3368
『﷽』 ˼ وضعے چنان کہ درخور حسنش نمیرود آشفتہ حال را نبود معتبر سخن ˹
بر داستان ما غمِ عمیقی نشسته، که با هیچ کلمه‌ای به پایان نمی‌رسد.
Читать полностью…
دیگر خبری از "می‌گذرد" نبود؛
هر غمی آمد کماکان ماند.
- بله آقای چاوشی . .
سینه‌ای ك اسمشو فریاد میزد بعدِ او سینه‌ی قبرستونه دیگه.
اما گفته بودم که من خیلی وقته توی از دست دادنِ چیزهایی که دوستشون داشتم آب‌دیده شدم.
Читать полностью…
هرگز کسی این‌گونه فجیع به کشتن خود برنخاست، که من به زندگی نشستم.
Читать полностью…
نوشته بود این آخرین فرصتم برای بزرگ شدن بود. از این به بعد فقط پیر می‌شم.
Читать полностью…
در دفتر دل‌نوشته‌هایش نوشته بود:
و من دیگر از دلتنگی‌هایم چیزی نمی‌گویم؛
چون حرف زدن با آدمی که درهای قلبش را به رویم بسته، اثری ندارد.
دلم بهانه‌ی تو را دارد.
تو می‌دانی بهانه چیست؟! بهانه همان است که شبها خواب از چشم من می‌دزدد..
بدتر از رفتن؛ گندیست که انسان‌ها به باور یکدیگر میزنند.
Читать полностью…
مسئله این است که جغرافیا زورش
زیاد است و من خسته‌ام.
- ببخشید ولی من یه نخ جدید می‌خوام برای وصل شدن به زندگی . .
نخِ قبلی به مو رسید و پاره شد.
قسمت جالب‌ترش اینه که این همه سگ‌دو زدن واسه زندگی‌ایه که پشیزی نمی‌ارزه.
Читать полностью…
بخواب آدمکِ جا مانده در تلخی‌های گذشته و ترس‌های آینده.
Читать полностью…
تنها خودت می‌دانی که چقدر رنجیده‌ای،
و چقدر آدم‌ها ناامیدت کرده‌اند.
👑💛•انیمیشنهای دیزنی/کارتونی
✨➛ @IPANDAAM • @IPANDAAM
🔥🧡•دیالوگ‌های انیمیشنهای جدید
🦁➛ @IPANDAAM • @IPANDAAM
🧜🏻♀💙•انیمیشن جدید موانا 𝟮𝟬𝟮𝟰
🌊➛ @IPANDAAM • @IPANDAAM
🍓♥️•سیندرلا/سفیدبرفی/دیو دلبر و . . .
نتیجه‌ی نزدیک شدن به آن‌ها چه بود؟
«دلی شکسته، اعتمادی نابود شده و
غمی بی‌پایان.»