🔥پیروز باد خَروِه اَویژِه وَه دینِ مازدیَسنان🔥 (پیروز باد دین نیک و ویژه و فرّهمند مزدیسنا) کتابخانه : t.me/Library92ZO گروه گفتگو : t.me/Zoroastrianschat یوتیوب: https://youtube.com/@echoesofgataha?feature=shared
🔥 به خشنودی اهورامزدا 🔥
𐬙𐬁. 𐬬𐬇. 𐬎𐬭𐬎𐬎𐬁𐬙𐬁. 𐬨𐬀𐬭𐬆𐬧𐬙𐬋. 𐬀𐬔𐬎𐬱𐬙𐬁. 𐬬𐬀𐬗𐬃. 𐬯𐬆𐬧𐬔𐬵𐬁𐬨𐬀𐬵𐬍. 𐬀𐬉𐬌𐬠𐬌𐬌𐬋. 𐬫𐬋𐬌. 𐬎𐬭𐬎𐬎𐬁𐬙𐬁𐬌𐬱. 𐬛𐬭𐬏𐬘𐬋. 𐬀𐬴𐬀𐬵𐬌𐬌𐬁. 𐬔𐬀𐬉𐬚𐬃. 𐬬𐬍𐬨𐬆𐬭𐬆𐬧𐬗𐬀𐬌𐬙𐬈. 𐬀𐬝𐬗𐬍𐬙. 𐬀𐬉𐬌𐬠𐬌𐬌𐬋. 𐬬𐬀𐬵𐬌𐬱𐬙𐬁. 𐬫𐬋𐬌. 𐬰𐬀𐬭𐬀𐬰𐬛𐬃. 𐬀𐬢𐬵𐬆𐬥. 𐬨𐬀𐬰𐬛𐬁𐬌.
ای هوشمندان! شما را از آموزشهای ناشنوده میآگاهانم. بی گمان این سخنان، پیروان آموزشهای دروج را ناگوار، و دلدادگان مزدا را بسیار خوشایند است.
#گاتها_یسنا_هات_۳۱_بند_۱
(برگردان جلیل دوستخواه)
💠 دیده من :
آموزههایی که اشو زرتشت از آنها سخن میگوید، به گفته خودش، بیسابقه و نوآورانه است؛ آموزشهایی که قرار است از دل آنها، یک دگرگونی و دگردیسی فرهنگی رخ بدهد؛ آموزشهای او سبب افتادگی راه دروج و راه دیویسنان بود، و این پتانسیل که در هر زمان و مکان به عنوان یک تئوری و ایدئولوژی قدرتمند باشد در برابر ایدهها و تئوریهای ساختگی بشری، را هنوز داراست. در باور ما، گفتارهای زرتشت، گفت اورمزدی هستند و گفت اورمزدی در خرد اهوراداده زرتشت، به شکل مجموعه گفتاری درآمد، و اکنون ما به عنوان ایر مزدیسن، این افتخار را داریم که با خودمان، گفتارهای اورمزدی پیغمبر پاک راه، اشو زرتشت سپیتمان را داریم و جامعه ای هستیم که این تئوری و ایدئولوژی اهورایی و قدرتمند را نماینده هستیم در میان انبوهی از مردمان جهان. آموزه های پیغمبر ایران، همواره برانداز دروج به جلوه مینوی و گیتی و نیز مایه خرسندی اورمزد و پیروان اوست. همه ما مزدیسنان بایستی به این راه و روش پاک و ارزشمند، پایبند باشیم و آن را رهنمود مسیر زندگی قرار بدهیم. به روایتی از مادیان ارداویراز: به این بهدینی پاک مزدیسنان بمانید و به هیچ روی از آن مگردید، در سختی و ناخوشی و در خوشی و آسانی.¹
✍ بهدین پارسا
1 • مادیان ارداویرافنامه، فصل ۱۰۱
❌ پاسخ رسمی و منطقی به ادعای همردیفی زن با حیوانات در متون زرتشتی ❌
✍🏼 در روزگاری که ژرفای اندیشههای کهن با سنجههای سطحی و مغرضانه داوری میشود، برخی کانالها و محافل مجازی، بیدانش زبانشناسی و بیدرک از سنتهای تفسیر دینی، دست به نشر یاوههایی دربارهی دین بهی میزنند. یکی از این داوریهای نادرست، همردیف دانستن زن با حیوان در متون دینی است.
~ آراد رادمان
🔥 @Hanzaman_i_Aduran 🔥Читать полностью…
🏆 @Hanzaman_i_Aduran 🏆
💧 فرخنده جشن خردادگان خجسته باد
اینک آبها را میستاییم؛ آبهای فروچکیده و گردآمده و روان شده و خوب کنش اهورایی را. ای آبها، شما را که به خوبی روان و به خوبی درخور شناوری و به خوبی سزاوار شست و شو و بخشایش دو جهاناید، میستاییم 𐬽
• اوستا، یسنا هات ۳۸ : ۳
خداشناسی (الهیات) زرتشتی، هماهنگ با دانش و خرد /ماهیت اهریمن
● [بخش هفتم]
✔️ پس شناخت نسبی که از ماهیت و کام خداوند اهورامزدا که بدست آوردیم، اکنون باید بنگریم که ماهیت و کامه ضد خدا (اهریمن) چیست و چگونه است. گاهان اوستا، چنین آورده است که هرکسی به انگرهمینو (اهریمن) بگرود، سرانجام زندگی او را پریشانی و پلیدی فرا خواهد گرفت؛
• آنگاه که دو مینو به هم رسیدند، نخست زندگی و نازندگی را بنیاد نهادند؛ چنین باشد تا به پایان هستی: بهترین منش پیروان اَشا را و بدترین زندگی هواداران دروج را خواهد بود.¹
اشو زرتشت اهریمن و دروج را برخلاف خداوند و مینوی او که پاکاند، در اینجا دامنهای میداند که در آن بدترین زندگی و پلیدیها وجود دارند، و او همگان را از قرار گرفتن در مسیر او نهی میکند. و در همینجا نیک است یادآور شویم، انگرهمینو و دروج را نمیتوان به وجود خداوند نسبت داد، همانگونه که در اوستای ورجاوند و سپس در متون دینی آشکار است، این دو از یکدیگر کاملا جدا هستند. در گاهان، زرتشت یادآوری میکند که قوای اهریمن (دیوان) مردمان را از زندگی درست و راه نیکی بازمیدارند؛
• بدین سان شما (دیوان) اندیشه مردمان را چنان آشفتهاید که بدترین کارها را میورزند و از دوستان دیوان شناخته میشوند. آنان از منش نیک دوری میگزینند و از خرد مزدااهورا و اَشا روی برمیتابند.²
در تفسیر این بند از گاهان اوستا میتوان رجوع کرد به نوشتهای ارزشمند از کتاب دینکرد که یکی از راه های تجلّی ذات زدارمینو را در گیتی بیان میکند؛
• ذات پدیدار زدارمینو به میانجیگری اَکومن در اندیشه و منش و به میانجیگری دیو تَرومَد در قوّه یاد و به میانجیگری دیو خشم در اندیشگی سرریز میشود، پس آنگاه در زمین به بیدادگر و خشمگیر و فرماندهبد و ستمکامه و سیاستباز و تبهخو و بدکاره دوسیده میشود؛ به این شیوه است خلیدن زدارمینو، به اندام های تنانی و جانی مرد تبهخو.³
همچنین در کتاب دادستان مینویخرد اندر شناخت اهریمن آوردهاند:
• پرسید دانا از مینویخرد که اهرمن مردمان را به چه بیشتر میفریبد و به دوزخ میکشد؟ و شادیاش از چه بیشتر است؟ مکان در کجا دارد؟ همراه با دیوان حضورش در کجا بیشتر است؟ و خوراکش از چیست؟
- مینوی خرد پاسخ کرد، اهریمن مردمان را به افراط و تفریط و دروغ و بدعت و شک و حرص بیشتر میفریبد؛ خوشیاش از دشمنی مردمان با یکدیگر، بیشتر است؛ خوراکش از ناتوانی و ناپیدایی مردمان است. مکانش در میان کینهوران است، و رفت و آمدش با خشمگینان بیشتر است.⁴
پیرو این روایت از مینوی خرد، گفتنی است که در دینکرد ششم نیز یک بار گفته شده است که افراط و تفریط، دو کرده اهریمن در تقابل با دین اورمزدی هستند. در این روایت نیز به نکته بسیار دقیقی میتوان پی برد، این مهم که خوراک اهریمن از ناتوانی و ناپیدایی مردم است؛ و این نیز نقش مهم مردمان در کماثر ساختن نیرو و توان اهریمن را نمایان میکند. به طور خلاصه میتوان گفت که اهریمن وجودی ازلی و بدخواه آفرینش نیکی است، او بسی دیو و نیز انواع روشها و گروشهای نادرست را در زمین، برای تقابل و مبارزه با دین اورمزد و داد نیکش ساخته است. بنابر آنچه که متون دینی نیز آورده اند، خواست و کام اهریمن، آنست که "مرا نشناسید" چرا که هرکس او را بشناسد و درونمایه او پی ببرد، از پی او نخواهد رفت.⁵
✍ بهدین پارسا
○ پانوشت:
1 - اوستا، گاهان ۳۰:۴
2 - همان، ۳۲:۴
3 - دینکرد سوم، کرده ۶۱
4 - مینویخرد، پرسش ۴۴
5 - همان، پرسش ۳۹
اینکه سنجش و تحلیل تاب آوری و همبستگی یک ملت یکپارچه چند هزارساله،برای پدیدار کردن پیروزی، مزدوران پروژه بگیر اندیشکده های غربی هر از چندگاهی آشوبی بپا کند برای همه آشکار است.
اینکه هر زمان جنایتی جنگی مثل رویدادهای چند هفته گذشته درون ایران با یک بیان دیدگاه در همه جا جمع شود هم به کنار…
تنها خشنودی من دیدن شکست پروژه بگیرهای جهان وطن وبرابری خواه های مزدکی در جهان است که یک ملت تنها در تاریخ را با همه تازش های فرهنگی ، جنگی و سرزمینی هنوز همبسته و یکپارچه می بیند…
ایران یک شبه از دل پول نفت بیرون نیامده که با چندتا پروژه جغرافیای سیاسی در ۲۰۰سال گذشته بتوانید آن را تجزیه کنید خودتان می دانید پروژه بگیرهای مزدور فکولی خارج نشین یا ریشوهای بنیادگرای داخل نشینتان هر روز و به درازای چند دهه دارند بر طبل پوچ ، قومیت سازی می کوبند ، پروژه بگیرهای دانشمندتان در غالب پاسداری از زبان های از دست رفته کوشش در زبان سازی در دل زبان پارسی دارند و آنچه را ما تا ۲۰سال پیش گویش زبان های ایرانی می دانستیم که بیش از ۸۰٪ همسانی با زبان فارسی دارند را امروز در اندیشکده های مثلا پژوهشی، زبان مینامند و قوم شناسی راه انداختند.
جناب ترامپ پروژه بگیرهای گلوبال و دموکراسی خواه های، سمینار برگزار کن هر چه پول برای تجزیه و پروژه های این چنینی از شما گرفتند به ویژه جاسوس های داخلی تان همه به فنا رفته است…
آزمایش کردید و دیدین که یک ملت با ریشه چند هزارساله باهوش را نمیشود با تاریخ سازی جدایشان کرد.
اگر رسانه های آزاد دست ما میهن پرستان ، نژاده بیافتد که از عرب سازی حاشیه جنوبی خلیج فارس هم خبری نیست… چه برسد به رویای تغییر نام خلیج فارس که اندیشکده های ساخت دمکراتها و گلوبال ها، میلیاردها دلار از پول شما را خرج پروژه های شکست خورده کرده و میکنند، و باعث این ناترازی های عمیق مالی شده اند که شما را به جنگ تجاری کشاندند…
حال که نتیجه بیهوده بودن کارشان را دیدید بنیادشان را در هم بشکنید و یک دلار هم خرج این مزدوران بی همه چیز را ندهید…
اندیشکده های شما
چهارتا شیخ حاکم را بر سرزمین های بی آب و علف سلطان کردند و با پول نفت پروارشان کردند، گمان می کنند، فرهنگ فرزندان آن سرزمین یعنی بستک و هرمز و… از یاد می رود هنوز بیشتر آنها در درون خانه هایشان دری قدیم بستگی و هرمزی و… گپ می زنند و از عرب های ایران نگویم که چه دلیر مردانه جلو همه جدایی طلب ها را گرفته اند حتی آنهایی که در بحرین و قطر و کویت…ساکنند، یک روز جوشش آنها را هم خواهیددید.
ورهرام ایزد و اردیبهشت ماه
#هومن_فروهری #اندیشکده_ایرانشهری
#پویندگان_راه_اشا
https://www.instagram.com/pouyandegan.rah.asha/
🔷آفرینش هستی؛ نگرش توحیدی سامی، یا دوبنی زرتشتی؟ کدام منطقیتر است؟
✍🏻نگارنده: جاماسپ بیدخش (B.P)
مردمان از روزگاران کهن تا به امروز، بسیاری پرسش های اساسی و بنیادین پیرامون چرایی پیدایش هستی مطرح کرده اند و نیز به روش های گوناگون به دنبال پاسخ آنها رفته اند و یا به آنها پاسخ هایی داده اند. از اصلی ترین و بنیادی ترین این مسائل، می توان به همان مسئله پیدایش هستی و چرایی وجود هرچه هست اشاره کرد؛ در پاسخ به مسائل بنیادین اینچنینی، بایستی به علوم فلسفی رجوع کرد؛ عده ای به اشتباه گمان می کنند که با پیشرفت روزافزون علوم تجربی، گاه فلسفه دانی و این دسته از گرایشات انسان تمام شده است. به تعبیر درست تر، اگر به گستره ی پرسش های اساسی انسانها بنگریم، در می یابیم که علوم تجربی روز، قادر به پاسخگویی پرسش های بنیادین و شناختی انسان در مسائلی چون چرایی پیدایش هستی، نبوده و نیستند. جان راسل هینلز در انتقاد به پیش فرض جنبه افسانه ای محض اساطیر که در اذهان عمومی رایج شده است، چنین رویکردی نسبت به اساطیر را کاملا گمراه کننده می داند و آن چیزی را مهم و درخور توجه می داند که در درون و هسته یک روایت اسطوره ای نهفته است. اسطوره بازتاب تفکرات انسان پیرامون ماهیت جهان هستی، انسان و خدا می تواند باشد. به طور کلی آنچه که برای باورمندان مهم است، نه حقیقت تاریخی داستان، بلکه مفاهیم ژرف اسطوره است. چنانچه از این دید بنگریم، اسطوره های آفرینش نه در رقابت با نظریه علمی تکامل داروین، بلکه توصیفات یا توضیحاتی پیرامون ماهیت این هستی می باشند. اما در این نوشتار به مقایسه دو نگرش و رویکرد می پردازیم که گویا به پرسش های بنیادین انسان راجع به پیدایش هستی، پاسخ داده اند. رویکرد توحیدی سامی اسلام، در برابر دو بن انگاری مزدیسنی.
⬇️ادامهی این نوشتار را در برگهی ۲ از شماره پانزدهم واج نامه بخوانید.
/channel/vajname/5821
🔶 درمورد ستایش و نماز بردن به آفریدگان نیک
در دینکرد پنجم، مرد مسیحی از موبد پرسش میکند پیرامون انواع ستایشها و نمازهایی که بهدینان زرتشتی به آفریدگان نیک خداوند میبرند. و این مسئله در دوران امروزه هم قطعا پرسشی برای بسیاری از افراد است که چرا بایستی افزون بر خداوند اهورامزدا، دیگر آفریدگان نیک را هم ستایش کرد؛ در کتاب دینکرد پنجم اینگونه آوردهاند:
● مرد مسیحی: چرا باید نه تنها به ایزد، بلکه به خورشید و دیگر روشنان (ایزدان و نیکان) نماز برند؟
✔️ موبد آذرفرنبغ فرخزاد: نماز به خورشید و دیگر آفریدههای نوردهنده و همه آفریدگان خوب، کار درست و مطابق با آیین است. و این آیینی است به علت برادری و هم گوهری و از جهتی به سبب بزرگی، و از جهتی به سبب برتری و از جهتی به سبب همسانی، همانگونه که مردمان نیز به یکدیگر درود میفرستند و بخصوص به کسی که از آنان برتر است، بر ماست که برای او کلمات (احترامات) بیشتری بکار ببریم؛ و پرستش و توجه فقط و مخصوص برای ایزد برتر (اورمزد) نیست، چنان که بددینان در این مورد به ما تهمت میزنند. در حالی که خود در اصل آیین معتقدند که سزاوار است ایزدان به انسان نماز ببرند! ¹
در این بخش از دینکرد، موبد پاسخ میدهد به این چرایی که بهدینان برای آفریدگان نیک نماز و ستایش ویژه دارند، و همچنین در کلام خود طعنه میزنند به افراد بددین که اصل و جوهره هستی را وارونه جلوه میدهند و معتقد به این هستند که فرشتگان و ایزدان باید به انسان نماز و ستایش ببرند، و این نیز در مذهب و کیش آنها مشهود است. به طور کلی عقیده دین مزدیسنی آن است که این گیتی در واقع جزئی از وجود خداوند است و با اوست، به این معنا که از او جدا نیست؛ و همچنین بر این باور هستیم که فروغ آفریدگار در آفریدگان نیک نمایان است.² از این جهت است که آفرینش نیک را هم سزاوار ستایش و نیایش میدانیم.
✍ بهدین پارسا
○ پانوشت
1 - دینکرد پنجم؛ پاسخ به ۳۰ پرسش بُختماری
2 - اوستا؛ یسنه ۵۸:۶
🏛 تور مجازی بازدید از مجموعه زیگورات چغازنبیل :
https://weblandy.com/vtour/vr28/
🔻 با کلیک بر روی نشانگر مشخص شده، به بخش های مختلف تخت جمشید بروید و آنها را ببینید.
🌐 @EchoesofGATAHA
✔️ اصالت و سلامت گاهان پنجگانه از روزگار ساسانی تاکنون
گاهـان نـام یـک بخـش از مجموعـه سـتوت یسن اسـت. گاهـان پنجگانـه یـکی از نسـکهای ۲۱ گانـه اوسـتای دوران ساسـانی اسـت کـه امـروزه در اوسـتای ورجاونـد موجـود است، از نسـکهای گاهـانی اسـت. گاهی از گاهـان پنـجگانـه و سراینده آنهـا سـخن بـه میـان میآید؛ آیـا گوینـده و سراینده گاهـان، بـه راسـتی زرتشـت سـپیتمان اسـت؟ و اینکـه پنـج گاهـان مشـهور امـروزه مـا، در طـول تاریـــــخ تغیـیری نداشـتهاند؟ در این نوشتار با استفاده از منابع دینی و تاریخی به این موضوع میپردازیم...
✍🏻 بهدین پارسا
● ادامه مقاله را در مجله شماره پانزدهم واجنامه مطالعه کنید:
🏷/channel/EchoesofGATAHA/928
🌐 @EchoesofGATAHA
🔥 فرخنده جشن اَردیبهشتگان خجسته و شاد باد
{برای فر و فروغش من او را اردیبهشت را، زیباترین امشاسپندان را با نماز بلند میستایم، با زبان خرد، با پندار و گفتار و کردار نیک میستایم.}
• اردیبهشت یشت؛ ۱۸
🔹 اَردیبهشت از دو بخش اَشَه [راستی، اَشا] و وَهیشتَه [بهترین، بهشت] تشکیل شده و از امشاسپندان زرتشتی است. اردیبهشت امشاسپند در جنبه مینوی، موکل بر راستی و درستی، پاکی و نظم است که از اهمیّت اینها در دین مزدیسنا حکایت دارد؛
در باور زرتشتی امشاسپند اردیبهشت، در جهان مادی موکل بر آتش ورجاوند است؛ از این رو جشن پاسداشت از آتش نیز خوانده میشود.
#اردیبهشتگان
🌐 @EchoesofGATAHA
✝ شاپور دوم و پزشک مسیحی
🔹 تئودسیوس باتیادورس، این پزشک مسیحی که برای معالجه شاپور دوم احضار شده بود در نزد شاپور، چنان احترام و جایگاهی یافت که پادشاه برای وی کلیسایی در شهر شوش بنا کرد. کتاب تئودسیوس به نام کناش تیادوروس را در پزشکی به زبان پهلوی ترجمه کردند که بعدها آن را از پهلوی به عربی برگرداندند.
📚 طب اسلامی
✍ ادوارد براون
ص ۳۳ و ۳۴
⚜ پژوهشکده تاریخی کیومرث
🏺@institute_keyumars
📌 پاسخ به یک مسئله مهم
🔻 آیا دین زرتشتی حامی برخورد شدید و خشن با دگراندیشان است؟ و موضوع برخورد زرتشتیان با مسیحیان در زمان ساسانی چه بوده است؟
✔️ پاسخ: این شبهه را ما باید به دوگونه بررسی کنیم؛ نخست اینکه باور دین زرتشتی درمورد جددینان (غیر بهدینان) چیست و چه رفتاری با ایشان داریم، و نیز مسئله برخورد با مسیحیان در زمان ساسانی (در دوران خاصی از تاریخ). درمورد نخست، باید در نظر داشته باشیم که دین بهی به خودی خود، هیچگونه نگاه تحقیرآمیزی نسبت به هیچ انسانی نداشته و ندارد، بلکه ما در متون دینی به گونه آشکار بر این باور هستیم که داد و آیین اهورامزدا بر مردم دوستی است؛¹ و نیز زرتشتوارانه ترین خیم و خوی انسانی را، مردمدوست ترین آن میدانیم، کسی که با مردمان به اندازه همکیشان خود و نیز به بهانه همگوهری، بیشترین ارج و احترام را قائل است دارای زرتشتوارترین خیم و خوی است.² درمورد همه انسانها این قاعده و قانون را ما زرتشتیان باور داریم. و اما روش رفتار با افراد غیر بهدین و حتی اَشموغین (افراد به ظاهر بهدین) ما یک قانون دیگری داریم در دینکرد ششم. این کتاب در واقع باز به تفسیر و شرح بخشی از گاهان اوستا³ مبنی بر ایستادگی در مقابل آموزگار دروج میپردازد. در گاهان اصل کلی وجود دارد، و دینکرد ششم در اینباره آورده است که راه و روش افراد فریبنده و طرز برخورد با آنها، جدا از افراد فریبخورده میباشد. در واقع برخورد و مقابله اصلی بهدین بایستی با فریفتاران باشد. در همان دینکرد ششم، باز آوردهاند برای نمونه که افراد را صرفا به خاطر داشتن یک مذهب غیر بهدینی نباید بد دانست؛⁴
تا اینجا رویه دین زرتشتی در طرز برخورد با دگراندیشان را دانستیم. حال میپردازیم به مسئله مسیحیان که خود به شبهه ای علیه تاریخچه دین تبدیل شده است. در تاریخ باید در نظر داشته باشیم که کنستانتین بزرگ مسیحی، در آن زمان باعث شد که مسیحیت در غرب از حالت ساکن و راکد به حالت فعال و پویا برگردد و این مسئله خود باعث شده بود به همان نسبت تنش سیاسی میان ایران و روم، تنش دینی و ایدئولوژی نیز به وجود بیاید، به این صورت که مسیحیان به باورهای بهدینان گاهاً اهانت میکردند؛ این موضوع را بانو مری بویس نیز ذکر کرده است⁵:
در آن زمان کنستانتین مسیحیت را از ظلم رها کرد و عملاً آن را به دین رسمی امپراتوری روم، دشمن همیشگی ایران، تبدیل نمود. شاپور متعاقباً مالیات و خراج مضاعفی را بر مسیحیان تحت حکومت خود تحمیل کرد، زیرا آنان دیگر نمیتوانستند در ارتش او خدمت کنند، چرا که «احساسات قیصر، دشمن ما» را داشتند؛ و زرتشتیانی که تحت حکومت مسیحی در آسیای صغیر زندگی میکردند نیز رنج میبردند. شاپور در سال 322 میلادی آزار و اذیت فعالی علیه مسیحیان آغاز کرد، که بنا به ادعای آنان، به تحریک موبدان ارشد زرتشتی صورت گرفت. گفته میشود که آنان به شاه اینگونه شکایت کردند: «ما نمیتوانیم خورشید را پرستش کنیم، یا هوا را پاک کنیم، یا آب را زلال سازیم، یا زمین را پاک نماییم، به خاطر ناصریها که خورشید را تحقیر میکنند، آتش را خوار میشمارند و به آب احترام نمیگذارند» (براون، 1). این اتهام چهار عنصر بیجان آفرینش زرتشتی را فهرست میکند، که خورشید به عنوان نمایندهی آتش در نظر گرفته شده است، اما هوا به شیوهی یونانی جایگزین آسمان شده است. نویسنده میگوید که شاپور با شنیدن این شکایت، خشمگین شد و دو اسقف مسیحی را احضار کرد و اینگونه به آنان خطاب کرد: «آیا نمیدانید که من از نژاد یزدانها هستم؟ و من به خورشید دعا میکنم و آتش را گرامی میدارم. کدام خدا بهتر از اهورامزدا است یا چه کسی خشمگینتر از اهریمن است؟ چه کسی عاقل است و به خورشید دعا نمیکند؟» و هنگامی که اسقفها از نظر خود بازنگشتند، او دستور داد تا آنان را به قتل برسانند. در موقعیتی دیگر، زمانی که یک مسیحی ایرانی از تعظیم به خورشید و آتش خودداری کرد، گزارش شده که شاپور به او گفت (همان، 30): «به خورشید، داور کل زمین (یعنی مهر) سوگند میخورم که اگر مرا وادار کنی، من که دوست تو هستم، تو را خواهم کشت و هیچکس را که نام مسیحی را دارد، نخواهم بخشید.»همچنین اینکه جناب S.A Nigosian در کتاب تحقیقاتی خود به این مسئله اعمال محرّک مسیحیان علیه بهدینان اشاره داشته اند⁶:
مجازاتها و آزار و اذیتها اغلب با اعمال نسنجیده مسیحیان خودشان تحریک میشد. مسیحیان از رعایت قوانین طهارت زرتشتی خودداری میکردند. کشیشان مسیحی تا جایی که میتوانستند آتشکدهها را نابود میکردند یا به جای آن، آتش مقدس در معبد را خاموش میکردند و مراسم عشای ربانی را برگزار میکردند. افزون بر این، آنان زرتشتیان را به عنوان "پیروان زردشت شرور، پرستندگان خدایان دروغین و عناصر طبیعی" توصیف میکردند. همچنین آنان از اطاعت از فرمان شاه برای متوقف کردن استخدام، تبلیغ و تبدیل عمومی سرپیچی میکردند.⬇️ ادامه.. Читать полностью…
🔅 پیمان دین
رَزِشتیا چیستیا مَزدَه داتیا اَشونیا دَینیا وَنگهویا مازدَیَسنوایش. دینبهی راست و درست که خدا بر مردم فرستاده، این است که اشو زرتشت پیغمبر آورده است. دین، دین اورمزد دادِ زرتشت؛ اَشونه اَشِم وُهو [یکبار] دادار یک، دینبهی یک پیغمبر پاک راه اشو زرتشت مهر اسپنتمان، انوشهروان، دانسته و بیگمان بِراسته و درسته، دین پاک اورمزد. اَشونه اَشِم وُهو [یکبار] ویسپِ ستایش دادار اورمزد رایومندِ خَروهمندِ هروِسپ آگاهِ دانایِ توانایِ توانکرادرِ آمرزیدارِ آمرزشکردار؛ هفت امشاسپندان، شاه شاهان، شاه ورهرام ایزد پیروزگرِ درفشدارِ دشمن زدارِ اَمَهِه هوتاشتَهِه. برساد [سهبار] - اَشِم وُهو [یکبار]
برگرفته از:
• اوستا؛ خرده اوستا ~ پیمان دین
✍ پارسا
🌐 @EchoesofGATAHA
"کشف دومین کتیبه ساسانی «پهلوی کتابی» در نقش رستم - ایسنا" https://www.isna.ir/news/1404012211240/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85
Читать полностью…🔸 دانشپذیری و نوینگرایی دینبهی به روایت منابع دینی
📖 روایتی در کتاب چهارم دینکرد است که بر اساس آن، انواع علوم دوران نظیر فلسفه و پزشکی و نجوم و همچنین صنایع و مهارت هایی که حتی در دیگر سرزمین ها مانند هند و روم بودند را گردآوری کرده و با اوستای ورجاوند و دین زرتشتی مطابقت دادند.
اینگونه است که اوستای ورجاوند ما، علاوه بر گفتار های ایزدی اشو زرتشت، و نیز بخشهای ارزشمند هاتیک و داتیک، شامل شرحیات و آموزههای مفیدی از علوم و دانشهای روز باشد. این ویژگی اوستای پاک، در بین منابع دینی دیگر مذاهب، نادر و نایاب است.
✍ بهدین پارسا
🌐 @EchoesofGATAHA
🔹 سالاری و سرپرستی دختران بر آتشها (آتشکدهها)
● در متن دینی-حقوقی مادَیان هزار دادستان، و در بخش مربوط به قوانین سرپرستی و سالاری، ذکر شده است که امکان انتقال مالکیت (یا تولیت) آتشکده به دختر وجود دارد؛
✔️ ud abāg ān ī gyāg-ē nibišt kū: ka ātaxš pad sālārīh ō duxt ī xvēš dahēd ud duxt šūy kunēd andar ō šūy barēd ud ka-š šūy az zanīh bē hilēd ayāb bē mīrēd, ēn ku sālārīh ānōh bē mānēd ayāb ō bun šavēd, saxvan ud pahikār padiš nigerīdan.
🔝 برگردان: در جایی نوشته شده که: چنانچه شخصی سالاری آتشکده را به دختر خود بدهد، سپس دختر شوهر کند، (آنگاه دختر میتواند مالکیت آتشکده را) به شوهر منتقل کند؛ چنانچه شوهر او را طلاق دهد، یا بمیرد، اینکه مالکیت همانگونه (بر شوهر) بماند یا به ریشه اولیه برگردد، پرسش و پاسخش در دادگاه باید نگریستن.
🔻به گفته متوهمانه ایرانستیزان، آیا مقام زن در فرهنگ ایرانی اگر دونپایه باشد، حق مالکیت و آنهم در اینجا مالکیت چنین جای ورجاوندی را به او میسپارند؟
#زن #زنان #جایگاه_زن
✍ بهدین پارسا
● پانوشت:
مادیان هزار دادستان؛ فرخ مرد بهرامان، برگردان سعید عریان
پاسخ رسمی و منطقی به ادعای همردیفی زن با حیوانات در متون زرتشتی
🔍 یکی از شبهاتی که گاه از سوی ناآشنایان با ادبیات متون پارسیگ (پهلوی) و سنت تفسیری آیین مزدیسنا مطرح میشود، این است که در بخش هایی از متون مزدیسنی مانند اشارهی پیام بالا به دینکرد، جلد هشتم، بند ۵۵، زن در کنار حیوانات ذکر شده:
abar stōrān anumayān w nārīgān kē-šān tangīh ī sūrāg rāy abzār kār abar kerdan nē *ādūg
عدمتطابق_با_ارزشهایاخلاقی: در کتاب دینکرد که بعد از اوستا مهم ترین کتاب زرتشتیان است زنان را در کنارحیوانات قرار داده...نقد:این دیدگاه، زنان را همسطح حیوانات قرار داده و آنها را به ابزاری برای استفاده جنسی تقلیل میدهد، که در تضاد با اصول کرامت انسانی و حقوق بشر است.
در منطق صوری، یکی از مغالطات مشهور، مغالطهی همنشینی یا تداعی (association fallacy) است. در این مغالطه، اگر چند چیز در یک جمله یا فهرست یا حکم کنار یکدیگر بیایند، گفته میشود که از یک سنخ و دارای ارزش و مرتبهی واحد هستند. این مغالطه در جملههایی مثل «در این خانه، پزشک، پرستار و بیماران حضور دارند» نیز دیده میشود. آیا از همنشینی این سه میتوان نتیجه گرفت که پزشک و بیمار در یک مرتبهاند یا کارکرد مشابه دارند؟ بیتردید خیر.
برای روشنتر شدن موضوع، بیایید به فرگرد سیزدهم وندیداد، بند ۴۴ تا ۴۸ بنگریم، جایی که سگ با ویژگیهایی از مردان مختلف قیاس میشود:
«سگ دارای خاصیت مرد جنگی است... خاصیت مرد خنیاگر، مرد راهزن، کودک، حتی آتربان و... را داراست.»
آیا از این توصیف میتوان نتیجه گرفت که مرد جنگی یا آتربان (پیشوای دینی) یا کودک هر سه با سگ همرتبهاند یا ارزش آنها برابر است؟ بیتردید نه. اینها تنها قیاسهای تمثیلی برای فهم کارکردها و ویژگیها هستند، نه داوری ارزشی درباره انسان یا حیوان. این دقیقاً همان ساختار زبانی و ادبی است که در دینکرد نیز دیده میشود.
در متون دینی و حقوقی، بهویژه متونی چون دینکرد که رنگ و بوی فقهی و احکامی دارند، آوردن اشیاء، جانوران، انسانها یا نهادها در یک بند به معنای همارزی یا همپایگی نیست، بلکه تنها به این معناست که احکامی در یک موقعیت مشترک دربارهی آنها صادر شده است. در آن بند از دینکرد نیز مسئله بر سر احکام طهارت و کارکرد فقهی تن در شرایط خاص است، نه شأن انسانی یا فلسفی زن.
در متون دینی، همانند وندیداد، دینکرد و دیگر متون، همانند بسیاری از زبانهای کهن، ساختار متن بر اساس موضوعات فقهی، نه تمایز هستیشناختی یا ارزشی، سامان مییابد. بدین معنا که اگر احکامی دربارهی «عدم توانایی بر مباشرت جنسی» مطرح است، ممکن است از نظر احکام تطهیری و اجتماعی، هم دربارهی «زنانی که به دلایلی خاص...» و هم «حیواناتی که...»، دستوراتی بیاید. نه زن با حیوان همارز است و نه انسان با گیاه، تنها احکام دربارهی چیزهایی با کاربرد مشترک (برای نمونه نگاهبانی از آفریدگان، تولید مثل یا تماس جنسی) در یک بند مطرح شدهاند.
در هیچیک از تفسیرهای دینی، چه تفاسیر کهن و چه تفاسیر متأخر، چنین برداشتی که زن در مرتبهای فروتر یا همردیف با حیوانات باشد، دیده نمیشود. بلکه زن در مزدیسنا، پیکری از آفرینش اهورایی دانسته شده و زَن همچون مرد، برگزیدهی دین بهشمار میآید و در گاهان مردان و زنان در کنار هم ستایش میشوند. (یسنا ۲۷.۱۵، یسنا ۳۰.۲، یسنا ۳۵.۶، یسنا ۳۷.۳، یسنا ۲۶.۷ و...)
اگر زن در گاهان، که مستقیماً به اشوزرتشت منسوب است، در کنار مردان، مخاطب دینداری، قهرمانی و پارسایی است، آیا عاقلانه است که به صرف همنشینی لغوی در یک متن فقهی، چنین حکمی صادر کنیم که او همرتبه با حیوانات است؟
برداشت مطرحشده از متون دینی، نمونهی روشن از سوءفهم متن در اثر، بیاطلاعی از ساختار ادبی و فقهی متون دینی و نیز گرفتار شدن در مغالطهی منطقی «همنشینی» است. مزدیسنا در بنیاد خود، نهتنها زن را موجودی فروتر نمیداند، بلکه در آموزههای اصلی آن، زن و مرد را در دین، داوری، پاداش و وظیفه، برابر میشمارد.
شایسته است پژوهش دینی، بر پایهی قواعد دقیق متنخوانی، دانش زبانشناسی تاریخی و شناخت دقیق از نظام تفسیر دینی باشد؛ نه بر اساس برداشتهای گزینشی، سوءفهم مغرضانه یا مغالطات بیپایه.
🔥 @Hanzaman_i_Aduran 🔥Читать полностью…
🏆 @Hanzaman_i_Aduran 🏆
جرم آسیب و تخریب ملک دشمن توسط سپاه ایرانیان و غرامت و تنبیه آن در دینکرد هشتم، فصل ارتشتارستان.
ud abar vināh ī vīs ud mān ī artēštārān andar rasišn ī kārēzār, ud cē hān ī rēš ud zyān tōzišn, cē hān ī pediš a-peyrāyag, ud cē hān ī pediš margarzān.
-Dk vi 26.5 (M 729-30)
«دربارۀ تباهی ده و خانه توسط جنگاوران در هنگام رسیدن کارزار [بدانجا]، کدام آسیب و زیان موجب غرامت، کدام موجب خلع درجه و کدام موجب اعدام [مجرم] است.»
ud kird-spāsān mizd dādan, vināhgārān pazdēnīdan, ud xastagān vistagān darmān burdan, ud zēn-abzār abāz ō ganz abespārdan, grav abāz ō xvēšān rasēnīdan, bahr baxtan ud anīz vas ī andar ham-dar.
-Dk vi 26.27 (M 732)
«پاداش دادن خدمتگزاران، کیفر دادن مجرمان، درمان کردن زخمیان و افتادگان، باز سپردن اسلحه به خزانه، پس دادن قرض به مالکان، تقسیم عواید و نیز بسیار دیگر موارد.»
D. M. Madan, The Complete Text of the Pahlavi Dinkard (1911), vol. II, p. 729, 732.
م. نظری فارسانی، کتاب هشتم دینکرد (1399)، ص. 117،121
👩🎓 زنان در ایران باستان؟ زنان در غرب؟ پر از دانش یا بیخرد؟
✍🏼 نخستین اندیشمندانی که آشکارا به تحقیر تواناییهای عقلانی زنان پرداختند، از دوران یونان باستان بودند. اندیشههای منفی درباره خرد زنان، ریشه در استورههای کهن (مانند داستان پاندورا) و فلسفههای نهادینهشدهای داشت که بعدها در فرهنگ غرب گسترش یافتند. این دیدگاهها تأثیر عمیقی بر نقش اجتماعی زنان در تاریخ غرب و حتی جهان گذاشت:
📜 هزیود (قرن ۸ پ.م.) زن رو سرچشمهی بلا میدونست و پاندورا رو عامل ورود شرارت به جهان معرفی کرد.
📜 سولون (قرن ۶ پ.م.) میگفت زنان بیخردن و باید همیشه تحت نظارت مردان باشن.
📜 فیثاغورس (قرن ۶ پ.م.) زنها رو نماد تاریکی و آشفتگی میدونست.
📜 ارسطو (قرن ۴ پ.م.) زنان رو «ناقصالخلقه» میدونست که توان استدلال کامل ندارن.
📜 توماس آکویناس (قرن ۱۳ م.) میگفت زنان فقط برای تولید مثل و خدمت به مردان خلق شدن.
📜 ژان ژاک روسو (قرن ۱۸ م.) میگفت زنان احساسی و ناآگاهن و باید برای حمایت از مردان تربیت بشن.
📜 شوپنهاور (قرن ۱۹ م.) زنان رو موجوداتی سطحی و ضعیف میدونست.
📜 نیچه (قرن ۱۹ م.) میگفت زنان فریبنده و خطرناکاند و توان درک فلسفهی والا رو ندارن.
🌟 اشو زرتشت (حدود ۱۲۰۰ پ.م.) در گاهان، زنان رو خردمند، بزرگوار و شایستهی دانش میدونست. اونها همتراز مردان در رسیدن به حقیقت و خوشبختی معرفی میشن.
🌟 در کتیبههای هخامنشی (حدود ۵۰۰ پ.م.) زنان نهتنها دستمزد میگرفتن، بلکه در مدیریت کارگاههای دولتی هم فعال بودن.
🌟 در الواح باروی تخت جمشید (حدود ۵۰۰ پ.م.) زنان باردار در دوره بارداری و پس از زایمان دستمزد بیشتری دریافت میکردن.
🌟 آذرفرنبغ فرخزادان (قرن ۸ م.) در کتاب «دینکرد» از نقش مهم زنان در حفظ و انتقال آموزههای دینی یاد میکنه.
🌟 در استورههای ایرانی زنانی مانند فرانک (مادر فریدون)، گردآفرید (جنگاور شاهنامه) و کتایون (همسر گشتاسپ) بهعنوان شخصیتهای خردمند، شجاع و مدیر شناخته میشن.
▪️کاملاً امکانپذیر است که دیدگاههای منفی درباره زنان در برخی دورههای تاریخی ایران، تحت تأثیر اندیشههای وارداتی، بهویژه از جهان غرب، میانرودان و شبه جزیره عربستان شکل گرفته باشد.
▪️در دوران باستان، ایران دارای فرهنگی بود که زنان را شایسته دانش، خرد و مدیریت میدانست. اما با گسترش ارتباطات فرهنگی و سیاسی، بهویژه در دوران هلنیستی (پس از فتوحات اسکندر گجستک) و بعدها با نفوذ فلسفههای یونانی و رومی، برخی از آن دیدگاههای منفی به ایران نیز راه یافت.
🤔 برای نمونه: فلسفه ارسطو (قرن ۴ پ.م.) که زنان را ذاتاً «ناقصتر» از مردان دانسته. این نگاه در دوران سلوکیان بر برخی طبقات اجتماعی ایران تأثیر گذاشت.
☀️ بااینحال، این تغییرات هرگز نتوانست و نمیتواند بهطور کامل نگاه والای ایران را نسبت به زنان محو کند و نشانههای این اندیشه در ادبیات، استورهها و حتی آیینهای مردمی باقی ماند.
✨ پس ایران باستان نشون داد که جایگاه والای زنان در دانش و خرد، چیزی نبود که با موجهای فکری (یا بهتره بگیم بیفکری) وارداتی از بین بره.
🔥 به خشنودی اهورامزدا 🔥
𐬵𐬌𐬌𐬀𐬝. 𐬙𐬁. 𐬎𐬭𐬎𐬎𐬁𐬙𐬁. 𐬯𐬀𐬴𐬀𐬚𐬁. 𐬫𐬁. 𐬨𐬀𐬰𐬛𐬃. 𐬛𐬀𐬛𐬁𐬝. 𐬨𐬀𐬴𐬌𐬌𐬃𐬢𐬵𐬋. 𐬉𐬍𐬙𐬌𐬗𐬁. 𐬇𐬥𐬆𐬌𐬙𐬍. 𐬵𐬌𐬌𐬀𐬝𐬗𐬁. 𐬛𐬀𐬭𐬆𐬔𐬇𐬨. 𐬛𐬭𐬆𐬔𐬎𐬎𐬋𐬛𐬆𐬠𐬌𐬌𐬋. 𐬭𐬀𐬴𐬋. 𐬯𐬀𐬎𐬎𐬀𐬗𐬁. 𐬀𐬴𐬀𐬎𐬎𐬀𐬠𐬌𐬌𐬋. 𐬀𐬝. 𐬀𐬌𐬞𐬍. 𐬙𐬁𐬌𐬱. 𐬀𐬢𐬵𐬀𐬌𐬙𐬍. 𐬎𐬱𐬙𐬁 𐬽
ای مردم! این است آن دو فرمان آموخته مزدا: خوشی و ناخوشی. رنج و زیان دیرپای فریفتگان دروج را و رستگاری رهروان را اَشَه راست. بی گمان در پرتو این آموزش به رستگاری و بهروزی خواهید رسید.
#گاتها_یسنا_هات_۳۰_بند_۱۱
(برگردان جلیل دوستخواه)
💠 دیده من :
در آموزههای اشو زرتشت همانگونه که گفته شده و آشکار است، جهان در بُعد فلسفی تحت تاثیر نیروهای نیکی و نیروهای شرّ است. اشو زرتشت در این بند، کلیات مربوط به اثرگذاری این دو نیرو در زیست فردی و جوامع گوشزد کرده است. جامعه و وضعیت آن، به افراد و وضعیت آنان وابسته است، و از آنجا که افراد در گزینش راه نیک و بد مختار هستند، در نتیجه گرایش جامعهای به سوی خوشبختی و یا ناخوشی، رابطه مستقیمی با گرایش افراد خواهد داشت. در یک جامعه آرمانی که مد نظر ماست، دین زرتشتی به عنوان ایدئولوژی پاک و ناظر بر جامعه در چهارچوب منطق و علم خواهد بود، تا جایی که دروج و بدی به حد ناتوانی و سستی برسد. همانگونه که در یسنه هات ۸ اوستا، بندهای ۶ و ۷ نیز داریم :
• کامروا باد اَشَه، ناکام باد دروج؛ سپری شده، برانداخته، زدوده، برده و ناکام باد دروج در آفرینش سپندمینو.
• اینک من (زرتشت) سران خانمانها و روستاها و شهرها و کشورها را برانگیزم که به دین اهورایی زرتشتی بیندیشند و سخن گویند و رفتار کنند.
همانگونه که در دین هم داریم، اینهمه گروشها و روشهای بد و سست و بیپایه که باعث زوال فضائل در بین مردم جهان میشوند حاصل بیفکری خود مردم نسبت به دین اهورایی و نیز رسوخ بددینی و بدآموزی های اهریمنی است که سبب شده عده ای از مردم سبک زندگی ناخوش و با محتوای دروج داشته باشند.
✍ بهدین پارسا
🌐 @EchoesofGATAHA
پرسش :
چرا اسطوره نقشی پر رنگ در ساختار دین بهی مزدیسنی زرتشتی دارد؟
پاسخ :
در دین زرتشتی، اسطورهها نقش مهمی در تبیین جهان، جایگاه انسان و مبارزه بین خیر و شر ایفا میکنند. این اسطوره ها کارکردهای گوناگونی داشته و اهداف مهمی را دنبال می کنند که برخی از آنها عبارتند از :
1) تفسیر و تبیین امر قدسی :
اسطورههای زرتشتی به شیوهای جامع و نظاممند به تفسیر و تبیین امر قدسی میپردازند و تلاش میکنند تا رابطهی بین اورمزد، جهان و انسان را روشن سازند. این مهم با بیان ذات و صفات اورمزد، توضیح منشاء جهان و ارتباط آن با اورمزد، تبیین نبرد ازلی خیر و شر، معرفی امشاسپندان و ایزدان، تفسیر جایگاه و نقش انسان، ارائه دیدگاه دربارهی پایان و فرجام نبرد کیهانی و توجیه مناسک و باورها توسط اسطوره های دینی میسر می گردد.
2) انتقال آموزهها و ارزشهای دینی :
اسطورهها، ارزشهای بنیادین زرتشتی را در قالب شخصیتهای اهورایی (امشاسپندان و ایزدان) و قهرمانان اسطورهای تجسم میبخشند. داستانهای مربوط به اسطوره ی زندگانی زرتشت پاک و قهرمانان اسطورهای، الگوهای رفتاری برای بهدینان ارائه میدهند. زندگی اشو زرتشت، تحمل ایشان در برابر سختیها و تلاش برای گسترش پیام اورمزد، سرمشقی برای پایداری در راه ایمان است. اسطورهی نبرد خیر و شر و سرنوشت نهایی پیروان هر یک از این دو نیرو، پیامدهای انتخابهای اخلاقی را به تصویر میکشد. انتخاب راه اهورامزدا به رستگاری و سعادت میانجامد، در حالی که پیروی از اهریمن به نابودی و بدبختی ختم میشود. مفاهیم اخلاقی انتزاعی مانند نیکاندیشی، نیکگفتاری و نیککرداری که ارکان اصلی دین زرتشتی هستند، در قالب داستانها و اعمال شخصیتهای اسطورهای به صورت ملموس و قابل فهم منتقل میشوند. اسطورهی اهریمن و تلاشهای او برای نابودی آفرینش اورمزد، بر اهمیت هوشیاری در برابر نیروهای شر و لزوم مبارزه فعالانه با آنها تأکید میکند. این اسطوره، مسئولیت اخلاقی هر فرد در این نبرد را یادآور میشود. اسطورهی سوشیانت و پیروزی نهایی خیر، به بهدینان امید به آیندهای روشن و عادلانه میدهد و به زندگی آنها هدف میبخشد. اعتقاد به اینکه تلاشهای فردی در جهت خیر، در نهایت به پیروزی نهایی منجر خواهد شد، انگیزهای قوی برای رعایت آموزهها و ارزشهای دینی فراهم میکند.
3) ایجاد حس هویت و تعلق دینی :
اسطورههای زرتشتی به طرق مختلف به ویژه با ارائه یک داستان مشترک، ایجاد پیوند با بنیانگذار و شخصیتهای مقدس، تعریف جایگاه و نقش پیروان دین بهی در جهان، توضیح مناسک و سنتهای دینی، ایجاد حس تمایز و هویت متمایز، انتقال ارزشهای فرهنگی و اخلاقی مشترک و ایجاد پیوند با گذشته و آینده، به ایجاد حس هویت و تعلق دینی در میان پیروان مزدیسنا کمک میکنند.
4) مشروعیتبخشی به مناسک و سنتهای دینی :
اسطورههای زرتشتی نقش مهمی در مشروعیتبخشی به مناسک و سنتهای دینی مزدیسنا ایفا میکنند. آنها این کار را از طریق مکانیسمهایی همچون بیان منشاء اهورایی مناسک، ارتباط دادن مناسک با رویدادهای اسطورهای، نشان دادن اهمیت مناسک از طریق اعمال شخصیتهای مقدس، توضیح نمادگرایی مناسک و تأکید بر نتایج مثبت انجام مناسک انجام می دهند.
5) ارائه الگوهای ایمانی و رفتاری :
اسطورههای زرتشتی شخصیتهای اهورایی، پیامبران مزدیسنی و قهرمانان را به تصویر میکشند که اعمال، گفتار و منش آنها به عنوان الگوهای ایمانی و رفتاری برای پیروان بهدینی عمل میکنند. این اسطورهها از طرق مختلفی همچون تجسم بخشی به فضایل اخلاقی، ارائه سرمشقهای ایمانی، نشان دادن پیامدهای انتخابهای اخلاقی و معرفی قهرمانان اسطورهای این الگوها را ارائه میدهند.
6) تأمین معنا و هدف برای زندگی :
اسطورههای زرتشتی از طرق گوناگون همچون ارائه یک چارچوب کیهانی، تعیین نقش انسان در هستی، ارائه هدف غایی برای زندگی، تأکید بر ارزش اعمال نیک، ایجاد حس ارتباط با امر متعالی، توضیح منشاء رنج و شر و همچنین ارائه الگوهای معنادار، به زندگی پیروان دین بهی مزدیسنی زرتشتی معنا و هدف میبخشند.
7) حفظ و انتقال سنتهای دینی :
اسطورههای زرتشتی نقش حیاتی در حفظ و انتقال سنتهای بهدینی در طول تاریخ ایفا کرده و می کنند. بسیاری از اسطورههای زرتشتی در متون مقدس اوستا و نوشتههای پارسیگ ثبت شدهاند. در جوامعی که دسترسی به متون مکتوب محدود بوده است، اسطورهها از طریق نقل شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شدند. این سنت شفاهی نقش مهمی در حفظ و تداوم باورها و آداب بهدینی ایفا کرده است.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
🔥 گاهنبار چَهره مَیدیوزَرِم 🔥
🌀 گاهنبار چَهره مَیدیوزَرِم در باور های ترادادی (:سنتی) زرتشتی، گاه آفرینش آسمان نیک توسط اهورامزدا میباشد.
زرتشتیان هر گاه گاهنبار، با یکدیگر همازور شده، بر سر خوان (:سفره) گاهنبار نیایش ها و آداب بایسته را اجرا میکنند.
از این نیایش ها میتوان به برساد ، آفرینگان گاهنبار، آفرینگان دهمان، همازور دهمان و کرده سروش اشاره کرد.
#گاهنبار
#چَهره_مَیدیوزرم
🌐 @EchoesofGATAHA
🏛📚 40 کانال برتر تاریخی و فرهنگی و ادبی!
🎓👌اگه دنبال محتوای مفید و خاص هستی، حتماً ببین!👇
📌 /channel/addlist/E9r6nDPW6JI1MTE0
🔻این پایین یه کانال نمونه رو بدون جوین هم میتونی ببینی!👀
🗞شمارهی پانزدهم واجنامه منتشر شد.
🖨 اردیبهشت ماه ۳۷۶۳ زرتشتی 🔝
✅📝 واج نامه، نخستین نشریهی آزاد، بدون سانسور و مستقل زرتشتیان (ارمغانی برای همهی ایران دوستان)
🌿 آنچه در این شماره میخوانید:
🔸آفرینش هستی؛ نگرش توحیدی سامی، یا دوبنی زرتشتی؟ کدام منطقیتر است؟
🔹اصالت و سلامت گاهان پنجگانه
🔸چرا ایرانگرایی جز با ایرانشهری بودن نمیشود؟
🍃 به همراه:
🔹گاتها به چامه (شعر)
🔸مثنوی نیایش
🔹آموزه های مام میهن
🔸دژ بابک خرمدین
📥 دانلود کنید، بخوانید و با دوستان و آشنایانتان در میان گذارید.
#واجنامه #واج_نامه
🤝🤝 با ما همراه باشید:
🆔 @vajname
●معیارهای باور دینی زرتشتیان چگونه است؟
✍🏻نگارنده: بهدین پارسا
دینپژوهی و کسب باورهای دینی و سنجش یافته ها و آموخته ها با معیار و پایه دین، کاری است که چه بسا از سوی هر دینباوری نسبت به منابع دینی مقبول انجام میگیرد. هر آن کس که به مذهب و کیشی باورمند است، برای خود معیار و چارچوب مشخص دارد که باورهای خویش را پس از سنجش با آنها و راستیآزمایی می پذیرد. این سنجش و معیار، گاه میتواند شخصی ویژه باشد و یا یک کتاب و یا مراجعی که مورد قبول شخص یا گروهی باشند. بنابراین باورمندان، بهترین راه کسب باورها و اصول درست حوزه مربوطه را در طول زمان، در معیارها و چارچوبهای های ویژهای میبینند؛ این معیارها می توانند که از سوی اشخاص کلیدی و یا بنیانگذاران یک حوزه به باورمندان و پیروان منتقل شوند، و یا در غیر این صورت از سوی جمیع باورمندان به شکل قراردادی تهیه و تدوین شوند. آنچه از سوی جمیع باورمندان به عنوان معیار شناخت مفاهیم تهیه و تدوین می شود، تا چه اندازه با اصول و پایه های کلی یک دین و یا نظام فکری همسویی دارند.
🔹ادامهی این نوشتار را در برگهی ۳۲ از شماره چهاردهم واج نامه بخوانید⬇️
/channel/vajname/5805
با توجه به نقل قولهای ذکر شده در متن بالا، اقدامات موبدان زرتشتی و نیز حاکمیت ایران علیه مسیحیان تا حدود بسیار زیادی اقدامات پدافندی و در راستای حفظ کیان دین و مملکت ایران در برابر روم و ایدئولوژی بیگانه بوده است، و نه اینکه صرفا به خاطر مذهب و باور دیگران را مجازات کرده باشند. در اینجا نیز میتوانید تصاویر مربوط به کتابها که از آنها نقل قول را مشاهده بفرمایید:
🏷/channel/EchoesofGATAHA/921?single
✍ بهدین پارسا
○ پانوشت:
1 • دینکرد ششم؛ بند ث
2 • دینکرد سوم؛ کردهی ۱۶۳
3 • اوستا، گاهان هات ۴۶ بند ۴
4 • دینکرد ششم؛ آغازین
5 • Zoroastrians Their Religious Beliefs and Practices - Mary Boyce , P 119
6 • The Zoroastrian Faith: Tradition and Modern Research - S.A Nigosian, P37
🔸 گستره دین مزدیسنا در جهان
امروزه در آمارها و شمارگان پیروان هر مکتب فکری و مذهب، زرتشتیان به نسبت تعداد کمتری هستند. افزون بر آنکه روز به روز پیروان بیشتری پیدا میکند، در حقیقت و معنا، گستره دین خداوند اهورامزدا، در بین تمامی مردم جهان بسیار بیشتر از آمار و اعداد است. در کتاب دینکرد پنجم موبد آذرفرنبغ فرخزاد در باب گفتگو با یک مرد مسیحی چنین میخوانیم:
● مرد مسیحی: چرا خداوند این دین (زرتشتی) را فقط در ایرانشهر فرستاد و دیگر مردمان را به آموزش دیوان رها کرد؟ آیا این را شایسته نمیداند و یا از ناتوانی اوست؟
✔️ موبد آذرفرنبغ فرخزاد: آفریدگار اورمزد این دین را نه تنها در ایرانشهر بلکه به همه جای جهان، و برای هر نژادی فرستاده؛ و آن را در جهان، در جایی به صورت خالص و در جایی به اختلاط رواج داده است. به صورت مینوی در دانش فطری و راستاندیشی، و راستگفتاری در گیتی. و خداوند هیچ کس را به آموزش دیوان رها نمیکند...
در پاسخ دقیق و موشکافانه موبد آذرفرنبغ، به آموزه های دینی مشابه نیز اشاره شده است؛ برای نمونه به این اصل گاهان زرتشت هات ۳۱ بند ۱۱، که خداوند در وجود هر انسان تن و جان و دین و خرد بیافریده است، و همین اصل در کلام نقض موبد، تبدیل شده است به دانش فطری و راستاندیشی. و همچنین به این آموزه دینکرد سوم کرده ۷۷ که باز ریشه در همان گاهان اوستا دارد، اینکه برترین روش ارتباط مابین اورمزد و آفریدگانش، خرد است. آن خرد ذاتی که خداوند به هر انسانی داده است که به وسیله آن، وجودش را مطابق با دین اورمزد قرار دهد فارغ از هر نام و نژادی، آسن خرد نام دارد؛ و آن دانایی که بر خردش افزوده میکند در طول زندگی، خرد اکتسابی یا گوشوسرود خرد نام دارد.
✍ بهدین پارسا
🌐 @EchoesofGATAHA
📚 تاریخمندی زرتشت
✍ شروین فریدنژاد
🆔 @Library92ZO
📌پاسخ به یک مسئله مهم
🔻 آیا زرتشت پیامبر است؟ ایشان چگونه با اهورامزدا ارتباط داشت و او را درک کرد؟ برای اثبات پیامبری معجزه لازم است؟
پاسخ به این پرسش آری است؛ پیامبری اشو زرتشت اسپنتمان از تمامی متون دینی مزدیسنا آشکارا پیداست. در اینجا به دلیل گواهمندی گاهان نسبت به دیگر متون، به این نسک اشاره هایی میکنیم.
نخست آنکه اصل لزوم وجود یک رهبر و پیامآور برای انسانها و آفرینش، برای پیشرفت و آبادانی جهان در پرتو اَشا که خواست اهورامزداست، از هات ۲۹ گاهان برمیآید. در این هات از گاهان، اهورامزدا و انجمنی از مینویان به صورت نمادین همسخنی میکنند و در بند ۸ اشو زرتشت اسپنتمان را شایسته پیامآوری و رَدی میشناسند؛ و این نشاندهنده همسویی اشو زرتشت با هنجار اَشا و اورمزد خدا (آفریننده اَشا) و مینویان است.
دیگرباره اَشو زرتشت در هات ۳۱ بند ۱، قصد آن دارد تا مردمان را از سخنانی ناگفته و ناشنوده بیاگاهاند؛ و این نیز نشان میدهد که اَشو زرتشت اسپنتمان دارای پیامی نوین با خود میباشند.
در باب چگونگی ارتباط اشو زرتشت با اهورامزدا؛ آنچه که در تفاسیر دینی آورده اند (مانند کرده ۷۷ از دینکرد ۳) خداوند اهورامزدا به وسیله آسنخرد (خرد ذاتی) با آفریدگان خود ارتباط برقرار میکند. قطعا خردورزی نیز راه متقابل ارتباط انسان با خداوند خواهد بود. این تفسیر دینکرد، همسو با بندهای ۸ و ۱۱ از هات ۳۱ گاهان میباشد؛ اشو زرتشت در بند ۸ از هات ۳۱، بیان میدارد که خداوند را به وسیله منش نیک سرآغاز و سرانجام و آفریدگار همه چیز میشناسد و در بند ۱۱ میفرمایند که خرد انسان دَهشی از منش و وجود خردمند پروردگار هستی است.
اَشو زرتشت همچنین، در بند ۲ از هات ۳۱، خود را آموزگاری برگزیده از سوی اهورامزدا معرفی میکند که هدفش بیان و تبیین راستی و درستی آنگونه که هست و روشنگری پیرامون دروغ و بیخردی است.
* اَشو زرتشت اسپنتمان یگانه پیامآور راستی و خرد است که به خردورزی اورمزد خدای را دریافت و برای راهنمایی مردمان به سوی راه راستی، برای پیشرفت و آبادانی برگزیده شد و به سوی ما آمد.
اَشو زرتشت برای روشنگری و راهنمایی مردمان و ارائه پیامی نوین نیازی به کارهای شگفت انگیز و غیر عقلانی نداشتند. معجزاتی که بزرگان در تفاسیر دینی آورده اند مفهومی بوده و دارای نکاتی ژرف در درون خود هستند که بایستی به آنها پی بُرد.
ا
پیرامون معجزات مفهومی اَشو زرتشت در اینجا بخوانید [کلیککنید]
➕ اصلاحیه دیدگاه شخصی [کلیککنید]
✍ پارسا
🌐 @EchoesofGATAHA