#زنده_گی_نامه📕 #داستانهای_زیبا،📝 # اقوال_مفید_وپند_آمیز 📋 #کلیپ_های_اسلامی🎥 # رادراین_کانال_مشاهده_کنید ! دوستانیکه داستانهای زیبا دارند ویا زنده گی نامه دارند به آیدی زیر مسج کنند تا داستانهای شان را درکانال همراه بانام شان قرار بدهم @mokhlas25
💫أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ💫
🌸آیا الله برای بنده اش کافی نیست؟!
📖سورة الزمر۳۶
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
🌺فايده استغفار
✍️روایت شده شخصی نزد حضرت حسن بصری آمد و از او خواست که چیزی را برایم یاد بده که خانه ام اولاد شود حضرت برایش گفت زیاد استغفار بگو کسی دیگری آمد و گفت مال و پول ندارم فقیر هستم برایم چیزی یاد بده که پول دار و سرمایه دار شوم حضرت برایش :گفت زیاد استغفار کن مرد دیگری آمد و گفت: مردم مرا احترام نمیکند چیزی به من بگو تا آنرا بخوانم حضرت برایش :گفت استغفر الله بگو خلاصه بسیار مردم را به همین استغفار راهنمایی میکرد شاگردش که این حالت را مشاهده میکرد به حسن بصری گفت: ای استاد غیر از استغفار چیزی دیگری هم هست ؟ حضرت :گفت پسرم الله ج هفت وعده در قرآن کریم کرده کسیکه استغفار کند مشکلاتشان را حل ،میکند و رسول الله ص خودش میگوید که من روزانه بیش از صد بار استغفار میگویم.
📚قصه های شیرین محمدی ۴/۷۴
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
📌داستان پند آموز
ضررهای سخن چینی 🗣️
✍️حماد بن سلمه میگوید:شخصی غلامی را فروخت و به خریدار :گفت این غلام مبتلا به عیب سخن چینی می باشد. خریدار آن عیب را کوچک شمارد و آن غلام را خرید بعد از چند روز غلام به زن آقا :گفت شوهرت به تو محبت نمی ورزد و در تدارک آنست که زن دیگری بگیرد. زن ترسیده و گفت: چطور ممکن است غلام :گفت کاملاًبر من واضح است لیکن تدبیری اندیشیده ام تا اینکه شوهرت بیشتر به شما محبت بورزد. زن :گفت آن تدبیر چیست؟ غلام :گفت هنگامیکه شب میشود و شوهرت بخواب میرود موهای زیر ریشش را با تیغ بچین که این نسخه بسیار مفید و مجرب واقع خواهد شد و بعد آن غلام نزد شوهر آن زن رفته و گفت چنین معلوم میشود که زن شما با کس دیگری رابطه بر قرار کرده و در انتظار موقعیتی مناسب برای به قتل رساندن شما بسر میبرد شوهر با تعجب :پرسید چگونه ممکن است؟ غلام :گفت امتحان آن آسان است شب هنگام مصنوعی بخواب روید و ببینید که چه رخ میدهد؟
شب شد و شوهر (مصنوعی) خود را به خواب زد و آن زن منتظر همین موقعیت بود که برای تکمیل کردن مقصد و طرح ،غلام تیغ بدست گرفته به شوهرش نزدیک شد همینکه اراده دست درازی به ریش شوهر خودرا ،نمود ،شوهرش دست او را گرفته و با همان تیغ زن را به قتل رساند و سرش را برید زیرا که بر تصدیق قول غلام مطمئن شد.
و هنگامیکه خویشاوندان و خانواده آن زن از قتل وی با خبر شدند در قصاص آن زن، شوهر وی را به قتل رساندند و بعد بر سر همین موضوع دو طایفه جهت خونریزی به میدان پیکارآمدند.
📚 غافلان را آگاه سازیم
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
🎤همراه تلاوت زیبای همه قاریان قرآن، قاری دلخواه شما کدام یکی است 👇🏻👇🏻
@Quran_Holy2
حدیث شریف
وَعَنْ أبي يَحْيَى صُهَيْبِ بْنِ سِنَانٍ رضی الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه وسلم : «عَجَباً لأمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ كُلَّهُ لَهُ خَيْر، وَلَيْسَ ذَلِكَ لأِحَدٍ إِلاَّ للْمُؤْمِن: إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَكَرَ فَكَانَ خَيْراً لَه، وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَكَانَ خيْراً لَهُ»» رواه مسلم.
27- «از ابو یحیی صهیب بن سنان رضی الله عنه روایت است که:
آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: کار مسلمان انسان را به شگفتی و تعجب وا میدارد. زیرا همهء کارش برای او خیر است، و این امر برای هیچکس جز مسلمان ممکن نیست. اگر به وی فراخی و آسانی روی دهد شکر کند، برایش خیر است، و اگر به او سختی برسد هم صبر کند برایش خیر است».
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
دعای بعد از وضو
پیامبر ﷺ میفرماید.
هیچکدام شما نیست که وضوء بگیرد و آن را کامل نماید سپس بگوید:
أَشْهدُ أَنْ لا إِله إِلاَّ اللَّه وحْدَه لا شَریکَ لهُ، وأَشْهدُ أَنَّ مُحمَّدًا عبْدُهُ وَرسُولُه،
مگر اینکه تمام هشت دروازهء بهشت باز می گردد، تا از هر کدام که بخواهد داخل گردد.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
حدیث شریف
«وعَنْ أبي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه قال: سمِعتُ رسول الله صلی الله علیه وسلم يَقُول: «واللَّه إِنِّي لأَسْتَغْفرُ الله، وَأَتُوبُ إِليْه، في اليَوْم، أَكثر مِنْ سَبْعِين مرَّةً»» رواه البخاری.
13- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که گفت:
از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: سوگند به خدا، که هر روز بیش از هفتاد بار از خدا آمرزش طلبیده و به درگاه او توبه میکنم»
ش: در این حدیث مبارک امت محمدی صلی الله علیه وسلم به توبه و استغفار ترغیب شدهاند، زیرا پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم با اینکه معصوم و از بهترین خلائق بودهاند با اینحال روزانه هفتاد مرتبه استغفار و توبه مینمودند. چنانچه این استغفار در واقع از گناه نبوده بلکه اعتقاد راسخ آنحضرت است که خود را در عبودیت در برابر خداوند متعال قاصر میداند،
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
حدیث شریف
ترجمه
«از حضرت عمر بن الخطاب رضی الله عنه روایت شده که گفت:
از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد و هر کس نتیجهء نیت خود را درمیابد، پس کسی که هجرت او بسوی خدا و رسول او است ثواب هجرت بسوی خدا ورسولش را در مییابد و کسی که هجرتش بسوی دنیا باشد بآن میرسد یا هجرت او برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او بسوی چیزیست که برای رسیدن به آن هجرت نموده است».
شرح: این حدیث معنا و مفهوم وسیعی دارد و میرساند که مسلمان باید در همهء اعمال و اقوال خویش رضای خداوند را منظور نظر خویش قرار دهد زیرا بدون اخلاص نیت خداوند ثوابی و مکافاتی نیکو در برابر عمل انسان نمیدهد. و هم باید گفت که هجرت لفظی آنست که انسان خانه و کاشانهاش را برای خدا رها کند، ولی هجرت حقیقی آنست که انسان از گناهان و منهیات خداوندی دوری جوید چنانچه در حدیث دیگر آمده: و المهاجر من هجر ما نهی الله عنه. (مترجم)
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
کتابفروشی آنلاین | دنیایی از کتابهای متنوع.
کتاب بخرید، کتاب بخوانید، لذت ببرید.
انتخاب کتاب با شما، ارسال با ما.
کتابهای جدید و پرفروش در راه است.
بهترین کتابها با بهترین قیمت.
/channel/Selmas_Book_Store
دعای یونس ع
هنگامی که یونس علیه السلام از هدایت قومش نا امید شد و آنها را رها کرد و در دریا سوار کشتی شد، خدای متعال وی را امتحان نمود؛ دریا طوفانی شد و کشتی بانان تصمیم گرفتند برای نجات جان سرنشینان قرعه کشی کنند تا یکی از افراد سوار بر کشتی را به دریا بیاندازند تا کشتی سبک تر شود، آنها سه بار قرعه کشی کردند و هر سه بار نام یونس علیه السلام درآمد، بناچار تصمیم گرفتند یونس علیه السلام را به دریا بیاندازند، یونس را به دریا انداختند اما به امر الله متعال یک نهنگ بزرگ یونس را بلعید و او را در شکم خود جایی داد، آنگاه یونس در شکم آن نهنگ توبه کرد و دعای زیر را خواند:
«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء 87).
خدای متعال نیز توبه اش را پذیرفت و به نهنگ دستور داد که یونس را به سلامت به ساحل ببرد.
«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»
✍️درود فرستادن بر پیامبر ﷺ خصوصاً در شب و روز جمعه 💓
خداوند متعال میفرماید:💌
✨ ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا٥٦﴾✨
📖 [الأحزاب: ٥٦].
📝 «همانا الله و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید بر وی درود فرستید و چنانکه باید سلام گویید» 🍃
❤️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّد، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد❤️
آیه قرآنی
قال تعالی: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّكُمۡ حَتَّىٰ نَعۡلَمَ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَنَبۡلُوَاْ أَخۡبَارَكُمۡ٣١﴾ [محمد: 31].
: «هر آئینه شما را آزمایش میکنیم تا مجاهدین و صابرین شما را بدانیم.
السلام علیکم
خدمت تمامی اعضای کانال
ان شاءالله. از این به بعد سیرت پیامبر ﷺ
یک روز در میان نشر خواهد شد.🌷
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
❀ از حسن بصری سؤال کردند که: یا شیخ!
دلهای ما خفته است که سخن تو در دلهای ما اثر نمیکند.
چه کنیم؟
گفت: کاشکی خفته بودی، که خفته را بجنبانی، بیدار گردد.
دلهای شما مرده است که هرچند میجنبانی، بیدار نمیگردد.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
داستان آموزنده 𑁍
حضرت عمر میفرماید روزی پیامبر ﷺ برای ما به صدقه دادن تشویق فرمود از قضا در آن زمان نزد من مقداری مال موجود بود من با خود گفتم امروز که نزد من مال موجود است، بهترین فرصتی است که بتوانم از حضرت ابوبکر سبقت بگیرم پس بهترین فرصت امروز است. این تصور را کرده با کمال خوش حالی به خانه رفتم هر چیزی که در خانه بود نصف آن را خدمت پیامبر ﷺ آوردم.
آن حضرت فرمود که برای اهل خانه چه قدر نگه داشته ای؟ من عرض کردم، برای آنها نگه داشته ام. آن حضرت فرمود: بالاخره بگو چه قدر نگه داشته ای؟ من عرض کردم نصف مالم را برای آنها گذاشته ام و حضرت ابوبکر رفت و هر چه در خانه بود همه را برداشته خدمت آن حضرت آورد.
آن حضرت فرمود: ای ابوبکر برای اهل خانه چه قدر نگه داشته ای؟ او فرمود: برای آنها، الله و رسولش را نگه داشته ام، یعنی نام الله و نام رسول الله صلى الله عليه وسلم، رضا و خوشنودی آنها را نگه داشته ام. حضرت عمر میگوید با خود گفتم از حضرت ابوبکر هیچ وقت نمی توانم سبقت بگیرم.
⭅ اگر کسی تلاش کند که در نیکی و کارهای خوب از دیگران سبقت بگیرد مستحسن و مندوب است.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
🔥زیان های خود ارضایی
🔴کسایی که به این عمل زشت مبتلا هستند این مشکلات برای شان پیدا میشود. لاغری، لرزش اندامها، تپش قلب ضعف بینایی، ضعف حافظه، کم خونی ایجاد میشود. از مهمترین زیانهای استمناء ناتوانی جنسی است به این معنا که فرد پس از ازدواج قادر به انجام وظایف زناشویی نیست که بتدریج موجب سردی رابطه زن و مرد شده و حالت تنفر و بیزاری را در زن ایجاد میکند زیرا مردی که از این طریق خود را ارضاء میکند بتدریج احساس نیاز و همنشینی با جنس مخالف را از دست میدهد زنی که با فرد معتاد به استمناء زندگی میکند چون از جهت غریزی بطور کامل تامین نمیشود و در پناه شوهر امنیت و حفاظت کامل جنسی ندارد یا از شوهرش جدا میشود.
«عطاء» میگوید شنیدم که قومی در قیامت محشور میشوند در حالیکه دستهایشان حامله است فکر میکنم که این افراد کسانی هستند که با دست خود استمناء میکنند.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
مردم چی خواهد گفت؟؟
جمله ای که
ابو طالب را تا جهنم برد.
دوستای نهایت عزیز...!
بخاطر مردم زندگی نکنین...!
داستان آموزنده 𑁍
ابوعبیده از بزرگ ترین فاتحان بود و فرماندار شد. روزی امیرالمؤمنین عمر بن خطاب (رضی الله عنه) به دیدارش آمد.
وقتی وارد خانه شد، آن را بدون اثاثیه و رختخواب دید، فقط یک اتاق که چیزی جز شمشیر و کیسهای جو به آن آویخته بود. عمر به او گفت: من امروز مهمان تو هستم، مرا به مهمان نوازی خود گرامی بدار. ابوعبیده در خانهاش جستجو کرد و جز تکهای نان و آب چیزی نیافت. عمر از او پرسید: آیا این غذای توست؟
ابوعبیده به او پاسخ داد و گفت: ای امیرالمؤمنین این روزها فقط روزی است و ما از دنیا خواهیم رفت. عمر گریه کرد و گفت: دنیا همه ما را تغییر داده جز تو ای ابوعبیده.
ابو عبیده در زمان عمر بن خطاب درگذشت و همه اصحاب بر او گریستند. عمر روزی با اصحاب خود نشست و گفت: هر یک از شما آرزویی دارید، اما من آرزو میکنم که ایکاش این اتاق از افرادی مانند ابوعبیده بن جراح پر میشد.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
چهارم – مهربانی، ارث ماست
من همیشه فکر میکردم مهربانی فقط یک ویژگی است، یک خصلت شخصی.
اما حالا که به عقب نگاه میکنم، میفهمم که مهربانی در رگهای ماست.
مهربانی ارث من است.
یادگار پدری که نه فقط ابرمرد زندگیام بود، بلکه کوهی از نجابت و عطوفت.
مردی که وقتی حرف میزد، انگار دلها را نوازش میداد.
مردی که به من یاد داد:
«اگر دنیا خشن شد، تو مهربانتر باش. مهربانی ضعف نیست، قدرت بیصداست.»
من با همین پیام بزرگ شدم.
دختری از جنس عشق، زنی از جنس صبر، مادری از جنس آغوش.
و بعد، خداوند مردی را به زندگیام فرستاد…
همسرم.
نه فقط همسفرم، بلکه آینهای از همان مهربانی پدرم.
مردی آرام، فهمیده، اهل دل، که در چشمهایش صداقت میدرخشد و در رفتارش احترام موج میزند.
مهربانی من با او کامل شد.
و این مهربانی، بدون صدا، به نسل بعد رفت…
دخترم وصال، همانقدر شیرین و پرمحبت است که روزی من بودم.
در نگاهش نجابت هست، در آغوشش گرما، در صدایش ذوق زندگی.
و ایمان، پسر کوچکم، با آن دستهای کوچک و دل بزرگش، گاهی بیدلیل دست و پایم را میبوسد.
زبانش هنوز کامل نیست، اما عشقش کاملترین جمله دنیاست.
من حالا میدانم:
مهربانی در ما چرخیده،
نسل به نسل منتقل شده،
از پدرم به من،
از من به همسرم،
و از دل ما، به قلبهای کوچک وصال و ایمان.
این مهربانی فقط یک صفت نیست —
میراث خانوادگی ماست.
و من، با افتخار، آن را به نسل بعد میسپارم.
نویسنده پروین سعیدی
آیه قرآنی
قال الله تعالی: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ﴾📖 [آلعمران: 200].
✍🏻خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید صبر کنید و همدیگر را به صبر دعوت نمائید».
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
داستان آموزنـده
مردی خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از دوستانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتاد، برخیز و مرامی به خرج بده.مرد هم بخاطر دوستش یک شب از دیوار قلعه بالا رفت و از بین نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیقش رساند.
مرد زندانی خوشحال شد و گفت:" زود باش زنجیرها را باز کن که الآن نگهبان ها می رسند." دوستش گفت :"می دانی چه خطرها کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."سپس زنجیرها را باز کرد.
به طرف در که رفتند، مرد گفت:" می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند.مرد گفت:" می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."با دردسر خودشان را بالا کشیدند.
همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند، مرد گفت :"می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم." در این حال ناگهان مرد زندانی فریاد زد:" نگهبان ها، نگهبان ها، بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!تا نگهبان ها آمدند، مرد فرار کرده بود.
از زندانی پرسیدند :"چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟"مرد زندانی گفت:" پنج سال در حبس شما باشم، بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم...
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
داستان آموزنـده
پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پرنده بسيار دل بسته بود.
حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش میگذاشت و میخوابید.
اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار میكشیدند.
هر وقت پسرڪ از كار خسته میشد و نمیخواست كاری را انجام دهد، او را تهديد میڪردند كه الان پرندهاش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس میگفت: نه؛ كاری به پرندهام نداشته باشيد... هر كاری که بگویید انجام میدهم.
تا اينڪه یڪ روز صبح، برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت: خستهام و خوابم مياد.
برادرش گفت: الان پرندهات را از قفس رها میڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت... حالا برو و بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم.
اين حكايت همه ماست...
تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دل بستهایم.
پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پارهای زيبایی و جمالشان، عدهای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و...
هر كسی را به چيزی بستهاند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند.
پرندهات را آزاد ڪن...
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
وجودتون برکت کانال ماست باحضورتون ازممون حمایت کنین عضو بشین
#کاناله_ادمین
مسلمان بودن یعنی تغییر دادن خودت، آنگونه که اسلام میخواهد و نه تغییر دادنِ اسلام، آنگونه که خودت میخواهی...!
Читать полностью…#داستان_آموزنده
روزی شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد . روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید .از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.
شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند. روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد.
شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضی از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال استروستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد. پیش از این با من سخن گفته. قاضی پرسید : با تو سخن گفت؟چه گفت؟
او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند. قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت. شیخ پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مثل گشت:
《جواب ابلهان خاموشی ست.》
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
🌸#حدیث_شریف🍃
📝طلب علم 📖
✨عَن أَنَس بْن مَالِك قَالَ:قَالَ رَسُولُ اللّه صَلَي اللّهُ عَلَيْهَ وَسَلَمَ:«مَنْ خَرَجَ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ كَانَ فِي سَبِيلِ اللَهِ حَتَي يَرْجِعَ». ✨
📚ترمذی(۲۹/۵،ش۲۶۴۷)
✍️ انس بن مالک روایت می کند که رسول اللّه فرمودند:(هرکسی برای طلب و یادگیری علم برود تا برگردد،در راه اللّه است.)
💖 ✾ «اﻟﻟَّﻫُﻣَّ ﺻﻟﯽ ﻭﺳَﻟَّﻢ ﻋﻟَﯽ نـَبـِیـنـَا ﻣُﺣﻣﺩﷺ» ✾ 💖
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
ادامه_سیرت_پیامبر ﷺ
{2}
ظهور بت پرستی در مکه و در میان قریش
قریش بر سر دین ابراھیم خلیل و دین جدشان اسماعیل و متوسل به
عقیدۀ توحید و خداپرستی باقی ماندند، تا این که «عمرو پسر لحی» سر برآورد و دین
اسماعیل را تغییر داد و بت را جایگزین نمود و در میان حیوانات تعظیم وتحریم ابداع کرد. (یعنی: ھر حیوانی را نذر خدایان کنند، باید برای ھمیشه آزاد باشد).
در صورتی که چنین چیزی از طرف خدا جایز نبود و شریعت حنیف ابراھیم آن را
بیان نکرده بود.
عمرو پسر لحی از مکه به شام رفت، خانوادهاش را دید که بتھا را پرستش
میکنند. او نیز مبتلا شد، آن وقت قسمتی از آن بتھا را به مکه حمل و در آنجا نصب
کرد، و به مردم دستور داد: که آنھا را عبادت کنند و احترام بگیرند. و در بزرگداشت و
تعظیم سنگھای حرم (کعبه) کم کم پیش رفتند. سنگھائی که ھنگام کوچ از مکه
بعنوان احترام حرم و نگھداری و مواظبت از یاد آن با خود برمیداشتند، تا جائی که
ھر سنگی را که زیبا میدانستند و در نظرشان جالب توجه بود، پرستش میکردند.
ادامه_دارد...
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
↷نامه ای کوتاه به کسانی که نماز نمیخواند!
امام اللالكائي می فرماید:
«برای تارک الصلاة، همین قدر ننگ و عار کافی است که؛ علما در مورد مسلمان یا کافر بودنش اختلاف کرده اند!»
[نصایح علما ص۲۴]
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
📖 #حدیث_احکام
قال رسول الله ﷺ: «المؤمن أخو المؤمن، فلا یحل للمؤمن أن یبتاع علی بیع أخیه و لا یخطُبَ علی خطبة أخیه حتی یذر».
پیامبر خدا ﷺ فرمود:
«مؤمن برادر مؤمن است، پس برای مؤمن حلال نیست که بر خرید (معامله) برادرش خریدی انجام دهد و نه بر خواستگاری برادرش خواستگاری کند، تا زمانی که (آن مؤمن دیگر) دست بکشد (و آن را رها کند).»