماهیتاً ساختاری یا رفتاری هستند. لوکاس و سارجنت (1978) ادعا میکنند که مدلهای تعادلی مشکلات مدلهای کلانسنجی کینزی را ندارند. بالاخره تأثیر انتقاد لوکاس خود را در روش مدلسازی در دهه 1980 نشان داد که توسط کلاسیکهای جدید برای ادوار تجاری، یعنی نظریه دور تجاری حقیقی، اتخاذ گردید. چنین مدلهایی در تلاش بودند تا روابط رفتاری را از یک چارچوب بهینهسازی پویا استخراج نمایند.
سایر موارد: لوکاس تئوری عرضه را توسعه داد و نشان می دهد می توان مردم را با سیاست پولی غیرسیستماتیک به اشتباه انداخت، و در اینصورت در کوتاه مدت سیاستهای پولی بدون پشتوانه تاثیری حقیقی بر تولید و عرضه دارد. مبحث دیگر انباشت سرمایه انسانی و «پارادوکس لوکاس» است که دلیل اینکه چرا سرمایه بیشتری از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه سرازیر نمی شودرا تحلیل می کند. لوکاس (1988) سهم مهمی در ادبیات توسعه اقتصادی و رشد داشته است. لوکاس و پل رومر تولد نظریه رشد درون زا و تجدید حیات تحقیقات در مورد رشد اقتصادی را در اواخر دهه 1980 و 1990 بشارت دادند. لوکاس همچنین سهمی اساسی در اقتصاد رفتاری داشت و پایه و اساس فکری را برای درک انحرافات از قانون یک قیمت بر اساس غیرعقلایی بودن سرمایه گذاران فراهم کرد.
جمع بندی: مباحث متنوع و متعدد لوکاس موجب شد تا اقتصادانان و محققان بعدی در گستره کشورهای جهان نظریات وی را مورد آزمون و پیگیری قرار دهند. نتایج این تحقیقات تاثیرات شگرفی بر سیاستگذاریها و بهینه کردن آنها داشته است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 چرا حکومت متزلزل ناصرالدین شاه قاجار، پنجاه سال دوام آورد ؟!
✍️قاسم خرمی
ناصرالدین شاه، شاید تنها شاهِ تاریخ ایران باشد که یک دینار دارایی و یک وجب ملک و تیول نداشت. چرا که می گفت «کل ایران مال من است»!
واقعیت هم چنین بود؛ او اگر چه هیچ ثروت ثبتی و سند ملکی نداشت اما در غارت و چپاول تمام شاهزادگان و تیولداران شریک و سهیم بود.
در نگاه اغلب ما، ناصرالدین شاه، فردی ابله، فرومایه و فاسدی است که کار اصلی اش وطن فروشی و نخبه کشی و ساخت و پاخت با روس و انگلیس، و اوج دنائتش قتل امیر کبیر مظلوم بود. اما از کنار این پرسش هم نمی توان گذشت که که اگر او چنین بود (که واقعا هم بود)، چگونه توانست ۵۰ سال بر ایران حکومت کند؟
واقعیت این است که ناصرالدین شاه، برخلاف تصویری که از او غالب شده است، انسان ناآگاه و بی خبری نبود و در قیاس با شاهان قاجار حتی یک سر و گردن هم در آشنایی با اوضاع جهان و ظرایف عرصه سیاست ایران، از آنها بالاتر بود. همه هنرهای زمانه از شعر، نقاشی، خطاطی و خطابه خوانی گرفته تا تیراندازی، سوارکاری، نویسندگی و دلربایی را در خود داشت، الا یک هنر؛ «هنر حکمرانی و حکمروایی»! او بیش از چگونه حکومت کردن، «چگونه در قدرت ماندن» را بلد بود و این هنر سیاه را به بهترین شکل و با بدترین ترین روش به کار بست. با لطایف الحیلی خودش را در دل توده ها و چشم نخبگان فرو کرد و همه را فریب داد تا خودش بی رقیب بماند.
همین سخن به ظاهر ساده و فریبا که «من از این دنیا ملک و املاکی ندارم»! چه می دانید که او را چقدر درچشم رعیت بی خبر، به غایت عزیز کرده بود. در باره محبوبیت ناصرالدین شاه در میان توده های مردم همین بس که بدانید در ملاقاتهای عمومی فرصتی بود تا همگان بتوانند او را ببینند.مردم فرسنگ ها راه می پیمودند و صف می بستند تا از فاصله دور برای پادشاه قوی شوکت ایران دستی تکان دهند و یا اگر مجالی افتاد، عریضه ای جان نثارانه تقدیم غلامان او کنند!
بااینحال در ۴۵ سال اول سلطنت او یعنی از ۱۲۲۷ تا ۱۲۶۷ شمسی، حدود ۱۶۹ مورد شورش و ناآرامی در کشور به ثبت رسید به عبارتی، هر ۸ ماه یک بار، با یک بحران معیشتی و امنیتی از جنس شورش نان مواجه بود که هر کدام از آن بحران ها می توانست کل موجویت یک کشور را نابود کند، اما او توانست با هوش سیاه خود و استفاده از نیروی بخشی از ملت، علیه بخش دیگر ملت، در نهایت همه را سرکوب کند. هنر ناصرالدین شاه، فقط بازی با احساسات توده ها نبود، او حتی نخبگان بزرگ مثل میرزا تقی خان امیرکبیر و میرزا حسین خان سپهسالار را هم فریب داد. علمایی در حد سید سید جمال الدین اسد آبادی را هم بلاتکلیف گذاشت.
به امیرکبیر می گفت دنیای بدون امیر برای من جهنم است و سه سال بعد با چنان مخفی کاری و سرعت و شناعتی او را از سر راه برداشت که همگان انگشت به دهان ماندند. در مکاتبات اداری بعد از مرگ امیر کبیر، در کمتر موردی با نام و نشانی از میرزا تقی خان برخورد می کنید و در معدود متون تاریخی از او با نام « آن ملعون»! یاد شده است. اکنون از آن مرد بی نظیر، جز یک پرتره عکس مشکوک، چیزی باقی نمانده و شاید اگر پژوهش فریدون آدمیت و انتشار کتاب «امیر کبیر و ایران» نبود، برای ما هم او هنچنان ناشناخته می ماند
میرزاحسین خان سپهسالار، بیست سال بعد از مرگ امیرکبیر به صدر اعظمی رسید. آنهم زمانی که کشور به خاطر خشکسالی، زلزله، وبا و بی تدبیری شاه در اوج فلاکت بود. ناصرالدین شاه از صدراعظم جوان خواست که برای نجات مملکت هر کاری که می تواند بکند و اطمینان داد که هرکس مقابل برنامه و نظم جدید دولت بایستد «اگرچه پسرمان باشد واجبالدفع میدانیم».
اما به محض اینکه اصلاحات میرزاحسین خان، موقعیت متنفذین دربار را به خطر انداخت ناصرالدین شاه، سپهسالار را عزل کرد و برای اینکه حق این دولتمرد اصلاحگر را کف دستش گذاشته باشد به او گفت که من فرد علیلی چون یوسف خان مستشارالدوله را به این سبب جایگزین تو کردم که بفهمی این مملکت را من حفظ کرده ام نه اقدامات اصلاحی تو!
گذاشتن انسانهای کوچک به جای آدم های بزرگ، اشتباه تاریخی بود که شاه قاجار می خواست دوباره بیازماید! با کنار زدن سپهسالار رشته امور از دست او خارج شد و سلسله بحران ها، به انقلاب مشروطیت کشیده شد...
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
🔰 نشانههایی از نفوذ اندیشه چپ به قانون اساسی
✍ محسن جلالپور
بحثهایی که درباره نفوذ اندیشه چپ به اصول اقتصادی قانون اساسی مطرح شده، دریچهای جدید برای بحث و گفتوگو پیرامون «ریشههای وضع موجود» گشوده است. به طور مشخص درباره دو اصل 43 و 44 قانون اساسی زیاد اظهار نظر میشود؛ عدهای معتقدند این دو اصل باعث شدهاند اقتصاد ایران دولتی و ناکارآمد شود اما عدهای هم اصولا قائل به سوسیالیستی بودن اصل 43 قانون اساسی نیستند و درباره اصل 44 هم معتقدند سیاستهایی که از سوی رهبری ابلاغ شد، درجه سوسیالیستی بودن این اصل را کاهش داد.
اصل 43 چه میگوید؟
اصل 43 قانون اساسی، تامین نیازهای اساسی شامل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه را بر عهده دولت میگذارد.
مشکل اصلی همینجاست که دولت وظیفه خود میداند کالاهایی را برای جامعه تأمین کند که در خیلی از کشورها، خود مردم برای خود تأمین میکنند. کالاهایی مثل خوراک و پوشاک و مسکن در زمره «کالاهای خصوصی» هستند و صحیح نیست که حکومتها وعده تأمین آن را بدهند چون هیچ حکومتی قادر به تأمین کالای خصوصی نیست. به واسطه همین اصل 43 است که دولتها حتی کالاهای خصوصی را «کالای عمومی» میپندارند و تأمین آن را وظیفه خود میدانند. اما کالای عمومی چیست و چرا مداخله دولت در عرضه کالای خصوصی زیانبار است؟ کالای عمومی کالایی است که همه از مصرف آن منتفع میشوند و نمیتوان مصرف آن را به افرادی خاص محدود کرد. مهمترین کالای عمومی، امنیت و حقوق مالکیت است اما میتوان از زیرساختها، آموزش و پرورش، بهداشت، هوای پاک، صلح، دیپلماسی، سیاستگذاری صحیح اقتصادی و... به عنوان مصادیق کالای عمومی یاد کرد که به نوعی دولت وظیفه تهیه آنها را بر عهده دارد.
در مقابل، کالای خصوصی کالایی است که اگر به فردی تعلق گیرد دیگران از استفاده از آن محروم میشوند. مثلاً زیرساخت جاده و راه، کالای عمومی محسوب میشود و معمولاً عرضه آن بر عهده دولت است اما اتوبوس و خودرو کالای خصوصی است. بهداشت کالای عمومی است اما درمان کالای خصوصی است.
با این مرزبندی ما دو نوع زندگی داریم. زندگی عمومی و زندگی خصوصی. در زندگی عمومی از کالاهای عمومی مثل چراغ راهنما، بهداشت عمومی، علائم راهنمایی و رانندگی، آسفالت خیابان، روشنایی معابر و... استفاده میکنیم تا کار کنیم و درآمدی به دست آوریم و به وسیله آن بتوانیم برای زندگی خصوصی خود کالای مورد نیاز را تهیه کنیم.
اما از آنجا که نهاد دولت در ایران مداخلهگر است، خود را متولی تهیه و توزیع همه نوع کالا میداند و بنابراین از مسوولیت تامین روشنایی شب و احداث دستشویی بینراهی تا تهیه و توزیع گوجه و خیار را بر عهده میگیرد. اما در هیچکدام توفیقی به دست نمیآورد. چون اصولاً تامین این همه کالا برای میلیونها آدم نه ممکن و نه عاقلانه است.
در حال حاضر خیلی از کشورها برای ایجاد رفاه سراغ تامین کالای عمومی میروند، چراکه فراهم آوردن کالای خصوصی مثل غذا و پوشاک که آحاد جامعه از آن راضی باشند اصولاً کاری غیرممکن است اما دولت میتواند کاری کند که امنیت، آموزش، بهداشت، آب آشامیدنی و... برای همه فراهم باشد.
اصولاً اقتصادی درست کار میکند که مناسباتش مبتنی بر بازار آزاد تنظیم شود و بخش خصوصی و کارآفرینان هم در آن انگیزه لازم برای تولید و عرضه کالای خصوصی را داشته باشند. اما در کشور ما هم دولت و هم نهادهای حاکمیتی بنگاهداری میکنند و در عین حال دولت به شدت در اقتصاد مداخله میکند و این نارساییها باعث میشود انگیزه فعالیت از بخش خصوصی گرفته شود.
اصل 44 قانون اساسی چه میگوید؟
مطابق اصل 44 قانون اساسی، نظام اقتصادی کشور بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی استوار است. این اصل همه بخشهای مهم، اساسی و زیربنایی اقتصاد کشور را در اختیار دولت قرار داده و نقش بخش خصوصی را تنها در تکمیل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی تعریف کرده است. یعنی در قانون اساسی، شأن بخش خصوصی در حد پیمانکار و مقاطعه کار در نظر گرفته شده است.
در اوایل دهه 1380 مجمع تشخیص مصلحت نظام تلاش کرد تعریفی جدید از اصل 44 ارائه کند که با موافقت رهبری مواجه شد و ایشان مصوبهای در همین زمینه ابلاغ کردند. هدف این بود که بخش خصوصی از زیر سایه دو بخش دیگر خارج شود اما متأسفانه دولتها ابلاغیه اصل 44 را منحرف کردند و خروجی ابلاغیه، قدرت گرفتن بخش جدیدی در اقتصاد ایران شد که به آن «شبه دولتی» و «خصولتی» میگویند.
بنابراین خوب است تعارف را کنار بگذاریم و درباره بدیهیات بحث نکنیم؛ قانون اساسی ما تحت تأثیر اندیشه چپ قرار دارد
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکههای اجتماعی:
🔗https://instagram.com/EghtesadBazar
🔗http://Eitaa.com/EghtesadeBazar
🔗https://ble.ir/EghtesadBazar
📊 کانال اقتصادبازار
🔗t.me/EghtesadBazar
📻 بسته خبری رادیو نوسان
〽️ امروز سه شنبه ۱۴ بهمن ماه
🎙 نزول نقطه به نقطه پول تورمساز
🎙 سکه عقبنشینی کرد
🎙 اوراق تسهیلات بانک مسکن عمدتا افزایش
🎙 رشد طلا در کنار نقره
کارگزاری بورس بیمه ایران رتبه نخست در بین کارگزاریهای نهادی و دولتی کشور را در اختیار دارد و انواع خدمات در بخشهای مختلف بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی، بورس آتی و برگزاری دوره های آموزش را ارائه می کند.
@bimehiranbroker
📊 کانال رادیونوسان
https://t.me/joinchat/AAAAAFQkvnHnbedQhLJOyg
☢ صفحه ما را در اینستاگرام هم دنبال کنید؛
https://instagram.com/navasanonline
زندگی مانند یک کتاب درسی نیست.
نمی توانی در موردش بخوانی،
باید آن را تجربه کنی...
اشو
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
📻 بسته خبری رادیو نوسان
〽️ امروز دوشنبه ۱۳ بهمن ماه
🎙 سیگنال مهم همتی به بازار سرمایه
🎙 رکود در بازار مسکن
🎙 تولید خودرو کاهشی شد
🎙 روند کاهش قیمت مسکن در دبی
کارگزاری بورس بیمه ایران رتبه نخست در بین کارگزاریهای نهادی و دولتی کشور را در اختیار دارد و انواع خدمات در بخشهای مختلف بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی، بورس آتی و برگزاری دوره های آموزش را ارائه می کند.
@bimehiranbroker
📊 کانال رادیونوسان
https://t.me/joinchat/AAAAAFQkvnHnbedQhLJOyg
☢ صفحه ما را در اینستاگرام هم دنبال کنید؛
https://instagram.com/navasanonline
🔰 چرا تورم مهار نشد؟
✍️ سعید لیلاز / اقتصاددان
تورم دراقتصاد ایران ازاواخر دهه ۴۰ شمسی به یک پدیده و بیماری مزمن تبدیل شد. مزمن شدن تورم درایران به دورهای بازمیگردد که دردهه ۴۰ دلارهای نفتی وارد اقتصاد کشور شد و برای جذب آن معادلش ریال چاپ شد. همان معضلی که از آن با نام بیماری هلندی یاد میشود.
پس از دهه ۵۰ شمسی و اوایل انقلاب اسلامی یعنی حدود ۱۵ سال پساز برنامه سوم توسعه که با اصلاحات ارضی نیز همزمان بود، حجم دولت آنقدر بزرگ شد که برای تأمین هزینههای خود باید میان تزریق دلارهای نفتی به اقتصاد یا استقراض از بانک مرکزی یکی را انتخاب میکرد.
بنابراین دراین دوره بزرگی اندازه و وظایفی که برعهده دولت گذاشته شد، بهعنوان یکی از عوامل مهم تورم درکشور شناخته میشود.
در حدود ۷ سال گذشته نیز با وجودی که دولت به میزان زیادی استقراض از بانک مرکزی را کاهش داده است، اما پدیده دیگری بهنام فساد در شبکه بانکی که قیمت تمام شده پول درآن از قیمت فروش پول بیشتر است، محرک جدیدی برای رشد نرخ تورم بوده که تا سال گذشته سهم بالایی در تورم زایی داشته است چرا که شبکه بانکی برای ترازکردن صورتهای مالی خود به اضافه برداشت از بانک مرکزی روی میآورند و موجب چاپ بیشتر پول میشوند. مشکلی که با وجود مقابله جدی با آن همچنان وجود دارد.
برهمین اساس با توجه به مزمن بودن تورم دراقتصاد ایران، در تمام ۵۰ سال گذشته تنها در چهار سال شامل ۱۳۶۴، ۱۳۶۹، ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ شاهد تورم تک رقمی بودهایم و درمابقی سالها نرخ تورم دراقتصاد دورقمی بوده و تا ۵۰ درصد در سال ۱۳۷۴ هم افزایش یافته است.
در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ در دولت یازدهم که تورم درکشور تک رقمی شد، این مهم از طریق افزایش عرضه کل رخ داد و موجب شد تا تورم مهار شود.
در این سالها عرضه کل بهصورت عمده از محل افزایش درآمدهای ارزی و فروش نفت بواسطه لغو تحریمها صورت گرفت بهطوری که درآمد ارزی ۳۳ میلیارد دلاری درسال ۱۳۹۴ در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
اما در سال ۱۳۹۷ علاوه برمشکلات ساختاری و سنتی مانند کسری بودجه و فساد شبکه بانکی که باعث رشد نرخ تورم میشود، مشکل دیگری بهنام تحریم به اقتصاد ایران افزوده شد که عرضه کل را بواسطه کاهش درآمدهای ارزی و نفتی بشدت کاهش داد.
این درحالی است که نقدینگی با همان آهنگ قبلی رشد کرد. درهمین دوران بحران مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز که ناشی از فساد درکشور بود، نیز تأثیر منفی شدیدی براقتصاد ایران داشت بهطوری که دولت برای پرداخت سپردههای سپردهگذاران دراین مؤسسات، ۳۳ هزار میلیارد تومان پرداخت کرد که با ضریب فزاینده این مبلغ ۲۶۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید دراقتصاد خلق کرد که این حجم معادل ۱۴ درصد از کل نقدینگی تاریخ اقتصاد ایران است
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
دو چیز شخصیت ات را تعیین می کند:
صبر وقتی چیزی نداری
رفتارت وقتی همه چیز داری...
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
✅اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات برگزار می کند
📢مجموعه دوره های برند هوشمند: تدوین، طراحی، مدیریت و عملکرد برند در بازارهای ملی و بین المللی
💢دکتر عادل نیروشک
🔹متخصص و Coach بین المللی در تجزیه و تحلیل برند و فروش
📆مهلت ثبت نام: ۲۱ بهمن
🌐لینک ثبت نام:http://adelniroushak.ca/c1
🎚۳۰٪ تخفیف برای اعضای اتاق ایران و امارات
📞شماره تماس: ۸۸۷۸۸۰۲۵-۰۲۱
▫️کانال اطلاع رسانی اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات
https://t.me/joinchat/AAAAAFHekNmZVfXghK3ntQ
📻 بسته خبری رادیو نوسان
〽️ امروز یکشنبه ۱۲ بهمن ماه
🎙 شروع پر قدرت بورس
🎙 رشد نقره، طلا را کاهشی کرد
🎙 دلار به کانال ۲۴هزار تومانی رفت
🎙 انتشار اولین اوراق بدهی با تکیه بر رتبه اعتباری
کارگزاری بورس بیمه ایران رتبه نخست در بین کارگزاریهای نهادی و دولتی کشور را در اختیار دارد و انواع خدمات در بخشهای مختلف بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی، بورس آتی و برگزاری دوره های آموزش را ارائه می کند.
@bimehiranbroker
📊 کانال رادیونوسان
https://t.me/joinchat/AAAAAFQkvnHnbedQhLJOyg
☢ صفحه ما را در اینستاگرام هم دنبال کنید؛
https://instagram.com/navasanonline
همانطور كه داشتن یک پیانو
شما را به يک پیانیست قابل تبديل نمیکند
خواندن هزاران جمله موفقيت هم
شمارا به یک انسان موفق تبديل نمیکند!
زمان اندک است فقط عمل کنید...
📊 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
📻 بسته خبری رادیو نوسان
〽️ امروز شنبه ۱۱ بهمن ماه
🎙 قله تورم در کدام استان است؟
🎙 بازار سوم فرابورس راهاندازی میشود
🎙 شوک ارزی به بازار مسکن
🎙 صعود قیمت طلای جهانی
کارگزاری بورس بیمه ایران رتبه نخست در بین کارگزاریهای نهادی و دولتی کشور را در اختیار دارد و انواع خدمات در بخشهای مختلف بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی، بورس آتی و برگزاری دوره های آموزش را ارائه می کند.
@bimehiranbroker
📊 کانال رادیونوسان
https://t.me/joinchat/AAAAAFQkvnHnbedQhLJOyg
☢ صفحه ما را در اینستاگرام هم دنبال کنید؛
https://instagram.com/navasanonline