eshtadan | Unsorted

Telegram-канал eshtadan - اشتادان Eshtadan

621

نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با درج شناسه اشتادان در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگیی* @Tabaa24

Subscribe to a channel

اشتادان Eshtadan

📚 📚 📚

📚‍ ۱۶ آذر زادروز زنده‌نام دکتر #احمد_تفضلی
ستاره‌ی درخشان آسمان ایران‌شناسی
( ۱۳۱۶ اصفهان – ۱۳۷۵ تهران)


دکتر احمد تفضلی از برجسته‌ترین ایران‌شناسان و زبان‌شناسان معاصر ایران بود که به پشتوانه پژوهش‌های گسترده و ژرفش در زمینه زبان‌ها و ادبیات باستانی ایران، به ویژه زبان پهلوی، شهرت جهانی یافت.


زندگی و فعالیت‌های علمی

تولد و تحصیلات:
دکتر تفضلی در اصفهان زاده شد. پس از پایان تحصیلات مقدماتی در ایران، برای ادامه تحصیل در رشته زبان‌های باستانی به انگلستان و فرانسه رفت و در دانشگاه‌های لندن و سوربن به تحصیل پرداخت.

استاد دانشگاه تهران:
پس از بازگشت به ایران، در دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد و به یکی از استادان برجسته زبان‌های باستانی ایرانی تبدیل شد.

پژوهش‌های گسترده:
دکتر تفضلی -با همراهی و همکاری پروفسور ژاله_آموزگار- پژوهش‌های گسترده‌ای در زمینه زبان‌های باستانی ایران، به ویژه زبان پهلوی، انجام داد و آثار ارزشمندی در این زمینه از خود به یادگار گذاشت.

آثار ارزشمند:
از آثار مهم دکتر تفضلی می‌توان "تاریخ ادبیات ایران قبل از اسلام" و "واژه نامه مینوی خرد" را نام برد.

قتل فجیع:
متأسفانه، دکتر تفضلی ۲۴ دی سال ۱۳۷۵ در جریان قتل‌های زنجیره‌ای کشته شد که جامعه علمی ایران را به شدت متأثر کرد.


اهمیت علمی و فرهنگی

احیای میراث فرهنگی:
دکتر تفضلی با پژوهش‌های خود، به احیای میراث فرهنگی ایران و معرفی آن به جهانیان کمک شایانی کرده‌اند.

ترویج زبان‌های باستانی: ایشان با زبانی ساده و روان، مباحث پیچیده زبان‌های باستانی را برای عموم مردم قابل فهم کرده‌اند.

تربیت نسل‌های جدید ایران‌شناسان:
دکتر تفضلی با تدریس در دانشگاه و راهنمایی دانشجویان، نسل‌های جدیدی از ایران‌شناسان را تربیت کرده‌اند.

تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی: آثار دکتر تفضلی در شکل‌گیری دیدگاه مردم نسبت به تاریخ و فرهنگ ایران تأثیر بسزایی داشته است.


عضویت در مجامع:

عضویت در انجمن آسیایی پاریس از سال ۱۳۵۰
عضویت در انجمن بین‌المللی کتیبه‌های ایرانی (انگلستان) از سال ۱۳۵۱
عضویت در کمیته بین‌المللی آکتا ایرانیکا (بلژیک) از سال ۱۳۶۰
عضویت در هیئت مؤسس انجمن آثار ملی از سال ۱۳۵۹
عضویت در شورای علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از سال ۱۳۶۶
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از سال ۱۳۷۰.
روز ۲۲ شهریور ۱۳۷۵ دانشگاه دولتی سن‌پترزبورگ طی مراسمی درجه دکترای افتخاری ایران شناسی را به احمد تفضلی اهدا کرد.


کتاب‌ها:

واژه‌نامه مینوی خرد، بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۴۸
ترجمه مینوی خرد چاپ اول بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۵۴ چاپ دوم، انتشارات توس ۱۳۶۴
نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایران (کتاب) جلد ۱ از آرتور کریستن سن با همکاری ژاله آموزگار (ترجمه و تحقیق) تهران، نشرنو ۱۳۶۴
نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایران (کتاب) جلد ۲ از آرتور کریستن سن با همکاری ژاله آموزگار (ترجمه و تحقیق) تهران، نشر نو ۱۳۶۸
شناخت اساطیر ایران (کتاب) از جان هینلز (ترجمه) با همکاری ژاله آموزگار، تهران، نشر چشمه و فرهنگسرای بابل، چاپ اول ۱۳۶۸
اسطوره زندگی زرتشت با همکاری ژاله آموزگار، تهران، نشر چشمه و فرهنگسرای بابل، چاپ اول ۱۳۷۰
زبان پهلوی ادبیات و دستور آن (کتاب) با همکاری ژاله آموزگار، تهران، نشر معین، چاپ اول ۱۳۷۳



ویژگی‌های بارز شخصیت علمی دکتر تفضلی

تسلط بر زبان‌های باستانی:
ایشان به زبان‌های فارسی باستان، اوستایی، پهلوی و زبان‌های دیگر مسلط بودند.

باریک‌بینی و وسواس علمی:
در پژوهش‌های خود بسیار دقیق و وسواس بودند و از منابع معتبر استفاده می‌کردند.

علاقه به فرهنگ و تمدن ایران:
عشق و علاقه عمیقی به تاریخ و فرهنگ ایران داشتند و تمام تلاش خود را برای معرفی آن به جهانیان انجام دادند.

توانایی انتقال مفاهیم پیچیده به زبان ساده:
ایشان می‌توانستند مفاهیم پیچیده زبان‌های باستانی را به زبانی ساده و روان برای عموم مردم توضیح دهند.
درگذشت زودهنگام دکتر تفضلی ضایعه‌ای بزرگ برای ایران و جامعه علمی بود. اما میراث علمی و فرهنگی ایشان همچنان الهام‌بخش پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ ایران است.

روانش شاد!
یاد و نام درخشانش جاوید!

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

به جان بشنویم
ایران هرگز نمیمیرد

بیایید عشقِ به #ایران را در نگاه و بغض دکتر ژاله آموزگار، یک آذربایجانیِ میهن‌پرست ببینیم و بیاموزیم.

نه همچون جامعه‌شناسِ بی‌وطنی که افتخارش(!!) اینست که وطن‌پرست نیست، حال آن‌که اگر وطن‌پرستان و سربازان جان‌‌برکف وطن نمی‌بودند و خون‌شان پس از فرورفتنِ سیم‌خاردارها در سینه‌هایشان جاری نمیشد، توی انترناسیونالیستِ بی‌وطن، چُنین زبان به وقاحت نمی‌گشودی #هش‌دار!

✍غلامرضا علیزاده

@tahlilvarasad

/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
اهمیت درفش کاویانی برای ایرانیان
نوشتاری از دکتر جلال خالقی مطلق

▪️ در یکی از متن‌های پهلوی به نام یادگار زریران از درفش کاویانی با صفت پیروز نام رفته است که نشان فال نیک زدن برای پیروزی در جنگ‌هاست.
در شاهنامه برای درفش کاویانی دو نوع صفت یاد شده است.
یکی صفات تابان، درفشان، فروزان، فروزنده و دل‌انگیز که اشاره به درخشندگی و زیبایی درفش کاویانی دارند، چه از جهت ریشه‌های رنگارنگ درفش (سرخ و زرد و بنفش) و چه به خاطر گوهرهای گوناگونی که بدان
آویخته یا دوخته بودند «و درفش کاویانی چنان می‌درخشید که اندر شب تیره چون شید بود.»
و دیگر صفات همایون و خجسته که نشان تقدیس درفش کاویانی در میان ایرانیان است.
از این رو پیش از حرکت سپاه، پنج موبد درفش کاویان را بر می‌افراختند.
در هنگام نبرد، ایرانیان، چشمی به درفش کاویانی داشتند و اگر آن را در جای خود نمی‌دیدند و یا درفش به دست دشمن می‌افتاد روحیهٔ خود را می‌باختند.
برای مثال در جنگ پَشن وقتی فریبرز فرماندهٔ سپاه ایران با درفش کاویانی از جنگ می‌گریزد، بسیاری از پهلوانان، میدان نبرد را ترک می‌کنند و حتی گودرز نیز آهنگ گریز می‌کند.
در این هنگام گیو، پسر خود بیژن را به نزد فریبرز می‌فرستد که یا بازگردد و یا درفش را به بیژن دهد.
ولی فریبرز نه خود باز می‌گردد و نه درفش را به بیژن می‌دهد، بدین بهانه که درفش باید همیشه با سپهسالار باشد و پهلوانان دیگر شایستگی حمل درفش کاویان را ندارند.
بیژن که وضعیت سپاه ایران را در خطر می‌بیند شمشیر کشیده، درفش را به دو نیمه می‌کند و با نیمه‌ای که به چنگ می‌آورد به سوی سپاه باز می‌گردد. در این هنگام ترکان که او را با درفش می‌بینند برای گرفتن درفش کاویان بدو حمله می‌کنند و از آن سو ایرانیان نیز به کمک بیژن می‌شتابند و در این نبرد بسیاری از پهلوانان ایران در راه دفاع از درفش کاویان جان می‌سپارند و از آن میان ریو نیز پسر کیکاوس.

در شاهنامه صحنۀ دیگری نیز هست که اهمیت درفش کاویان را نمایش می‌دهد.
در داستان جنگ گشتاسپ با ارجاسب ـ و همچنین در صورت پهلوی آن یادگار زریران - وقتی در گیراگیر نبرد، درفش کاویان بر زمین می‌افتد، یکی از پهلوانان ایران به نام «گرامی» از اسب پیاده شده، درفش را بر می‌گیرد و پس از زدودن آن از خاک دوباره بر اسب می‌نشیند، ولی در این هنگام ترکان او را دیده و محاصره‌اش می‌کنند و یک دست او را می‌اندازند. گرامی، درفش را به دندان می‌گیرد و با یک دست می‌جنگد تا کشته می‌شود.

دکتر جلال خالقی مطلق
شاهنامه‌شناس و مصحّح شاهنامه
سخن‌های دیرینه به کوشش علی دهباشی
صص ۲۰۵- ۲۰۲
/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

▪ششم آذر؛
سالروز وفات علی‌اکبر سعیدی سیرجانی


دانشگاه کلمبیا هر سال مجلس یادبودی برای کسانی که سال پیشین درگذشته‌اند و در دانشگاه تدریس می‌کرده‌اند یا در سمینارهای رسمی آن شرکت داشته‌اند برگزار می‌کند و رئیس دانشگاه پس از سخنرانی‌ها و قطعات موسیقی و سرودهایی مناسب حال، نام درگذشتگان را اعلام می‌کند. امسال به نام سعیدی که رسید، باز احوال او و چهرهٔ مطبوع او با موهای جوگندمی پرپشت و لهجهٔ گرم سیرجانی و کلام شیرینش، و هم زیانی که با درگذشت او بر جهان دانش و ادب و آدمیت ایران و بر همهٔ ما رفته است در نظرم جان گرفت و غم این حادثه دلم را به هم فشرد اما از سویی با خود گفتم که سعیدی هر چند در زندان مرد و به دشواری، بی‌خبر از زن و فرزند، درگذشت اما به سرافرازی جان داد و نمونه‌ای از آزادگی و ایستادگی و سرمشقی از شرافت قدر آدمی بر جای گذاشت. مرگ نصیب همه است و چون فرامی‌رسد بیشتر ما را در بند هواهای کوچک و در غم تمدید عمر می‌یابد. وی را چون کوهی استوار در پاسداری نیکنامی و جوانمردی یافت. از میان ما آیا برای چند تن میسر است که مرگشان به آیندگان درس گردن‌فرازی و پایداری و وفای به عهد بیاموزد؟ برای چند تن میسر است که مرگشان چون گوهری تابناک بر تارک حوادث زندگانی آنها بدرخشد؟ آری، سعیدی مرد، اما سقراط‌وار، نیکنام و سرافراز مرد. هر چند بخت بر سعیدی سخت گرفت اما به وی فرصت داد تا به ماندگان و آیندگان بگوید و صلا در دهد که شعلهٔ مردمی و شرف در دیار ما نمرده است و نهال راستی و دلیری نخشکیده، و بوده‌اند کسانی که بر سر مقصود چون حلّاج جان سپرده‌اند. اندوه امروز ما در فقدان حسرت‌بار او به شادی نیکنامی و سرافرازی دیرپایش آمیخته است. یادش گرامی باد.


احسان یارشاطر

از مقالهٔ «مردی که به مرگ جاودان شد»، مجلهٔ ایران‌شناسی، بهار ۱۳۷۴، شمارهٔ ۲۵.


▪دکتر مظاهر مصفّا
▪@mazahermosaffa

▪️/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ پنجم آذرماه سالروز درگذشت محمّدعلی فروغی

اگر مهر من نسبت به وطن تنها از آن سبب باشد که خود از آن مرز و بوم هستم و بخواهم این عنوان را وسیلۀ مغایرت خویش و بیگانه قرار داده و از اختلاف و نفاق بین مردم برای خود استفاده کنم، این وطن‌پرستی نیست، خود‌پرستی است و مانند تعصّب دینی آن جماعت از ارباب ادیان که اختلاف دین و مذهب و نفاق بین مردم را وسیلۀ منافع و اعتبارات شخصی و فرقه‌ای قرار می‌دادند، مذموم است و باید مردود باشد.
ولیکن یک وطن‌پرستی بی‌غرضانه هم هست که هر فردی چون پروردۀ آب و خاکی است به واسطۀ نعمت‌ها و تمتّعاتی که از وطن و ابنای وطن دریافت کرده نسبت به آن‌ها در خود حق‌شناسی احساس می‌کند، چنان‌که فرزند نسبت به پدر و مادر مهر می‌ورزد. این حبّ وطن مستحسن است بلکه هر فردی به آن مکلّف می‌باشد، الّا اینکه می‌توان متذکّر شد که این وطن‌پرستی با حبّ کلّیۀ نوع بشر منافات ندارد و انسان همچنان‌که در درجۀ اوّل رهین منّت پدر و مادر و در درجۀ دوم مدیون ابناء وطن است، در درجۀ سوم ذمه‌اش مشغول کلّیۀ نوع بشر می‌باشد و همه را باید دوست بدارد و خیر و سعادت همه را باید بخواهد که خیر و سعادت خود او و قوم او هم در آن است. بعبارة اخری، این قسم وطن‌پرستی جزو تعاون و همبستگی کل نوع بشر است.

[سیاست‌نامۀ ذکاء‌الملک: مقاله‌ها، نامه‌ها و سخنرانی‌های سیاسی محمّدعلی فروغی، به‌کوشش ایرج افشار، هرمز همایون‌پور، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۴، ص ۲۵۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

شاه

سرافرازی به شاهنامه و یافته‌های باستانی —که روشن‌فکری دوران بیداری خود را بدان‌ها هویت می‌بخشید— بعدها در زبان روشن‌فکری چپ همه اَسناد بی‌آبرویی و استبداد شاهان به قلم رفت. دعوا از خود نام شاهنامه آغاز می‌شد و واژهٔ شاه. ایرانیان قرن‌ها معادل‌های غیرفارسی «شاه» مانند سلطان (سلطه‌گر)، حاکم (حکم‌فرما)، امیر (امرکننده)، خلیفه (جانشین اللّٰه) را تحمل کردند و صدایشان درنیامد. پس انگار مشکل‌ با‌ فارسی بودن واژه بود که در معنا خالی از همهٔ آن استبدادها در همهٔ آن عنوان‌هاست. شاه هم‌ریشهٔ خشت است، به معنی آبادکننده و شهر‌پا و فرهنگ‌آور.

بهرام بیضایی
⭐️@Farsiyat

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

👌 گزیده‌ای از بهترین کانال‌های تلگرام!
---------
🌏 بهترین نقشه‌های تاریخی و سیاسی
📍
🍏 @Jaynegareh

🔰 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
🍏 @SafavidStudies

🍎 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
🍏 @Sasanian_Sources

🍎 کتاب فرصت
🍏 @forsatbook

🍎 کلبه دانایی
🍏 @kolbe_danaee

🍎 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
🍏 @ArsacidEmpire

🍎 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی
🍏 @Infographicer

🍎 آموزش ترکی ‌استانبولی با سریال‌ها
🍏 @Turkish_Nazli

🍎 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
🍏 @Marzupan

🍎 بازخوانی تاریخ ایران‌زمین
🍏 @Khonjibook

🍎 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
🍏 @Tarikhe_Melal

🍎 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
🍏 @Balochs_History

🍎 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
🍏 @TheMedes

🍎 تاریخ آذربایجان و تُرکمانانِ ایران
🍏 @Hiistory_of_Azerbaijann

🍎 تاریخ به روایت فیلم، سریال و مستند
🍏 @Tarikh_tv

🍎 نامه باستان
🍏 @namebastan

🍎 نسکخانۀ روزگاران
🍏 @nask_ruzegaran

🍎 آگورا
🍏 @Agora_Historical_Portal

🍎 حوروس
🍏 @Huorus

🍎 روزگاران
🍏 @ruzegaran

🍎 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
🍏 @ModernIranBooks

🍎 وَراقانْ، تاریخ هویت ماست
🍏 @Varaghan

🍎 ترنم باران
🍏 @Taranumbaran1

🍎 آسوریگ
🍏 @Asuriig

🍎 نقد پیشه وری
🍏 @ferghe_demokrat

🍎 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
🍏 @BazmeParviz

🍎 تاریخ و فرهنگ دولت عثمانی
🍏 @HunkarName

🍎 اشتادان
🍏 @eshtadan

🍎 کوئیز تاریخ: پرسش و پاسخ روزانه
🍏 @HistoQuiz

🍎 ایرانبان آذری
🍏 @iranban_azari

🍎 دین زرتشتی
🍏 @EchoesofGATAHA

🍎 دلپتان (زرتشتیان صاحبدل)
🍏 @Delpatan_zarrin

🍎 « زیباترین اشـ؏ـار »
🍏 @aftabmahtabi

🍎 حکومت های اساطیری ایران
🍏 @iran_sarzamin_tamadon

🍎 گالری جنگ ها و شخصیت های بزرگ تاریخ
🍏 @Galleryofwars

🍎 فارسیسم
🍏 @Persianissm

🍎 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
🍏 @DosuyeCaspian
---------
📣 شرکت در تبادلات یا ثبت تبلیغات:
👤 @FiruzMehr

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

به یاد پورداود
ایرج افشار نوشته بود که در سال ۱۳۳۳، وقتی با ابراهیم پورداود (۱۲۶۴–۱۳۴۷) رهسپار سیستان شد، استاد پیر در تمام راه در اندیشهٔ زیارت هامونِ خجسته و سپس رفتن به کرکو بود، تا مقام آتش مقدس کرکویه را، که یادش در تاریخ سیستان آمده، ببیند. اما راه کرکو سخت‌تر از آن بود که پیمودنش در توان پیر مغان باشد. چهل سال گذشت تا افشار، در سفری دیگر، خود را به کرکو رساند. نخستین چیزی که به یاد آورد پورداود بود و آرزوی خاک‌شدهٔ او.
امروز سالروز رحلت پورداود است. مقالهٔ دکتر احسان یارشاطر را اینجا می‌گذارم؛ نوشته‌ای که خودم بارها و بارها خوانده‌ام. پاییز ۱۳۷۶ با آن آشنا شدم، در کلاس استاد شفیعی کدکنی. از ایشان پرسیدم بهترین نثر تحقیقی روزگار ما از کیست؟ نخست نام یارشاطر را بردند. گفتم کدام نوشته‌اش را بیشتر می‌پسندید؟ گفتند: آنچه دربارهٔ پورداود نوشته. و سپس جملهٔ آغازین همین مقاله را با شعف خاص خود چند بار خواندند: پورداود استاد من بود…
ایرج افشار در سال‌های آخر عمرش، روزی از کوچه‌ای گذشت که خانهٔ پورداود در آن بود. با اندوه نوشت چه می‌شد اگر بر لوحه‌ای نام آن دانشی‌مرد را می‌نوشتند؟

/channel/n00re30yah

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

.
اوستا
به فراخور هفته کتاب


۲۵ آبان ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی


 هر بار که هفته کتاب می­‌رسد دلبستگان فرهنگ پرسشی به میان آورند که خواندن چه کتابی را بهتر دانید؟

گویم درست آن است که پرسیده شود چه کتابی را تازه خوانده­‌ایم؟ تا جانب ادب رعایت شود و همانند آنانی نشویم که خویشکاری‌شان را راه بردن دیگران شناسند و پیوسته زبان به توصیه و پیشنهاد و اندرز گشاده دارند.
 
کنون پاسخ این پرسش بدهم:
کتابی که به نزدیک من بیش از دیگر کتاب‌ها جای شناساندن دارد «اوستا» است و «شاهنامه».
از سخن در باره شاهنامه درمی­‌گذرم که ایرانیان این روزگار روی خوش به آن نشان داده و در پی خواندن و شناختن آن برآمده­‌اند.

اما اوستا هنوز چنان که شاید به میان ما نیامده. اوستا کتاب دینی ایرانیان است، و دانیم که بیشتری از ۲۱ پاره آن را از میان برده­‌اند و شش پاره از آن را برای ما گذاشته­‌اند و کنون همین شش پاره را داریم. 

من زرتشتی نی­‌ام. با این­‌همه اوستا را خوانده­‌ام و بازمی­‌خوانم و از کتاب‌هایی است که همواره کنار دست دارم. زان که اوستا را بازمانده بزرگ ارجمند فرهنگ باستانی ایران می­‌شناسم و بدین روی تا توانم در خواندن و دریافتن آن کوشم.
 
پس از این پاسخ، پرسشی به میان آید که اوستا را کجا توان یافت؟

ندیده و نشنیده­‌ام که چیزی از نسخه­‌های قدیم اوستا امروز در دسترس باشد. گر نادرست نگویم بیشتر گردانیده­‌های اوستا در هندوستان است، در میان پارسیان هند؛ و به دست ما در ایران نرسیده، مگر آنچه استاد پورداوود در گزارش خود از اوستا آورده­‌اند.

اوستا چون کتاب مقدس یهود و ترسایان نیست که در ایران آسان به دست آید. گزارش فارسی کتاب مقدس در ایران را از دوره مغول داریم، با نام «دیاتسارون»، و سپس در روزگار قجران هم یکی دو گردانیده دیگرش به دست ایرانیان آمد. از آن میانه گردانیده فاضل خان همدانی ارجی دارد که به نثر دوره مطفری است. به روزگار کنونی هم یکی دو گردانیده دیگر کتاب مقدس چاپ شده، نامدارترین آن گردانیده پیروز سیار.
 
گر سخنم خطا نباشد، آنچه از اوستا در ایران در دست است یکی همان گزارش استاد ابراهیم پورداوود است که دریغا وندیداد را ندارد. با این‌همه، دایره­‌المعارفی است از فرهنگ قدیم ایران در چندین مجلد. دانشگاه تهران آن را زیر نظر دکتر فره­‌وشی چاپ کرده، سالیانی پس از گذشته شدن استاد. سپس هم انتشارات اساطیر همان دوره را چاپ کرد و هنوز دارد. این دوره اوستا را به هر بهایی که کس بخرد سود خالص کرده، که چنین گنج شایگانی از فرهنگ نیاکانی ایرانیان در جایی دیگر یافت نشود.

گزارش دیگر اوستا دسترنج زنده یاد هاشم رضی است در یک مجلد، کار انتشارات فروهر، که آن هم دشوار به دست آید. هاشم رضی در راه شناساندن فرهنگ نیاکانی رنج‌ها برد. اما دریغا که حتی هم­‌میهنان زرتشتی هم در زندگی و در مرگ یادش نکردند.

دیگر گردانیده محققانه استاد جلیل دوستخواه است، در دو مجلد، و متن کامل اوستاست. باشد که هنوز این گزارش به دست آید. انتشارات مروارید چاپش کرده، و هنوز دارد.

دیگر گردانیده­‌ای است که بهنام مبارکه، از هم­‌میهنان زرتشتی، رنج تهیه آن را در یک مجلد کشیده و انتشارات هیرومبا چاپش کرده. و آن به کار هر کس آید که خواهد با اوستا آشنا شود. از این گردانیده پیش‌تر در دژنپشت سخن رفته. در این نشانی:
/channel/dejnepesht4000/695

جز این­‌ها دیگرانی، هر یک بخش­‌هایی از اوستا را فارسی کرده­‌اند. گر نشان کارهای ایشان بیاوریم این نوشتار از اندازه بیرون شود.

اوستا به زبان­‌های دیگر هم گردانیده شده. نسخه انگلیسی و عربی آن را دارم. گردانیده عربی، گات­‌ها را ندارد و در سوریه پیش از جنگ داخلی چاپ شده. با گردانیده عربی چند متن کهن پهلوی که بر ارج آن افزاید.
مقدمه بلندی هم دارد به ستایش اوستا که آن را گزارنده فکر، علم، فلسفه، خداشناسی، اساطیر، نجوم، و ... ایرانیان خوانده. این گردانیده پیش­تر در دژنپشت معرفی شده. این نشانی:
/channel/dejnepesht4000/851

تا اوستا کوتاه شناسانده شود باید گفت که آنچه داریم شش پاره است، بدین نام­‌ها:
گات­‌ها یا گاهان
یسنا
یشت­‌ها
ویسپرد
خرده اوستا
وندیداد.

اوستا کتابی است، بیش از هر کتاب دیگر. خواندنش ما را تا سرچشمه‌های ایرانیت بازمی‌برد. و آن جایگاهی است استوار که گر دل به وسوسه‌های ایران ستیزان نمی‌دادیم و آن جایگاه را درنمی‌باختیم، امروز جهان ایرانی چندین گیر و گره بر پیکر نمی‌داشت. همین است که پیوسته کتابواره‌های انیرانی را به عنوان نوخواهی به نزد ما می‌ستایند تا متوجه سرچشمه‌های خود نشویم، و سنت‌های قدیم خود را رها کنیم که راهنما و راهبر ما بود، چند هزار سال پیش از آن که نو و نوخواهان زاده شوند!
زیان کرده هر کس که اوستا را کتابی دینی پندارد و خشک­‌سری کند، و نه داردش و نه خواندش.

 
/channel/dejnepesht4000

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ ۲۳ آبان – سالگرد درگذشت زنده‌یاد استاد #سعید_نفیسی

سعید نفیسی (۱۸ خرداد ۱۲۷۴ در تهران – ۲۳ آبان ۱۳۴۵ در تهران) زبان‌شناس، پژوهشگر ادبیات فارسی، تاریخ‌نگار، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی بود.
او جزو نسل اول استادان دانشکده حقوق و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود و نقش مهمی در پایه‌گذاری و توسعه آموزش عالی در ایران داشت. نفیسی به خاطر تسلطش بر زبان و ادبیات فارسی، تاریخ ایران و زبان‌های خارجی، آثار متعددی در این زمینه‌ها از خود به یادگار گذاشت.


برخی از مهم‌ترین آثار سعید نفیسی:

در سال ۱۲۹۰، اولین اثر سعید نفیسی؛ یعنی ترجمه کتاب «معالجه تازه برای حفظ دندان و دهان» با پشت جلد «ترجمه سعید بن ناظم‌الاطباء» منتشر گردید.
ترجمه‌هایی؛ همچون ایلیاد و اودیسه، آرزوهای بر باد رفته، فرو افتادگان، عشق چگونه زایل شد، نایب چاپارخانه و غیره...
تصحیح و مقابله و انتشار متون ارزنده فارسی نظیر: تاریخ گیتی گشا، تاریخ مسعودی، دستور الوزراء، دیوان‌های انوری، رشید وطواط، اوحدی مراغی، نظامی، خیام و غیره..
آثار باقیمانده از سعید نفیسی اعم از تاریخ و ادبیات و ترجمه، بالغ بر یکصد و بیست جلد می‌باشد.نامبرده حدود ۵۰ سال به تدریس و تحقیق اشتغال داشت.
از نفیسی دو مجموعه داستان (ستارگان سیاه و ماه نخشب)، یک نمایشنامه کوتاه (آخرین یادگار نادرشاه)، سه رُمان (فرنگیس، نیمه راه بهشت و آتش‌های خفته) و چند قصه ادبی و تاریخی به یادگار مانده است.
سبک ساده و روان، لحن پُرنیشخند، تصویر زنده وگویای مردم کوچه و بازار، شرح ماجراهای تاریک زندان، فقر معنوی و فساد اخلاقی گروه‌های حاکمه و خانواده‌های اشرافی، مقایسه‌ها و تشبیه‌های زیبای بی‌شمار و آوردن مثلها و ضرب‌المثل‌های بجا و مناسب، ارزش خاصی به این اثر انتقادی و هجایی بخشیده است.استدلال‌ها، قاطع، عمیق و قانع کننده است.هیچ گونه پرده‌پوشی و ملاحظه وجود ندارد.افراد داستان که غالبا وجود خارجی ندارند با نام‌های مستعار معرفی می‌شوند و «بهشت موعود» داستان کشور آمریکاست که سرسپردگان و آرزومندان آن در نیمه راه آن جان می‌سپارند.
نفیسی شعر نیز می‌سرود و نخستین اشعارش را با نام «سعید بن ناظم‌الاطباء» امضا می‌کرد.
نفیسی گلچینی از اشعار خویش تدارک دید و در سال ۱۳۳۳ چاپ و منتشر کرد.
نفیسی همچنین به خاطر ترجمه‌های متعددش از آثار ادبی جهان به زبان فارسی شناخته می‌شود. او ایلیاد هومر، شاهزاده خانم و گدا مارک تواین، بینوایان ویکتور هوگو و مرگ پاریس ایوان تورگنیف را به فارسی ترجمه کرده است.
نفیسی در سال ۱۳۴۵ در تهران درگذشت و در آرامگاه سرقبر آقا به خاک سپرده شد.


برخی از نکات جالب درباره سعید نفیسی:

• او در خانواده‌ای فرهیخته متولد شد. پدرش، میرزا علی‌اکبر ناظم‌الاطباء، از پزشکان نامدار ایران بود.
• نفیسی در دوران تحصیل خود در اروپا با زبان‌های فرانسوی، آلمانی، لاتین و یونانی آشنا شد.
• او در سال ۱۲۹۸ به ایران بازگشت و به تدریس در مدارس و دانشگاه‌ها پرداخت.
• سعید نفیسی در سال 1308 به کار در وزارت فرهنگ مشغول شد.
• او در سال ۱۳۳۶ به خاطر خدمات برجسته خود به فرهنگ و ادب ایران، نشان درجه یک علمی را دریافت کرد.
• نفیسی از جمله معدود ایرانیانی بود که به زبان پهلوی مسلط بود.

پایان زندگی پربار:

او در اواخر عمر خود به بیماری آسم مبتلا شد و برای معالجه به پاریس رفت.
نفیسی در زمان بازگشت به ایران در تهران درگذشت.


جوایز و افتخارات سعید نفیسی:

• نشان درجه‌ی اول علمی
• جایزه‌ی سلطنتی دربار ایران برای ترجمه‌ی کتاب آرزوهای بربادرفته اثر انوره دوبالزاک
• نشان لژیون دونور فرانسه به پاس پژوهش درباره‌ی زبان و ادبیات فرانسه
• نشان ویژه‌ی واتیکان برای کتاب «مسیحیت در ایران تا صدر اسلام»
• عضویت در آکادمی علوم فرانسه



سعید نفیسی یکی از برجسته‌ترین چهره‌های فرهنگ و ادب ایران در قرن بیستم بود. او با آثار و خدمات خود به شناخت و معرفی تاریخ، ادبیات و زبان فارسی به جهانیان کمک کرد.

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

📕سفری جذاب در میان بهترین کانال‌های تاریخی و فرهنگی و علمی!

🔰 بهترین نقشه‌های تاریخی و سیاسی
💠 @Jaynegareh

🔰 کتاب‌هایی که نمی‌خواهند بخوانیم
💠 @khorehyketabb

🔰 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
💠 @SafavidStudies

🔰 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
💠 @ArsacidEmpire

🔰 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی
💠 @Infographicer

🔰 آموزش ترکی ‌استانبولی با سریال‌ها
💠 @Turkish_Nazli

🔰 کتاب صوووتی
💠 @Audio_Books_24

🔰 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
💠 @Balochs_History

🔰 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
💠 @Marzupan

🔰 بازخوانی تاریخ ایران‌زمین
💠 @Khonjibook

🔰 « زیباترین اشـ؏ـار »
💠 @aftabmahtabi

🔰 دلپتان (زرتشتیان صاحبدل)
💠 @Delpatan_zarrin

🔰 زندگی و تووو
💠 @LifeManage

🔰 اشتادان
💠 @eshtadan

🔰 مهارت عشق ورزیدن
💠 @shamdonipub

🔰 تاریخ و فرهنگ دولت عثمانی
💠 @DorreShahvar

🔰 پویش ملی‌فرهنگی سیمرغ
💠 @Pooyeshesimorgh

🔰 نسکخانۀ روزگاران
💠 @nask_ruzegaran

🔰 آگورا
💠 @Agora_Historical_Portal

🔰 وَراقانْ، تاریخ با طعم سادگی
💠 @Varaghan

🔰 پارسیکا
💠 @pars_ica

🔰 آسوریگ
💠 @Asuriig

🔰 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
💠 @BazmeParviz

🔰 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
💠 @ModernIranBooks

🔰 روزگاران
💠 @ruzegaran

🔰 حوروس
💠 @Huorus

🔰 تاریخ به روایت فیلم، سریال و مستند
💠 @Tarikh_tv

🔰 کوئیز تاریخ: پرسش و پاسخ روزانه
💠 @HistoQuiz

🔰 آوای شب_دانـلود خاطره
💠 @AVAYESHAB2024

🔰 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
💠 @TheMedes

🔰 توران اسواران
💠 @turan_asvarani

🔰 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
💠 @Tarikhe_Melal

🔰 گالری جنگ‌ها و شخصیت‌های بزرگ‌تاریخ
💠 @Galleryofwars

🔰 حکومت های اساطیری ایران
💠 @iran_sarzamin_tamadon

🔰 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
💠 @DosuyeCaspian

🔰 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
💠 @Sasanian_Sources

🔰 کتابهای صوتی، آرامش با داستان
💠 @arameshbadastan

📣 شرکت در تبادلات یا ثبت تبلیغات:
👤
@FiruzMehr

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

۲۲ آبان سالمرگ زنده‌یاد استاد #ملک‌مهرداد_بهار (۱۳۰۸ –۱۳۷۳) نویسنده و پژوهشگر.
وی پنجمین فرزند ملک‌الشعرای بهار بود. از مهرداد بهار با عنوان پدر اسطوره‌شناسی ایران یاد می‌شود.


آثار:
📚 پژوهشی در اساطیر ایران
📚 مجموعه مقاله و مصاحبه
📚از اسطوره تا تاریخ
📚جُستاری چند در فرهنگ ایران
📚 سخنی چند دربارهٔ شاهنامه
📚 ما و جهان اساطیری
📚 دربارهٔ قیام ژاندارمری خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان
📚 بُندهش، فرنبغ دادگی
📚 ادبیات مانوی، با ابوالقاسم اسماعیل‌پور
📚 واژه‌نامهٔ بُندهش (پهلوی - فارسی)
📚 واژه‌نامهٔ گزیده‌های زاداسپرم


روانش شاد - یاد و نامش ماندگار

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

✍دکتر محمد علی اسلامی ندوشن:

کُرزوس، پادشاه لیدیّه، با کوروش هخامنشی جنگ برمی‌انگیزد و شکست می‌خورد، اسیر می‌شود؛ کار به آنجا می‌رسد که به روایت هرودوت خواستند او را مجازات کرده، بسوزانند.
در لحظه‌ی افروزشِ آتش فریاد می‌زند: «آه، سولون؟»، کوروش می‌گوید دست نگه دارید و از او بپرسید منظورش چه بود!
چون می‌پرسند، جواب می‌دهد که به یاد این گفته‌ی سولون حکیم یونانی افتادم که چون روزی از او پرسیدم به نظر تو خوشبخت‌ترین فرد در جهان کیست، و می‌خواستم بگوید: تو، ولی جواب داد «تا کسی نمرده است نمی‌توان گفت که خوشبخت است، و اکنون می‌بینیم که حرف او درست درآمد»؛
با این سخن، کوروش دستور می‌دهد که آتش را خاموش کنند و کُرزوس بخشوده می‌شود و تا آخر عمر در دربار پادشاه ایران چون یک مهمان به سر می‌برد.

#بازتاب‌ها

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

۱۸ آبان زادروز #پشوتن_جی_دوسابایی_مارکار
(۱۸ آبان ۱۲۵۰ هند - ۱۸ مهر ۱۳۴۴ هند)

#مارکار از نیکوکاران و چهره‌های برجستهٔ جامعهٔ زرتشتی ایران و هند بود. او اصالتاً پارسی (زرتشتی هندی) بود و در شهر بمبئی زندگی می‌کرد، اما پیوند نزدیک و عمیقی با جامعهٔ زرتشتیان ایران داشت.

مارکار بخش بزرگی از ثروت خود را برای آموزش، بهداشت و عمران شهرهای زرتشتی‌نشین ایران وقف کرد.
از مهم‌ترین یادگارهای او در ایران می‌توان به مدارس مارکار در یزد و تهران، برج ساعت مارکار در یزد، و پرورشگاه مارکار اشاره کرد.

هدف او گسترش آموزش نوین، بهبود شرایط زندگی زرتشتیان و تقویت پیوند فرهنگی میان زرتشتیان ایران و هند بود.
نامش هنوز با نیکوکاری و خدمت به فرهنگ ایران‌زمین شناخته می‌شود.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#ژاله_آموزگار:
به قول زنده‌یاد مهرداد بهار فرهنگ حصار نمی‌پذیرد


جلوتر می‌رویم، به حوالی قفقاز می‌رسیم و با چشم‌های موشکافانه ردپای فرهنگ را می‌بینیم. از کناره‌های میان‌رودان می‌گذریم و سپس در جنوب فرهنگ ایرانی را در کناره‌های خلیج‌فارس و دریای عمان که زنده است، می‌بینیم. ادامه آن را در بلوچستان و در مرزهای هند و پاکستان مشاهده می‌کنیم. مرزهایی قرار دادیم که  در این گستره بزرگ دیوارهایی هستند که پری‌رویان زیبای فرهنگ ایرانی تاب مستوری را در محدوده آن ندارند و از روزن‌ها به پرواز در می‌آیند و به قول زنده‌یاد مهرداد بهار فرهنگ حصار نمی‌پذیرد، پس اگر دانشمندان و ایران‌شناسان ما در کنار زبان‌های اوستایی پارسی باستان، پهلوی، پارتی که متعلق به محدوده فعلی ایران هستند به زبان‌های شرقی ایرانی همچون خوارزمی و ختنی و بلخی و بخصوص زبان سغدی که تخصص دوست ما زهره زرشناس است؛ می‌پردازند، همگی از فرهنگ ایران بزرگ سخن به میان می‌آورند که همه اینها را در آغوش گرم خود جای داده است.
@shahnamehpajohan⁣⁣⁣⁣
#ژاله_آموزگار:
مرز زبان و فرهنگ ورای مرزهای سیاسی است


من با بلندپروازی به گستره غنی و عمیق و پربار فرهنگی فکر می‌کنم که در شرق و شمال شرق این سرزمین تا سیردریا و آمودریا یعنی سیحون و جیحون پیش می‌رود و خراسان بزرگ را درمی‌نوردد. که سرزمین‌هایی چون سغد و خوارزم در درون آن جای دارد. به دره یغنابی می‌اندیشم که زبان یغنابی که بازمانده زبان سغدی است، بر زبان گویشوران آن جاری شده است. دریاچه اورال را که فرسنگ‌ها از مرزهای سیاسی ما به دور است، تجسم می‌کنم که خاطره مهاجرت دیرینه اجداد آریایی ما را دارد. در شمال به دشت‌های اوراسیایی می‌رسم که یک دنیا فرهنگ ایرانی را در عمق خاک‌هایش جای داده است. دوست جوانی از هم‌رشته‌های ما از ناحیه اوراسیا در جنوب روسیه دیدار کرده بود و به چنان نشانه‌هایی از زبان و فرهنگ سکایی برخورد کرده بود و وام‌واژه‌هایی از زبان اوستایی را در نام رودها و کوهپایه‌ها یافته بود که برای من شگفت‌آور بود. با پافشاری از او خواستم تا این ریزنشانه‌ها را در مقاله‌ای منتشر کند تا باز به خود یادآور شویم که مرز زبان و فرهنگ ورای مرزهای سیاسی است.
@shahnamehpajohan⁣⁣⁣⁣

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ چهاردهم آذرماه، سالگرد درگذشت دکتر غلامحسین یوسفی (۱۳۰۶-۱۳۶۹ش)

استاد دانشکدۀ ادبیات مشهد، مصحّح و محقّق ادبی. در دوم بهمن‌ماه سال ۱۳۰۶ در شهر مشهد در خانواده‌ای متوسط زاده شد. تحصیلات ابتدایی خود را از سال ۱۳۱۳ش در دبستان عنصری مشهد آغاز کرد. دورۀ دبستان را در سال ۱۳۱۹ش به ‌پایان برد و بلافاصله تحصیل در دورۀ متوسطه را در  دبیرستان شاهرضای مشهد آغاز کرد.  هم‌زمان با تحصیل رسمی، در مدارس قدیمی هم نزد بعضی از طلّاب علوم دینی صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع و عروض را فراگرفت. در سال ۱۳۲۵ش دیپلم ادبی گرفت و برای ادامۀ تحصیل راهی تهران شد و در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی نام‌نویسی کرد و سرانجام در سال ۱۳۲۸ش تحصیل خود را در این دوره به ‌پایان برد و سال تحصیلی بعد در مقطع دکتری ثبت‌نام کرد. ضمن تحصیل در دورۀ دکتری دانشگاه تهران و قبول تعهد دبیری، دروس آموزش و پرورش را هم در دانش‌سرای عالی تهران گذرانید و از اول مهر ۱۳۲۹ش رسماً به استخدام فرهنگ درآمد و تدریس زبان و ادبیات فارسی و زبان عربی را در دبیرستان‌های مشهد برعهده گرفت و، ضمن تدریس، طیّ سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ش تحصیل در رشتۀ قضایی و علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران را هم به پایان برد.
در سال ۱۳۳۵ش از پایان‌نامۀ دکتری خود باعنوان «وصف طبیعت در شعر فارسی» دفاع کرد. استاد راهنمای او در پایان‌نامۀ دکتری بدیع‌الزمان فروزانفر بود. در فاصلۀ بهمن ۱۳۳۵ تا تیرماه ۱۳۳۶ش، یعنی قریب به یک‌ونیم سال، علاوه‌بر تدریس، ریاست ادارۀ تربیت معلّم خراسان را هم برعهده گرفت. در سال ۱۳۳۶ش به مرتبۀ دانشیاری ارتقا یافت و رسماً به دانشگاه مشهد منتقل شد. از همان آغاز به امر نشر کتاب علاقه‌مند بود، ازاین‌رو، پس از تأسیس ادارۀ انتشارات دانشگاه مشهد، در سال ۱۳۳۸ش موفق شد که نشر کتاب‌های دانشگاهی را در چاپ‌خانۀ این دانشگاه دنبال کند.

یوسفی در سال ۱۳۴۲ش به مرتبۀ استادی زبان و ادبیات فارسی ارتقا یافت و همان سال برای مطالعه و تحقیق راهی فرانسه و انگلستان شد و بیش از یک‌سال در کتابخانه‌های اروپا به‌جستجوی نسخه‌های خطّی متون مهم فارسی پرداخت و در همین جستجو بود که زمینه را برای تصحیح کتاب قابوس‌نامه فراهم آورد. در سال ۱۳۴۳ش به وطن بازگشت و مدیریت گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی را برعهده گرفت و تا پایان خدمت خود در دانشگاه مشهد هیچ سمت دیگری غیر از مدیریت گروه را نپذیرفت و در این سمت برای گسترش این گروه آموزشی کوشش بسیار کرد:
دورۀ فوق‌لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۴۹ش و دورۀ دکتری را در سال ۱۳۵۵ش در این دانشگاه رسماً راه‌اندازی کرد و مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد نیز، که از سال تأسیس آن (۱۳۴۴ش) تاکنون همچنان انتشار می‌یابد، به سعی او بنیانگذاری شد.

یوسفی، در سال ۱۳۵۱ش، برای استفاده از فرصت مطالعاتی به آمریکا رفت و به‌مدت یک‌سال در دانشگاه‌های مختلف این کشور به‌تدریس و تحقیق و ارائۀ سخنرانی پرداخت. در سال‌های پایانی خدمت او، در دانشگاه مشهد، که از سال ۱۳۵۳ش به دانشگاه فردوسی تغییر نام داده بود، چندین کنگره و مجمع علمی در حوزۀ علوم انسانی در این دانشگاه از قبیل کنگرۀ بیهقی، دومین کنگرۀ تحقیقات ایرانی، سه جشن طوس، کنگرۀ جهانی ناصرخسرو، شش هفتۀ فردوسی، مجلس بزرگداشت دقیقی برگزار شد که در اغلب آن‌ها نقش علمی اساسی داشت.

غلامحسین یوسفی، پس از سی‌واند سال خدمت آموزشی، در سال ۱۳۵۸ش با اصرار خودش از دانشگاه فردوسی بازنشسته شد و زندگی خود را به تهران منتقل کرد. در تهران، با آنکه بارها از او برای تدریس در دانشگاه‌های مختلف دعوت شد، تحقیق را بر هر چیز دیگر مقدّم داشت و چندین کتاب از تصحیح گرفته تا ترجمه و تألیف پدید آورد. در تهران به سازمان لغت‌نامۀ دهخدا رفت‌وآمد داشت، تا اینکه سرانجام در ۱۴ آذرماه ۱۳۶۹ در تهران درگذشت. به‌سبب شهرت علمی و آوازۀ علمی او، کتاب‌ها و مجموعه‌مقالاتی در بزرگداشت او انتشار یافت که در آن‌ها به ذکر حصائل علمی و مقام معلمی و نقد و تحلیل آثار او پرداخته شده است. کتابخانۀ شخصی یوسفی پس از مرگ او از سوی همسرش به گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی اهدا شد.

#غلامحسین_یوسفی

@kheradsarayeferdowsi

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

ژاله آموزگار: شمس تبریزی شخصیت تاریخی است، نه اسطوره‌ای

🔸ژاله آموزگار، اسطوره‌شناس ایرانی اهل خوی، در حاشیۀ مراسم رونمایی کتاب «آستان شمس تبریزی»، با تأکید بر ماهیت تاریخی شمس تبریزی اعلام کرد که نباید او را در شمار اسطوره‌های ایرانی قرار داد.

🔸او توضیح داد که شمس تبریزی شخصیتی واقعی و شناخته‌شده در تاریخ است و اطلاق عنوان «اسطوره» به او نباید موجب خلط میان چهره‌های تاریخی و شخصیت‌های اسطوره‌ای شود. به گفته آموزگار، آنچه امروز باعث می‌شود برخی شمس را در جایگاهی اسطوره‌وار ببینند، برداشت‌های فرهنگی و ذهنی معاصر است و نه ویژگی‌های مربوط به اسطوره‌های کهن ایران.
@ibna_official

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#علیرضا_قیامتی:
مهمترین شخصیت شاهنامه رستم است

مهمترین شخصیت شاهنامه رستم است و هیچ پادشاهی به اندازه رستم مهم نیست؛ بنابراین قدرت، آزادگی و نیکی، خردورزی و انسانیت در دستان رستم است و نماینده آرمانی فرهنگ ایران به شمار می‌آید. جالب این است که رستم جامع همه خوبی‌ها است و می‌توان گفت که شاید خرد گودرز و پیران، پهلوانی دیو، میهن دوستی بهرام، بی‌باکی بیژن، نیرومندی سهراب و نازک دلی سیاوش را در خودش دارد. تبلور زندگی و آرزوهای ایرانیان در زندگی رستم است و همیشه قدرت خود را در خدمت انسانیت، تهیدستان و نیازمندان می‌بیند و با خدا نیایش می‌کند.

همی خواهم از کردگار جهان
که نیرو دهد آشکار و نهان

که با زیردستان مدارا کنیم
ز خاک سیه مشک سارا کنیم

@shahnamehpajohan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔻🔻مقام فردوسی و اهمیت شاهنامه

✍محمد علی فروغی

شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است
🔸گرامی دوست مهربانم می خواهی بدانی احساسات من نسبت به شاهنامه چیست و درباره فردوسي چه عقیده دارم؟ اگر به جواب مختصر مفید قانعی این است که به شاهنامه عاشقم و فردوسی را ارادتمند صادق، اگر باین مختصر قناعت نداری، گواه عاشق صادق در آستین باشد، در تأیید اظهارات خویش به اندازه خود شاهنامه می توانم سخن را دراز کنم و دلیل و برهان بیاورم. اما اندیشه بخاطر راه مده که چنین قصدی ندارم و در ایجاز کلام تا آنجا که مخل نشود خواهم کوشید.
شاهنامه فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه می توان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمی زدم و از اینکه سخنانم گزافه نماید احتراز نداشتم می گفتم شاهنامه، معظم ترین یادگار ادبي نوع بشر است.

/channel/ghotbeelmiferdowsi

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔥 به فرخندگیِ سومِ آذر‌ماه، جشنِ آذرگان: «آذرگان»، جشنِ گرامیداشتِ آتش 🔥

🔻جشنِ آذرگان در روزِ آذر از ماهِ آذر به گاهشماریِ یزدگردی و سومِ آذر‌ماه به گاهشماریِ کنونی جشن گرفته می‌شود.

🔻آذر، به چمِ آتش، نمادِ اشه‌ی هرمزدی است و تنها ماده‌ای است که آلودگی به خود نگیرد و هماره روی به بالا دارد و خود سوزد و دیگرها را گرما و فروغ ‌بخشد.

🔻آتش آخشیجی مینوی است که به سه آخشیجِ گیتیایی دیگر، آب، هوا و خاک، جان ‌بخشد. آتش آن‌چنان پاک و آسمانی است که آن را از گونه‌ی اندیشه و خرد ‌دانند و ارج ‌گذارند.

👈 درباره‌ی جشنِ آذرگان و دیگر جشنهای ایرانی در «اینجا» بخوانید.

پارسی‌انجمن 🔻
@Parsi_anjoman

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#میر_جلال_الدین_کزازی:


🔹شیفتگی از نگاهی بسیار فراخ دوگونه می‌تواند داشت اول شیفتگی نکوهیده که مایه گمراهی است و دوم شیفتگی پیشینی که ریشه در شناخت و آگاهی دارد. من اگر بر ایران شیفته‌ام، اگر آن را سرزمین فر و فروغ می‌دانم برپایه شیفتگی پیشینی است. اگر من ایرانی نبودم و در این سرزمین سپند اهورایی چشم به جهان نگشوده بودم همچنان بر ایران می‌شیفتم. ایران به راستی دلرباست هرکس که ایران را بشناسد خواه، ناخواه بر او خواهد شیفت. روزگار ما روزگار دروغ‌های بزرگ است روزگار گسستن‌ها و از خود بیگانگی‌هاست. به همین دلیل باید از وابستگی‌هایمان به فرهنگ‌های رسانه‌ای بکاهیم تا ایرانی بمانیم.

🔸 افلاطون از جمله نخستین فیلسوفانی است که بنیاد اندیشه‌ورزانه خود را از جهان ایرانی اخذ کرده است. اگر به آلمان سری بزنیم در آنجا هگل اعتقاد دارد که تاریخ با ایران آغاز گرفته است. سزار در یادداشت‌های خود می‌خواهد تا مانند کوروش باشد. نیچه اندیشمند آلمانی کتاب «چنین گفت زرتشت» را می‌نویسد با این تفاسیر باید بدانیم ایرانی بودن به شناسنامه نیست. ایرانی بودن برهان قاطعی در اندیشه، گفتار و کردار می‌خواهد.

@shahnamehpajohan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

📢هشدارِ تجزیه ایران به روایت استاد جلال خالقی مطلق:
🎙زبان قومی هیچ‌گاه نباید رقیب زبان ملی شود، وگرنه کشور «تجزیه» خواهد شد

💠 مجله نقد اندیشه، شماره ۴ و ۵، پاییز ۱۴۰۴، صص ۳۱۶-۳۱۵.

🔸«زبان قوم» نباید هیچ‎گاه رقیب «زبان ملی» شود، وگرنه کشور دیر یا زود تجزیه می‌گردد. زبان فارسی با داشتن هزار و صد سال ادبیات مکتوب که مقام «ادبیات جهانی» را دارد - و اگر دوره‌های میانه و باستانی آن را هم بیافزاییم، دارای سه هزار سال ادبیات مکتوب است - در ایران، رقیب‌پذیر نیست. «فارسی» نه تنها ضامن ملیت ما، بلکه حامل فرهنگ ما است.

🔸ایران در مرزهای کنونی خود تا زمانی باقی است که ما در سراسر ایران بتوانیم به یک «زبان واحد» حرف یکدیگر را دریابیم؛ هرکس از هر نقطه ایران بتواند به هر نقطه دیگر سفر کند و در آنجا کار یابد، زندگی کند و نیز به مقامات بالای کشور برسد، چنان‌که اکنون هست، اما چرا هست؟ برای اینکه ما همه به یک زبان واحد با هم در ارتباط هستیم. این زبانِ واحد «فارسی» است. «فارسی» ضامن «ملیت ایرانی» ماست.

🔸عرب در پیشرفت خود به شمال آفریقا، هر قومی را که مسلمان کرد، زبان او را نیز عربی نمود و در نتیجه، همه «عرب» شدند. ایرانیان اسلام را پذیرفتند، اما زبان عربی را نپذیرفتند و ما «ایرانی» باقی ماندیم. 

🔸در پناه دیوار زبان فارسی، زبان‌های دیگر اقوام مسلمان در آسیا نیز جان به در بردند، زیرا هیچ‌یک از آن‌ها چون ترکی، کردی، بلوچی، گیلکی، پشتو، اردو     و... توانایی مقاومت در برابر عربی را نداشتند.

🔸ملی‌گرایی بینشی نیست که با انقلاب کبیر فرانسه آغاز شده باشد.‌ در ملت‌های کهن دیگر نیز چون چین و یونان و رم، ملی‌گرایی بوده است؛ حتی برای نظام‌های قبیله‌ای نیز نمی‌توان «قبیله‌گرایی» را منکر شد. شعارهایی چون «ملی‌گرایی با انقلاب فرانسه آغاز می‌گردد» یا «ملت یک مفهوم مدرن است» هیچ اعتباری ندارد. این‌ها را روشنفکران غرب و شوروی سابق برای فریب مردم جهان سوم ساخته‌اند.

🔸«غرب» ایرانیان را گزیده است و از این‌رو، مانند مارگزیده از «شرق» هم می‌ترسند، به ویژه اینکه سمبل شرق «اژدها» است؛ البته سخن من منع از «ارتباط» نیست، بلکه منع از «وابستگی» است.

🔸زیباشناسی و لذت‎شناسیِ ایرانی به حاشیه رفته و کمتر درباره آن بحث می‌شود. از  زیباشناسی، نشانی نیست و لذت‌شناسی جای خود را به «کباب یک متری» داده است.

@shahnamehpajohan

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ ۲۶ آبان سالروز درگذشت #ابراهیم_پورداوود
احیاگر زبان و فرهنگ ایران باستان
( ۲۰ بهمن ۱۲۶۴ رشت -- ۲۶ آبان ۱۳۴۷ تهران)


ابراهیم پورداوود از بزرگترین ایران‌شناسان معاصر و احیاگران زبان و فرهنگ ایران باستان است. او با تلاش‌های بی‌وقفه خود، نقش بسیار مهمی در شناخت و معرفی میراث فرهنگی ایران به جهانیان ایفا کرد.


زندگی و فعالیت‌های علمی

▪️تولد و تحصیلات: پورداوود در سال ۱۲۶۴ در رشت متولد شد. پس از تحصیلات مقدماتی در ایران، برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به فرانسه و آلمان رفت.

▪️علاقه به ایران باستان: در طول تحصیل، علاقه شدیدی به تاریخ و فرهنگ ایران باستان پیدا کرد و به مطالعه زبان اوستایی پرداخت.

▪️ترجمه اوستا: یکی از مهم‌ترین دستاوردهای پورداوود، ترجمه کامل اوستا به زبان فارسی است. اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، یکی از مهم‌ترین منابع برای مطالعه تاریخ و فرهنگ ایران باستان است.

▪️تدریس در دانشگاه تهران: پورداوود پس از بازگشت به ایران، به عنوان استاد در دانشگاه تهران مشغول به تدریس زبان و فرهنگ ایران باستان شد.

▪️تأسیس انجمن آثار ملی: او یکی از بنیان‌گذاران انجمن آثار ملی ایران بود که نقش مهمی در حفظ و نگهداری آثار باستانی ایران ایفا کرده است.


اهمیت کارهای پورداوود

▪️احیای هویت ایرانی: پورداوود با پژوهش‌های خود، به احیای هویت ایرانی و شناخت ریشه‌های تاریخی و فرهنگی ملت ایران کمک شایانی کرد.

▪️معرفی ایران باستان به جهان: او با ترجمه اوستا و سایر آثار باستانی ایران، فرهنگ و تمدن ایران را به جهانیان معرفی کرد.

▪️بنیان‌گذاری ایران‌شناسی در ایران: پورداوود را می‌توان بنیان‌گذار ایران‌شناسی در ایران دانست. او با تلاش‌های خود، زمینه را برای تحقیقات و مطالعات بیشتر در این حوزه فراهم کرد.


یادگار پورداوود

ابراهیم میراث گرانبهایی از خود به یادگار گذاشت. آثار او همچنان مورد مطالعه و توجه پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ ایران قرار دارد. آرامگاه او در رشت نیز به عنوان یکی از جاذبه‌های تاریخی این شهر به شمار می‌رود.

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ پیوند «داد» با طبیعت بر اساس اندیشهٔ ایرانیان باستان

بر اساس باور ایرانیان «داد» با طبیعت پیوندی ناگسستنی دارد، اگر داد بر سرزمین حاکم باشد، باران فراوان و طبیعت سرزنده و شکوفاست.

جهان چون بهشتی شد آراسته
ز داد و ز خوبی پر از خواسته …
جهان پر شد از فرّهٔ ایزدی
ببستند گفتی دو دست بدی
ندانست کس غارت و تاختن
دگر دست سوی بدی آختن …
شد ایران به کردار خرّم بهشت
همه خاک او عنبر و زرّ خشت …
گلاب است گویی هوا را سرشک
برآسود مردم ز رنج و پزشک
ببارید بر گل به هنگام نم
نبُد کشت‌ورزی ز باران دژم
جهان گشت پر سبزه و چارپای
در و دشت گل بود و بام و سرای
همه رودها همچو دریا شده
به پالیز گلبُن ثریا شده

امّا اگر بیداد غلبه پیدا کند، آسمان از بارش فرو می‌ایستد و زمین خشک و بی‌آب می‌شود و خشکسالی و قحطی همه جا را فرامی‌گیرد.

به پستان‌ها در شود شیر خشک
نبوید به نافه درون بوی مشک
زیان در جهان آشکارا شود
دل نرم چون سنگ خارا شود
به دشت اندرون گور مردم خورد
خردمند بگریزد و غم خورد
شود خایه در زیر مرغان تباه
هر آنگه که بیدادگر گشت شاه

داد در شاهنامه تنها به‌عنوان یک اصل اخلاقی مطرح نمی‌شود، بلکه آشکارا با شیوه‌های حکومت و کشورداری پیوند می‌گیرد. به سخن دیگر فردوسی در منظومهٔ خود به‌روشنی حکومت بایسته و آرمانی‌اش را که بر «دادمحوری» و «عدالت‌گستری» استوار است، ترسیم می‌کند و آن را اساسِ آسایش و آرامش مردم می‌داند.

کسی باشد از بخت پیروز شاد
که باشد همیشه دلش پر ز داد

(فرزانهٔ توس، سلمان ساکت، تهران، همشهری، ۱۳۸۸، ص ۱۴۵- ۱۴۶)

سلمان ساکت
۲۴ آبان‌ماه ۱۴۰۴
@Avaze_Sorkh

instagram.com/Salmansaket.Official

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

محکومیت قضایی خانم طنزپرداز

این که دستگاه قضایی کسی را به‌خاطر شوخی با فردوسی یا شاهنامه، یا حتی هجو و توهین و دشنام، محاکمه و زندانی کند و از آن شنیع‌تر، برای مجازات، مردم را وادار به خواندن شاهنامه و نوشتن مناقب آن سازد، بی‌هیچ تردید، خیانت به شاهنامه و فردوسی است.
فرجام چنین رفتار غیر انسانی، ناپسند و شرم‌آور، تیز کردن آتش مظلوم‌نمایی بدخواهان ایران و زبان فارسی است و همچنین خطر مصادرهٔ سیاسی شاهنامه را به بانگ بلند، گوشزد می‌کند.

آن خانم در فضای مجازی سخنانی گفت. مردم هم، درشت و نرم، پاسخش را دادند؛ سخنش را نقد و رد کردند و ماجرا همان‌جا تمام شد. دیگر این بگیروببند و نمایش چیست؟ به دولت چه ربطی دارد که دخالت می‌کند؟ الحق که

مهر ابله مهر خرس آمد یقین
کین او مهر است و مهر اوست کین

ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خون‌ها که ریخت
 
شاهنامه کتاب دولت‌ها نیست. کتاب مردم است. البته دولت‌ها، از ترکان سلجوقی و ایلخانان مغول تا دیگران، در پی کسب آبرو و اعتبار و مشروعیت، به آن آویختند.
اغراق نیست اگر گفته شود، شاهنامه و فردوسی، خود را بر جمهوری اسلامی و عصر او تحمیل کرده‌‌اند؛ این سلطنت معنوی فردوسی است که همچنان بر دل‌های ایرانیان فرمان می‌راند و مشروعیت‌بخش و قدرت‌آفرین است. همان‌گونه که روزگاری، ترک و تاتار خود را به فتراک کتاب او می‌بستند تا مشروع و مقبول باشند. 

بااین‌همه، واقعیت این است که شاهنامه در این سال‌ها مظلوم و در غربت بوده است؛ در مظلومیت فردوسی همین یک مثال بس که امروز که این حکم کذایی صادر شده و آقایان هم ناگهان ملی‌گرا و فردوسی‌دوست شده‌اند، اجازه نمی‌دهند آن مجسمهٔ خجسته و بشکوه و بلند حکیم، در زادگاهش نصب شود؛ همان شهری که نگاره‌های شاهنامه را از دیوارهایش زدودند.

در این سال‌های تلخ، مردم بودند که از شاهنامه پاسداری کردند؛ در تنگ‌سالی‌ها هزینه کردند تا کودکانشان شاهنامه و حتی نقالی بیاموزند؛ دوستان فردوسی، گاه به‌رایگان، برای مردم شاهنامه خواندند تا این دریچه همچنان گشوده‌ بماند. مردم به رغم مدعیان، شاهنامه را در متن زندگی‌ خود نگاه داشتند؛ زنده و رونده و الهام‌بخش. 

 امروز، تا جایی که در توان باشد، باید مانع از آن شد که نهاد سیاست، اعتبار ملی شاهنامه را خرج تزیین و توجیه سیاست‌های شکست‌خورده و ویرانگر کند. شاهنامه کتابی نیست که بتوان از راه نادانی یا تزویر، آن را ابزار حذف و خشونت و سلب آزادی‌ها کرد.

شاهنامه کتاب دیروز ما، کتاب امروز ما و کتاب فردای ماست. این ما یعنی همهٔ ایرانیان؛ همهٔ باشندگان در قلمرو  ایران بزرگ فرهنگی.
من به عنوان یک ایرانی دوستدار شاهنامه و فردوسی، مخالفت خود را با این حکم اعلام می‌کنم؛  برای پاسداری از حریم حرمت شاهنامه و فردوسی با این حکم مخالفت می‌کنم. 


 /channel/n00re30yah

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔸بیست و دوم آبان ماه، سالروز  درگذشت مهرداد بهار (۱۳۰۸_ ۱۳۷۳)


🌿... فردوسی نه تنها توانسته است به نحوی درخشان، بهترین و والاترین سنت داستان‌سرایی حماسی شرق ایران را دنبال کند؛ بلکه نبوغ خویش را در این باره نیز به کار برده است تا تلفیق‌های گذشته را بهبود بخشد، بعضی روایات را حذف کند، بعضی را اهمیت بیشتر بخشد و شکل فعلی شاهنامه را پدید آورد.

جستاری چند در فرهنگ ایران/ ص ۱۲۱

/channel/ghotbeelmiferdowsi

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

به مناسبت زادروز نیما یوشیج

✍ دکتر محمد علی اسلامی ندوشن

نیما، شصت و چند سال عمر کرد و نزدیک چهل سال به شاعری پرداخت. در سراسر این دوران، چون کیمیاگر صبوری که در کنج دکۀ خویش انزوا گیرد، نشست و به کشف کیمیای شعر کوشید.
نیما شاعرترین شاعران روزگار ما بود؛ به شعر عشق می‌ورزید. شعر را سزاوار آن می‌دانست که بتوان عمری در خدمت آن به سر برد، بی‌چشمداشت اجر و پاداشی. او می‌دانست که شعر بزرگ می‌تواند ثمرهای بزرگ پدید آورد،به نیروی زبانِ شعر و رسالت آن خوب واقف بود.
نیما پشت پا بر تنعم و مقام و نام زد، زخم زبان‌ها و ناکامی‌ها را بر خود هموار کرد، زیرا برخلاف بسیاری از کهنه‌پردازان و نوپردازان، هنر شعر را به جد می‌گرفت، اهل بازیگری و مسخرگی و سودطلبی نبود.
در روزگار ما که صداقت و اصالت چون سکۀ منسوخی از رواج افتاده، و هر کسی در ازای اندک کار کرده و ناکرده‌ای چندین برابر مزد می‌خواهد، وجود نیما نمونه کیمیایی بود و عجبی نیست که این‌گونه تنها زندگی کرد.

«ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایهٔ همای، ص ۱۱۶»
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan


🔴 فردوسی توسی، شاعرِ وحدت و تداوم تاریخی

✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران

از دیدگاه تأملِ فلسفی و خردگرایی در تقدیر تاریخی ایران، در عصرِ زرینِ فرهنگ ایران، همزمان با نخستین دورهٔ شعر فارسی، یک شاعر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود.

فردوسی توسی، سرايندهٔ حماسهٔ «ملّی» را که تجدیدکنندهٔ جاویدانِ خردِ ایرانشهری در ادبِ فارسی بود و با زبانِ شیوا و بیانِ خلاق، پلی میان دورهٔ ‎باستانی و دورهٔ اسلامی ایران پی‌افکند، باید شاعرِ دورهٔ ‎تولد دوبارهٔ ایران‎زمین یا به دیگر سخن، شاعرِ وحدت و تداوم تاریخی به شمار آورد.

هم‎او به چنان تأملی فلسفی در تقدیرِ ایران‎زمین پرداخته است که حماسهٔ «ملّی» او را می توان چونان جانشینِ تأملی فلسفی در تقدیر تاریخی ایران،‌ تلقی کرد.

🔴 منبع:
از کتابِ زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران

@IranDel_Channel

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ ⁠⁣هفدهم آبان، سالگرد درگذشت سید محمدعلی جمالزاده (۱۲۷۰-۱۳۷۶)

نکته‌ای که دربارۀ جمال‌زاده گفتنی است این است که او در زمینۀ پژوهش تاریخی نیز از مبتکران و آغازکنندگان است. از همان‌گاه که در مجلۀ کاوه به همکاری قلمی پرداخت از نشر مقاله‌های پژوهشی به همراه نویسندگی ادبی غفلت نداشت. رشته مقاله‌های «تاریخ روابط روس و ایران» نمونه‌ای شایسته از این گونه فعالیت اوست. هم تقی‌زاده و هم قزوینی کارهای پژوهشی او را ستوده‌اند.
کار بزرگ و ماندگار او که از آبشخور تحقیق سیرابی یافته است و هنوز کتابی بهتر از آن در موضوع تاریخ اقتصادی ایران نوشته نشده است، کتاب گنج شایگان (۱۳۲۵ قمری) است.
این مرد عمرش در سرزمین‌های بیگانه گذشت و دلبستۀ آسایش و زندگی داشتن کنار دریاچۀ لمان (ژنو، سوئیس) بود، اما بدانید به چیزی جز ایران نمی‌اندیشید؛ خانه‌اش سراپا ایرانی بود؛ معاشرانش ایرانی بودند؛ مرکّب قلمش هماره نام ایران و زبان فارسی و مآثر دیگر آن را بر صفحات مطبوعات ایرانی جاری می‌کرد.
@kheradsarayeferdowsi

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

.

🔴 منشور کوروش بزرگ به عنوان یکی از نخستین منشورهای حقوق بشر و تنوع فرهنگی، در سازمان جهانی یونسکو به رسمیت شناخته شد


💥 بخش‌هایی از سند منتشر شده یونسکو :

« امسال مصادف است با ۲۵۵۰مین سالگرد صدور استوانه کوروش بزرگ، که بسیاری از پژوهشگران آن را نخستین منشور شناخته‌شده حقوق بشر می‌دانند که ارزش‌هایی چون بردباری، آزادی و عدالت را بازتاب می‌دهد. استوانه کوروش به‌عنوان یکی از کهن‌ترین، بنیادی‌ترین و مفهومی‌ترین اسناد تمدن جهانی شناخته میشود که تلاشی ماندگار را بازتاب می‌دهد برای ایجاد حکمرانی مبتنی بر ارزش‌های معنوی و اخلاقی که در دولت هخامنشی بر پایه همکاری میان ملت‌ها، ادیان و فرهنگ‌های گوناگون استوار بود. در زمان کوروش بزرگ، امپراتوری از دریای مدیترانه تا خوارزم و از خوارزم تا اقیانوس هند گسترش یافت و هنگامی که کوروش بزرگ در سال ۵۳۹ پ.م وارد شهر بزرگ بابل شد، فرمانی برای آزادی اقوام گوناگون صادر کرد. دیدگاه او تنها بر پایه کشورگشایی نبود؛ بلکه هدفش ایجاد الگویی از حکومت بود که در آن ملت‌های گوناگون بتوانند در صلح و احترام متقابل زندگی کنند ... »
🆔 @iranzamin777

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…
Subscribe to a channel