@bazaryabimodern118 صفحه دکترسبک روح مدرس،مشاوراجرایی، بازاریابی وبرندینگ تلفن 09213163749 www.hassansabokroh.blogfa.com Www.hassansabokroh.blogsky.com Www.hassansabokroh.blog.ir Email:mmodernmarket1987@gmail.com www.Instagram.com/Bazaryabimodern1987
💢دایره لغاتتان را افزایش بدهید
@bazaryabimodern1987
👈کلمات، مهمترین ابزارهای یک فروشندۀ حرفهای هستند. ما به عنوان فروشنده باید بتوانیم با کمک کلمات:
🔹تصاویری را برای مشتری توصیف کنیم
🔹برای مشتری داستانسرایی کنیم
🔹منافع و مزایای محصولمان را بدون آن که مشتری خسته شود، توصیف کنیم
🔹روی مشتری اثر بگذاریم
🔹مشتری را به وجد بیاوریم
🔹مشتری را متقاعد کنیم که خریدن محصولمان به نفع او است
👈برای انجام تمام این کارها به لغات و کلمات اثرگذار نیاز داریم. با این حال، بسیاری از فروشندگان، دایرۀ لغات بسیار محدود و ضعیفی دارند و در نتیجه نمیتوانند برای موقعیتی که در آن قرار دارند، یک واژۀ مناسب پیدا کنند
👈در مقابل، فروشندگان موفق، به دلیل مطالعات گسترده و مستمری که دارند، به خوبی میتوانند برای هر موقعیت، در هر زمان و برای گفتگو با هر فردی، واژگان مناسب و اثرگذاری را بکار بگیرند
👈فروشندگان موفق هنگام استفاده از واژگان مورد نظرشان به این نکتۀ بسیار مهم هم دقت میکنند که آیا طرف مقابل ما میتواند مفهوم این واژه را درک کند؟
👈به بیان دیگر، منظور از دایرۀ واژگانی قوی و گسترده، استفاده از کلمات پیچیده و فنی نیست، بلکه به معنای استفاده از کلمهای جذاب، مودبانه، موقر و اثرگذاری است که آن را با توجه به موقعیت، زمان، موضوع مورد بحث و فرد مقابلمان انتخاب میکنیم و با کمک آن کلمه، احساسات، نگرش، ایده و نظرمان را به صورت کاملاً شفاف برای طرف مقابلمان بازگو میکنیم
👈دایرۀ لغات شما چگونه است؟ آیا میتوانید برای توصیف یک موضوع، از کلمات گوناگونی استفاده کنید یا مرتب از یک سری واژگان یکسان و مشابه استفاده میکنید و با این کارتان، مشتری را خسته میکنید؟ اگر پاسختان مثبت است، پس باید با کمک این قبیل روشها، دایرۀ لغاتتان را گسترش بدهید:
1️⃣جدول حل کنید
2️⃣تا میتوانید مقالات مرتبط با کسب و کارتان را بخوانید
3️⃣از خواندن داستان و رمان غافل نشوید
4️⃣هر روز یک واژۀ تخصصی جدید یا یک واژۀ ادبی جدید یاد بگیرید
5️⃣دفترچهای درست کنید و در آن اشعار، ضربالمثل، داستان و جملات کوتاه جالبی که میشنوید یا میخوانید را بنویسید و آنها را مرتب مرور کنید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️مثبت سخن بگوییم...
@bazaryabimodern1987
1⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که درخواست کمک میکنم بگویید متشکرم که کمکم میکنید.
2⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که دیر پاسخ شما را میدهم، بگویید متشکرم از اینکه برای پاسخ من شکیبا بودید.
3⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که پرحرفی میکنم بگویید که متشکرم از اينکه به حرفهای من گوش دادید.
4⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که بد خلق بودم، بگویید متشکرم که با من وقت گذراندید.
@bazaryabimodern1987
💢از رهبران ایده کمک بگیرید
@bazaryabimodern1987
👈بازاریابی و معرفی یک محصول جدید، همیشه مشکل بوده و هست چون بیشتر مردم هنگام مواجهه با یک محصول جدید، وقت و انرژی زیادی برای ارزیابی آن اختصاص نمیدهند و در نتیجه، در اغلب مواقع، محصول جدید بدون این که بتواند توجه مردم را جلب کند، فراموش میشود
👈به همین دلیل است که جلب توجه مشتریان به محصول جدید، سختترین بخش از یک پروژه معرفی محصول جدید به بازار است
👈برای این منظور یا باید کاری کنیم که مشتریانمان محصول جدید را برای یک بار امتحان کنند، که خود این کار، یک کار سخت و پرهزینه است. یا باید از رهبران ایده یا همان اینفلوئنسرها کمک بگیریم
👈برای مثال، تولیدکنندگان نوشیدنی نمونه جدید نوشیدنیهایشان را به گارسونهای رستورانها میدهند، چون مشتریان فکر میکنند که گارسونها بهتر میدانند که کدام نوشیدنی بهتر است
👈به همین دلیل، تشویق گارسونها به نوشیدن یک نوشیدنی جدید و پیشنهاد آن به مشتریان رستورانهایشان، یکی از بهترین استراتژیهای بازاریابی برای عرضه آن نوشیدنی جدید به بازار است
👈بهترین مثال در این زمینه، شرکت هاگن-دازِس، محبوبترین تولیدکننده بستنی در دنیاست که از ابتدا روی عرضه بستنیهای لوکس و گران قیمت تمرکز کرده است
👈هاگن-دازِس برای جا انداختن برندش در بازار، از هر دو مسیر برندسازی یعنی «تجربه کردن مشتریان» و «استفاده از اینفلوئنسرها» استفاده کرد
👈برای مثال، شرکت نمونههای رایگان بستنی را در رویدادهایی مثل مسابقات تنیس ویمبلدون توزیع میکرد تا ثروتمندان به عنوان مشتریان هدف اصلی شرکت، بتوانند محصولات آن را امتحان کنند
👈از سوی دیگر، وقتی میلیونها نفر از طریق تلویزیونهایشان میدیدند افراد ثروتمند در حال خوردن بستنیهایی به نام هاگن-دازِس هستند، اندک اندک به آن بستنی علاقهمند میشدند و از آنها الگو میگرفتند
@bazaryabimodern1987
💢کانال ارتباطی طرف مقابلتان را کشف کنید
@bazaryabimodern1987
👈همه ما برای درک محیط اطرافمان از ترکیب سه حس بینایی، شنوایی و لامسه کمک میگیریم، ولی معمولا برای هر فرد، یک حس غالب وجود دارد که از آن، بیشتر از سایر حواس استفاده میکند
👈برای مثال، گروهی را در نظر بگیرید که به همراه هم یک فیلم را تماشا کردهاند. بعد از تماشای فیلم، برخی از این گروه، موسیقی فیلم را به خوبی به یاد میآورند، برخی دیگر، صحنههای مختلف فیلم و جلوههای ویژه آن را به خاطر میآورند و بعضی دیگر هم بیشتر تحت تاثیر حال و هوای عمومی فیلم قرار گرفتهاند
👈دسته اول را اصطلاحا افراد شنیداری، دسته دوم را افراد دیداری و دسته سوم را افراد لمسی مینامیم و برای تاثیرگذاری روی آنها باید از حواس غالبشان کمک بگیریم
👈به همین دلیل، اگر در ارتباط با هر فرد، از کانال حسِ غالب او استفاده کنید، ارتباطتان با او موثرتر خواهد بود و بیشتر میتوانید روی او اثر بگذارید
👈اما چگونه میتوانید تشخیص دهید که مخاطب شما به کدام یک از این سه دسته تعلق دارد؟ برای این منظور میتوانید از این سه روش استفاده کنید:
1️⃣لحن کلام و ظاهر طرف مقابل:
👈افراد دیداری معمولا با قامت راست راه میروند، سرشان را بالا نگه میدارند، نفسهای عمیق میکشند، با سرعت صحبت میکنند و در انتخاب کلماتشان دقت چندانی به خرج نمیدهند
👈افراد شنیداری معمولا سرشان را به یک طرف کج میکنند، هنگام نشستن به یک طرف لم میدهند، آرام، آهنگین و حساب شده حرف میزنند و در انتخاب کلماتشان دقت میکنند
👈افراد لمسی صدای عمیقی دارند، بین گفتارشان مکثهای طولانی میکنند، بدن آنها به جلو خم شده و وقتی در ذهنشان به دنبال مطلبی هستند، به زمین نگاه میکنند
2️⃣جهت حرکت چشمهای طرف مقابل
👈در این روش ابتدا سوالی در مورد یکی از تجربیات طرف مقابل میپرسیم. مثلا میپرسیم: آخرین بار تعطیلات به کجا سفر کردید؟
👈قبل از این که فرد به سوال ما پاسخ بدهد، به خاطراتش رجوع میکند و در این هنگام، چشمان وی به سمت خاصی منحرف میشود
👈اگر چشمان طرف مقابل به سمات بالا حرکت کرد، به احتمال زیاد یک فرد دیداری است. اگر چشمان او به طرفین حرکت کرد، به احتمال زیاد یک فرد شنیداری است. و اگر به سمت پایین حرکت کرد، به احتمال زیاد یک فرد لمسی است
3️⃣تکه کلامهای طرف مقابل
👈افراد دیداری معمولا از این تکه کلامها استفاده میکنند: به وضوح دیده میشود؛ تمرکز کردن؛ روشن شدن؛ تصور کردن؛ نمایش دادن؛ مبهم بودن. مثلا میگویند: من به راحتی تصور میکنم که شما در چه موقعیتی هستید
👈افراد شنیداری معمولا از این تکه کلامها استفاده میکنند: گوش دادن؛ فریاد زدن؛ صحبت کردن؛ گفتن؛ بحث کردن؛ هم صدا. مثلا میگویند: من سراپا گوش هستم
👈افراد لمسی هم معمولا از این تکه کلامها استفاده میکنند: در تماس بودن؛ احساس کردن؛ فشار آوردن؛ تحت فشار بودن. مثلا میگویند: من کاملا احساسات شما را درک میکنم
@bazaryabimodern1987
👈 از تبلیغات نترسید!
@bazaryabimodern1987
✍ از این بترسید که دیده نشوید و رفته رفته فراموش شوید همه چیز تبلیغات نیست ولی بدون تبلیغات دیده نخواهید شد.
🔹 به مرور زمان کسانی که عملا در مقابل شما حرفی برای گفتن ندارند، جای شما را خواهند گرفت.
🔹 تبلیغات اگر هدفمند و هوشمند انجام شود، هزینه نیست بلکه نوعی سرمایه گذاری است.
🔹 هنری فورد می گوید:
وقتی برای صرفه جویی در پول، تبلیغات را متوقف کنید مانند این میماند که برای صرفه جویی در وقت و زمان، ساعت تان را از کار بیاندازید.
🔹 از تبلیغات غافل نشوید.
@bazaryabimodern1987
👈 ١٢ گام بازاریابی و فروش
@bazaryabimodern1987
١ - برنامه ريزى وآمادگى جهت فروش
٢ - ورود به فروشگاه
٣ - معرفى خود و شركت
٤ - برقرارى ارتباط با مشترى
٥ - بررسى مشكلات احتمالى مشترى
٦ - بازرسى چشمى وگرفتن موجودى
٧ - بررسى كالاى رقبا
٨ - سفارش گيرى
٩ - ويزيت مجدد
١٠ - قطعى كردن سفارش
١١ - استفاده از ابزار تبليغاتى و چيدمان
١٢ - ارتباط مجدد با مشترى( خروج از فروشگاه)
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ترفندهاى جذب مشترى
@bazaryabimodern1987
1⃣برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید. اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد.
2⃣پس از بروز مساله (از نظر ارتباط با مشتری) هر چه سریع تر آن را حل کنید.
3⃣همیشه حالت برد برد را با مشتری به وجود بیاورید.
4⃣همیشه حق با مشتری نیست ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است.
5⃣مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت.
6⃣فراموش نکنیدکه مشتری حق انتخاب دارد.
7⃣برای پی بردن به خواست مشتری به حرفهای او گوش فرا دهید.
8⃣درباره خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید.
9⃣خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید.
@bazaryabimodern1987
💢تبلیغات بازی
@bazaryabimodern1987
👈تبلیغات بازی (Advergaming)، یک بازی کامپیوتری، موبایلی یا اینترنتی است که توسط یک برند مشخص طراحی و عرضه شده یا در آن، از محصولات یک برند مشخص استفاده شده است
👈برای مثال، بازی کامپیوتری پپسی مَن، یکی از نخستین تبلیغات بازیهای جهان بود که توسط پپسی طراحی و به بازار عرضه شد و تاثیر بهسزایی روی افزایش شهرت و محبوبیت برند پپسی گذاشت
👈یا به عنوان مثالی دیگر، شرکت فولکس واگن برای تبلیغ خودروی Polo خود تبلیغات بازی مشهوری به نام Polowers را طراحی و به بازار عرضه کرد
👈تبلیغات بازیها وقتی موثرترند که مشتریان هدفمان نوجوانان یا جوانان باشند. در این صورت میتوانیم با یک تبلیغات بازی خوب، تعامل میان برند و مشتریان هدف را افزایش بدهیم
@bazaryabimodern1987
💢2 رویکرد به برنامهریزی بازاریابی
@bazaryabimodern1987
👈برنامهریزی بازاریابی، مهمترین نوع برنامهریزی در هر کسب و کاری به حساب میآید، چون قرار است رابطه شما با مشتریان، بازار، شبکههای توزیع، شرکای بازاریابی و رقبایتان را تنظیم کند
👈بر همین اساس، برنامهریزی بازاریابی، مهارتی است که آینده کسب و کارتان به آن بستگی دارد و اگر در این مهارت خبره شوید، یک کسب و کار موفق خواهید داشت، ولی اگر این وظیفه را شوخی بگیرید، قطعا به مشکل میخورید
👈اصولا شرکتها هنگامی که میخواهند برنامهریزی بازاریابی انجام بدهند، یکی از این دو رویکرد را انتخاب میکنند:
1️⃣رویکرد درون-بیرون (inside-out perspective)
👈در این رویکرد، شرکت ابتدا منابع، امکانات، ظرفیتها، تواناییها و غیره خودش را بررسی میکند و سپس برنامهریزی بازاریابی را انجام میدهد
👈برای مثال، شرکت در بررسیهایش متوجه میشود که کارخانهاش با 80 درصد ظرفیت کار میکند و در نتیجه، تصمیم میگیرد که برنامه بازاریابیاش را روی افزایش فروش محصول کنونیاش متمرکز کند
2️⃣رویکرد بیرون-درون (outside-in perspective)
👈در این رویکرد، شرکت کاری به ظرفیتها، تواناییها و وضعیت داخلیاش ندارد، بلکه به این موضوع فکر میکند که بازار و مشتریان به چه چیزی نیاز دارند؟
👈در مرحله بعد، شرکت تلاش میکند ظرفیتها، تواناییها، منابع و امکانات داخلی برای عرضه آن محصول را فراهم کند
👈ناگفته پیداست که رویکرد بیرون-درون، بهترین رویکرد در برنامهریزی بازاریابی است چون به شما کمک میکند بر اساس شرایط بازار حرکت کنید و در نتیجه، هیچ وقت از بازارتان عقب نمیمانید
👈اما اگر بیش از حد روی رویکرد درون-بیرون تمرکز کنید، بعد از مدت کوتاهی از بازار و نیازهای مشتریانتان عقب میمانید و در نهایت از بازار حذف میشوید
@bazaryabimodern1987
💢نظرات و کامنتهای آنلاین را جدی بگیرید
@bazaryabimodern1987
👈با افزایش نفرت مشتریان از تبلیغات کلاسیک، استقبال آنها از «نظرات و کامنتهای دیگران» که در فضای مجازی، فروشگاههای اینترنتی و اپلیکیشنهای موبایلی منتشر میکنند، افزایش یافته است
👈طبق تحقیقات ما، 84 درصد مردم به نظرات و کامنتهای دیگران در فضاهای آنلاین اعتماد دارند و 89 درصد مردم قبل از تصمیمگیری نهایی، این نظرات و کامنتها را میخوانند
👈به همین دلیل، اگر میخواهید وفاداری مشتریانتان را افزایش بدهید، به هیچ وجه نباید قدرت «نظرات و کامنتهای آنلاین» را نادیده بگیرید
👈تحقیقات ما از شرکتهای کوچک و متوسطی که بیش از 10 سال عمر کردهاند نیز نشان میدهد که 90 درصد آنها، به «نظرات و کامنتهای آنلاین» اهمیت میدهند و آنها را کاملا جدی میگیرند
👈با این حال، بسیاری از شرکتها از «نظرات و کامنتهای آنلاین» فراریاند، چون تصور میکنند اگر وارد این فضا بشوند، در کنار لذت بردن از نظرات مثبت، باید پاسخگوی نظرات منفی هم باشند
👈اما کارآفرینان و مدیران موفق معتقدند نظرات و کامنتهای منفی مشتریان، بهترین فرصت هم برای تعامل بیشتر با مشتریان و هم برای یافتن معایب محصول و خدمات شرکت است
👈در حقیقت، کارآفرینان و مدیران موفق عمیقا باور دارند که نظرات و کامنتهای منفی و انتقادی، بهترین منبع اطلاعاتی برای یافتن ایدههای جدید جهت بهبود یک کسب و کار و محصول به حساب میآیند
👈از سوی دیگر، یادتان باشد وقتی به نظرات و کامنتهای منفی، به صورت مودبانه، به موقع و منطقی پاسخ میدهید، به مرور اعتبار برندتان را افزایش میدهید
👈در مقابل، اگر این قبیل نظرات و کامنتها را نادیده بگیرید و پاسخ ندهید، یا پاسخی بیادبانه و غیرمنطقی به آنها بدهید، اعتبار برندتان به شدت خدشهدار میشود
👈پس به شما توصیه میکنم مدیریت نظرات و کامنتهای آنلاین را بسیار بسیار جدی بگیرید و حتما یک تیم مستقل برای این کار آماده کنید
👈از این تیم بخواهید، ضمن پاسخگویی به تمام نظرات و کامنتهای مثبت و منفی، اطلاعاتی که در دل این نظرات و کامنتها نهفته است را برای شما استخراج کنند
👈مثلا اگر میبینند نظرات منفی درباره بدقولی شرکت در تحویل سفارشات در حال افزایش است، حتما خیلی سریع موضوع را به شما اطلاع بدهند تا بتوانید قبل از آن که این مشکل به یک بحران تبدیل شود، فکری به حال آن بکنید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️در مکالمه با همکارانتان از قدرت کلمات برای برقراری ارتباط بهتر استفاده کنید.
@bazaryabimodern1987
🔅آیا از همکارانتان بهخاطر پیشرفت و موفقیتشان تعریف میکنید؟ چقدر این کار را انجام میدهید؟ آیا از همگروهیهای خود بهخاطر تلاشهایشان قدردانی میکنید؟
🔺اکثر ما بیشترین زمان خود را در محل کار سپری میکنیم؛ باوجود این، بیشتر اوقات با همکارانمان مثل غریبهها برخورد میکنیم. عباراتی وجود دارند که استفاده از آنها در مکالمات، اعتماد بین همکاران را افزایش میدهد:
1⃣مسئولیت اشتباهم را خودم برعهده میگیرم.
2⃣از نحوه رسیدگی شما به شکایت آن مشتری خوشم آمد.
3⃣برای برخورد با موقعیت فعلی، به راهنمایی شما نیاز دارم.
4⃣به تشخیص شما اعتماد دارم.
5⃣بدون کمک شما از پسِ حل این مشکل برنمیآمدم.
6⃣چه کمکی از دست من برمیآید؟
7⃣وقتی که برای این پروژه صرف کردهاید واقعا ارزشمند و قابلتقدیر است.
8⃣نگرانیهای شما را درک میکنم؛ اجازه بدهید درباره این مشکل همفکری کنیم تا شاید به راهحل بهتری برسیم.
9⃣کار با شما بسیار لذتبخش است.
@bazaryabimodern1987
💢بهترین ایده برای زمانی که همه مثل هم هستند
@bazaryabimodern1987
👈شما هم قطعا این صحبتها را بارها و بارها شنیدهاید: در بازاری که در آن هستیم، کالاهای شرکتهای مختلف یکسان است؛ مشتریان فقط به قیمت توجه میکنند؛ و هر نوآوری که در محصول یا خدمتمان ایجاد میکنیم، خیلی سریع توسط رقبا کپی میشود
👈در چنین شرایطی، فقط و فقط میتوانید با کمک یک برند قوی، خودتان را از رقبایتان متمایز کنید. یک برند به سه شیوه زیر تقویت و متمایز میشود:
1️⃣تمایز از طریق ویژگیهای فیزیکی و ظاهری
👈در این نوع تمایز، تلاش میکنیم ویژگیهای فنی و ظاهری محصولمان را تغییر بدهیم. برای مثال، برند کراکس را در نظر بگیرید که یکی از مشهورترین و محبوبترین برندهای در دنیاست. این برند با تغییر ظاهر صندلها و دمپاییهایی که عرضه میکند، توانسته به جایگاه فعلیاش برسد
👈یا به عنوان مثالی دیگر، ژیلت با کمک عرضه ریشتراشی که ظاهری متفاوت از ریشتراشهای رایج در بازار داشت، به جایگاه فعلیاش رسیده و رهبر بازار بزرگ ریشتراش در دنیا شده است
👈یا آکوآفینا، برندی که متعلق به کوکاکولاست، توانسته با افزودن ویژگیهای جدید به آب، مثل افزودن ویتامین به آن، خودش را از رقبا متمایز کند
2️⃣تمایز از طریق خدمات
👈در این روش، تلاش میکنیم برندمان را با خدمات قبل از فروش، حین فروش و پس از فروش از رقبایش متمایز کنیم
👈برای مثال، برند آکمه که معروفترین برند آجرهای ساختمانی در دنیاست را در نظر بگیرید. این برند صرفا با یک خدمت خاص توانسته خودش را از رقبا متمایز کند: تضمین این که آجرهای ما چون از خاک غنیشده ساخته شدهاند، تحت هیچ شرایطی نمیشکنند
👈یا برند ایسوزو که از معروفترین تولیدکنندگان کامیون و کامیونت در دنیاست، برای متمایز شدن از رقبا، میزان ضمانت محصولاتش را به 10 سال افزایش داده است
👈یا فروشگاه آستین، عرضهکننده انواع بازیهای آنلاین را در نظر بگیرید که برای تمایز از رقبایش، ایده «بیایید دور هم بازی کنیم» را اجرا کرده است. در نتیجه، مشتریان این برند با این که میتوانند بازی مدنظرشان را به صورت آنلاین بخرند، اما ترجیح میدهند در شعبههای شرکت دور هم جمع شوند و از یک بازی گروهی لذت ببرند
3️⃣تمایز نمادین
👈در این شیوه، تلاش میکنیم روی ذهنیت مشتریان از برندمان تمرکز کنیم و تصویر و وجههای خاص از برندمان را در ذهن آنها به وجود بیاوریم
👈برای مثال، کوکاکولا و پپسی را در نظر بگیرید که توانستهاند در بازاری که محصول آن بسیار ساده است، از بقیه متمایز شوند. کوکاکولا برای تمایز از رقبایش، این موضوع را در ذهن مشتریان جا انداخته است: اگر میخواهید مثل آمریکاییها زندگی کنید، باید کوکاکولا بنوشید
👈در مقابل، پپسی هم این موضوع را در ذهن مشتریان حک کرده است: اگر میخواهید جوان و یاغی بودنتان را به رخ بکشید و نشان بدهید که از بقیه فرق دارید، پپسی بنوشید
@bazaryabimodern1987
👈 تقسيم بندی مشتريان
@bazaryabimodern1987
🔹 كاملا راضی و وفادار😊
اين دسته به برند ما وفادار هستند و از محصولاتمان خريد میکنند.
🔹 بی تفاوت 😐
در صورت پيشنهاد بهتر يا نارضايتی كوچک، يا حتی تخفيف، برند و كالای ما را رها میکنند و سراغ رقبا میروند.
🔹 ناراضی 😔
ناراضی هستند، ديگر سراغ برند ما نمیآیند و ممکن است تبليغات منفی هم درباره برند ما انجام بدهند.
🔹 گروگان 🤐
افرادی كه در اوج نارضايتی از محصول ما به سر میبرند، مجبورند از ما خريد كنند و چاره ديگری هم ندارند و به خاطر همين تعارض هم تا میتوانند از برند بد میگویند و تبليغات منفی میکنند.
🔹 مُبلغ 😏
از ما خريد نمیکنند اما تبليغ ما را میکنند، معمولا هم افرادی هستند كه به برند ما علاقمند هستند ، اما توانايی خريد خدمت يا كالای ما را ندارند.
@bazaryabimodern1987
👈 چطور در اولین دیدار مشتریها را تحت تأثیر قرار دهیم؟
@bazaryabimodern1987
✍ میگویند برخورد اول، به ویژه در اوّلین ملاقاتتان با یک مشتری جدید، مهمترین تأثیری است که بر مخاطب میگذارید.
🔹 مردم، نظراتشان را بر اساس انواع اشارات ناگفته شکل میدهند.
🔹 پس مشاوران مالی باید هنگام ملاقات مشتری جدید از ابتدا به بهترین شکل ممکن ظاهر شوند.
🔹 در اینجا به چند نکته اشاره میکنیم که به شما کمک میکنند که بتوانید در اولین دیدار مشتریها را تحت تأثیر قرار دهید و شروع خوبی داشته باشید.
🔹 همچنین با کمک آنها میتوانید شانس دستیابی به توافق و شروع یک رابطهی تجاری موفق را افزایش دهید.
۱ - آماده باشید و به موقع حاضر شوید.
مشتریها به شما مراجعه میکنند چون به کمک شما احتیاج دارند.
▫️آنها معمولا توسط یک دوست یا بنگاه تجاری دیگری به شما معرفی شدهاند و احساس میکنند که شما میتوانید نیاز آنها را در زمینهی خاصی برطرف کنید.
▫️پس یکی از بهترین راههای اثبات لیاقتتان به مشتری، آمادگی داشتن است.
▫️باید از اوّلین تماس تلفنی یا تبادل ایمیل بفهمید که مشتری چه نوع اطلاعات یا خدماتی را میپسندد تا بعدا در زمان ملاقات، حرفی برای گفتن درمورد موضوع داشته باشید.
▫️همچنین باید قبل از ملاقات با مشتری بالقوه، رزومهی او را بررسی کنید و تا جایی که میتوانید اطلاعاتی دربارهی موقعیتهای شغلی که داشته است و افتخاراتی که کسب کرده به دست آورید.
▫️همچنین آمادهی پاسخ دادن به سؤالات او دربارهی کارنامهی خودتان باشید.
▫️علاوه بر اینها، به موقع حاضر شدن سر قرار از واجبات است، به موقع حاضر شدن سر قرار، نشان میدهد که شما فردی دقیق هستید و کار و مشتریهایتان را جدی میگیرید.
▫️وقتشناسی میتواند معرّف خوبی برای شخصیت شما باشد، پس اگر وقتشناسی یکی از نقاط قوت شما نیست، سعی کنید آن را تقویت کنید.
۲ - خودتان و دفتر کارتان را شیک و تمیز نگه دارید.
یکی از نشانههای حرفهای بودن داشتن یک دفتر کار مرتب است.
▫️پس اگر مشتری را در دفترتان ملاقات میکنید، حتما دفتر کارتان را تمیز و مرتب نگه دارید.
▫️مشتری شما نباید به یک دفتر شلخته و نامرتب وارد شود.
▫️پروندههایتان را جمع کنید، میز کارتان را مرتب کنید و وسایل اتاق را طوری بچینید که مشتری فورا احساس کند شما وقت و فضای کافی برای او دارید.
▫️اگر اتاقتان مثل میدان جنگ است یا حتی فقط کمی نامرتب است، مشتری را در اتاق کنفرانس یا سالن اجتماعات ملاقات کنید.
▫️در طول جلسه وسایل ارتباطی را در حالت سکوت یا لرزش قرار دهید تا سیل پیامها حواستان را از مشتری و جلسهای که در آن حضور دارید، پرت نکند.
▫️مشتریهای جدید انتظار دارند که همهی تمرکز شما متوجه آنها باشد.
▫️همچنین باید حرفهای لباس بپوشید.
برای مشتریای که قرار است پسانداز زندگیاش را به شما بسپارد، مهم است که ظاهرتان خیالش را راحت کند که پولش را دست آدم درستی میدهد.
▪️اینطور تصور کنید که مشتریای که اولین بار برای ملاقات نزد شما میآید، در واقع میخواهد برای شغل مدیریت پساندازهای زندگیاش، با شما مصاحبه کند.
▪️پس طوری لباس بپوشید که باعث شود در این مصاحبه قبول شوید.
▪️حتی اگر مشتری را در تعطیلات آخر هفته ملاقات میکنید، پوشیدن لباس غیر رسمی و ظاهر غیر حرفهای داشتن، تأثیر خوبی نمیگذارد.
۳ - همه چیز به برخوردتان بستگی دارد.
یک برخورد خوب میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
▫️در اوّلین برخورد با مشتری لبخند بزنید تا به او بفهمانید که از ملاقات با او خوشحال هستید و چشمانداز همکاری با او برایتان جذاب است.
▫️ارتباط چشمی مناسب برقرار کنید، محکم دست بدهید و وقتی مشتری با شما صحبت میکند با دقت به او گوش دهید.
▫️همچنین باید خود را شخصیتی آرام و متمرکز نشان دهید، مردم میخواهند مطمئن شوند که چالش را میپذیرید و تحت فشار هم عملکرد خوبی خواهید داشت.
▫️مشتری باید از رفتار شما بفهمد که از کارتان لذت میبرید و از کمک به مردم برای رسیدن به انتظاراتِ مالیشان راضی هستید.
▫️شما هم باید به اندازهی آنها مشتاق موفقیت باشید.
▫️علاوه بر اینها، مشاوران و برنامهریزان مالی باید آنقدر واضح و ساده صحبت کنند که مشتری کاملا منظورشان را درک کند.
▫️اگر خیلی اصطلاحات تخصصی به کار ببرید، احتمالا مشتری را از دست بدهید.
▫️اگر متوجه صحبتهای شما نشوند، علاقهشان را از دست میدهند.
▫️حتما در مورد حوزههایی از آیندهی مشتری که احساسات او را برمیانگیزد صحبت کنید، مانند پسانداز برای آیندهی فرزندان، بازنشستگی بدون دردسر و باقی گذاشتن میراثی باارزش از خود.
▫️موقع صحبت در مورد این موضوعات سعی کنید، نگاهی از بالا به پایین به مشتری نداشته باشید.
💢نابود کردن مشتریان بالقوه
@bazaryabimodern1987
👈منظورمان از نابود کردن مشتری بالقوه چیست؟ فروشندهای که این کارها را انجام میدهد، در مسیر نابود کردن مشتری بالقوه گام بر میدارد:
❌به شخصیت و شعور مشتری بالقوه توهین میکند
❌مشتری بالقوه را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فریب میدهد
❌نظرات، ایدهها و عقاید مشتری بالقوه را نادیده میگیرد یا مورد تمسخر قرار میدهد
❌به سخنان مشتری به صورت فعالانهای گوش نمیدهد
❌تلاش میکند مشتری بالقوه را تحت سلطۀ خودش درآورد، از آنها سوءاستفاده کند یا احساساتشان را به بازی بگیرد
👈بدیهی است که همۀ ما در نگاه اول با این قبیل رفتارها مشکل داریم، اما نکتۀ مهم اینجاست که خیلی وقتها حواسمان نیست که در حال نابود کردن مشتری بالقوهمان هستیم. برای سنجش رفتارمان در قبال مشتری بالقوه باید به این سوالات به خوبی پاسخ بدهیم:
1️⃣آیا وقتی مشتری بالقوه در حال صحبت کردن است، مرتب حرفهای او را قطع میکنیم؟
2️⃣آیا به حرفهای همۀ مشتریانمان به دقت گوش میکنیم یا فقط به حرفهای بعضی از مشتریانمان اهمیت میدهیم؟
3️⃣آیا برای به کرسی نشاندن حرفمان، نظر درست مشتری را زیر سوال میبریم؟
4️⃣آیا حاضریم برای نیازمان به فروش محصول، نیازهای واقعی مشتری را نادیده بگیریم و او را فریب بدهیم؟
@bazaryabimodern1987
💢کارمندانی با خودآگاهی بالاتر پیدا کنید
@bazaryabimodern1987
👈همه میدانیم که افراد مختلف، شخصیتهای متفاوتی دارند. بعضیها آرام و مطیع هستند، بعضی دیگر شلوغ و پرهیجان، برخی خونسرد هستند و برخیها زود جوش میآورند
👈تحقیقات مختلفی که در زمینه شخصیت انسانها انجام شده، نشان میدهد که شخصیت یک فرد از این پنج بُعد تشکیل شده است:
1️⃣برونگرا در مقابل درونگرا
2️⃣موافق جمع بودن در مقابل ناسازگار و مخالف بقیه بودن
3️⃣منطقی و منظم در مقابل غیرقابل پیشبینی و نامنظم
4️⃣با آرامش و اعتماد به نفس در مقابل هیجانی و بدون اعتماد به نفس
5️⃣خلاق، مشتاق و پذیرای تغییرات در مقابل سنتی، پیرو راه دیگران و مخالف تغییرات
👈مطالعات زیادی برای یافتن ارتباط بین این پنج خصیصه و کارآیی شغلی افراد انجام شده است. نتایج این مطالعات نشان میدهد که از بین این ویژگیها، ویژگی منطقی و منظم بودن است که بر روی عملکرد شغلی افراد تاثیرگذارست
👈اشخاصی که منطقی و منظم هستند معمولا افرادی مستقل، قابل اعتماد، محتاط، مراقب، برنامهریز، مرتب، سختکوش و هدفمند هم هستند و برای همین در مشاغل مختلف، از مهندسی و قضاوت گرفته تا مشاغل تکراری مثل پلیس، فروشنده و کارگر، موفقترند
👈پس هنگام انتخاب کارمندان جدید، همواره به این موضوع فکر کنید که آیا این فرد، یک فرد منظم و منطقی است یا یک فرد غیرقابل پیشبینی و نامنظم که نمیتواند احساساتش را کنترل کند
@bazaryabimodern1987
👈 ده اشتباه فاحش در بازاریابی
@bazaryabimodern1987
✍ در شرایط تجاری کنونی، بازاریابی امری ضروری است.
🔹 در صورتیکه روش مناسبی برای بازاریابی انتخاب نکنید به جای سودمند بودن، میتواند زیانبار باشد.
🔹 با دوری کردن از این اشتباهات رایج و معمول، از دامهای بزرگ بازاریابی دوری گزینید.
۱ - نه هدفی، نه توقع و انتظاری
بسیاری از شرکتها در واقع نمیدانند که از بازاریابی چه میخواهند یا انتظارشان از تلاشهای شبانهروزی چیست.
▫️ابتدا اهدافتان را مشخص و تنظیم کنید، سپس، بپذیرید که بازاریابی یک مرحله است.
▫️در پایان، همواره از تناسب مراحل با اهدافتان، اطمینان حاصل کنید.
۲ - نداشتن خرید (buy in)
مجریان، مدیران و کارمندانی که بازاریابی را باور ندارند، به طور جدی میتوانند زیانآور باشند و تمامی مراحل را تحتالشعاع قرار دهند.
▫️خرید (buy in) را با روشن کردن اهداف و مراحل عملیات بازاریابیتان به دست آورید.
۳ - ترس
شرکتها در برخورد با بازاریابی بیشتر دچار ترسی مبهم و نامحسوس میشوند.
▫️آنها نه از خود بازاریابی، که از احتمال شکستشان در بازاریابی واهمه دارند.
▫️این ترس حتی میتواند آنان را از آغاز و ادامه کار باز دارد.
▫️هنگامی که عملیات بازاریابیتان را راهاندازی میکنید، از اینکه بارها و بارها زمین بخورید و موفق نشوید، ترسی نداشته باشید.
۴ - بیتوجهی به آموزش
اگر آموزشهای لازم بازاریابی را در اختیار کارمندانتان قرار ندهید، آنها همچنان بدگمان خواهند بود و این مسئله میتواند به از بین رفتن کل مراحل بازاریابی منجر شود.
۵ - هدر رفتن سرمایه
اجرای عملیات ۵۰ دلاری که از اجزای خوبی برخوردار است، میتواند راهگشاتر از عملیات ۵۰هزار دلاری باشد که به صورت ضعیفی طراحی شده است.
▫️بسیاری از فنون بازاریابی «سنتی»، مانند تبلیغات، نمیتوانند در برآورد و ارزیابی هزینهها نتایج قابل قبولی ارائه دهند.
▫️حداقل دو بار در سال سرمایه بازاریابیتان را ارزیابی کنید.
۶ - اتلاف وقت
اگر در رفتوآمد به گروههای شبکهای هیچگونه تجارت و دادوستدی نمیبینید؛ وقت خود را با رفتن به آنها تلف نکنید.
▫️تمام زمان بازاریابیتان را صرف اثبات ارزشمندی آن کنید، در کنار گذاشتن قسمتهایی که درست عمل نمیکند، تردیدی به خود راه ندهید.
۷ - نداشتن ارتباط
اگر درباره برگزاری یک سمینار مهم به کارمندانتان اطلاعاتی ندادهاید، آن را برگزار نکنید.
▫️در تمامی مسائل و جرئیات بازاریابی، سیاست آزادی بیان را به کار گیرید.
۸ - نداشتن حس مسئولیتپذیری
این مسئله بدترین و بزرگترین اشتباهی است که یک شرکت میتواند مرتکب شود.
▫️داشتن اهداف واقعبینانه و عملکرد سریع برای کسانی که در کار بازاریابی هستند، ضروری است؛ در غیر این صورت شما به مرگ «آری» گفتهاید و هیچچیز را عملی نساختهاید.
۹ - نپرداختن پاداش
اگر در شناسایی و ارج نهادن به مهارتها و تخصصهای بازاریابی کارمندانتان سهلانگاری کنید، محرکهایی که باید به کار گرفته شوند، دچار لغزش میشوند و نتیجهای معکوس در پی خواهند داشت.
▫️راههای موفقیت در بازاریابی را که پایههایی ثابت و استوار دارند، بشناسید.
۱۰ - نداشتن دستنوشته و بیتوجهی به مکتوب کردن کارها
گفتهاند: «هنگامی که کاری نوشته شود، انجام میپذیرد».
▫️همیشه اهداف و طرحهایتان را بنویسید و این احتمال را بدهید که هنگام نوشتن، دیدگاه و چشمانداز شما به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
▫️اینها اشتباهات متداولی هستند که بسیاری از کسبوکارها با آن مواجه میشوند.
▫️با پرهیز از تکرار اشتباهات بازاریابی رقبای خود، از آنان پیشی بگیرید.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️برای شاد کردن همکارانتان تلاش کنید.
@bazaryabimodern1987
🔸وجود اطرافیان شاد در محیط کار باعث شادی شما میشود. هر چه شما به افراد شاد نزدیکتر باشید، درصد بالاتری از شادی و انرژی مثبت ناشی از آن نصیبتان میشود و در نتیجه تداوم یافتن این محیط شاد و پرانرژی است که بهرهوری هم به نحو چشمگیری افزایش مییابد. اگر در اطراف ما افراد شاد حضور ندارند بکوشیم با تشویق دیگران به شاد بودن، بر شادی خودمان بیفزاییم.
🔹راههای زیادی برای شادتر کردن دیگران وجود دارد:
1⃣تعریف و تمجید از آنها
2⃣دادن هدیههای کوچک و نهچندان گرانقیمت
3⃣داستان تعریف کردن
4⃣انجام کار گروهی
5⃣پیشنهاد روشهایی برای مقابله با استرس
6⃣گوش فرا دادن به مشکلات دیگران
🔸وقتی دیگران را به خندیدن و شاد شدن وادار میکنید، به طور غیرمستقیم از او میخواهید از نگرانی و ناراحتی درباره کار و زندگیاش خودداری کند. اگر چنین شود، احساس رضایت و شادکامی شما نیز چند برابر خواهد شد.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️هفتههای تفکر
@bazaryabimodern1987
🔅یکی از کارهای مشهور بیل گیتس «هفتههای تفکر» بود که طی آنها از وظایف کاریاش در مایکروسافت دوری میگزید و به همراه چندین کتاب و قلم و کاغذ به یک کلبه پناه میبرد
هدفش از انجام چنین کاری تفکر عمیق پیرامون مسائل بغرنجی بود که فراروی مایکروسافت قرار داشتند. شاید دقیقا همین کار را در مقرّ مرکزی شرکت هم میتوانست انجام دهد اما با پناه بردن به یک کلبه، تمام حواسپرتکنها را منحرف میکرد و برای تمرکز کردن خود را در موقعیت بهتری قرار میداد.
درست مطابق آنچه جی کی رولینگ نویسندۀ مجموعه داستانهای هری پاتر هنگامی که به هتلی پنج ستاره در ادینبورگ رفت تا آخرین جلد از آن مجموعه را تمام کند، بر زبان راند:
«اگر تغییری بنیادین در فضای معمول کاری خود ایجاد کنید، انگیزه و فرصتهای خود را برای درگیر شدن در کار عمیق افزایش دادهاید.»
™@bazaryabimodern1987
👈 ۳ راه برای خلق عناوین و جملات پر منفعت و مزیتی محصولات:
@bazaryabimodern1987
۱ - احساسیاش کنید!
چرا مردم به چیزی که میگویید باید اهمیت دهند؟
▫️توجهشان را با چیزی که به آنها مربوط است بدست آورید.
▪️احساسات ایده را می فروشد، نه واقعیت.
▪️ایده شما برای مشتری چه کاری میکند؟
▫️از این که از احساسات استفاده کنید نترسید، اغلب انگیزه خرید احساسی بسیار بیشتر از انگیزه خرید منطقی است.
▫️کاربرد کلماتی که به احساسات مربوط میشوند، مانند “مجانی”، “باورنکردنی” و “عظیم” را امتحان کنید.
۲ - کوتاهش کنید!
واقعا کوتاه! یعنی بیشتر از ۱۰ یا ۲۰ کلمه نباشد، (کمتر بهتر است).
▫️یادتان باشد,وقت زیادی ندارید، اگر جمله گزارشی شما طولانی است، مردم از آن عبور خواهند کرد، قبل از این که بخواهند ادامه اش را بخوانند یا بشنوند.
▫️از استفاده کمتر از کلمات نترسید و از این که تمام جزییات محصولتان شاملش نشود؛ بسیار بهتر است که ۳ تا از ویژگی های برترش به خوبی شناخته شود تا همه ویژگی هایش به صورت گذرا خوانده شود.
۳ - از اعداد استفاده کنید!
اعداد اختصاصی بودن را القا میکنند.
▫️اطرافتان را نگاه کنید، عنوانهایی با اعداد بر جهانمان حکمفرماست.
▪️محصولات معتبر برای ورزشکاران حرفهای
▪️سریع ترین مرکز فروش کتاب
▪️محصولی برای افزایش ۵۰% حجم اتاقتان
▫️هر جملهای را که میسازید توسط اطرافیانتان تست کنید.
▪️تحقیق کنید کدامشان بیشترین تاثیر را در فروش دارند؟
▪️بازخورد بگیرید و هرکدام بهتر بود آنرا انتخاب کنید.
@bazaryabimodern1987
💢چرا به مشتریانمان گوش نمیدهیم؟
@bazaryabimodern1987
👈گوش دادن و شنیدن دو عمل کاملاً متفاوتاند. شنیدن یک عمل فیزیکی و ناخودآگاه است، اما گوش دادن یک عمل ذهنی و خودآگاه است
👈هنگام شنیدن، گوشهای ما امواج صوتی محیطی که در آن قرار داریم را به صورت خودکار جذب میکنند و به مغزمان میفرستند ولی در اکثر مواقع مغزمان هیچ واکنشی به امواج دریافتی نشان نمیدهد
👈پس نمیتوانیم بگوییم چون گوش و مغزمان توانایی شنیدن دارند، در حال گوش دادن هستیم
👈به همین دلیل است که یکی از شکایتهای رایج بین مشتریان این است که فروشندگان اصلاً به حرفشان گوش نمیدهند و فقط حرفشان را میشنوند
👈اما چرا فروشندگان به حرفهای مشتریان گوش نمیدهند و فقط آن را میشنوند؟ در پاسخ میتوانیم بگوییم:
1️⃣فروشنده هیچ اهمیتی به مشتری نمیدهد و در نتیجه حرفهای او را بیارزش میشمارد
2️⃣فروشنده یک فرد خودخواه است و فقط به نظرات و ایدههای خودش اهمیت میدهد
3️⃣گوش دادن مستلزم تمرکز ذهنی است که متاسفانه اکثر فروشندگان فاقد چنین تمرکزی هستند در نتیجه فقط ادای گوش دادن را در میآورند
4️⃣فروشنده نمیداند که چگونه باید به حرفهای مشتری گوش بدهد
5️⃣فروشنده به دلیل شخصیت سلطهجویی که دارد، فقط میخواهد خودش حرف بزند، نه دیگران
6️⃣فروشنده صرفاً به جملاتی که مشتری میگوید، گوش میدهد و به زبان بدن مشتری اهمیتی نمیدهد
7️⃣فروشنده تصور میکند اطلاعات و دانش بیشتری دربارۀ موضوع مورد بحث دارد و در نتیجه حرفهای مشتری را خستهکننده میداند
8️⃣فروشنده تصور میکند حرفهای این مشتری هم شبیه حرفهای بقیه مشتریان است و در نتیجه همۀ حرفهای مشتری را از قبل میداند
9️⃣فروشنده به جای آن که به حرفهای مشتری گوش کند، در حال آماده کردن پاسخ به او است
👈برای همین، اگر میخواهیم به یک فروشندۀ موفق تبدیل شویم، باید این قبیل رفتارها را کنار بگذاریم و به جای آن بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، سطح تحصیلات، تجربه و سایر ویژگیهای مشتری، با اعماق وجودمان به حرفهای زبان و بدن مشتری گوش بدهیم
@bazaryabimodern1987
🔴▪️برای داشتن فن بیان حرفه ای چه بگوییم؟ چه نگوییم؟
@bazaryabimodern1987
⭕️داشتن فن بیان حرفه ای برای یک کارآفرین مهارت خیلی مهمی است! با فن بیان قوی ، تاثیرگذار و کاریزماتیک باشیم.
1️⃣اگر در اداره باهمکارمان صحبت میکنیم
نگوییم «گزارش رو برام بفرست»، بگوییم «امکانش هست گزارش رو برام بفرستی»
2️⃣اگر نیاز داریم که چند دقیقه تنها باشیم،
به اطرافیان نگوییم « تنهام بذار» بگوییم« میتونم چند دقیقه تنها باشم؟»
3️⃣اگر خواستیم اشتباه کسی را به او یادآور شویم، نگوییم «تو اشتباه میکنی» بگوییم « به نظر میاد اشتباهی پیش اومده»
4️⃣ اگر از کسی درخواست شماره داریم
نگوییم «شمارتو بهم بده » بگوییم « امکانش هست شمارتو داشته باشم»
@bazaryabimodern1987
💢3 گام برای تغییر احساس دیگران
@bazaryabimodern1987
👈گاهی اوقات لازم است برای متقاعد کردن دیگران، احساسات آنها را تغییر بدهید. برای این کار میتوانید از روش سه مرحلهای تغییر احساس کمک بگیرید:
1️⃣در اولین قدم، به مخاطبتان بگویید که احساسات و نظرات او را درک میکنید. با این کار، مخاطبتان احساس نزدیکی بیشتری به شما پیدا میکند و حاضر میشود به گفتهها و استدلالهای شما گوش کند
2️⃣در گام دوم، برای مخاطب در مورد کسی صحبت کنید که در گذشته، نظر یا احساسی مشابه او داشته است. وقتی تعریف میکنید که در گذشته افرادی بودهاند که افکار و احساسات مشابهی داشتهاند، مخاطب متوجه میشود که تنها نیست و افراد دیگری نیز وجود دارند که شرایطی مشابه او دارند. بعلاوه، با مطرح کردن فرد دیگری، پیکان بحث را از روی مخاطبتان برمیدارید و به سمت یک فرد دیگر نشانه میگیرید
3️⃣وقتی مخاطب کاملا با فرد مدنظرتان که احساسات مشابهی دارد، احساس نزدیکی و تشابه کرد، در سومین گام برایش شرح بدهید که چگونه و چرا آن فرد نظرش را تغییر داد
👈برای مثال، به این گفتگو بین فروشنده لوازم ورزشی به یک خانم باردار دقت کنید:
1️⃣گام اول: من وضعیت شما را به خوبی درک میکنم و متوجهام که در چه شرایط سختی قرار دارید
2️⃣گام دوم: چند روز پیش یک خانم باردار دیگری به ما مراجعه کرده بود و درست مثل شما فکر میکرد که ورزش کردن در زمان بارداری، کار بسیار سختی است
3️⃣گام سوم: اما وقتی با این دستگاهی که به شما پیشنهاد میکنم، کمی ورزش کرد، متوجه شد که اتفاقا ورزش کردن در زمان بارداری چندان هم سخت نیست، اگر دستگاه درستی را انتخاب کنید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️برای فروش بیشتر از مشتری بپرسید.
@bazaryabimodern1987
🔸به دیدن نحوه استفاده از محصول خود بروید.
🔸پرسش هایی درباره معایب و مزایای آن بپرسید.
🔸بپرسید چه چیزی را بیشتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیزی را کمتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیز را باید تغییر دهند و چگونه باید تغییر دهند.
🔸درباره خدمات پس از فروشی که دریافت کرده اید، بپرسید.
🔸اقدامات انجام شده به وسیله هر فرد مرتبط را مشاهده کنید.
🔸بپرسید که آیا دوباره همان را می خرند؟
🔸بپرسید که آیا آن را به واحد تجرای دیگری پیشنهاد میدهند؟
🔸تمام چیزهایی را که می گویند ثبت و ضبط کنید.
🔸دیدن محصول در عمل و پرسش درباره ان دیدگاه جدیدی از نحوه فروش آن ارائه می دهد.
✅ اگر این مرحله را انجام دهید، نه تنها فرصتی برای یادگیری، بلکه فرصتی برای فروش نیز مهیا می شود.
@bazaryabimodern1987
💢رهنمودهایی برای برنامهریزی استراتژیک بهتر
@bazaryabimodern1987
👈برنامهریزی استراتژیک، یک فرایند سخت، پیچیده و درگیرکننده است که کل یک سازمان و شرکت را به چالش میکشد، چون میخواهید آینده سازمان و شرکتتان را تعیین کنید
👈به همین دلیل، هیچ وقت به برنامهریزی استراتژیک به چشم یک کار ساده و پیش پا افتاده نگاه نکنید، بلکه به مدیران و کارمندانی که قرار است در این سفر شما را همراهی کنند، یادآوری کنید که یک سفر طولانی و سخت در پیش دارید
👈برای موفقیت در این سفر و طراحی یک برنامه استراتژیک حرفهای و عالی، به شما توصیه میکنم این اصول را مدنظر قرار بدهید:
🔹 از همه افرادی که در برنامهریزی استراتژیک حضور دارند، بخواهید از این فرایند برای ارتقای جایگاه خودشان یا به دست آوردن منابع بیشتر سوءاستفاده نکنند
🔹 به رهبران سازمان و شرکتتان بگویید قرار نیست در طول فرایند برنامهریزی استراتژیک، هر چیزی که آنها میگویند را بپذیرید، بلکه قرار است واقعیات را ببینید و بر اساس آن تصمیم بگیرید
🔹 برای به پایان بردن فرایند برنامهریزی استراتژیک، عجله نکنید
🔹 حتما و حتما و حتما خروجی فرایند برنامهریزی استراتژیک را با کارمندان اجرایی شرکت در میان بگذارید، چون در نهایت، این آنها هستند که باید این برنامه را اجرا کنند
🔹 از افراد حاضر در فرایند برنامهریزی استراتژیک بخواهید از تصمیمگیریهای غریزی و الهامگرفته شده خودداری کنند و برای استراتژیهای پیشنهادیشان، مستندات قوی ارایه کنند
🔹 از افراد حاضر در فرایند برنامهریزی استراتژیک بخواهید با جان و دل در این فرایند حضور داشته باشند و از آن حمایت کنند
🔹 بعد از طراحی استراتژیهای مدنظرتان، حتما ابزارها، منابع، زیرساختها و سایر موارد لازم برای اجرای استراتژیها را در نظر بگیرید و معیارهایی را برای کنترل میزان اجرای استراتژیها تعیین کنید
🔹 به هیچ وجه زیر بار این تصمیم نروید که شما برنامهریزی کنید و ما مدیران ارشد سازمان یا شرکت، آن را بازبینی میکنیم. بلکه از مدیران ارشد بخواهید در برنامهریزی استراتژیک حضور فعال داشته باشند
🔹 به افراد حاضر در فرایند برنامهریزی استراتژیک تاکید کنید قرار است در انتهای این فرایند، استراتژیهایی برای تغییر شرایط و وضعیت شرکت یا سازمانتان پیدا کنید، نه این که وضعیت کنونی آن را تایید کنید
🔹 فرایند برنامهریزی استراتژیکتان را صرفا به حل مشکلات مهم شرکت یا سازمانتان اختصاص ندهید، بلکه بخش قابل توجهی از آن را برای طرح ایدههای جدید و خلاقانه اختصاص بدهید
🔹 در طول برنامهریزی استراتژیک، کاغذبازی و جلسات رسمی را کنار بگذارید و جو دوستانه و صمیمانهای را بر کل فرایند حاکم کنید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️دلیل هفت مشکل رایج مدیران چیست؟
@bazaryabimodern1987
1⃣کارمند خوب پیدا نمیشود: مشکل از آنجاست که مهارت کافی در استخدام نداریم. استخدام دیگران دشوار است ولی امکانپذیر است.
2⃣هیچکس کار را مثل خود آدم انجام نمیدهد: باید در «واگذاری کارها» مهارت بیشتری کسب کنیم تا کارمندان کار را به خوبی انجام دهند.
3⃣اگر من نباشم کارمندان کار نمیکنند: اگر رهبر خوبی باشیم و به کارمندان انگیزه بدهیم کارها به خوبی انجام خواهند شد.
4⃣اگر به کارمندان آزادی و اختیار میدهیم سوءاستفاده میکنند: مشکل آنجاست که سیستمی مبتنی بر معیارهای عددی برای سنجش عملکرد کارکنان نداریم.
5⃣آنقدر سرم شلوغ است که فرصت ندارم: مدیریت زمان ضعیفی داریم.
6⃣شرایط اقتصادی خوب نیست و نمیتوان کاری کرد: به اندازه کافی بر بازاریابی تمرکز نکردهایم. با شنیدن کلمه بازاریابی بلافاصله به فکر بیلبورد و تبلیغات چند میلیونی نیفتید. راههای ارزانی وجود دارد که میتواند مشتریان زیادی ایجاد کند.
7⃣رقیبان نمیگذارند فروش خوبی داشته باشیم: مشکل آنجاست که استراتژی مناسبی ندارید. آنقدر در کارهای روزانه غرق شدهاید که دیدگاه بلندمدت را از دست دادهاید.
@bazaryabimodern1987
💢مدیر اجرایی مشتری
@bazaryabimodern1987
👈یکی از مشخصات شرکتهای مدرن، داشتن واحدی به نام واحد مشتری در ساختار سا زمانیشان است. در واحد مشتری، مشاغل گوناگونی مثل مدیر اجرایی مشتری (Account Executive) وجود دارد
👈مدیر اجرایی مشتری، طبق تعریف سولومون، وظیفه رسیدگی به تعاملات روزمره بین شرکت و مشتریان، به خصوص مشتریان اصلی را برعهده دارد و برای این منظور باید این سه وظیفه را به خوبی انجام بدهد:
1️⃣ارتقاء کیفیت، سرعت، دقت و راحتی فرایندهای کاری شرکت که یک سر آنها به مشتری ختم میشود
2️⃣نظارت مستمر بر اجرای تعهدات شرکت نسبت به مشتری به گونهای که تمام تعهدات به مشتری، در زمان مقرر انجام شود
3️⃣نظارت مستمر بر میزان رضایت و شکایات احتمالی مشتری و پیگیری حل مشکلات احتمالی به گونهای که مشتری مجبور نشود برای حل مشکلاتش با بخشهای مختلف شرکت تماس بگیرد
@bazaryabimodern1987
▫️اینکه آنها به یک مشاور مالی مراجعه کردهاند نشان میدهد که هوش و حواس جمعی دارند و شما با صحبت با آنها باید باعث تحریک این هوش و ذکاوت شوید.
۴ - در مورد دستمزد بدون تعارف، صحبت کنید.
این بخش از مکالمه میتواند ناخوشایند باشد، اما اگر از مقدمات درست به آن برسید، کارتان سادهتر میشود.
▫️مشتریها به دنبال پاسخهای صادقانه هستند، نه پاسخهای گیجکننده و مبهم.
▫️اگر فقط میزان مشخصی دستمزد دریافت میکنید، همین را به آنها بگویید.
▫️اگر قرار است به خاطر فروختن کالای خاصی میزانی از سود هم دریافت کنید، آن را هم بگویید.
▫️همچنین باید کشف کنید، مشتریتان به دنبال چه نوعی از سرمایهگذاری هستند.
▫️از آنها بپرسید که بیشتر محافظه کارند یا ریسکپذیر؟ بعد در مورد روشی که معمولا برای این قبیل مشتریها به کار میبرید، با آنها صحبت کنید.
حتما در پایان ملاقات سؤالات و موضوعاتی که برای مشتری مهم بودهاند را مرور کنید.
▫️با این کار آنها میفهمند که شما متوجه نیازهای آنها هستید و نگرانیهایشان را جدی میگیرید.
▫️فراموش نکنید که از مشتری به خاطر وقتی که گذاشته است، تشکر کنید و به او اطمینان دهید که برای پرسیدن سؤال یا در میان گذاشتن نگرانیهایی که بعدا ممکن است پیش بیاید میتواند با شما تماس بگیرد.
🔹 سخن آخر
وقتی یک مشتری جدید را ملاقات میکنید، قطعا نمیخواهید اولین دیدار به آخرین دیدار تبدیل شود.
▫️بنابراین، هنگام ملاقات کمی بیشتر برای آماده شدن وقت بگذارید، مرتب و دقیق باشید و به مشتریهای بالقوه، نشان دهید که همهی تلاشتان را میکنید و به رفاه مالی آنها در آینده، اهمیت میدهید.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️یکی از اصول سخنرانی عالی، درک مخاطب است. برای این کار باید ویژگیهای زیر را در مخاطب خود در نظر بگیرید:
@bazaryabimodern1987
1⃣مشخصات: مخاطبان چه کسانی هستند؟ چه عامل مشترکی آنها را دور هم جمع کرده است؟
2⃣نیازها: چرا در این ارائه شرکت کردهاند؟ پس از ارائهی شما، آنها باید چه چیزی بدانند؟
3⃣خواستهها: از ارائه چه میخواهند؟ آیا هدفشان افزایش دانش، یادگیری موضوعی خاص یا سرگرمی است؟ چطور میتوانید پیام خود را با علایق آنها مرتبط سازید؟
4⃣انتظارات: در مورد محتوا و مدت ارائه چه انتظاری دارند؟
5⃣دانش کنونی: تا چه حد توضیحات باید فراهم کنید؟ چه پیشفرضهایی میتوانید داشته باشید؟
🔹تنها زمانی میتوانید محتوای مطلوبی آماده کنید که مخاطبتان را بهخوبی بشناسید. اگر از این مرحله سرسری بگذرید، ممکن است ارائهای با محتوای غنی اما بیارتباط داشته باشید.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ترفندهاى جذب مشترى
@bazaryabimodern1987
1⃣برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید. اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد.
2⃣پس از بروز مساله (از نظر ارتباط با مشتری) هر چه سریع تر آن را حل کنید.
3⃣همیشه حالت برد برد را با مشتری به وجود بیاورید.
4⃣همیشه حق با مشتری نیست ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است.
5⃣مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت.
6⃣فراموش نکنیدکه مشتری حق انتخاب دارد.
7⃣برای پی بردن به خواست مشتری به حرفهای او گوش فرا دهید.
8⃣درباره خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید.
9⃣خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید.
@bazaryabimodern1987