{تو کتاب هایی هستی که میخوانی}📚 📚-فروش انواع کتاب های فارسی و انگلیسی 💵پرداخت به دو صورت آنلاين و درب منزل ثبت سفارش : @Baran_shop4 رضایت مشتری : @Baranrezayat
ببینم کی دلش یه سورپرایز خفن تابستونی میخواد؟ 😏☀️
Читать полностью…آروم شروع میشه، مثل صدای بارون روی سقف شب…
اما کمکم میریزه توی قلبت.
قصر آبی، قصهی دختریه که دلش رو از حصارها آزاد کرد
و یه زندگی ساخت، درست از جنس رؤیا…🪶📖
345 تومان / 425 صفحه
🌿برای خریدپیام بدید: @Baran_shop4
@Baran_book |📕🔗
از اونجاست که همهچی تغییر میکنه.
رؤیاییترین اتفاقها توی سادهترین مکانها میافتن.
قلبهایی که فکر میکردی خاموش شدن، دوباره شروع میکنن به تپیدن.
و تو با هر صفحه، یهکم بیشتر عاشقِ دنیای قصر آبی میشی…🦢🌕
@Baran_book |📕🔗
شبها توی خیال، قصر آبیش رو میساخت…
جایی که هیچکس قضاوتش نمیکرد.
جایی که میتونست بخنده، نفس بکشه،
عاشق بشه،
آزاد باشه...
قصر آبی یه کتابه برای وقتایی که دلت یه رؤیای واقعی میخواد.
ملایم، پر از نور، و بینهایت امیدبخش 🌙🦋
@Baran_book |📕🔗
🦋 قصر آبی
اگه دلت یه پناه میخواد، یه رؤیا، یه تلنگر نرم به قلبت...
قصر آبی منتظرته.
با پنجرههایی که رو به مه، دریا، و آزادی باز میشن...🌊🫐
@Baran_book |📕🔗
بعضی کتابها شبیه نسیم خنکیان که توی یه عصر داغ تابستونی، یواش میزنن به صورتت…
قصر آبی دقیقاً همون نسیمه.
آروم، دلنشین، و پر از جسارتهای بیصدا.🎶🐚
@Baran_book |📕🔗
اگه یه گوشهی دلت همیشه برای فرار از دنیای تکراری میتپه...
اگه میخوای ببینی یه تصمیم ساده، چطور میتونه یه قصهی جادویی بسازه...
قصر آبی درست همون جاییه که باید پا بذاری...🌄🧡
@Baran_book |📕🔗
تصمیم گرفتم زندگی کنم نه اونطور که یادم دادن اونطور که همیشه توی خیالم جرأتش رو داشتم.
اون روز، درهای قصر آبی توی بیداری باز شدن و دنیایی شروع شد که هر قدمش پر از نور، پر از ریسک، پر از زندگی بود آدمها، احساسها، انتخابهایی که سرنوشت رو عوض میکردن و عشقی که از دل تاریکیها پیدا شد درست همونجا که فکر میکردم دیگه هیچی منتظرم نیست دربهای قصر آبی واقعیم باز شد…قصری که پُر بود از ماجراهایی که خوابش رو هم نمیدیدم🌠💘
از عاشقانههایی که دل رو به لرزه میندازه،
تا اتفاقهایی که میتونن همهچیز رو زیر و رو کنن...
@Baran_book |📕🔗
میدونی آدم کی واقعاً بیدار میشه؟
وقتی بفهمه مرگ داره آرومآروم از دور نگاهش میکنه...وقتی بفهمه دیگه وقت نداره برای نقش بازی کردن توی نمایش دیگران...من توی خانوادهی استرلینگ، همیشه اون دختری بودم که نباید دیده میشد نه بهقدر کافی زیبا، نه بهقدر کافی خواستنی و در ۲۹ سالگی، هنوز مجرد..💍🕸
یعنی رسوایی محض در آلبوم خانوادگیمون که همه با لبخندهای مصنوعی قابش کرده بودن...
@Baran_book |📕🔗
تا حالا حس کردی زندگیت مثل یه اتاق تاریک و ساکته، جوری که حتی صدای نفسهاتم پژواک داره؟
همهچی یهجوریه، نه بد... ولی نه اونجوری که باید باشه.
انگار یه جایی ته دلت، یه صدای آروم زمزمه میکنه: "این زندگی تو نیست... هنوز نه."
و یه روز، از همون روزای معمولی، یه چیزی تو دلت میلرزه.
جرئتی که نمیدونی از کجا اومده.☁️🦋
میخوای یه بار، فقط یه بار... خودت باشی.
نه اون آدم ساکت، نه اون دختر خوب، نه اون نقش همیشگی.
و درست از همونجا، همهچی شروع میشه...
یک دنیای ممنوع، یک آرزوی پنهون، یک قدم تا رهایی. ✨
@Baran_book |📕🔗
سلاممم سلاممم ، حالتون چطوره؟ تا اینجا تابستون براتون چطوری گذشته ؟😇✨
Читать полностью…❄️ زمستونِ مسکو سرد بود، اما چیزی که توی اون بازجویی اتفاق افتاد... خیلی سردتر از برف.
سایمن سیبیگ مانفیوری با قلمی نفسگیر بردهمون وسط سالهای تاریک استالینی. یه عاشقانهی ممنوعه، یه توطئهی خطرناک، و بچههایی که آیندهی خودشون رو توی سایهی وحشت رقم میزنن.📖✒️
@Baran_book |📕🔗
نه بچه ها سوپرایزمون خیلی بزرگ تر از این حرفاست ....😀🤌🏻
Читать полностью…مثلا براش کتاب بخری و صفحه اولش اینو بنویسی:
- این کتاب صدای من است
در سکوت تو ...
@Baran_book |📕🔗
یه دختر معمولی،
یه خبر غیرمنتظره،
و یه تصمیم جسورانه برای زندگی کردن واقعی…
قصر آبی کتابیه که دلتو آروم و قلبتو بیدار میکنه.
بخونش، اگه مدتهاست خودتو فراموش کردی 💫🤗
@Baran_book |📕🔗
داستان زندگی دختریه که همیشه از خودش گذشته…
همیشه ساکت بوده، محتاط، نامرئی…
تا اینکه یه روز، وقتی میفهمه زمان زیادی براش نمونده،
یه تصمیم عجیب میگیره:
میخواد از همین لحظه، زندگی کنه… فقط و فقط برای خودش.🤍🐚
@Baran_book |📕🔗
🦋 قصر آبی
💙 این کتاب یه قصهی عاشقانهست،
ولی نه فقط از اونایی که دل رو میبرن؛
از اونایی که یادت میدن چطور خودتو پس بگیری…
چطور از توی خاکسترا دوباره بدرخشی.🌾❣
@Baran_book |📕🔗
اگه یهجایی از دلت آرزو کردی کاش فقط یه بار، برای خودت زندگی میکردی…
این کتاب برات مثل یه بوسهی آروم روی قلبته.❤️🔥💋
قصر آبی پر از لحظههاییه که دلت میخواد هی روش مکث کنی،
پر از جملههایی که مثل نور میافتن وسط تاریکترین بخشهات.✨☁️
@Baran_book |📕🔗
🦋 قصر آبی
مامانم همیشه میخواست یه دخترِ ساکت و سربهراه تحویل دنیا بده
ولی من شبها، توی تاریکیِ اتاق، از پنجرهی ذهنم میپریدم به جایی دور به جایی به اسم قصر آبی ،جایی که میشد خودم باشم جایی که دیواراش از رؤیا ساخته شده بودن و سکوتش، بوی آزادی میداد...همهچیز داشت مثل همیشه پیش میرفت تا اینکه یه روز قلبم، بیاجازه شکست....دکتر گفت یک سال... شاید هم کمتر.🥀🌘
و درست همونجا برای اولین بار نترسیدم...
@Baran_book |📕🔗
بریمم سراغ معرفی کتاب قشنگ امروزمون ؟ یک قلب بدین😌❤️
Читать полностью…ببینم کی یک کتاب با این وایب میخواد؟😮💨🤌🏻
@Baran_book |📕🔗
ترکیب تاریکی و زیبایی🌑☁️
در عین تلخی و سیاهی فضا، شعر و عشق و دوستی هم توی داستان هست؛ یه تضاد دلنشین که اثر رو خاص کرده.
@Baran_book |📕🔗
🏙 شبی در زمستان